شهید محمودرضا بیضایی
یک شب بعد از نصفه شب برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم محمودرضا قبل از من آنجاست. اما درس نمیخواند. به نماز ایستاده بود
آن موقع دوازده سیزده سال بیشتر نداشت. جا خوردم. آمدم بیرون و به اتاق خودم رفتم. فردا شب باز محمودرضا توی پذیرایی بود و نشد آنجا درس بخوانم.
چند شب پشت سر هم همینطور بود محمودرضا بعد از نیمه شب بلند میشد میآمد توی اتاق پذیرایی و به نماز میایستاد
هر شب هم که میگذشت نمازش طولانیتر از شب قبل بود. یک شب حدود دو ساعت طول کشید. صبح به او گفتم نماز شب خواندن برای تو ضرورتی ندارد؛ هم کسر خواب پیدا میکنی و صبح توی مدرسه چرت میزنی و هم اینکه تو هنوز به تکلیف نرسیدهای و نماز واجب نداری چه برسد به نماز شب
آنهم اینجوری! صحبت که کردیم، فهمیدم طلبهای در مورد فضیلت نماز شب برای محمودرضا صحبت کرده و محمودرضا چنان از حرفهای آن طلبه تأثیر گرفته بود که تا یک هفته مرتب نماز شب را ادامه داد
بخاطر مدرسهاش، نهایتا مانع نماز شب او شدم و قانعش کردم که لازم نیست نماز شب بخواند! ولی محمودرضا آن نمازها را واقعا باحال میخواند. هنوز چهره و حالت ایستادنش سرنمازیادم هست
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌹شهید غلامعلی پیچک🌹
💠بوی عطر میداد💠
توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش
همون جا افتاد و به آسمون پر کشید
درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم
یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن
به هر سختی بود برگردوندیم
خیلی تعجب آور بود
هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه
اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود
دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه
انگار همین الان شهید شده باشه
خم شدم که صورتش رو ببوسم
خدا شاهده بوی عطر می داد
چه عطر خوشبویی بود....
راوی:(دوست شهید)
شهید_غلامعلی_پیچک
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادی را شنیده باشید ، او فرمانده نیروها بود ، شاید دوست داشت خیلی زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند ، اما خدای ابراهیم چیز دیگری میخواست .
ارتفاع آزاد نشد . ابراهیم اذان صبح گفت و با اذان او دلهای نیروهای دشمن توجه خدا گردید . هجده هزار نفر از آنها تسلیم شدند و ارتفاع آزاد د عملیات پیروز شد .
آنها بعدها به سپاه اسلام پیوستند و همگی در راه خدا شهید شدند . اینجاست که باید به این کلام نورانی خدا بیشتر فکر کنیم :
فَعَسى أَن تَكْرَهُوا شَيئًا وَيَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيرًا كَثِيرًا
چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد
و خداوند خیرفراوانی در آن قرار میدهد . [سورهنساء،آیه۱۹]
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
حضرت اقا و سردار.png
3.17M
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تم بسیار زیبای شهید سردار سلیمانی عزیز ❤️
#کپی فقط با ذکر صلوات🌹
و #دعا برای سلامتی و فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
وقتی خبر شهادت_محمد قطعی شد پیراهن مشکی برای پدر آوردیم که بپوشد اما قبول نکرد !
پدر گفت : ما برای مرده ها مشکی می پوشیم اما برای شهید نه !!!
پدر ادامه داد : یک موضوع دیگر هم این است که ما باید به دشمن ثابت کنیم ایستاده ایم و هیچ حرکتی نمی کنیم که آن ها خوشحال شوند . با این کار می خواستم تو دهنی محکمی به دشمنان بزنیم و به همشون بفهمونیم که ما از شهادت باکی نداریم . و در آخر پدر برای تشییع جنازه فرزندش پیراهن رنگی به تن کرد .
شهید_محمد_غفاری
شهید_نیروی_صابرین
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
امشب شهادتنامه ی عشاق امضا میشود
فردا ز خونِ عاشقان؛ این دشت دریا میشود
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا میشود!
امشب بود بر پا اگر این خیمه خونِ خدا، فردا به دست دشمنان؛ بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندنِ قرآن، به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود!
امشب کنار مادرش لب، تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا میشود!
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند، فردا به زیر خارها گمگشته پیدا میشود...
🏴#شب_عاشورا
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
#دلگویه
باز باران با بهانه...
میشود از دیدهٔ کودک روانه
باز هق هق مخفیانه...
میرسد...از زیربوتهٔ خاری
شبانه
یادش آمد صبح دیروز..
بودش او نازدانه، هم مثال شاهزاده
گه دراغوش پدر،گه عمو،گاهی برادر
غرق بازیهای، شادوکودکانه
اینک اما....
خورده او بارها تازیانه....
مردی با اسب دنبالش روانه
میکشد گوش کودک...
بهرگوش واره...
درپی بابای خود، آن نازدانه
میرود هرجای بیابان را
شبانه..
سوی خیمه،میکشد آتش زبانه
میزند آن نامرد تازیانه....
بابهانه.....بی بهانه
آخ بابا...
خار درپایم کرده کمانه...
گوش من زخمی،هردوپاره
وای بابا...
باز هم
تازیانه....تازیانه...تازیانه
#شاعر:ط_حسینی
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
بزرگتریندشمن . . .🌿!
معمولا آیهی وجعلنا در سوره یاسین را
میخوانند تا از مشکلات و دشمنی دشمنان
در امان باشند . ابراهیم مرتب این آیه را میخواند .
حتی زمانی که در شهر بود!
رفقایش پرسیدند : الان که دشمنی وجود نداره؟
برای چی وجعلنا میخوانی
ابراهیم مکثی کرد و گفت : مگه فراموش کردید
که بزرگترین دشمن ما شیطان است!؟
۩وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ
سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ۩
سورھ یس آیھ۹
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
.
فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا
اگر دلتان سخت به تَنگ آمد، با ذکرِ حسین(ع) نَفَس بکشید 🖤