خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی.
خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را که تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم. اگر این نبود، ان هم خواست تو بود.
پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده است بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
از پدر و مادرم که حق بزرگی برگردنم دارند، می خواهم که مرا ببخشند؛ من نیز همواره برایشان دعا کرده ام که عاقبت به خیر شوند. از همسر گرامیو فداکار و فرزندانم می خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته ام به آن ها برسم و بیشتر می خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا کرد.
#بخشی از وصیت نامه
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊 @baShoohada 🕊
#خدا
پدر شهید :
مامعمولا خیلی درسال به مسافرت میرفتیم ،
البته بعد از شهادت بابک مخطل شد.
موقع که ما ازشهر خارج میشدیم،
بابک تازه زبان باز کرده بود تازه صحبت میکرد ... بااون زبانش شیرینش میگفت :
"برای سلامتی لاننــده و مسافران صلوات بفرستید ...😍😭"
این دیگه شده بود مُلای ماشینمون...
همه میگفتند:
" اقا این مُلای ماشینمون کجا رفت؟؟ملا کجا رفتی ؟؟😅😍"
سریع میومد میگفت:
" بابا بامن هستند؟؟!"
میگفتم : "بله باتوهستند. "
میگفت : "صلوات بفرستم؟؟"😭💔
میگفتم :" اره بابایی صلوات بفرست... "😭😭
حالا وقتی ازشهر خارج میشیم میخوایم بریم مسافرت، جای بابک رو خالی میبینیم هممون... 😭
میگیم بابک اونموقع تو صلوات میفرستادی برای سلامتی همه مسافرین و راننده و خودمون،
الانم که در نزد خدایی، شفاعتمون کن، حافظمون باش پسر گلم...😭💔
🕊ڪلــنا عباســڪ یا زیــنب🕊
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊 @baShoohada
رفاقت با شهدا
#خدا پدر شهید : مامعمولا خیلی درسال به مسافرت میرفتیم ، البته بعد از شهادت بابک مخطل شد. موقع که
#خدا
خلاصه زندگی نامه داداش بابک🙃
داداش بابک
اهل رشت بود
ولی اصالتا ترک😍
به زبون ترکی و انگلیسی و عربی مسلط مسلط بود
بعد عاشق نماز شب بود
هیچ وقت نماز شبش ترک نمیشد
عاشق قران خوندن بود
عاشق خانوادش بود
الان بهش لقب شهید لاکچری رو دادن
از بس که زیبا بود😍
همه ما رو خواهر خودش میدونه🙃
هرجام ازش کمک بخوایم کمک میکنه
متولد ۱۳۷۱ بود و ۲۷ ابان ۱۲۹۶
توی عملیات ازاد سازی بوکمال سوریه
شهید شد
چوم عاشق امام رضا بود
دقیقا ظهر شهادت امام رضا شهید شد😍
شب قبل از شهادتشم فرماندشو صدا زد گفت
من فردا شهید میشم
فرماندم گفت بابک برو بخواب چرت نگو🙂😔😔
🕊ڪلــنا عباســڪ یا زیــنب🕊
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
#خدا پدر شهید : مامعمولا خیلی درسال به مسافرت میرفتیم ، البته بعد از شهادت بابک مخطل شد. موقع که
💕
همرزمشهیدنورے💕بهنقلازفرمانده گردانمۍگوید:
نصفشببابڪ💕فرماندهروبیدار میکنہ،ومیگہمنفرداشهیدمیشم، بہخانوادهامبگوحلالمڪنن.
فرماندهمیگہ:حرفالکےنزنبروبزار بخوابیم.
میخوابہوخوابمیبینہکہ
بابڪ💕شهیدشدهوازخواب
میپره.پیشخودشمیگہنکنہفردابابڪ💕شهیدبشہ.نقشہمیکشہکه صبحبهرانندهپشتیبانےبگہبهیہبهانہ ایبابڪروباخودشببرهعقبویہ جاییجاشبزاره.دوبارهمیخوابہ.
صبحازخواببیدارشمیکننومیگن بایدآتشبریزیمروسردشمن...تواین شلوغیها
نقشہاشیادشمیره...
چندساعتبعد...
خمپارهمیخورهبہماشینۍکہبابڪ💕کنارشبوده...
بابڪ💕بہشدتازناحیہپامجروحمی شہ...😔
قصدداشتندبابڪ💕راباآمبولانسبہ عقببرگردانندکہ...
آمبولانسراهروگممۍکنہ...
وچندساعتبعدبابڪ💕
شهیدمیشہ...🕊
انگارهمہچیزدستبہدستهمدادند کہبابڪ💕1396/۸/۲۷
درستظهرشهادت
🖤امامرضا(ع)🖤
بااینڪہحتےازاولیناعزامشبہسوریہ یڪماههمنگذشتهبودشهیدبشه...
آری.یارراعاشقشوۍآخر
.......شــــهـــیـــدت.......
میکند.
شهیدبابڪ نورے💕بهغزال
امامرضا💕معروفاست
چونازدوستدارانامامرضا💕بودو درستظهرشهادت
امامرضا💕شهیدشد.
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊 @baShoohada 🕊
شهداهمیشه آنلاین هستند
کافیه دلت رو بروزرسانی کنی
اون موقع میبینی که در تک تک
لحظات درکنارت بودند و هستندو
خواهندبودهرروز
زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
#سلام صبحتون شهدایی
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
✨ @baShoohada ✨
.
🌸مادرِ #شهیدحسن_صفرزاده
حسن دانشجوی پزشکی بود و تک پسر خانواده رفت جبهه و شد
چون توی معرکه ی جنگ شهید شده بود ، نیازی به غسل و کفن نداشت و با همون لباس خونی دفنش کردند
وقتی شهید رو گذاشتند توی قبر ، مادرش گفت : خودم می خوام برم توی قبر و برای بچه ام تلقین بخونم
مادر وارد قبر شد. تا دستاش رو گذاشت روی سینه ی پسرش ، دید سینه اش پر از خون لخته شده است
مادر میگه: اون لحظه جگرم آتش گرفت. سرم رو آوردم بالا تا به خاطر این درد داد بزنم
اما یهو چشمم خورد به پدر و مادرها ، و جوونایی که بالای قبر ایستاده بودند...
با خودم گفتم: اگه من الان از غصه داد بزنم، دلِ پدر و مادرها خالی بشه و بچه هاشون رو نفرستن جبهه ، یا اگه داد بزنم و این جوونا بترسن و دیگه نرن جبهه از اسلام دفاع کنن ، فردای قیامت جواب این گناه رو چی بدم...
بغضم رو فرو خوردم . سرم رو بردم کنار گوش پسرِ شهیدم و آروم گفتم: عزیزم برو! فقط سلام منو به حضرت زینب(س) برسون ... زینب(س) خودش مادر شهیده ، می دونه من چی کشیدم...
.
🌸مادرِ #شهیدغلامحسین_توسلی
شب بود که غلامحسین اومد خونه . بهم گفت: مادر برا خداحافظی اومدم ... اون شب برا پسرم ماهی پلو درست کرده بودم. غلامحسین اومد سر سفره نشست و شروع کرد به خوردن. اما دیدم توی فکره ... علت رو که پرسیدم گفت: مادر! امشب من پیش شما ماهی می خورم ، فردا ماهی ها منو می خورن ...
پسرم رفت و فردا توی خلیج فارس به دست آمریکایی ها شهید شد ... و هنوز جنازه اش برنگشته ...
.
دیگه هیچی نمیگم رفقا
فقط برا سلامتی ام البنین های کشورمون دعا کنین...
#سید_محمد_علی_موسوی_زاده
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
✨ @baShoohada ✨
💠 #زيارت_امام_رضا(ع)💠
🍃يكبار احمدآقا بچه ها را به #مشهد برد. بچه ها هم خيلى شيطنت مى كردند. خيلى براى سفر اذيت شد. اما مى گفت: «بسيار زيارت بر #بركتى بود.» گفتم: «براى شما كه فقط اذيت و ناراحتى و ... بود. اما احمدآقا فقط از بركات اين سفر و زيارت #امام_رضا(ع) مى گفت. ما نمى دانستيم كه احمدآقا در اين سفر چى ديده! چرا اينقدر از اين #سفر تعريف میكند.
🍃اما بعدها در دفترچه #خاطراتى كه از او به جا مانده بود ماجراى عجيبي را درباره اين سفر خوانديم: «وقتى در #حرم_مطهر بودم (به خاطر بدحجابى ها و...) خيلى ناراحت شدم. تصميم گرفتم كه وارد حرم نشوم. به خاطر ترس از نگاه كردن به نامحرم. كه آقا به ما فهماندند كه مشرف شويد به داخل حرم.» در جاى ديگرى درباره همين سفر نوشته بود: «در روز سه شنبه ٨/١٣ در #حرم_مطهر بودم. از ساعت نه و سى دقيقه الى يازده حال بسيار خوبى بود. الحمدالله.»
📚 #کتاب_عارفانه، صفحه ۵۳ الی ۵4
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
✨ @baShoohada ✨