شناسایـےِ شهید با دُڪمه🥀
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۱ / ۱۳۶۷
🌹او به همراه يكى از همرزمان خود آقاى اباذرى در كنار اروند نشسته بود🌊 كه بعثی ها نزدیک شدند🍂اباذرى با داشتن جليقه نجات موفق به عبور از اروند شد🌊 اما محسن به اسارت نيروهاى بعثى درآمد🥀محسن بعد از گذشت پنج اِلى ده روز از اسارت🥀 12 نفر از اسراى ايرانى را آماده فرار كرد آنان شبانه نگهبان دشمن را به قتل رساندند💥 و از بصره به مرز شلمچه رسيدند🌙اما در اين مكان بار ديگر به اسارت نيروهاى بعثى درآمدند🥀نيروهاى بعثی با ضربه تفنگ، سر🥀جمجمه🥀و دندان هاى محسن را شكستند🥀و پاى راست او را بدون آن كه شلوارش پاره شود قطع كردند🥀و پس از شكنجه بسیار🍂 گلوله خلاص را بر قلب او شليك كردند🥀و او را به شهادت رساندند🕊️ 7 ماه پس از شهادت محسن🕊️ پيكر او را در مرز شلمچه كشف كردند🌙 چون پیکر قابل شناسايى نبود🥀مىخواستند او را جزء شهداى گمنام ثبت كنند🌷كه ناگهان همسر او به خاطر آورد كه شلوار محسن سه دكمه داشته▪️و دكمه وسطى را به هنگام عزيمت او از پيراهن خود كنده و به شلوار او دوخته است🍂 به اين ترتيب همين دكمه منجر به شناسايى پيكر او شد🕊️🕋
#شهید_محسن_اسحاقی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
شهید محمودرضا بیضایی
یک شب بعد از نصفه شب برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم محمودرضا قبل از من آنجاست. اما درس نمیخواند. به نماز ایستاده بود
آن موقع دوازده سیزده سال بیشتر نداشت. جا خوردم. آمدم بیرون و به اتاق خودم رفتم. فردا شب باز محمودرضا توی پذیرایی بود و نشد آنجا درس بخوانم.
چند شب پشت سر هم همینطور بود محمودرضا بعد از نیمه شب بلند میشد میآمد توی اتاق پذیرایی و به نماز میایستاد
هر شب هم که میگذشت نمازش طولانیتر از شب قبل بود. یک شب حدود دو ساعت طول کشید. صبح به او گفتم نماز شب خواندن برای تو ضرورتی ندارد؛ هم کسر خواب پیدا میکنی و صبح توی مدرسه چرت میزنی و هم اینکه تو هنوز به تکلیف نرسیدهای و نماز واجب نداری چه برسد به نماز شب
آنهم اینجوری! صحبت که کردیم، فهمیدم طلبهای در مورد فضیلت نماز شب برای محمودرضا صحبت کرده و محمودرضا چنان از حرفهای آن طلبه تأثیر گرفته بود که تا یک هفته مرتب نماز شب را ادامه داد
بخاطر مدرسهاش، نهایتا مانع نماز شب او شدم و قانعش کردم که لازم نیست نماز شب بخواند! ولی محمودرضا آن نمازها را واقعا باحال میخواند. هنوز چهره و حالت ایستادنش سرنمازیادم هست
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌹شهید غلامعلی پیچک🌹
💠بوی عطر میداد💠
توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش
همون جا افتاد و به آسمون پر کشید
درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم
یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن
به هر سختی بود برگردوندیم
خیلی تعجب آور بود
هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه
اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود
دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه
انگار همین الان شهید شده باشه
خم شدم که صورتش رو ببوسم
خدا شاهده بوی عطر می داد
چه عطر خوشبویی بود....
راوی:(دوست شهید)
شهید_غلامعلی_پیچک
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادی را شنیده باشید ، او فرمانده نیروها بود ، شاید دوست داشت خیلی زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند ، اما خدای ابراهیم چیز دیگری میخواست .
ارتفاع آزاد نشد . ابراهیم اذان صبح گفت و با اذان او دلهای نیروهای دشمن توجه خدا گردید . هجده هزار نفر از آنها تسلیم شدند و ارتفاع آزاد د عملیات پیروز شد .
آنها بعدها به سپاه اسلام پیوستند و همگی در راه خدا شهید شدند . اینجاست که باید به این کلام نورانی خدا بیشتر فکر کنیم :
فَعَسى أَن تَكْرَهُوا شَيئًا وَيَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيرًا كَثِيرًا
چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد
و خداوند خیرفراوانی در آن قرار میدهد . [سورهنساء،آیه۱۹]
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
حضرت اقا و سردار.png
3.17M
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تم بسیار زیبای شهید سردار سلیمانی عزیز ❤️
#کپی فقط با ذکر صلوات🌹
و #دعا برای سلامتی و فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊