🌹#کجایندمردانبیادعا 🌹
🍃سیم خاردار دشمن و نفس آدمی🍃
#شهیدعلی_چیتسازیان
جماعت بچههای اطلاعات ـ عملیات مثل شاگرد پیشش زانو زده بودند.
یک تازه وارد بیخ گوش بغل دستیاش گفت: « علی آقا که میگویند این است!»
جواب را نگرفته بود که علی خطاب به جمع گفت :
« اولین درس اطلاعات ـ عملیات این است که کسی میتواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشد!»
📕 کتاب دلیل ص58
♡ شادی روح امام و شهدا صلوات ♡
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حبیب هست🥰✋
*سه یا حسین*🕊️
*شهید حبیب باقری*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: خافی / لامرد / فارس
محل شهادت: شلمچه
*🌹مادرش← شیرخوار بود که مریضی سختی گرفت🥀و بالاخره یک روز نفسش رفت🥀در کوچه داد و بیداد می کردم. یکی از همسایه ها حبیب را از آغوشم کشید و گفت این دیگه مرده!🍂 جگرم کباب شد🍂فریاد زدم یا امام رضا، بچم را از تو می خوام🥀نذر تو کردم💛 ناگهان شروع کرد به دست و پا زدن🍃 او با تمام گرفتاریها و مشکلات دست و پاگیر زندگی که داشت🍂هیچگاه از شرکت در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری غافل نمیشد🍃راوی← کارهای سخت و نفس گیر راه سازی در کوه ها را حبیب به عهده می گرفت🗻قرار بود برای یکی از این جاده های کوهستانی🗻 یک ماشین مواد منفجره را از کنار دره ای عمیق عبور دهیم💥 هفده نفر بودیم و هیچ کس جرأت این کار را نداشت‼️اما حبیب انجام داد‼️ همرزم← عملیات کربلای 5 بود. توی سنگر نشسته بودیم🍂حبیب گفت: فلانی من فردا بین دو نماز شهید می شوم!📿 با تعجبم گفتم: یعنی چی؟ گفت: دیشب خواب دیدم امام حسین(ع) سه بار مرا در آغوش کشید💚 گذشت تا روز بعد. وارد سنگر شد🍂همراهش هم خمپاره ای کنار سنگر منفجر شد💥 و چند ترکش به تن حبیب نشست🥀سه بار گفت یا حسین و شهید شد!*🕊️🕋
*شهید حجت الله(حبیب)باقری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
namaze_khoob_5.mp3
13.04M
#چگونه یک نماز خوب بخوانیم ؟
جلسه پنجم
#واعظ علیرضا پناهیان 🎤
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
👇👇👇👇
↶
✨ http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
♥️⃟آرامش حس حضورخداست♥️
*نمازِ آخر*📿
*پاسدار شهید علیرضا نوری*🌹
تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۶۶
تاریخ شهادت: ۲۹ / ۱۲ / ۱۳۹۳
محل تولد: تیران و کرون. اصفهان
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← اخلاق نیکو او را به شهادت نزدیک کرد 🍃 ۲۰ روز سوریه بود و ساعت ۸:۴۵ صبح جمعه شهید میشود🌷زمان دقیقش را هم به خاطر این میدانم که لحظه شهادت ساعتش روی مچ دستش بوده⌚و موج انفجار باعث میشود باتری ساعت بخوابد🍂حلقه ازدواج و ساعتش را بعد از شش ماه در روز تولدم برایم آوردند🦋یک بار سر مزار خواستم هدیه تولد برایم بفرستد🎊 که روز تولدم یکی از همرزمانش این وسایل را برایم آورد✨ کتاب ارتباط با خدا با دفترچهای که عربی جملاتی رویش نوشته بود✨ و عکس من هم جزو وسایل بود🍃 وضو گرفتم و با کتاب ارتباط با خدا زیارت عاشورا خواندم و به ایشان هدیه کردم🌷 و جالب است که فردایش دیدم ساعتش کار میکند⌚شهادتشان اینگونه بود که نماز صبح را که میخوانند📿 در حالت خواب و بیدار داعش غافلگیرانه به پایگاهشان حمله میکند💥 و دور تا دور را محاصره میکنند🥀 سربازان سوری هم در پایگاه و در خواب عمیق بودند🍂 و تا آمدند به خودشان بجنبند شهید شده بودند.🕊️ در اتاقشان آرپیجی پرتاب میکنند💥 و راکتش به سر علیرضا برخورد میکند🥀و باعث شهادتش میشود.*🕊️🕋
*پاسدار شهید علیرضا نوری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فتبارک الله احسن الخالقین
#پیشنهاد دانلود 👌
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
#کتاب قطرهای به وسعت دریا
اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم
#نویسنده:طاهره سادات حسینی
👇👇👇👇👇
برای خرید کتاب به آی دی زیر مراجعه کنید
@Ahmad57h
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#راز_عشق_رزمندگان_به_شهید_خرازی
🌷عراقیها همزمان با چزابه، از پل سابله هم با چهار پنج تیپ زرهی پاتک کردند. حسین وقتی خود را به سابله رساند که همه بروبچههای مسئول شهید و مجروح شده بودند. آخرین نفر کریم نصر بود، میگفت: وقتی من مجروح شدم، حسین آمد بالای سرم و گفت: تو هم مجروح شدی؟ حالا حسین یکه و تنها در میان بسیجیان تاخت و تاز میکرد.
🌷تازه خودم را به حاشیه رودخانه رسانده بودم. تانکها آن طرف، خیلی نزدیک آمده بودند، به آر.پی.جیزن گفتم: چرا شلیک نمیکنی؟ گفت: نیروی کمکی من رفته موشک بیاره. چند دقیقه بعد حسین از راه رسید، خسته و کوفته با یک گونی موشک آر.پی.جی و شروع کرد به بستن خرج موشک. فهمیدم کمک آر.پی.جیزن هم شده!
🌷بیش از سیصد نفر از رفقایمان در چزابه به شهادت رسیدند و جسم پاک آنها در رملها مانده بود. آخرین نفراتی بودیم که به دوکوهه برمیگشتیم. دلمان گرفت. موقعیت مهدی (عج)، پل سابله، جاده سوسنگرد و دهلاویه، وجب به وجب خاطره بود. اشکهایمان جاری بود، مدرسه سوسنگرد آرام گرفته بود، محلی که در روزهای گذشته بیش از هزار شهید را در خود پذیرا بود.
🌷آرام روی جاده حمیدیه حرکت کردیم. گریه حسین لحظهای قطع نمیشد. چهره گَردآلود و خاک گرفته بچههای جبهه را که میدید آنها را در آغوش گرفته و خود را به آنها متبرک میکرد. سادگی او سبب شده بود که قلب رزمندگان جایگاه محبت او شود. هر کس با او یک برخورد جزئی میکرد، شیفته مرامش میشد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حاج حسین خرازی
راوی: رزمنده دلاور حمید خلخالی
📚 کتاب "خاکهای نرم کوشک"
❌❌ مسئولین!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹
#رفیق_شهید
•از شهید آوینی پرسیدن
[چیکار می کنی که این متن ها رو می نویسی...؟]
آقا سید در جواب گفتن :
🍃]•خودمم نمیدونم،
اما اگر میخوای اینجوری شی
وضو بگیر
دو رکعت نماز بخون
آب وضو خشک نشده
و هنوز سرت رو برنگردوندی
همونجا با همین نیت شروع کن
بنویس
بهت می دهند...:)
●رفقاشون میگن میز کار آقاسیدمرتضی همیشه رو به قبله بوده●
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹
❤️شهید...
شهید،گنگ ترین ڪلمه در تاریخ انسانیت است!
گنگ ترین ڪلمه در دایره لغات من...
ڪلمه اے ڪه هیچگاه مفهومش را نفهمیدم...
نفهمیدم دل ڪندن، قید دنیا🌍 و لذت هایش را زدن یعنے چه؟!
نفهمیدم سیزده ساله بودن و زیر تانڪ رفتن یعنے چه؟!😭
نفهمیدم قمقمه ے خالے، زبان تشنه و جنگیدن یعنے چه؟😔
نفهمیدم ریش هاے خضاب شده به خون یعنے چه؟!💔
نفهمیدم آب سرد شط ،لباس نازڪ غواصے،شب تارے، تیر در قلب و غرق شدن یعنے چه؟!
نفهمیدم خمپاره سر را بردن یعنے چه ؟😭
نفهمیدم بدن دوخته شده به سیم خاردار یعنے چه؟🙁
نفهمیدم مفقودالاثر یعنے چه؟😞
نفهمیدم استخوان هاے جوان رعنا در آغوش مادر یعنے چه...؟😭
اصلا میدانے شهید...
من هنوز خیلےچیزها را نفهمیدم؛😔
ڪه اگر فهمیده بودم باید در ڪنار نامم شهید بود...!
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتبارک الله احسن الخالقین
#پیشنهاد دانلود 👌
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
https://eitaa.com/joinchat/1130168404C9e93fa7632
✨ @Lootfakhooda ✨