eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
641 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بیــــــشـــــتر تلاش کن🔴 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 عملیات والفجر ۸ تازه به پایان رسیده بود.پیکرهای شهدا به ستاد معراج شهدای تهران منتقل شد.دربین شهدا شهیدی بود که پیکرش کاملا سالم بود.فقط ترکش بزرگی شبیه یک نعلبکی به سمت چپ سینه اش اصابت کرده و در کنار قلبش ایستاده بود.... هیچ مشخصاتی نداشت...نه پلاک...نه کارت و نه... به همرا این شهید برگه ای بود که نوشته بود: شهیـــد گمنام به چهره معصومانه او خیره شدم..آیا نمی شد کاری کرد؟آیا کسی او را نمی شناسد؟داخل جیب شهید را گشتم اما هیچ مدرکی نبود..نیمه های شب همان شهید را در خواب دیدم...به من نگاهی کرد و گفت : مادرم منتظر من است...من را شناسایی کن...بیشتر تلاش کن... صبح فردا با مشاهده پیکر شهید به یاد خواب شب گذشته افتادم...یعنی این خواب چه معنی می دهد؟نکند چون زیاد به فکر او بودم این خواب را دیدم!پیراهن غرق خون شهید را از بدنش خارح کردیم...با آب و صابون آنرا شستم...شاید اسمش را روی پیراهن نوشته باشد..اما نبود... دوباره به خوابم آمد..همان جمله تکرار شد...بیشتر تلاش کن! چند روز بعد پیکر شهید را از سردخانه خارج کردیم..با آب گرم بدنش را شستم...شاید بر روی بدنش نامش را نوشته باشد...اما بازهم خبری از مشخصات او نبود... چند روزی بود که همه فکرم را مشغول کرده بود...یعنی چطور می توان او را شناسایی کرد.. دوباره به خوابم آمد..همان جمله...بیشتر تلاش کن! کم کم در فکر رفته بودم که نکند من را سر کار... این بار پیکر شهید را از سردخانه خارج کردم...با توکل به خدا و معصومین شروع به وارسی کــردم اما نتیــجه ای نگرفتـــم..یک دفعــه نگــاهم بـه زخم روی سیــنه اش افتاد...وقتی بدنــش را شستیم زخم سینه او باز شده بود...ترکش بزرگی که دنده های اورا خرد کرده بود می دیدم...دستم را به محل زخــم فرو بردم..ترکش را با دستم لمس کــردم بعد هم آهسته آنرا خارج کردم.... ...آنچه می دیدم باور کردنی نبود...تلاش ها نتیجه داد..این شهید دیگر گمنام نبود!پلاک شهید به همراه ترکش به داخل سینه اش رفته بود...گوشه پلاک به ترکش چسبیده بوده...اما صحیح و سالم و خوانا بود... روز بعد این شهید شناسایی شد...از بسیجیان شهر کرج بود...برای تشییع و تدفین او را راهی کردیم... 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊