شبی که از هیئت برگشتیم تو راه دو تا از بچه ها رو دیدیم ... سجاد ایستاد و شروع کردند سوال و جواب از سوریه ... دیروقت شده بود ... بهشون گفتم برید فردا صبح برا دعا ندبه بیایید مسجد تا سجاد رو هم بگم بیاد حرف بزنیم و باهاش خداحافظی کنید.
صبح به سجاد زنگ زدم و گفتم بیا بچه ها منتظرند ... اومد ... آخر کار با هم عکس یادگاری گرفتیم .. بعد اون عکس قنوت رو گرفت و دم در خونشون بهم گفت اگه برگشتم عکس رو بزن رو CD و بهم بده ... اگه هم برنگشتم ... آخه عکسم خیلی قشنگ شده ...
این آخرین عکس شهید سجاد مرادی بود ...
#شعر زیبایی که شهید سجاد مرادی همیشه آن را زمزمه میکرد و به همین دلیل روی سنگ قبر او نیز هک شده است ...
نون و قلم نبي است و مايسطرون حسين
طاق فلك علي است به عالم ستون حسين
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسين
هستي تمام ظاهر و مافي البطون حسين
با يك قيامت است هم الغالبون حسين
در اين قيام نقطه پرگار زينب است
✨ شعر زیر را یکی از دوستان شهید در وصف شهید سجاد مرادی سروده اند ...
شير مردي براي ملت رفت
شير مردي زجنس غيرت رفت
بي نظيري به عرصه ي اسلام
بي ريايي به اوج عزت رفت
در دفاع از حريم آل الله
نور باران قرين شوكت رفت
داغدار زينب وعباس
دشمن سپاه ذلّت رفت
تركشي ز رنگ تكفيري
كشت اورا و همچو همّت رفت
در گلستان لاله ها اورا
ديدمش كه سمت رحمت رفت
روز رفتن كنار ثامن بود
آه ،سجاد هم زيارت رفت
رفت ورفت واين دلم خون است
از دلم نسيم عشرت رفت
كاش مارا به پيش خود مي برد
واي بر من انيس خلوت رفت
شعر زیر را پسر عموی شهید سجاد مرادی بعد از شنیدن خبر شهادت سجاد برایش سرود ...
خبر درست بود ؟! نه ... هنوز باورم نشد
هنوز بعد تو قلم ... رفیق دفترم نشد ...
قلم هنوز مانده در کنار شهر کودکی ...
که از هجوم خاطره ، مثل بیاورم ، نشد...
چه کرده ای پسر عمو ؟! که مانده بغض در گلو
و شعرهای گنگ من ، شبیه محتشم نشد...
وشعرهای گنگ من … و بیت آخرین تو ...
و بیت آخرین ما … که هیچ مثل هم نشد...
تویی غزل سروده ای ، که بال و پر گشوده ای
و هیچ کس شبیه تو ، کبوتر حرم نشد ...
(شهاب مرادی صبح پنج شنبه ۱۹ آذر ۹
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🌹#کجایندمردانبیادعا 🌹
دوستواقعیخداست...:
✅امانتی حضرت زهرا (علیهاالسلام):
✍باردار بود. همسرش به او گفت : بیا کربلا نریم، ممکنه بچه از دست بره. رفتند کربلا، حالش بد شد و دکتر گفت: بچه مرده! مادر با آرامش تمام گفت: درست میشه. چارهاش رفتن کنار ضریح امام حسین علیه السلام است.
خودشون هوای ما را دارند.
کنار ضریح امام حسین علیه السلام قدری گریه کرد، خواب دید که خانمی یک بچه در بغلش گذاشت. از خواب بلند شد، رفتند دکتر، به ا و گفتند: این بچه همان بچهای که مرده بود نیست؛ معجزه شده!
وقتی مادر شهید همت میخواست پیکر مطهر فرزندش را که سرش از بدن جدا شده بود، داخل قبر بگذارد، رو به حضرت زهرا علیها السلام گفت: خانم! امانتیتون رو بهتون بر گردوندم.
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
♡ شادی روح امام و شهدا صلوات ♡
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @takhooda 🕊
#دلنوشته دختر شهید :
من همیشه وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه، عکسش و تو دلم نقاشی میکنم میدونم که
بابام مراقب منو داداشم هست ...
وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه
یاد رقیه خاتون دختره امام حسین میفتم
که کوچیکتر از من بود و باباش شهید شد، مامانم همیشه میگه :
شهدا زندهاند و همیشه پیشمونن ؛
پس بابایی یادت باشه
مثل قبلنا که برام هدیه میگرفتی
هدیه منو تو بهشت نگه دار
تا منم بیام ازت بگیرم ...
نازدانه فاطمهخانم دختر شهید مدافعحرم
🌷شهید #مصطفی_صدر_زاده🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋
*دلدادهی امام رضا (ع)*💛
*شهید محمد مردانی*🌹
تاریخ تولد: ـ / ـ / ـ
تاریخ شهادت: ـ / ـ / ـ
محل تولد: کرمانشاه
محل شهادت: کردستان
*🌹پدرش← روز تولد امام رضا(ع) توی كرمانشاه به دنيا آمد🎊 از بچگی علاقه شديدی به آقا داشت💛هر موقع می خواست كاری بكنه كه ما دوست نداشتيم🍂 ما را به امام رضا(ع) قسم می داد.💛هر روز كه می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود كه پشتش عكس امام رضا(ع) درج شده بود💛 که با آن نماز میخواند📿 آن هم توی خفقان قبل از انقلاب.‼️هميشه بعد از نماز می آمد كنارم و می خواست از امام رضا(ع) براش بگم💛 از غريبی🍂 كرامت و رئوف بودن آقا🍂 بزرگتر که شد به جنگ رفت🍂 يك روز كه محمد آمده بود به مرخصي، گفت: بابا خيلی دلم می خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع)🥀از طرفی دفاع از كشور واجب تره🍂آقا هم بيشتر راضی است🍃 به مشهد نرفت🥀رفت سنندج و حدود يك ماه بعد شهيد شد🕊️ به ما گفتند: بياين توی معراج شهدا و پیکر شهيدتان را تحويل بگيرين🥀وقتي رفتيم، گفتیم اینکه محمد نیست‼️تحقيق كردند، و فهمیدند پیکرش را اشتباهی بردند مشهد برای تشييع💛‼️وصيت محمد را كه خونديم، نوشته بود: «پدرم و مادرم، اگر براي تان ممكن است مرا كنار امام رضا(ع) دفن كنيد.»💛 امام رضا او را طلبید🕊️ و به زیبایی در حرم دفن شد🕊️🕋*
*شهید محمد مردانی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*Zeynab:Roos🖤💔*
🌷شهید حسین خرازی🌷
دوماه بود خبری از او نداشتیم...
مادرش میگفت:"پاشو برو ببین این بچه چیشد؟ زندست یا مرده؟"
میگفتم:"کجا بروم؟ کار و زندگی دارم خانوم؛ جبهه یک وجب دو وجب نیست که از کجا پیدایش کنم؟؟؟"
رفته بودیم نماز جمعه📿
امام جمعه آخر خطبه ها گفت:"حسین خرازی را دعا کنید."
مادرش گفت:"حسین مارو میگفت؟ "
گفتم:"چیشده که امام جمعه هم میشناسدش؟"
به هیچکس نگفته بود فرمانده لشکر اصفهان است..
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
🚫به غیبت ڪردن خیلی حساس بود؛ میگفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید، برای هر غیبت یڪ سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید. شب این سنگ ها را بشمارید، این طوری تعداد غیبتها یادمان نمیرود، و سعی میڪنیم تعداد سنگ ها را ڪم ڪنیم...
✍ فرمانده گردانهای آموزش نظامی و تخریب لشڪر مڪانیزه 31 عاشورا
🌷 #شهید_علی_اکبر_جوادی 🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لحظه وداع خانواده با شهید بزرگوار😔
🌹شہید_عباس_دانشگر🌹
#شهیددهه هفتادی
#همه مامدیون شهدائیم
#شهدا
🌹شادی روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🖌#خاطرات_شهدا📃
🌴از عملیاتها که برمیگشتیم، همه نیروها معمولا شدیدا خسته بودند، به محض رسیدن به مقر همه بچه ها براي استراحت مي رفتند و سرگرم كار خودشان بودند٬اما با اینکه شهید عبدالصالح زارع پا به پای بچه ها میجنگید و مثل بقیه مهمات حمل کرده و دست و پایش تاول زده بود. تازه شروع میکرد؛ کمک به رزمنده ها و براشون غذا می آورد، وسایل استراحت و استحمامشان را آماده میکرد.
💐هميشه دوست داشت در كمك كردن به ديگران در صف اول باشد و بتواند مشكلات ديگران را حل كند
✏️#راوی: همرزم شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_عبدالصالح_زارع🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
#رمان های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️
#نویسنده:طاهره سادات حسینی
#در کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید
#معرفی کتاب 📚 هم داریم 😊
با ما همراه باشید 🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
tafsir_yasin_14.mp3
14.97M
#تفسیر سوره یس ✨
#جلسه چهاردهم
#واعظ استاد عالی🎤
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋
https://eitaa.com/joinchat/1130168404C9e93fa7632