eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
657 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠💠💠💠 🌹یڪ پاسدار عادی🌹 حسین زیر بار ازدواج نمی رفت و می گفت: 🔹"اولا، من بلد نیستم زن بستونم؛ دوما، نه خونه ای دارم و نه چیزی؛ بعدش هم، الان جنگه و وقت این حرف ها نیست." 🌺ڪل پس‌اندازش ۳۶ هزار تومان بود. به او گفتم: 🔸"من با این پول برات خونه می سازم." خانه را برایش روبراه ڪردم و بالاخره اینڪه یڪ روز به من گفت: 🔹"بیا برو با این ننه ام یه دختر واسه من پیدا ڪن." 🔷برگه ای هم داد دستم ڪه در آن نوشته بود:👇👇👇 "اینجانب حسین خرازی، یڪ پاسدار عادی، یڪ دست ندارم، هیشت و پیشت هم ندارم، (به گویش اصفهانی یعنی "آه در بساط ندارم") امڪان ڪشته شدنم هم هست، حقوق ماهیانه ام هم ۲۰۰۰ تومان است." 🔸گفت: "هر جا میری، حتما اینا رو بگو."😀 چند جایی با مادرش به خواستگاری رفتیم و منتظر جواب ماندیم. 🌹شهیدحاج حسین خرازی🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎞 رفیق‌شهید: تو دوره های اعزام باهم رفیق شدیم. ومنم اون دفعه قسمت بود برم ولی بابڪ نشد بیاد قبل از بابڪ داشتم میرفتم سوریه؛اون دفعه هرڪاری ڪردیم نشد یعنی قسمت نشد ڪه بره ،ازم قول گرفته بود خبرش ڪنم بیاد برای بدرقه. گفتم: ممڪنه زمانش بی وقت باشه و اذیت بشی گفت:اشڪال نداره دوسدارم بیام خلاصه اومد ویه خورده زود اومد ڪه یڪم بیشتر پیشه هم باشیم موعود رفتن ڪه شد خداحافظی ڪردم سوار اتوبوس شدم وبعداز یڪ ربع اتوبوس حرڪت ڪرد ڪه ی دفعه ایستاد!! همه تعجب ڪردن ڪه ممڪنه چه اتفاقی افتاده باشه ؟ ڪه دیدم بابڪ اومدبالا ازجمع معذرت میخوام بزارید آخرین عڪس بادوستم بگیرمو برم یه سلفی باهامون گرفت و رفت😭😭 این آخرین باری بود ڪه میدیدمش،هرچند تلفنی باهاش در تماس بودم ولی ندیدمش تا اینڪه شنیدم رفته سوریه. خوشحال شدم ڪه تونست بره و بالاخره بالیاقت تراز ما بود و حضرت زینب خریدش. 💔🍁 ❥❥● 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ سال 93 اربعین پیاده رفت کربلا که بیست وپنج ساله بود اراده خاصی به حضرت عباس علیه السلام داشت وقتی وارد حرم شده بودن بعلت اذحام جمعیت پاروی پایش می گذارند چون پاهایش تاول زده بود بشدت درد می گیرد و رضا ناخودآگاه فریاد می زند که همزمان جمعیت زیاد اونو به دیوار می کوبد و به زمین می افتد ؛ خودش می گفت من تنبیه شدم که به دیوار کوبیده شدم نباید صدایم رو در حرم حضرت عباس بلند می کردم وشروع به گریه وتوبه می کند ؛ اولین نذرش برای استخدام در آتشنشانی با اولین حقوقش گوسفندی در روز تاسوعا برای حضرت عباس علیه السلام بود .که اولین وآخرین سالی بود که نذرش راداد. شهید_رضا_نظری🌷 شهید_اتش_نشان 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
!!   🌷صبحگاه حدود ١ ساعت با ورزش طول مى كشيد. هر روز ٢ نفر در هر چادر شهردار بودند. شهردار يك سمت افتخارى بسيجى است و وظيفه سرويس دادن صبحانه، ناهارو شام و شستشوى ظروف و رفت و روب را دارد. طى يك ليست بندى مشخص بود كه هر نفر در چه روزى و با چه كسى شهردار است. شهردار از صبحگاه معاف بود، زيرا وظيفه داشت پس از نماز و در حاليكه افراد جاى خوابشان را جمع كرده و رفته اند صبحگاه آنها چادر را مرتب كنند. بساط چاى را فراهم كنند. 🌷بروند از پشتيبانى گردان نان و پنير و مربا بگيرند يا سهميه تخم مرغ براى نيمرو يا عسل با كره يا روغن به تعداد بچه ها نيمرو يا هر صبحانه ديگرى را تدارك مى ديدند. سفره مى انداختند و آنرا با دقت خاصى مى آراستند. بعضى ها خوش سليقه بودند يك دسته كل وحشى هم تهيه مى كردند و در آب مى گذاشتند و بسيار زيبا سفره را آرايش مى دادند!  🌷يكى از شهرداران محوطه جلوى چادر را مرتب مى كرد جاروب مى زد. كفش يا دمپايى هاى باقيمانده را مرتب مى كرد و خلاصه عليرغم روحيه جنگى و بسيجى مثل يك خانم خانه قشنگ سرويس مى داد. سايرين پس از صبحگاه و ورزش و نرمش مى آمدند. وقتى كه با يك چادر تميز و مرتب و آماده خوردن صبحانه مواجه مى شدند اگر كار شهرداران خيلـى جالب بود، به به و چه چه بقيه بلند مى شد كه فلانى دمت گرم، آخ كه اگر دختر بودى.... 🌷....آخ كه اگر دختر بود چى مى شد، مادرم را مى فرستادم خواستگارى يا اينكه مى گفتند هر چند زشتى و هيچ دلم نمى خواهد با آدم ريشو و پشمالويى مثل تو ازدواج كنم ولى اگر دختر بودى با اين سليقه ات، مال خودم بودى! به هر حال نهايتاً يك گونى مى كشيديم روى سرت.... شهردار هم اگر بذله گو بود ممكن بود بگويد عمراً، اَه اَه من زن تو بشوم؟ نكبت! خلاصه صبحانه خوردن آغازيدن مى گرفت.... 🌷در حين صرف صبحانه بسيار حرفهاى قشنگ زده مى شد. شهردارها وظيفه داشتند مثل پروانه دور سايرين بگردند و چاى بريزند، نيمرو بدهند، قند و پنير بدهند و.... و سر پايى خودشان هم چيزى مى خوردند صبحانه در اين محيط با صفا خورده مى شد. 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
تاثیرگذار.mp3
2.25M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃 ابا صالح التماس دعا 🍃 هر کجا رفتی یاد ما هم باش 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
صفحه اصلي > قرآن > مقالات قرآني ازدواج حضرت داوود با زن اوریا به مصونیت انبیاء از گناهان عمدی و سهوی (عصمت )از عقاید شیعه است . کارآمد بودن راه وحی و رهبری انبیاء در هدایت آدمیان چنین عصمتی را می طلبد، خداوند پیام مهم دین را به دست خطاکاران نمی دهد که خود مداوماً اشتباه و خطا می کنند . چرا که در این حالت نه پیام از تحریف در امان است و نه خطاکاران می توانند پیامبران شایسته ای باشند تا مردم را هدایت کنند . عصمت ریشه در پایه های عقلی و شرعی دارد زیرا طبیعتا انسان ها تابع رهبرانی پاک هستند که با وجود هوای نفس، خویشتندار باشند و خود را آلوده به نا فرمانی حق متعال نگردانند . اما یهودیان و مسیحیان با تحریف کتب الهی سعی در خدشه دار کردن عصمت انبیاء کردند و با داستان سرایی های باطل کتب الهی را تکذیب و تحریف کردند .در این میان قرآن به شفاف سازی چهره انبیاء پیشین می پردازد و داستان های واقعی را بیان  می دارد . قصه حضرت آدم و حوا ، حضرت عیسی (علیه السلام) ،داوود (علیه السلام) و سلیمان (علیه السلام)...... وبا استنادات واقعی و تاریخی سعی در برطرف کردن تحریف های کتب پیشین نماید. به افسانه های قدیمی که از یهودیان و مسیحیان و مانند آنها سرچشمه گرفته و احادیث و تفاسیر اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داده اند در اصطلاح علماء اسرائیلیات گفته می شود . در زمان داوود(علیه السلام) اگر مردی می‌مرد یا كشته می‌شد، زن وی باید برای همیشه بدون شوهر می‌ماند؛ اما خداوند خواست كه این سنت غلط برچیده شود و داوود(علیه السلام) نخستین كسی بود كه موظف شد بر خلاف آن عمل كند. بر این اساس هنگامی كه اوریا به صورت طبیعی در جنگ كشته شد، حضرت داوود(علیه السلام) به فرمان الهی موظف شد با زن او ازدواج كند. از آنجاكه پذیرش چنین كاری برای مردم دشوار بود، زمینه برای این حرف و حدیث‌ها فراهم شد 🍃 🌸🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
با سلام و عرض حضور محترم کاربران گرامی کانال # ویس های رستگاری در تاریکی رو به این خاطر انتخاب کردم چون بعضی از افراد هستند که میگن ما با کتاب های این نویسنده به خدا رسیدیم خواهش میکنم شما نکات خوب این ویس ها رو استفاده کنید 🌹 #و این که در کتاب های خارجی مسلما بعضی روایات درباره انبیأ الهی تحریف شده است مثل داستان حضرت داوود (ع) در این ویس ها 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
با سلام خدمت مخاطبین گرامی,یه نکته بود باید متذکر میشدم... همانطور که میدانید تاریخ پراز داستانهایی ست که روشنگرانه است وتلنگر خاص خودش را برای تمام انسانها درتمام قرون واعصار داره وحتی از بسیاری ازاین وقایع در قران هم امده ودر روایات معصومین هم الی ماشاالله فراوان از,این دست نکات داستان گونه,هیجان انگیز ودرعین حال محتوایی وروشنگرانه است,این داستانها چون بحث کمال انسان که همان رسیدن به خداست را در بر دارند,باعث جذب تمام کسایی که فطرت خداجویشان انها را به سمت درگاه خدا راهنمایی میکند,میشود وخیلی از کسایی که دنبال,این مباحث رفته اند واقعا باعمق جان خدا راحس کردند واز طرفی شیاطین بزرگ,کشورهای سلطه گر که هدفشان استعمار واستثمار دیگر بندگان خدا هست,ازاین موضوع ناراحتند وچون علنی نمیتوانند بااین امر مخالفت کنند پس حیله به کارمیبرند واز راه غیرمستقیم وارد میشوند تا بنده های خدارا از راه راست منحرف وبه راهی که خودشون طراحی کردند ودوست دارند بکشانند وبرای اینکار خیلی نامحسوس دست به تحریف این داستانهای تاریخی وروشنگرانه میزنند به طوریکه خودشون به هدف شومشان برسند وعده ای جوان نااگاه ,ناخواسته وارد راهی غیر از راه خدا میشوند ودر اصطلاح شستشوی مغزی داده میشوند... ان شاالله که همه ی شما عزیزان حواستان باشد ومراقب باشید که دراین دام گرفتار نشوید.. باتشکر.. 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
یخ در بهشت... عراق، فاو، اردیبهشت سال ۱۳۶۵، منطقه عملیاتی والفجر هشت، انتقال قالب‌های یخ برای رزمندگان در خط مقدم عکاس: جلیل دوروزی 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
🔰 تصویری کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه شهیدان باکری و کاظمی🌷 ایستاده از چپ: شهید احمد کاظمی، شهید مهدی باکری، سردار حسین علایی، سردار محمد باقری، شهید سیدعلی حسینی ابراهیم آبادی نشسته: سردار شهید قاسم سلیمانی و شهید داود شهپری 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎞 وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم،از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمی‌کنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم. 🔗 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷 حاج عمار دیدم سرباز سوری رو سینش عکس حاج عمار رو چسبونده ازش پرسیدم این کیه میشناسیش؟ گفت این حاج عمار خدا بیامرزه..گفتم چرا عکس یه ایرانی رو روی سینت زدی...گفت حاج عمار خیلی انسان درست و فرمانده شجاعی بود..براش ایرانی و سوری و عراقی فرقی نداشت شب ها توی پست های شبانه میومد پیش ما و با ما حرف می زد و ما رو تحویل می گرفت.خیلی به ما احترام می گذاشت..تو فرمانده ها مخصوصا فرمانده های سوری اصلا همچین رفتاری وجود نداره..تا وقتی که اون بود هیچ کم و کسری نداشتیم..یه بار تو عملیات یکی از بچه ها شهید شد و کسی جرأت نداشت بره جنازه شهید رو به عقب بیاره با اینکه اصلا اون شهید ایرانی نبود خودش رو به خطر انداخت و رفت تو دل دشمن و شهید ما رو به دوش انداخت و چند صد متر به عقب آورد چند وقت بعد بچه های عراقی حرکه النجباء رو هم دیدم که عکس این شهید روسینشونه و اونا هم خاطراتی از این دست تعریف می کردن.شهید محمد حسین محمدخانی ملقب به حاج عمار فرمانده شجاع تیپ سیدالشهدا(ع) و حرکه النجباء عراقی بود که در 16 آبان 94 در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و آسمانی شدند . شهید محمدحسین محمدخانی حاج عمار فرمانده تیپ سیدالشهدا 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 شهید کاظم مهدیزاده ♦️ می‌خواستم بزرگ بشم. درس بخونم مهندس بشم. خاکمو آباد ڪنم. زن بگیرم. مادر و پدرمو ببرم کربلا. دخترمو بزرگ ڪنم و ببرمش پارڪ تو راه مدرسہ با هم حرف بزنیم. ◽️ خیلے ڪارا دوست داشتم انجام بدم...خب نشد. باید می‌رفتم از مادرم، پدرم، خاڪم ، ناموسم، دخترم دفاع ڪنم. رفتم ڪہ دروغ نباشہ احترام ڪم نشہ. همدیگر و درڪ ڪنیم. ریا از بین بره. دیگہ توهین نباشہ. محتاج ڪسے نباشیم ... 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
🎞 چند شب دیدم شهید بلباسی موقع خواب نیست . برام جای سوال بود ؟؟ که چرا وقتی همه خوابند و موقع استراحتن ایشون نیستند. یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود ایشون رو دیدم. متوجه شدم شهید بلباسی شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند و درگیر کار نیستند. ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُر میکردند و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند و مشغول سنگرسازی بودند. 🔗 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا