این تصویر را قاب کنیم بالای سرمان😔
در محل کار بگذاریم تا فراموش نکنیم، میزی را که بر آن تکیه کرده ایم به برکت جانفشانی مردان میدان است.
مردانی که رفتند تا راه گم نشود،
مردانی که رفتند تا معنی دیگری را از خدمت ارائه دهند☑️🥀
#شادی_روح_پاک_شهدا_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌱جان خود را
برای نجاتِ همرزمشان میدادند!
جبهه ریا نداشت ؛
سراسر عشق بود ...
دیماه ۱۳۶۵، شلمچه
منطقه عمومی خرمشهر
«قاسم عیوضی»، جعفر لشکری را
که در عملیات کربلای۵ مجروح شد
بر دوش خود به اورژانس رساند
اما در بازگشت بر اثر اصابت ترکش
به درجهی شهادت رسید ...🕊
عکاس : محمود بدرفر
#عملیات کربلای ۵
#شهید_قاسم_عیوضی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 تولد حاجیمونه
تولدت مبارک سردار موشکی♥️😎
#کابوس_اسرائیل
#سردارحاجی_زاده
#استوری
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
ابراهیم می گفت:
همیشه به دنبال #حلال باش!
مال حرام زندگی را به آتش می کشد،
پول حلال کم هم باشد #برکت دارد...
☑️
شهید ابراهیم هادی🕊🌹
#یادش_با_صلوات
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
شهید «رحیم علوی» در آغوش برادر
۱۴ ساله خود شهید «کریم علوی»
انقلاب اسلامی ساده به اینجا نرسید که به سادگی توسط هرزه ها و اراذل و اوباش برانداز بشه...☑️
#شهید_رحیم_علوی
#شهید_کریم_علوی
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بی سوادی ما را به رخمان بکشد. هر وقت وارد اتاق می شدم، نیم خیز هم که شده، از جاش بلند می شد. اگر بیست بار هم می رفتم و می آمدم، بلند می شد. می گفتم: علی جان، مگه من غریبه هستم؟ چرا به خودت زحمت می دی؟ می گفت: « احترام به والدین، دستور خداست»...☑️
#شهید_علی_ماهانی🌹
#یادش_با_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜چهارشنبه های امام رضایی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
✅ شهیـــدی ڪــه ســــر مـــــزار خــــودش فاتحــــه میخــوانــــد ...
رفت ڪنار یڪ قبر خالی نشست و فاتحه خواند . همیشه برای شهدای آینده فاتحه میخواند .
من هم ڪنارش نشستم و برای شهیدی ڪه قرار بود در آینده توی قبر دفن شود ، فاتحه خواندم .
پرسید : «میدانی این قبر مال ڪیه؟»
گفتم : «نه ! این قبر ڪه هنوز خالی است .»
نگاهم ڪرد و گفت : «اگه خدا قسمت ڪنه ، اینجا قبر من میشه .»
...تعداد زیادی از شهدای والفجر 8 را برای خاڪسپاری به گلزار شهدا آوردند .
شهدا را ڪه دفن کردند ، یاد حرف آن روزش افتادم .
توی همان قبری دفن شده بود ڪه قبلا گفته بود ...
🌹سردار #شهید_حمیدرضا_جعفرزادهپور ، جانشین تیپ تخریب لشکر 41 ثارالله (ع)🌱
#یادش_با_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
namaaz66 (2).mp3
3.7M
🌹روایت شهید غواصی که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود
♦️در خاطرات «محمدباقر برزگر» یکی از نیروهای غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا آمده است:
یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت میکرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخمهایش میرفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را میشنیدم.🥀
♦️او از طرفی بخاطر دردی که میکشید، حضرت زهرا (س) را صدا میزد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمیدانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود.🥀
شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمیتوانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که میتوانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیمخاردارهای خورشیدی بردم و لباسش را به سیمخاردارها بستم.🥀
شب سوم دی ماه غواصان زیادی از گروهان یک شهید شدند و پیکرشان در آب ماند که یکی از این شهدا «وحید کاوه» بود.🕊
#شهید_حسن_پام
#شهید_وحید_کاوه
🕊 #شادی_روحشان_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊#خودسازیباشهدا🌹
👈یه صندوق درست ڪرد و گذاشت توی خونه
بعد همه روجمع ڪرد واز گناه بودن #دروغ و #غیبت گفت.
مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین ڪرد
#عهد بستند هرڪسی از این به بعد دروغ بگه یاغیبت ڪنه، اون مبلغ رو به عنوان #جریمه بندازه توی صندوق...
قرار شد پولهای صندوق هم صرف ڪمڪ به جبهه ڪنن
باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناهها دور کنن؛ 🍃
اگه هم موردی بود، به هم تذکر میدادند🦋
🌷 #شهیدعلےاصغرڪلاتهسیفری 🌷
#یادش_با_صلوات
📚 ڪتاب وقت قنوت
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊#خاطرات_شهدا
🔻مادر شهید:
🔸 #روز_مادر بود. میدانستم آرمان یادش نمیرود. آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری⁉️ گفت حالا شما ببند.
🔹چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به #بوسیدن دستم. گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ💍 رو توی دستانم گذاشت و گفت: #مبارکه😍
🔸الانم اون انگشتر رو در دست دارم. بعد رفت پایین پام که #پاهام رو ببوسه
اجازه نمیدادم❌میگفت: مگه نمیگن #بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟!
#شهید_آرمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز🕊🕊
#یادش_با_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊