eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
674 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش ابراهیم هست🥰✋ *زائری که به آرزویش رسید*💛 *سردار شهید ابراهیم باقری زاده*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۳۷ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۱۰ / ۱۳۶۵ محل تولد: شیراز / کازرون محل شهادت: شلمچه 🌹همرزم←ابراهیم فرمانده گردان امام رضا شده بود🌷 *شب عملیات کربلای 5 بغض غریبی گلویش را گرفت*🥀و گفت رضا جان قربان غریبیت آقا دلم برای زیارت ضریحت یک ذره شده.🥀 *از یک طرف چشم به عملیات فردا دوخته بود و ازطرف دیگر دل وجانش در زیرگنبد طلایی رضا «علیه السلام» پرپر میزد*💛 فردای عملیات خبر شهادت ابراهیم مثل بمب همه جا پیچید🕊️ *هیچ کس از جنازه اش خبر نداشت*🥀 تلاش بچه ها برای پیدا کردن پیکرمطهرش بی نتیجه ماند🥀 *به گمانم باز مثل دفعه پیش پلاکش را دور انداخته بود*🥀 اما چند روز بعد همه چیز تمام شد *خبر ابراهیم را از مشهد آوردند*💛 حتی بچه های ستاد معراج هم باورشان نمی شد که تابوت فرمانده گردان امام رضا «علیه السلام» را باشهدای مشهد مقدس اشتباه بگیرند‼️ *پیکر چاک چاک ابراهیم به مشهد رسیده و ضریح مطهر آقا را هفت بار طواف کرده بود*💛 و اگر پیگیری بچه های لشکر نبود او برای همیشه درجوار قبر آقا و مولامون امام رضا «علیه السلام» آرام می گرفت🌷 *چه زیبا زائر امام رضا شد و چه زیبا به آرزویش رسید*🕊️🕋 *سردار شهید ابراهیم باقری زاده* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊 🕊 🌷 سر روی نی یکی از بچه های تفحص نقل می کرد : یه روز که دوستانش داشتن توی نی زار ها دنبال پیکر شهدا می گشتن، مشاهده می کنن که یه جمجمه روی یکی از نی ها هست …... یعنی نی رشد کرده و جمجمه رو هم با خودش بالا آورده… متوجه میشن که حتما زیر این نی باید پیکر یکی از شهدا باشه… وقتی پیکر رو پیدا می کنند توی وصیت نامه این شهید بزرگوار جمله ای نوشته بود و اون جمله این بود: 🌷دوست دارم مثل امام حسین(ع) سرم روی نی رود…🌷 شادی روح مطهر امام وشهدا صلوات 🌷 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5868276613241636151.mp3
4.27M
خاطره گویی شهدا ، حاج حسین یکتا دل آدمو میبره پیش آقا ابا عبدالله الحسین (ع)و شهدا اگه اشکی ریختی برا ظهور حجه ابن الحسن(عج) دعا کن .🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍" در محضـر شهیـد "... وقتی تو ڪار بهمون فشار می‌اومد یا خسته می‌شدیم ، بهمون می‌گفت: ثواب ڪار رو هدیه ڪنید به یڪی از اهل بیت (؏) ، اونوقت خستگی بهتون غلبه نمیکنه و شما بهش غلبه می‌کنید. 🔗 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋ *اول نماز📿 بعد غذا🍲* *شهید محمد مهدی علی محمدی*🌹 تاریخ تولد: ۲۹ / ۱۰ / ۱۳۳۸ تاریخ شهادت: ۱ / ۱۱ / ۱۳۶۵ محل تولد: شیراز / اقلید محل شهادت: شلمچه 🌹همرزم← بچه ها از خستگی، اول غذا میخوردن🍲 بعد نماز📿 مهدی رفت و یه بمب دست‌ساز گذاشت زیر پلو وسط برنجای داغ🍗 *(از اونجایی که استاد تخریب بود کار با مواد منفجره رو خوب بلد بود)*💥 بسیجیا تا رسیدن باز رفتن سراغ غذا تا دلی از غذا در بیارن🍲 *همون موقع بمب دستساز منفجر شد💥 برنجا پاشید تو سر و صورتشون ، همه هاج و واج مونده بودن داشتن به قیافه همدیگه میخندیدن*💐 مهدی با خنده به همه گفت: اول نماز📿 بعد غذا.🍲 از اون وقت *اول همه نمازشونو میخوندن و یادی هم از اون برنجایی که رفت تو چشم و چارشون میکردن و میخندیدن*🌷همرزم← دیر وقت بود داخل چادر بودیم *که دیدم داره صدای خورد شدن و ملچ و مولوچ میاد*🍪 از چادر اومدم بیرون، دیدم مهدی نشسته و داره یه چیزی از رو زمین برمیداره و میخوره🌷گفتم مهدی جان چه میکنی؟ گفت: *این تیکه نونارو بچه ها ریختن بیرون از چادر حیفه نعمت خداست گناه داره دارم سالماشو میخورم*🌷سرانجام این فرمانده دلیر در شلمچه *که فرماندهی گردان کوثر از تیپ ۳۳ المهدی را بر عهده داشت💚 با اصابت گلوله به پیشانی‌اش*🥀🖤 به شهادت رسید🕊️🕋 *شهید محمد مهدی علی محمدی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 والا مقام: ☝️🏻 🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🔆 ، سه تا برادر بودند هیچ کدوم، پیکرشون برنگشت... 😔💔🥀 🌷 باکری ساواک دستگیرش کرد تکه تکه اش کرد وهیچی از جنازه اش پیدا نشد...🥀 🌷 باکری هم وقتی شهید شد جنازه اش تو خیبر افتاده بود برادرش مهدی از کنارش رد شد هر چی بچه ها بهش گفتن جنازه برادرت حمید رو بردار قبول نکرد گفت تمام این جنازه ها حمید باکری هستن کدومو برگردونم اخرش جنازه داداشش حمید رو همون جا تو خیبر رها کرد...🥀 🌷 باکری هم، خودش تو وصیت نامه اش نوشته بود : خدایا از تو می خوام وقتی شهید شدم جسدم پیدا نشه تا یه وجب از خاک این دنیا رو اشغال نکنم تو عملیات بعدی افتاد تو دجله جنازه اش رو آب برد...🥀 💠💠🌼💠💠🌼💠💠🌼💠💠 ✨یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد✨ 📿 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊