شهید سید احمد پلارک در یکی از پایگاه های زمان جنگ ، به عنوان یک سرباز معمولی کار می کرد.
او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و همیشه بوی بدی بدن او را فرا می گرفت . تا اینکه در یک حمله هوایی هنگامی که او در حال نظافت بوده ، موشکی به آنجا برخورد می کند و او شهید و در زیر آوار مدفون می شود . بعد از بمب باران ، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند ، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید . وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو می شوند که غرق در بوی گلاب بود .
هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران ، در قطعه 26 به خاک می سپارند ، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس می شود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک می باشد بطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک رو خشک کنید ، از اون طرف سنگ خیس می شود و گلاب ازش بیرون می آید .
می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر ( ص ) در صدر اسلام ، " غسیل الملائکه " بوده است ." غسیل الملائکه " به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند .
در تاریخ اسلام آمده که حنظله غسیل الملائکه که از یاران جوان پیامبر بود ، شب قبل از جنگ احد ازدواج می کند و در حجله می خوابد. فردا صبح ، زمانی که لشکر اسلام به سمت احد حرکت می کرد ، برای رسیدن به سپاه بسیار عجله کرد و بنابراین نرسید که غسل کند . او در این جنگ شهید شد و ملائکه از طرف خدا آمدند و او را با آب بهشتی غسل دادند. پیکر او بوی عطر گرفته بود که بعد پیامبر بالای پیکر او آمد و از این واقعه خبر داد . ح
الا گفته می شود شهید احمد پلارک عزیز هم اینچنین است و برای همین است که همیشه قبر او خوشبو و عطرآگین است . کسایی که زیاد بهشت زهرا می روند ، به او می گویند شهید عطری. خیلیها سر مزارشهید سید احمد پلارک نذر و نیاز می کنندو از خدای او حاجت و شفاعت می خواهند.
شهید پلارک از زبان مادرش
در 13 سالگی تا به هنگام شهادت 23 سالگی نماز شبش ترک نگردیده بود. شبهای بسیاری سر بر سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت... اشکهای شهید سید احمد پلارک امروز رایحه معطری است که انسان ها را تسلیم محض اراده و قدرت آفریدگارش می کند.
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
🔸 تصویر منتشرنشده از سردار حجازی در کنار سیدحسن نصرالله
🔹 تصویری از سردار حجازی در کنار سیدحسن نصرالله در فضای مجازی منتشر شده است.
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد:
#شهیدقاسم_سیمانی: برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد
#شهیدسدمرتضی_آوینی: تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند
#یادشهداباصلوات
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی اقامو در شعر خوانیش دلش هوای شهادت میکند. 😢😢😢😢 پیشنهاد دانلود.
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
جاویدالاثر #حاج_احـمدمتوسلیان:
🔸باشد ڪه ما شبانگاهـان برسرشان بریزیـم،همچون عقابان تیز پروازے کہ شب و روز برایشان معنایے ندارد...
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada ✨
#آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود.
#در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است. اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند." یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada ✨
پیشانی بند بسته ،پرچم دست گرفته بود وبی سیم را هم روی کولش. خیلی بانمک شده بود.
گفتم: خودت رو مثل علم درست کرده ای؟
می دادی روی لباست را هم بنویسند.
پشت لباسش را نشان داد نوشته بود: (جگر شیر نداری سفر عشق مرو)
گفتم: به هر حال، اصرار نکن . بیسم چی لازم دارم ولی تورا
نمی برم؛ چون هم سن ات کم
است هم برادرت شهید شده..!
با ناراحتی دستش رو گذاشت روی کاپوت ماشین و گفت: باشه، نمیام ولی فردای قیامت شکایتت
رو به فاطمه زهرا«علیها السلام» می کنم.می تونی جواب بده!
گفتم: برو سوار شو.
در بحبوحه عملیات پرسیدم: بیسیم چی کجاست؟
گفتند نمی دانیم، نیست.
به شوخی گفتم: نکنه گم شده، حالا باید کلی بگردیم تا پیدایش کنیم.
بعد عملیات نوبت جمع آوری شهدا شد. یکی از شهدا ترکش سرش را برده بود.وقتی برگرداندیمش پشت لباسش نوشته بود:« جگر شیر نداری سفر عشق مرو.....!!!
سلام بر اولیای خدا ...
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋
*پیکری که بازنگشت*🕊️
*شهید مهدی عسکری*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۵ / ۱۳۵۸
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۳ / ۱۳۹۵
محل تولد: استان البرز / بوئین زهرا
محل شهادت: سوریه
همرزم←📞 *پشت بیسیم به ما گفت که دوتا تیر خورده است🥀 و خونریزی شدیدی دارد*🩸ما احساس کردیم سومین تیر را خورد🥀 *چون سه بار یا حسین گفت💚و دیگر صدایی از مهدی نشنیدیم*🥀مادرش←تمام سخنرانی های آقا را گوش میداد💚 *و وقتی آقا گفت هر کسی از پاسدارها میتواند برود*🕊️او تصمیم به سوریه رفتن گرفت🕊️ *او علاوه بر سی روز ماه مبارک رمضان🌙ده روز هم بعد از عید فطر روزه میگرفت*💛 یک روز مهدی گفت من نمیخواهم قبر داشته باشم🥀 *چون حضرت فاطمه(س) قبر نداشت*🥀 و از این بابت خجالت میکشم🍂 *و اگر روزی شهید شدم ناراحت نباشید که نیامدم🍂من در کنار حضرت زینب سلام الله هستم*💛همواره آقا مهدی میگفت: *دعا کن پیکرم باز نگردد🥀چون اجر زیادی دارد*💫همرزم ←اولین گلوله به پایش خورد🥀 *گلوله بعدی به دستش خورد*🥀که یکی از دوستان زخم گلوله را با همان چفیه خودش بست🩸 *و تیر سوم به قلب مهدی برخورد کرد🥀🖤 و در ماه رمضان به شهادت رسید🕊️ پیکر او توسط تکفیریهای جبهه النصره از منطقه خارج شد🥀و تا این لحظه خبری از جسم پاکش نیست🥀در نهایت او به آرزویش رسید*🕊️🕋
*مفقودالاثر*
*شهید مهدی عسکری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
مهمون امشب مون داداش ابراهیم هست🥰✋
*پهلوان بی مزار*🕊️
*شهید ابراهیم هادی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۲ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
محل شهادت: کانال کمیل
🌹دوست← *در باشگاه کُشتی آماده تمرین بودیم🤼♂️ ابراهیم پهلوان هم وارد شد*💚چند دقیقه بعد یکی از دوستان گفت: *ابراهیم وقتی داشتی میومدی با این شلوار🍂 و پیراهن شیک🍂 وساک به دستت🍂دو تا دختر مرتب از تو حرف میزدند*❌🌷ابراهیم با این حرفها جا خورد‼️ *و از آن روز به بعد پیراهنش بلند🍃 شلوارش گشاد🍃و به جای ساک از پلاستیک استفاده میکرد*🍃متولد ۱ اردیبهشت🎊 مداح بود🎤صدای زیبایی داشت🌷 *بیشتر برای حضرت زهرا(س) می خواند*💚یکبار او را مسخره کردند🥀گفت: *دیگر مداحی نمی کنم! 🍂* حضرت زهرا (س) را در خواب دیده بود💚 فرموده بودند: *نگو نمی خوانم🥀ما تو را دوست داریم💛 هرکس گفت بخوان، تو هم بخوان*🎤همرزم← مرتب صدای انفجار می آمد💥 *بدون آب🥀ضعف و گرسنگی🥀بچه ها غرق خون بودند*🩸اما فقط یکی بود که این 5 روز را سر پا نگه داشت🍂 *از یک طرف آر پی جی میزد💥 یک طرف تیر بار شلیک میکرد💥 به مجروح ها رسیدگی میکرد🌷اما با انفجاری💥روی زمین افتاد🥀و دیگر کسی او را ندید🥀ابراهیم همیشه از خدا میخواست گمنام بماند🥀🖤 و چه زیبا به آرزویش رسید*🕊️🕋
*گمنام*
*شهید ابراهیم هادی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
رفاقت با شهدا
سلام دوستان مهمون امشب مون داداش ابراهیم هست🥰✋ *پهلوان بی مزار*🕊️ *شهید ابراهیم هادی*🌹 تاریخ
برای شادی ارواح طیبه شهدا بخصوص اقاابراهیم هادی 3صلوات باتوجه عنایت بفرماید.
🌷#شهید_محمدمهدے_مالامیرے
#سالروز_شهادت🕊
🍃تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۳/۲۶
🥀تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱/۳۱
🌹محل شهادت : منطقه بصري الحریر استان درعاے سوریہ
💐خوشرویے و آراستگے ظاهرے و پرداختن بہ ورزش از ویژگےهاے شهید بود و همینامر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان مےڪرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛
چنانچہ بعد از شهادت نیز خانواده و
نزدیڪان وي از برخے مدارج و مراتب علمے ایشان بےاطلاع بودند.
💐همسر #شهید_مهدی_مالامیری :
🌷موقع خداحافظیبهش گفتم انشاالله با شهادت برگردی رفت وشهید شد اما برنگشت.یادم اومد همیشه به شوخی میگفت:زحمت تشییع جنازهام رو به کسی نخواهم داد! 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رفیق-شهیدم♥️
دستم رابگیر🤲
پیشنهاد دانلود👌👌
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
یک شب به همراه چند رزمنده برای کندن کانال به خط یک فاو رفته بودیم ، چون به منطقه آشنایی نداشتیم همان شب چند شهید و مجروح دادیم .من با عصبانیت فریاد میزدم :
-پس فرمانده گروهان و محور کجا هستن که دشمن داره ما رو تکه تکه میکنه ؟ حتما توی سوله خوابیدن !! اگه این فرمانده محور عرضه نداره یکی دیگه مسئولیت رو به عهده بگیره .چرا یکی از فرمانده ها کنار ما نیست ؟!
همین حین یکی را دیدم ک با صدای بلند میگفت :
-کمک کنید شهدا رو کنار خاکریز قرار بدیم و مجروح ها رو به بهداری برسونیم .
من در حالی که به او کمک میکردم همینطور ب فرمانده گروهان و فرمانده محور ناسزا میگفتم و اعتراض میکردم .
بعد از اینکه کارمان تمام شد همه به سنگرهایمان برگشتیم .یکی از رزمنده ها گفت :
-رزمنده ای که که در جابجایی شهدا و مجروح ها به ما کمک میکرد ،مصطفی گلگون بود ؛فرمانده محور ..
فردای آن شب جلسه ای برگزار شد و همه ی مسئولان در آن حضور داشتند .من بخاطر جملات تند و عصبانیتم از گلگون عذر خواهی کردم .اما او تبسم کرد و گفت :
-نیاز به عذر خواهی نیست .حق با تو بود . فرمانده گروهان باید در کنار شما میماند .
در همان جلسه فرمانده ی گروهان را عزل و شخص دیگری را جایگزین او کرد .
#شهید سيد مصطفی گلگون
#نام پدر :سید مرتضی
مقطع تحصیلی:کارشناسی
رشته تحصیلی :الکترونیک
#ولادت :1339/شهادت :28/1/67 /#محل شهادت :فاو
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
#پندنامه 🏳
من دنیا را طلاق دادم، خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند.
مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد.روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم.
از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران 🌷
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حمید هست🥰✋
*شهیدی که با دهان روزه به شهادت رسید*🕊️
*شهید حمید رضا دستگیر*🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۱ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۵ / ۲ / ۱۳۶۷
محل تولد: ایلام
محل شهادت: قلاویزان
🌹همرزم← *حمید همیشه و در هر زمانی از شبانه روز🌙 رزمنده ها رو با وجود خطر در بین راه سوار ماشین میکرد*🍂من بهش تذکر دادم که این کار خلافه🥀حمید هم یه داستان برام تعریف کرد *واز من قول گرفت تا روزی که زنده ام برای کسی تعریف نکن*🍂 او گفت: یه روز هنگام غروب در منطقه عمومی دهلران کنار جاده🍃 *به یه بسیجی که شال سبز رنگی به گردنش بود برخوردم*💚 توقف کردم واونم سوار شد🚖. انگار که منو میشناخت🍂 *منو به اسم صدا زد‼️ و یه سری از مشخصات شخصیمو گفت‼️بعدش هم گفت:💚من سید مهدیام بسیجی های منو هر کجا دیدی سوار کن و نگران نباش*💚بعدش هم بهم دست داد🍃 و از ماشین پیاده شد🚖 *گرمای دستشو حس کردم🌼وقتی به خودم آمدم هر چه اطرافمو نگاه کرده کسی رو ندیدم‼️یا صاحب الزمان (عج)*🌼💚» این فرمانده *در ماه مبارک رمضان🌙 و با زبان روزه💛 در حالی که سرگرم خنثی کردن مین بود🥀بر اثر انفجار مین💥 به شهادت رسید🕊️شدت انفجار💥 به حدی بود که پیکر مبارکش متلاشی شده بود* 🥀🖤 با وجود این که *بدنش تکه تکه شده بود🥀اما با خنده ای بر لب✨ به ملکوت اعلی پرواز کرد*🕊️🕋
*شهید حمیدرضا دستگیر*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔