eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
675 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 ^'💜'^ 🌿ࢪاھ ڪࢪبݪا ڪھ باز شـد بࢪمیگࢪدم! ⚘مادرش تعریف می‌کرد: چهار ساله بود... مریضی سختی گرفت... پزشکان جوابش کردند... گفتند: این بچه زنده نمی‌ماند! پدرش او را نذر آقا اباالفضــل(ع) کرد. به نیت آقا به فقرا غذا می‌داد. تا اینکه به طرز معجزه‌آسایی این فرزند شفا یافت! ⚘هرچه بزرگتر می‌شد ارادت قلبی این پسر به قمࢪبنےهاشــم بیشتر می‌شد... تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! در جبهه آن‌قدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضــل(ع) از لشگر امام حســین(ع) شد... خوشحال بود که به عاشقان اربابش خدمت می‌کند... ⚘علیرضا کریمی شانزده سال بیشتر نداشت. آخرین باری که به جبهه می‌رفت گفت‌: راه  که باز شد برمی‌گردم! شانزده سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به‌طور رسمی به سوی کربلا می‌رفت!!! ⚘آمده بود به خواب مسئول تفحص‌، گفته بود: زمانش رسیده که من برگردم!!! محل حضور پیکرش را گفته بود!! عجیب بود... 📚کتاب دست ساخته‌های فاطمه ♥️🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرگ آگاهی محمدحسین در کلاس دوم راهنمایی، عصرها به مدرسه می رفت. یک روز صدایش کردم تا آماده شود، ولی جوابی نداد. فکر کردم بیرون از خانه رفته، یک دفعه از پشت دیوار صدایی کرد که مرا بترساند. پرسیدم کجا بودی؟ گفت: سر قبرم نشسته بودم. فکر کردم شوخی می کند. گفتم: قبرت کجا بود؟ محمدحسین توضیح داد که قبر من در بهشت زهرا قطعه ی 24 ردیف 11 است. من که اهل قم بودم و منزلمان در کرج واقع بود. هیچ گاه به بهشت زهرا نمی رفتم، به همین خاطر نمی دانستم قطعه چه مفهومی دارد و از او خواستم تا مرا هم به آن جا ببرد، ولی حسین با قاطعیت گفت: «هنوز نوبتت نشده. بعدها این قدر خودت به بهشت زهرا بروی که سیر شوی». پس از شهادت او برای دفن پیکرش به بهشت زهرا رفتم، حرف های او یکی یکی در مقابل چشمانم مجسم می شد، تازه مفهوم بهشت زهرا و قطعه را فهمیدم و محمدحسین همان طور که گفته بود در قطعه ی 24 ردیف 11 به خاک سپرده شد. راوی: مادرشهید 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
خاطرات شهید مهدی باکری 👇👇👇 توی آبادان، رفته بود جبهه فیاضیه، شده بود خمپاره انداز شهید شفیع زاده دیده بانی می کرد و گرا به ش می داد ، اوهم می‌زد. همان روزهایی که آبادان محاصره بود. روزی سه تا گلوله خمپاره صد و بیست هم بیش‌تر سهمیه نداشتند. این قدر می‌رفتند جلو تا مطمئن شوند گلوله ایشان به هدف می‌خورد. تعریف می‌کردند، می‌گفتند« یک بار شفیع زاده با بی سیم گفته بوده یه هدف خوب دارم. گلوله بده .» آقا مهدی به گفته بوده «سه تامون رو زده یم. سهمیه ی امروزمون تمومه .»ده تا کامیون می بردیم منطقه ؛ پر مهمات. رسیدیم بانه هوا تاریک تایک شده بود. تا خط هنوز راه بود. دیدیم اگر برویم ، خطرناک است . توی شهر در هر جای دولتی را که زدیم ، اجازه ندادند کامیون را توی حیاطشان بگذاریم . می گفتند « اینجا امنیت نداه ! » مانده بودیم چه کنیم . زنگ زدیم به آقا مهدی و موضوع را بهش گفتیم. گفت « قل هوالله بخونید و بیاین . منتظرتونم. 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مرتضی هست🥰✋ *پیکری که اِرباً اِربا شد*🥀 *شهید مرتضی کریمی*🌹 تاریخ تولد: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: شال.قزوین محل شهادت: سوریه 🌹دو دختر از او به یادگار مانده🌷همرزم← *مسلحین ما را به رگبار بستند💥 و در عرض 5 دقیقه همه بچه‌ها به زمین ریختند*🥀درگیری خیلی سنگین شد💥 شب قبلش یک ساعت همه را جمع کردیم و چیزهایی که باید بگوییم را گفتیم🌷به شوخی به کریمی گفتم این ریش ها را بزن🍂 گفت: *«این ریش‌ها جان می‌دهد که با خون خضاب شود🩸من خیلی دوست دارم مثل حضرت علی اکبر اربا اربا شوم».*🥀🖤 گفتیم هیچ کسی با گلوله اربا اربا نمیشود🥀همرزم← *مجروحین را گذاشتیم در ماشین که ناگهان صدایی آمد*💥 گفتم: چی شد؟ *گفتند مرتضی پرید*🕊️همسرش← گویا یک آمبولانس حاوی پیکر شهدا و تعدادی مجروح در حال حرکت بوده🚑 *که راننده آن از سوی تک‌تیراندازهای داعش مورد هدف قرار می‌گیرد🥀و مرتضی به سراغ آمبولانس می‌رود🚑 تا آن را از معرکه خارج کند که این بار آمبولانس مورد هدف موشک قرار گرفته💥و منهدم می‌شود*🥀🖤همرزم← *دیدم کنار ماشین، سر مرتضی یکجا🥀و تنش یک‌جای دیگر افتاده🥀همانطور که گفته بود دوست دارم علی اکبری شهید شوم🍂 شهید شد🕊️پیکرش به دلیل خطرناکی منطقه بازنگشت🥀و هنوز هم بازنگشته است*🕊️🕋 *مفقودالاثر* *شهید مرتضی کریمی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشور-محمدرضا(شهید) شهید محمدرضا عاشور پس از مجروحیت در عملیات والفجر 8، به بیمارستانی در اصفهان منتقل گردید. در آن جا رو به خانواده اش که به دیدار او آمده بودند، گفت: «آرزو داشتم که پس از عملیات و الفجر 8 به پابوس امام رضا (ع) بروم، اما افسوس که دیگر نمی توانم.» و لحظاتی بعد جام نوشین شهادت را برگرفت و همپای فرشتگان گردید. برادرش پیکر شهید را در تابوت نهاده بر روی پارچه سفید آن نوشت: «محمدرضا عاشورا، اعزامی از گرمسار» و خود برای مهیا کردن مقدمات تشییع راهی گرمسار شد. پیکر محمدرضا به تهران رسید و در آن جا به طور اتفاقی، پارچه روی تابوتش با پارچه شهیدی از مشهد عوض شد. او به مشهد رفت، در آن جا غسل داده شد و در حرم مطهر امام رضا (ع) طواف کرد و متبرک شد... پس از این که خانواده هر دو شهید متوجه جابجایی آنان شدند، بلافاصله برای انتقال پیکرها به شهرهایشان اقدام نمودند و در حالی بود که: شهید «عاشورا» به آرزویش رسیده و به زیارت امام رضا (ع) نایل شده بود.» راوی: حسن بلوچی ازتیپ 21 امام رضا (ع) 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍حاج قاسم خطاب به علما ومراجع: 🔹من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم وتنها می‌بینم؛ او نیازمند همراهی و کمک شماست وشما حضرات‌معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان می‌بایست جامعه را جهت دهید. تاخون در رگ ماست خامنه ای رهبر ماست 🌹🕊🌹🍃🌹🕊🌹 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا