#گویا مردم ارتباط خوبی با شهید برقرار کردهاند، در مورد آن بفرمایید.
بعد از شهادتشان یک عده از من خواستند که مطالب زندگیمان را نشر بدهم و من هم از زمانی که همسرم بحث سوریه را مطرح کردند خاطرات را با ذکر زمان نوشته بودم و همانها را در یک کانال نشر دادم، در این بین یک خانمیبه من پیام دادند که من از خواندن خاطرات زندگی شما متحول شدهام و میخواهم شما را ببینم. وقتی من را دیدند گفتند: «من فقط به خاطر حضور شما چادر پوشیدم و حجابم را رعایت کردهام.» ایشان کامل محجبه شدند و با یک فرد مذهبی ازدواج کردند و به جایی رسیدند که میگفتند اگر الان شوهرم بگوید میخواهم بروم سوریه با تمام وجودم میگویم فدای حضرت زینب.
گاهی فقط با خواندن خاطرات زندگی ما این اتفاق افتاده یا همسرم به خواب کسی رفته و چادر به آنها هدیه دادهاند. و در کل مزار ایشان شده محل حاجت دادن و هر چند روز یک بار دوستان به من پیام میدهند که ما از شهید مسرور حاجت گرفته ایم. هر هفته هم که ما سر مزار ایشان میرویم افرادی را میبینیم که میگویند ما شنیدهایم شهید مسرور حاجت میدهد و ما برای حاجت آمدهایم. اولین نفری که گفت من حاجتم را از ایشان گرفتم خانمیبودند که گفتند: «من ۱۸ سال باردار نمیشدم، روزی که خبر شهادت شهدای مدافع حرم کازرون رسید من یکی یکی داشتم عکسهای شهدا را نگاه میکردم، یک لحظه چهره همسر شما من را جذب کرد. نگاه کردم دیدم نوشته شهید مسرور. خیلی دلشکسته بودم و فقط زار میزدم و میگفتم شهید مسرور دکترها من را جواب کردهاند شما را به خون پاکتان حاجت من را بدهید. و من بعد از ۱۸ سال متوجه شدم که باردار هستم؛ ولی کمیبعد گفتند که قلب بچه تشکیل نشده، دلشکستهتر از قبل برگشتم سر مزار و گفتم شما حاجت من را دادی ولی الان که گفتهاند قلب بچه تشکیل نشده من ضربه بیشتری میخورم، به خون پاکت قسم میدهم که از خدا بخواه که قلب بچه ام تشکیل شود. بعد که رفتم دکتر گفتند که قلب بچه تشکیل شده و رشد عادی و طبیعی دارد.»
آن بچه الان به دنیا آمده و ۴ سال دارد.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊