#قرار_عاشقی♥️
نام شهید : یوسف فدایی نژاد
نام پدر : احمد علی
نام مادر : کبری صالح
تاریخ تولد : 1362/10/29
محل تولد : روستای شهرستان بخش سنگر
تاریخ شهادت : 1390/06/12
محل شهادت : منطقه عملیاتی شمال غرب سردشت (تپه جاسوسان )
نحوه شهادت : درگیری مسلحانه با گروهک تروریستی پژاک ( p.k.k.)
میزان تحصیلات : کاردانی نظامی
تاریخ جذب سپاه پاسداران : 1385/01/20
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
یوسف تحصیلات خود را دهه 70 تا اول دبیرستان در محل تولد و تا دوره پیش دانشگاهی را در شهر سنگر گذراند
از فعالیت فرهنگی و قرآنی خود را از مسجد امام رضا علیه سلام دهبنه و پایگاه امام سجاد علیه سلام شروع کرد .
و از همان دوران کودکی به خاطر اشتیاق زیاد به قرآن تواشیح و اذان و تشویق و کمک های بی شائبه مادر خود از برترین های آن دوران بود .
برای مثال اذان ایشان از سری اذان هایی بود که کسی که از دور می شنید فکر می کرد صدا از رادیو پخش می شود
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
از حق الناس وهم داشت و دور بود مثلا تلاش می کرد کفش اعضای مسجد یا پایگاه را لگد نکند و وقتی پیش می آمد صاحب کفش را پیدا می کرد و حلالیت می طلبید .
هیچ گاه از استفاده و خوردن میوه های سرراهی باغ مردم که شاید خیلیها با برچسب حلال استفاده می کردند به شدت مخالف بود.
از همان دوران کودکی از گفتن حرف های لغو و بیهوده دروغ و تهمت و غیبت پرهیز می نمود مثلا اگر کسی نزد ایشان حتی به شوخی حرفی در مورد فرد غائب می زد یا گوش نمی کرد یا ممانعت می کرد از ادامه سخن .
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد 🌸
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
در سال 1381 به خدمت مقدس سربازی جذب لشکر 16 قدس گیلان و به پادگان لوشان اعزام شدند
و در مسابقات قرآن قرائت حرفه ای در میان کادر وظیفه نفر اول مسابقات قرائت شمال کشور را به خود اختصاص داد
و به خاطر معنویت بالا و طبع فرهنگی ایشان در سربازی به عنوان زیر مجموعه فرهنگی فعالیت می کردند.
و در اواخر خدمت به عنوان سرباز نمونه استان شناخته شد و از دست سردار کاظمی پور هدیه ای به پاسداشت زحمات خود گرفت .
و پس از دوران سربازی تمام تلاش خود را برای پیوستن به سپاه انجام داد تا اوایل سال 1385 جذب سپاه شد .
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
#عاشق_صلوات 😍
شهید یوسف عاشق صلوات بود به طوریکه اگر ساعتی در شبانه روز در کنار این شهید سپری می کردید متوجه عشق و علاقه ایشان به صلوات می شدید.
هر آنجا که در کار روزانه شان و از اعضای خانواده و دوستان دچار مشکل می شدند می گفت 14 صلوات نذر کنید ان شاءالله حل می شود و میدیدیم که به واقع حل می شد
چون ایشان با حضور قلب و خالصانه توصیه به صلوات می کردند و خودشان هم می فرستادند
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
روزی یکی از همرزمان شهیدش ( شهید مسلم احمدی پناه ) با منزلمان تماس گرفتند و سفارش شهید یوسف را به مادر کردند و گفتند
مادرجان مواظب یوسف باشید این آقا در بین بچه ها معروف شده و می گویند که طی الارض می کند کم می خورد و زیاد بیدارند و خلاصه به خود ریاضت معنوی می دهند برایش گاوی کوسفندی بکشید.
و حقا که شهیدان را شهیدان می شناسند ....
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
#قرار_عاشقی♥️ نام شهید : یوسف فدایی نژاد نام پدر : احمد علی نام مادر : کبری صالح تاریخ تولد : 13
اکثرا در بقعه های همجوار با منزلمان در ارتباط بوده و در آنجا مشغول عبادت می شد
بیشتر اوقات در بقعه آقا سید ابراهیم سراوان خصوصا ساعات نیمه شب مشغول راز و نیاز با خدای خویش می شد .
چند بار که به این بقعه آمده بودیم اشاره ای به قطعه گلزار شهدای این مسجد می کرد و می گفت ان شاءالله جای ما اینجاست و دنیا به هیچ کارمان نمی آید
آنقدر در مورد شهادت به راحتی صحبت می کرد که انگار میخوهد به مسافرت برود .
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش خلیل هست🥰✋
*شهادتی همچون مولا امام حسین (ع)*🕊️
*شهید خلیل مطهرنیا*🌹
تاریخ تولد: ۲۱ / ۷ / ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: فارس/جهرم
محل شهادت: شلمچه
🌹همرزم← یک شب خلیل مطهرنیا از عملیات شناسایی برگشته بود🌷 *خیلی خسته و دوروز چیزی نخورده بود🥀برای شناسایی تا نزدیک عراقی ها رفته بود و همه غذا و آبش روز اول تمام شده بود*🍲 به بچه ها گفتم برای خلیل شام بیاورند🍲 کنسرو لوبیا با نون آوردند🍲 تا گذاشتم جلوش خلیل نگاه کرد و گفت : *بچه های گردان امشب شام چی خوردند ؟* گفتم: *تو بخور خیالت راحت امشب به بچه ها شام رسیده*🌷 باز پرسید بچه ها چی خوردند؟ گفتم: *بچه ها سیب زمینی آب پز با نون🥀گفت برای من هم از همان بیاورید همه برابر هستیم*🌷هر چی اصرار کردم قبول نکرد.🥀 *سردار دلها خیلی شهید مطهرنیا را قبول داشت*🌷هر دو اینها از عشایر بودند با هم حرف میزدند و صحبت میکردند💫 حاج قاسم میگفت: *شهید مطهرنیا در استان فارس ناشناخته مانده🥀هم در جهرم و هم در کل استان فارس*🥀همرزم← آتش دشمن سنگین بود💥یک مرتبه نگاه کردم کنار دستم *دیدم که شهید مطهرنیا سرش از بدن جدا شده🖤🥀و خون سر و مغز ایشان روی لباس بنده ریخته بود🩸🥀در نهایت او همانند مولایش حسین(ع) سر از بدنش جدا شد🖤 و به شهادت رسید*🕊️🕋
*سردار شهید خلیل مُطهرنیا*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔