🍃" #چندنمونهازمناجاتشهداباخدا "🍃
🌹شهیدعبدالحمید فلاحپور :
👈🏻خدای منهمه وقت به یادتهستمبه یادم
باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود .
🌹شهید مصطفی چمران :
👈🏻خدایا تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم
کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .
🌹شهید عنایت حمزهلو :
👈🏻خدایا اگر قرار است زندگی و حیاتم چراگاه شیطان شود مرگ باعزت نسیبم گردان .
🌹شهید مهدیزین الدین :
👈🏻خدایا به آبروی فاطمهیزهرا به آبروی آن صدمات و لطماتی که در این دنیا متحمل شدند
از گناهان ما درگذر.
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 اینم یه هدیه برای اینکه دلتون شاد بشه
🌱 چقدر جاش این روزها خالیه😔
🥀🕊 @baShoohada
🌦🌈#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
#وصیت_شهدا
🥀🕊 @baShoohada 🕊
جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت
#شهیدحجتاللهرحیمی🌸🕊
خادم الشهدا بود
کاروان راهیان نور که وارد منطقه میشد اتوبوس ها رو چک می کرد،🚌
جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره،
راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد میشه🥀
با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت الله میاد و همینطور ایست میکنه🥀
راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمیداره
ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکم شهید رحیمی پاره شده بود🥀
در نهایت او به آرزوش که شهادت بود رسید.🕊🥀✨
متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴
شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸
محل شهادت:خوزستان
محل مزار:باغملک
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada
هدایت شده از گلچین برترین ها 😍
2_144217444326002785.mp3
17.27M
🎙 صحبتهای مهم استاد #رائفی_پور بعد از پاسخ بیسابقه نظامی ایران به رژیم صهیونیستی
🗓 ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰٣
🗓 فروردین ماه ۱۴۰٣
🎧 کیفیت 64kbps
🪴 https://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b
💠همسر شهید حاج حمید مختار بند :
🌷نمازهایشان به ویژه نماز شب هایشان خاضعانه و عاشقانه بود؛
تقریبا نمی شود گفت هیچ قنوت ایشان بدون گریه و طلب شهادت سپری می شد. بعد از نماز صبح وقتی از مسجد به منزل می آمد مشغول خواندن دعای عهد و زیارت عاشورا می شد و تا طلوع آفتاب بیدار بودند.
🌷یادم می آید یک بار هم مسافرت بودیم که وقت اذان شد و برای اقامه نماز در یک مسجد سر راهی توقف کردیم سرویس های بهداشتی آنجا کاملا تاریک بود؛ وقتی نمازش را خواند رفت از مغازه لامپ خرید و نصب کرد بعد مجدد راه افتادیم؛ به رفاه حال دیگران و کمک به فرهنگ نماز و نمازخوانی حساس بود.
🥀🕊@baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی عفتی و بی غیرتی
کلاس نیست❌🔥
#وصیت_نامه_شهدا📑
🥀🕊 @baShoohada 🕊
🌷 #شهید_مطهری ره :
«آنان ڪه #زیبایی اندیشه دارند، زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند.»
👈 حجاب یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است!
👈 حجاب یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد.
👈 حجاب یعنی: زاده عصر جاهلیت نیستم (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...۳۳ سوره احزاب)
👈 حجاب یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بعضیا.
👈 حجاب یعنی: حاضر نیستم برای پر رنگ شدن، هزار رنگ شوم.
👈 حجاب_یعنی: هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست.
👈 حجاب یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: نظر دیگران!!
👈 حجاب یعنی: پوشاندن و نمایان نکردن تمام بدن، نه فقط سر!
👈 حجاب یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا.
👈 حجاب یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی.
👈 حجاب یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض.
👈 حجاب یعنی: یک پیله تا پروانه شدن.
👈 حجاب یعنی: احترام به حرمت های الهی.
👈حجاب یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم.
👈حجاب یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن.
👈حجاب یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله.
👈حجاب یعنی:خون بهای شهیدان.
👈حجاب یعنی: حفاظت از زیبایی.
👈حجاب یعنی: حفاظت از امانت خدا.
👈حجاب یعنی: نماد هویت انسانی.
👈حجاب یعنی: صدفی بر گوهر وجود.
👈حجاب یعنی: محتاج جلب توجه نیستم.
👈حجاب یعنی: زن والاست نه کالا.
👈حجاب یعنی: اثبات تقدس زن.
👈حجاب یعنی: مراقبت از تقوا.
👈حجاب یعنی: اعتماد به نفس.
#حجاب
🥀🕊 @baShoohada 🕊
قبلابوے ایمان میدادیم . .
الان ایمانمون بومیده!
قبلا دنبال گمنامی بودیم؛
الان دنبال اینیم اسممون گم نشہ!
-شہیدشوشتری
🥀🕊 @baShoohada 🕊
🌷 همسفر با شهدا 🌷:
🌷 از شهدا الگو بگیریم 🌷
(( #شهید_ابراهیم_همت ))
🌷 كار به توهين و بد و بيراه گفتن كشيده بود.
حاجی خونسرد نشسته بود و بحث میكرد ... 👌
ديگه نمیتونستم تحمل كنم 😠 نيمخيز شدم كه ورامينی دستم رو كشيد و مجبورم كرد بشينم.
خودمون بوديم توی چادر و حاجی كه توی خودش بود.
داشتم فكر میكردم الآنه كه دستور اخراج اون هارو از لشگر میده. 😑
بلند شد و از چادر رفت بيرون. دو ركعت نماز خوند اومد كنارمون نشست و كارهای لشگر رو پيش كشيد.
مثل اينكه هيچ اتفاقی نيفتاده بود. 👌
#دو_رکعت_نماز_عـشــــق 😍
🥀🕊 @baShoohada 🕊
#خاطرات_شهید
#لباس_نو
💞زمانی که تو سوریه زندگی میکردیم لباس های ریحانه و مهرانه (فرزندان شهید ) را که استفاده و تکراری شده بود را جمع کردم و کنار گذاشتم که بدهم به بچه های سوری بعد به اقا مهدی گفتم می شود لباس های بچه ها را بدهی به کسی که نیاز دارد
توی جنگ نیازشان می شود و شاد می شوند
گفت:《نه بهتر است چند دست لباس تو و تازه بخری برای بچه های نیازمند اینطوری بیشتر دلشان شاد می شود》😍
#ساده
💖اگر کسی برای بار اول می خواست بیاید منزل ما آقا مهدی می گفت چند نوع غذا درست نکن یا سفره را خیلی رنگین نکن
بگذار راحت باشند و دفعه بعد هم #بیایند_منزلمان😊
#شهید_مهدی_نعمائی_عالی
راوی: همسر_شهید
قول شهید همت به مادر سردار شهید محمدرضاکارور چه بود؟
🌷شهید محمدرضا کارور از نخبههای دفاع مقدس که در بیشتر عملیاتها همراه شهید همت بود.
هنگامی که خبر شهادتش را به شهید همت دادند، او گفت: با شهادت محمد رضا کارور کمر من شکست.
🌷مادر شهید کارور در خاطرات خود نقل میکند که شهید همت دربحبوحه عملیات خیبر با او تماس گرفته و این مادر را دلداری داده و به او قول داده که تا پیکر فرزندش را پیدا نکند از منطقه بازنخواهد گشت.
این در حالی است که هنوز پیکر این شهید پیدا نشده و جزو مفقودالاثرهاست!
با این وجود شهید همت به قول خود عمل کرد، زیرا به فاصله چند روز پس از شهادت کارور، او نیز به آرزوی خود یعنی شهادت رسید.
🌷شهید کارور در چهارم اسفند سال ۱۳۶۲ به درجه رفیع شهادت نائل گردید و شهید همت نیز در هفده اسفند همان سال و به فاصله سیزده روز از شهید کارور آسمانی شد. پیکر پاک شهید همت در شهرضا قرار دارد و پیکر شهید کارور همچنان مهمان جزیره مجنون است.🕊
#شهید_محمدرضا_کارور
#شهید_ابراهیم_همت
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊