🌱ابراهیم همیشه درمقابل بدی دیگران گذشت داشت.
🌴میگفت: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت داشته باشد بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش.
☘میگفت: این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌦🌈#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
#وصیت_شهدا
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
درمریوان با کومله میجنگید،شهردر محاصره سپاه بود،خانه فرمانده کومله راپیدا کرده بود،هرماه حقوقش رانصف میکرد وبه آنهامیداد
میگفت مرد این خانواده نمیتواندداخل شهر بیاید.به خانوادش خرجی نمیرسد،گناه دارند.
چندماه گذشت وهرماه کارش این بود،کومله هاشرمنده مرام وتسلیمش شدند،دررکابش جنگیدند...
یادکنیم ازاسطوره،حاج احمد متوسلیان
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
⚠️شخصیت عجیبی داشت. به خودش و به نفسش سختی می داد، تا پخته شود اول ک جبهه رفت در گروه شهید چمران تو نیروهای نامنظم بود❗ .
شبها وقت خواب میرفت روی سنگلاخ می خوابید❗ هرچه اصرار میکردم نرو میگفت:《 این بدن من، این وجود من خیلی استراحت کرده ،خیلی لذت برده من باید همینجا ادبش کنم...》
#شهید_سید_حمید_میرافضلی🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای
🔹@h_khoban_ir
✨﷽ا✨
❤️ #سیره_شهدا
✍ بخشیدن همسر
🌟 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجدهی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو ببخشه!»
🌹شهید مجید کاشفی
📙فرهنگ نامه شهدای سمنان،ج۸،ص۱۰۶
🔹@h_khoban_ir
🔸#شهید یوسف قربانی ازجمله نیروهای شجاع و کارآمد، اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط شکن حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان بود که در عملیات های آبی و خاکی، والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروند رود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) حضور داشت.
🔸یوسف روحیه ی عجیبی داشت که فقط مخصوص خودش بود. او آتش خصم و عصیان تمامی رنج دیدگان و ستم کشیدگان و مغضوب مرفهین بی درد بود. به شدت با تملق و چاپلوسی مخالف بود.
🔸هر موقع دردها و رنج های یوسف به او فشار می آوردند قلم به دست می گرفت و بر روی کاغذ می نوشت چون کسی را نداشت نوشته های خود را ریز ریز می کرد و در آب رودخانه می انداخت تا هیچ کس از دردهایش آگاهی نیابند.
🔽🔽🔽
متن زیر گفت و گوی یکی از خبرنگاران با این شهید، در ساعاتی بعد از عملیات است:
ـ یوسف، غواص یعنی چی؟
- غواص، غواص یعنی مرغابی امام زمان(عج)
- یوسف در آخر مصاحبه ات یه چیزی بگو
- چی بگم، من آنقدر سواد ندارم... اما می گم:
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی زمردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
#مرغابی_امام_زمان
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
علی آقا “منم “نداشت، ”ما” هم نبود، او درکارها فقط #خدا رامیدید.
خیلی بی ریایی بودوتمام کارهایش در گمنامی بود
مانندمادرش #زهرا بی مزارشد
#شهید_جاویدالاثرعلی_جمشیدی
#خادم_الشهدا
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از 🚩سربازانقلاب| سیدفخرالدین موسوی
1_1778617625.MP3
37.01M
فتنه ی فریدون ...
از تمامی اعضای محترم کانالها تقاضامندیم صوت فوق را بادقت تا پایان استماع نمایند تاانشاالله نسبت به عمق فتنه اخیر اگاهی بیشتری پیدا کنند
🔈کارشناس: جناب امیدیان
⭕️ طرحی تحت عنوان «فریدون» تیر۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی کشف شد که قراربوده مهرماه ۱۴۰۱ اتفاقاتی را رقم بزنند....
⭕️ درگیری ها در کشور از بین ۱۰۹۰شهر موجود به ۳۰ شهر هم نرسید و در هیچ شهری جمعیت درگیری در اوج اغتشاشات بالای ۲۰۰_۳۰۰ نفر نرفت. الان که دیگر به ۱۰_۲۰نفر رسیده.
⭕️کل جمعیت آشوبگر+تماشاچیان در سراسر کشور به ۴۵هزار نفر هم نمی رسد.
⭕️دشمن به این نتیجه رسید که موضوع اقتصاد برای کلیدزدن آشوب موفق نخواهد بود.
دنبال از بین بردن نمادهای اسلامیت یعنی حجاب، لباس روحانیت و عزاداری ها هستند.
⭕️ دشمن دنبال جنبش تینیجری بود تا نوجوانهایی که چندسال برایشان برنامه ریزی کامل (بازی،فضای مجازی و..) کرده پای کار بیاورد. ولی محاسبات غلط داشت. بچه های دهه هشتادی ما که حاضرند برای انقلاب و اسلام جان دهند نه از آجر می ترسند نه از چاقو و نه از صدای تیر و ترکش، اینها چندبرابر جمعیت جریان مقابلند که با یک صدا در می رود.
⭕️ برخلاف دستگاهها که همدیگر را متهم می کنند که تو کار نکردی،من می گویم همه اینها کار کرده اند البته نباید راضی شویم و هرچه کار کنیم کم است اما این اقداماتی که در انقلاب اسلامی شده نوجوانانی ساخته که برای انقلاب و رهبری به راحتی جان می دهند.
⭕️ حضرت آقا شوخی نمی کنند، دروغ هم نمی گویند که این نسل از اول انقلاب جلوتر است که عقب تر نیست.
#جهاد_تبیین
#ید_واحده
#افول_رژیم_مافیایی
@nofoz_shenasi
🟢 ماجرای اذان معجزه آسای شهید « هادی»
در یک سحرگاهی در یک جای بحرانی از جنگ، تصمیم می گیرد اذان بگوید. همه به او می گفتند:
«چه شده که الان می خواهی اذان بگویی؟» ولی او دلیلش را برای هیچ کسی توضیح نمی دهد و با صدای بلند مشغول اذان گفتن می شود.
وقتی که اذان می گوید: به سمت او تیراندازی می کنند و یکی از تیرها به گلوی او می خورَد. همه می گویند: «چرا این کار را انجام دادی؟!»
بعد او را داخل سنگر می برند و در حالی که خون از بدنش جاری بود، کمک های اولیه امدادی را برایش انجام می دهند.بعد از مدتی یک دفعه ای می بینند که عراقی ها با دستمال سفید دارند می آیند این طرف. اول فکر می کنند شاید این فریب دشمن است.
لذا اسلحه ها را آماده می کنند، اما بعد می بینند که این عراقی ها با فرمانده خودشان تسلیم شده اند. می گویند: چرا تسلیم شدید؟ می گویند: آن کسی که اذان می گفت کجاست؟ گفتند: او یکی از بچه های ما بود که شما به او تیر زدید. گفتند: ما به خاطر اذان او تسلیم شدیم و ماجرای خودشان را توضیح می دهند... این اثر نَفَس یک جوان ورزشکار است که اهل گود زورخانه بود.
او در دوران دبیرستان در ورزش کُشتی، قهرمان بوده و می گوید: من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف های حریفم انگشت نگذارم. در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند.
این نشان می دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است.
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
روي قبرم بنويسيد اينجا مدفن كسي است كه مي خواست اسرائيل رانابود كند.هروقت به یادمن افتادید برای شادیم یادو ذکر اهل بیت وذکر مصیبت آقا اباعبدالله نمائید.
یادکنیم ازشهیدحسن تهرانی مقدم
سرویم و سینه ستبر و سرآمدیم
این اقتدارما زشهیدان فاطمه است
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
سلام #سردار دلم ❤️
سلام #یاور رهبرم
سلام #حصار امن امنیت کشورم
سلام پشتیبان مهربان ستمدیدگان
سلام امید بچه های سوری و یمنی
سلام #شهید راه و مرام مولا علی
رفتی و با رفتنت، جهانی کن فیکون شد، دو سال از رفتنت می گذرد ، دوسالی که نه دوسال و انگار دو قرن است ،دیگر بعد رفتنت دنیا آرامشی ندارد، لبخندی نیست که اگر هم باشد در زیر یک ماسک پنهان شده ،از هر طرف این کرهٔ خاکی آشوب و بلوایی به پاست ، آتش ستم می گسترانند که دامن بیگناهان را می گیرد
#سردار قهرمان وطنم!
گویا دشمنان قسم خوردهٔ این مملکت باز هم خوابهایی برای وطنم دیده اند و در تخیلات خود ، خود را سوار بر اریکهٔ قدرت ایران میدانند، اما درک نمیکنند کشوری که خون سلیمانی ها نهال وجودش را بارور کرده ،به وسوسهٔ خناسان، اندکی هم نمی لرزد.
اینبار تیر کینهٔ آنان بر دامن پاک زنان ایرانی نشسته و به بهانهٔ آزادی، برهنگی را تبلیغ می کنند،اینان نمی دانند ما نوادگان کوروشم ،آنزمان که نامی از اسلام نبود ، ناموس کشور پیچیده در صدف حجاب بود ، انها نمیدانند ما شاگردان مکتب فاطمه زهرا هستیم و حجاب با تار و پود وجودمان آمیخته شده، آنها نمی دانند ما از تبار سلیمانی هستیم و سر میدهیم و چادر از سر نمی دهیم.
و معدود دخترکان ناآگاه سرزمینم گویا ساز برهنگی بر مذاقشان خوش آمده و با آن به خیابانها می آیند ،تا با نوای این ساز اندکی هیجانات دروغین جانشان را التیام دهند، اما نمی دانند همانها که آنان را به خیابان ها کشیدند، قصد شرف و آبرو که جای خود دارد، قصد جانشان را نمودند.
آنها نمی دانند که دشمنان قسم خورده وطن ما ، میخواهند از ایران سوریه ای دیگر بسازند.
سردار دلم!
این دخترکان نمی دانند پای در چه معرکه ای گذاشتند، بیا و به آنها بگوکه این معرکه ، مهلکه ای خوفناک میشود ، تو که با چشم خویش ،اوضاع سوریه را دیده ای ، بیا و بگوکه اگر این امنیت را دستخوش هوی و هوسشان قرار دهند ، زنان و دختران ایرانی هم مانند دختران سوری چوب حراج به عفتشان می خورد و کنیزی میشوند در بازار برده فروشان و به بهای اندکی زیرِ دستان مردان هوس باز جان میدهند، در این بازار زن ها را برهنه میکنند و یکی به طمع موهای افشان و دیگری به طمع چشمهای خمار و رنگی و وسمه کشیده و آن یکی به طمع قد بلند و اندام کشیده دختران ، انها را با چند دلار می خرند تا دنیا به کامشان شود وهوی و هوسشان فرو نشیند.
سردارم!
به این دخترکان بگوکه چه در انتظارشان است، بگوکه قرار است، مادر فرزندانی باشند که هوییت پدرشان نامعلوم است
بگو که دختران و زنان را علم کردند و انان را مترسکان خود نمودند تا کشور امام زمان را به آشوب کشند تا نامی از اسلام نباشد تا همهٔ جای دنیا حزب شیطان حکمرانی کند و می خواهند ظهور را به تعویق اندازند و برای شیطان وقت بخرند.
اما کور خوانده اند، من و ما اجازه نمی دهیم تا به خیالات خام خود برسند، آخر ما از تبار سلیمانی هستیم ، ما درس در مکتب حضرت مادر گرفته ایم ، ما مرید عمه جانمان زینبیم...مردان ما عباس وار سر و دست و چشم و جان میدهند اما اجازه نمیدهند چشم زخمی به حرمی پاک وارد شود.
آخر خودتان گفتید که ایران،«حرم» است...
سردار دلم، بیا و نگاهبان حرم باش!!
بیا که علی زمانم ،تنهاتر از همیشه است...
اما درست است ما کوچک وخردیم و به چشم نمی آییم ، اما وجود نازنین رهبرمان را چون نگین انگشتر در میان میگیریم.ما قطره های پاک دریای ایرانیم که اگر بهم پیوند خوریم ، موجی بسازیم که تمام دشمنان کینه توزمان ،از ترس خود را در سوارخشان پنهان کنند.
#سردار دلم!
دلم گرفته از این دنیا، هر روز مظلومی جام شهادت نوش میکند و ملکوتی میشود و ما مستأصل شدیم از این وضع...
کجایی عزیز دلم،کجا رفتی سردار مهربانم، کاش بودی...و حالا که از ملکوت ما را مینگری...دعا کن...دعا کن که به دعایت،فتنه ها بخوابد و قلبمان آرام گیرد..
📝به قلم:ط_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺نماهنگ زیبای مدافع حرم...
🎤حاج صادق آهنگران..
#تقدیم به همه مدافعان حرم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊