🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
#هوای شهادت
هوايي شده بود. شب تا دير وقت نشستيم كنار هم و حرف زديم. مي گفت «...دلم تنگ شده. سر دو راهيم. نمي دونم بمونم و خدمت كنم يا شهادت رو انتخاب كنم؟» اما حالش حال ماندن نبود. گفت «...خجالت مي كشم. مثل دختر بزرگ خونه شده م كه خواهر كوچكه رو برده ن و خواهر بزرگه خواستگار نداره.»
من زودتر خوابيدم. براي نماز صبح كه بيدار شدم، هنوز بيدار بود. نمازم را خواندم. در سجده بود كه خوابيدم. صبح كه بيدار شدم، هنوز سرش به سجده بود.
#شهید_عبدالله_میثمی
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#خاطرات_شهدا
بےلبخنـد نمےدیدیش ☺️
بہ دیگران هم مےگفت ...
« از صبح ڪه بیدار مےشین
بہ همہ لبخند بزنین😊
دلشون رو شاد مےڪنین
براتون حسنہ مےنویسن »
#شهید_عبدالله_میثمے🌸🍃
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊