🌹درخواست شهید مدافع حرم از حاج قاسم سلیمانی
✍از فرماندهان خواهش میکنم که اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد، اگر جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد، به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بندهی حقیر نکنند. از فرماندهی محترم این عملیات و یا «حاج قاسم» در خواست دارم فرصت دیدار با امام و سیدمان را برای خانوادهی این حقیر ایجاد نمایند، تا شاید این کار باعث شود زحماتشان را تا حدی جبران کرده باشم.
#شهید_سجاد_طاهرنیا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
چهار ماهِ تمام زابل بود. چهار ماه تمام زندگی کرده بود با مردم. دیده بود طرف از شدت نداری چه چیزها که نمیخورد. دیده بود مردم آب درست و حسابی ندارند که بخورند. اینها را دیده بود؛ نشسته بود یک گوشه داشت گریه میکرد.
تازه برگشته بود. گفتم: ناصرجان، بابا! چته؟ چرا بُق کردی باباجان؟
گفت: شما که نمیدونی، مردم اونجا چه زجری میکشند. نمیدونی که چه جوری دارند زندگی میکنند. نمیدونی که حکومت طاغوت چه کرده با این مردم. من میدونم.
🌷شهید ناصر کاظمی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش ابوذر هست🥰✋
*شهیدی که در روز تاسوعا اِرباً اِربا شد*🏴
*شهید ابوذر امجدیان*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: کرمانشاه/سنقر/سهنله
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← ابوذر همیشه سر کار روی یک برگه مینوشت: شهید ابوذر امجدیان🌷او داوطلبانه به سوریه🕊️ و زیاد به ماموریت میرفت🍂 دوستش میگفت لحظات آخر آب برایش بردم و او نخورد💧 و با لب تشنه به دیدار اربابش امام حسین(ع) رفت🕊️ او بیسیم چی بود📞 اما در عملیات ها شرکت میکرد و در تماس ها میگفت که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم.💫 خمپارهای به اطرافشان اصابت میکند💥 و ایشان از سمت راست دچار مجروحیت میشود🥀لبش پاره و چند ترکش به سینهاش خورده🥀و پای راستش قطع شده بود🥀 او و همرزمانش همگی اِرباً اِربا شدند🥀ابوذر در روز تاسوعا🏴و در سالروز ازدواجمان💍ساعت ۸ صبح به شهادت رسید🕊️ پیکرش از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۴ عصر در همان منطقه میماند☀️و زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند باز هم یک موشک به ماشین آنها اصابت میکند💥 و همرزمان شهید میشوند🥀همیشه میگفت درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم💚 او در روز تاسوعا روز جمعه شهید شد🏴 روز جمعه پیکرش برگشت🌷و روز جمعه اربعین نیز چهلم او بود*🕊️🕋
*شهید ابوذر امجدیان*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
💠بهش گفتـم :
🌹راضیام شهیـد بشی
ولی الان نه ! تو هنوز جـوونی
تو جـواب بهم گفـت :
لذتی که علی اکبر از شهادت بُرد🕊
حبیب ابن مظاهر نبرد !🖤
✍ راوی : همسر شهید
🥀#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🕊
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
#فقط_لباسهای_غرق_به_خون_را_میشست!
🌷پایگاه علم الهدی در اهواز محل شست و شوی لباسهای خونی رزمندگان و شهداء بود که پس از شست و شو و رفو دوباره برای استفاده رزمندگان به جبهه فرستاده میشدند. در آنجا خانمهای زیادی برای شست و شوی لباسها مستقر بودند ولی یکی از آنها که نوهاش شهید شده بود فقط لباسهای غرق به خون رزمندگان را میشست.
🌷در میان این لباسها، گاهی تکه ای از استخوان مجروحین و یا شهداء پیدا میشد و معمولاً او مرا صدا میزد و آن را به من میداد که داخل باغچه دفن کنم. او از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر بجز وقت نماز و نهار مشغول شستن لباسها بود. نه گرما را حس میکرد و نه خستگی را میشناخت.
🌷تمام بدن او از گرما و آفتاب تاول زده بود ولی باز هم زیر سایه نمینشست. شبها تاولهای بدن او را چرب میکردم تا کمی برای روز بعد التیام پیدا کند. هر چه به او میگفتم که زیر سایه بنشیند قبول نمیکرد و میگفت: "مگه بچههای رزمنده سایبان دارند که من زیر سایه بنشینم." او به این کار ادامه داد تا روزی که جنگ تمام شد.
راوی: خانم زهرا محمودی از بانوان ايثارگر دفاع مقدس
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada