توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می کردند
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ #ﺍﻟﻠﻪ_ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ،
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ..
اینطوری شهید دادیم
حالا بعضیامون راحت پای #کانال های #ماهواره نشستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم ونمی دانیم یه روز همان شهيد رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خود رو از #گناه حفظ کرده وغصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن
#وصیتنامه شهید مجید محمودی
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨@baShoohada
نزدیک شروع عملیات، سید محسن حسنی قصد رفتن به رودخانه را کرد تا غسل شهادت کند .
مانع او شدم . در حالی که چشمانش از شادی میدرخشید، گفت:
«خواب امام حسین را دیدم که سوار بر مرکب از دور به طرف مهران میآمدند .
وقتی به مقرمان رسیدند پیاده شده و بازوی تکتک بچههای گردان را بوسیدند و بعد به طرف من آمد.
مرا در آغوش کشیده و بازوی من را هم بوسیدند و دست مبارکشان را به طرف من آورده و مهری در دستم قرار داده و فرمودند:
« محسن جان!
به پاداش شرکت در آزادسازی مهران این تربت را به تو میدهم .»
در حین عملیات ذکر اباعبدالله- علیه السلام- را بر لب داشت و اشک میریخت که ناگهان با انفجار یک خمپاره ترکشی بوسه بر جای بوسه مولایش حسین- علیه السلام- زد.
#کرامات شهدا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
🌸🎊🌸
🌸میلاد حسن(ع)
🎊خسرو دین است امشب
🌸شادی و سرور
🎊مؤمنین است امشب
🌸از یمن قدوم
🎊مجتبی(ع) طاعت ما
🌸مقبول خداوند مبین است امشب
🎊میلاد با سعادت حضرت
امام حسن مجتبی (ع) مبارکــــــــَ باد 🌸 🎊🌸
✨ @baShoohada
#خاطرات_دوران_خوش_جبهه_ها
من حتی کبریت هم ندارم !!!!؟؟؟؟
به بنی صدر گفته بود «نیروهای خرمشهر دستشان خالی است».
جواب داده بود «شما بچه های انقلابید. با کوکتل مولوتف بجنگید. من حتی کبریت ندارم بهتون بدم که سر کوکتل مولوتفاتونو باش روشن کنید».
#بنی_صدر
#بنی_صدر_زمانه
📚یادگاران، جلد 20 کتاب شهید محمد جهان آرا، ص 46
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
🥀🕊🕊🕊
🌹 🌺 داستان های شهدایی :
📚 داستان شهید امیر امیرگان و عنایت امام زمان(عج) :
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
✍ از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت.
می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد.
نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند.
صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.
ازش پرسیدم چه شده:
گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.
شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عج مشرف شده است.
📕 کیهان فرهنگی به نقل از کتاب وصال، صفحه 166 الی 169
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
#طنز_شهدا ❤️🌿🌱
نصفه شب خسته از راه رسید
دیدتوچادرجانیست که بخوابه.
شروع کردسروصدا:
مگه اینجا جای خوابه؟؟
پاشید
نمازشب بخونید.😊😂
ماهم تحت تأثیرحرفاش بلندشدیم
و اجبارا مشغول عبادت شدیم.
آنوقت خودش راحت گرفت خوابید 😄
#شهید_بدیعی 🌿
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
#طنز_شهدا 🌱🌿
.
.
رزمنده ای توی جبهه بی سیم
میزنه میگه۵۰۰۰ تا عراقی
دستگیر کردم بیاید تا بیاریمشون
میگن خودت بیار
میگه نه شما بیاین داداش
اینا نمیذارن بیام😂🤦🏻♂
.
.
.
✨🌸 یاد شهدا با صلوات 🌸✨
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محسن هست🥰✋
*شناساییِ شهید با دُکمه*🥀
*شهید محسن اسحاقی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۱ / ۱۳۶۷
محل تولد: فریدونکنار / بابل
محل شهادت: شلمچه
🌹او به همراه يكى از همرزمان خود آقاى اباذرى در كنار اروند نشسته بود🌊 كه بعثی ها نزدیک شدند🍂 *اباذرى با داشتن جليقه نجات موفق به عبور از اروند شد🌊 اما محسن به اسارت نيروهاى بعثى درآمد*🥀محسن بعد از گذشت پنج اِلى ده روز از اسارت🥀 *12 نفر از اسراى ايرانى را آماده فرار كرد⭐ آنان شبانه نگهبان دشمن را به قتل رساندند⭐ و از بصره به مرز شلمچه رسيدند*💚 اما در اين مكان *بار ديگر به اسارت نيروهاى بعثى درآمدند🥀نيروهاى بعثی با ضربه تفنگ🍂 سر🥀جمجمه🥀و دندان هاى محسن را شكستند🥀و پاى راست او را بدون آن كه شلوارش پاره شود قطع كردند🥀🖤 و پس از شكنجه بسیار🍂 گلوله خلاص را بر قلب او شليك كردند🥀و او را به شهادت رساندند*🕊️ 7 ماه پس از شهادت محسن🕊️ *پيكر او را در مرز شلمچه كشف كردند💛 چون جنازه قابل شناسايى نبود🥀مىخواستند او را جزء شهداى گمنام ثبت كنند🌷كه ناگهان همسر او به خاطر آورد كه شلوار محسن سه دكمه داشته▪️و دكمه وسطى را به هنگام عزيمت او🌷از پيراهن خود كنده و به شلوار او دوخته است🍂 به اين ترتيب همين دكمه💚 منجر به شناسايى پيكر او شد*🕊️🕋
*شهید محسن اسحاقی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
هدایت شده از نایت کویین
4_5785378053597170019.mp3
25.74M
🔊 صحبتهای افشاگرانه و بسیار مهم استاد #رائفی_پور در مورد فایل صوتی منتشر شده جناب #ظریف وزیر امور خارجه در رسانههای معاند سعودی
🔴 پاسخی به ابهامات ذهن شما در خصوص این صوت منتشر شده
🔃 بشنوید و جهت روشنگری منتشر کنید.
#سیاسی
💫💫💫💫💫💫
https://eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a
#شهـღـیدانه 🍃
#شهید_مجید_قربانخانی 🌱🌿
خواهرمجید:
وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چهچیزیاز امامحسین(علیهالسلام)خواستی؟🍃🌱
مجید گفته بود یک نگاه به گنبد حضرت ابالفضل(علیهالسلام)کردم و یک نگاه بهگنبدامامحسین(علیهالسلام) و گفتم:
"آدمم کنید"❤️🍃
سهچهارماه قبل از رفتن به سوریه به کلیمتحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود.
نمازهایش را سروقت می خواند و حتی نمازصبحشرا نیز اولوقتمیخواند،خودش همیشه میگفتنمیدانمچهاتفاقی برایم افتاده که اینطورعوضشدهام و دوستدارم همیشه دعا بخوانم و گریهکنم و همیشه در حالعبادت باشم.
در این مدتی که دچار تحول روحی و معنویشدهبودهمیشهزمزمهلبش[پناهحرم،کجامیرویبرادرم]بود;
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
#خنده_حلال
#جک_جذاب
گویند روزی دختری امد نزد رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم واز جوانی شکایت کرد که جوانی امد وصورت مرا بوسید ورفت اقا رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم بسیار ناراحت شد ودستور داد جوان را نزد حضرت بیاورند وجوان را در نزد حضرت اورده جوان که بسیار از این صحنه وحشت زده بود وبه خود میلرزید وقتی رسول خدا ص.. فرمود چرا این کار را کردی جوان فرمود مگر در دین قصاص نیامده او هم بیاید وقصاص کند(یعنی مرا ببوسد)حضرت تا این را شنید. تبسمی کردند وحی نازل شد یا رسول الله چون این جوان دل شما رو شاد کرد خداوند متعال از گناهش گذشت😁❤️
قابل توجه سروران عزیز این کارو عملی نکنید.😁
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada