هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
tanha_masir_7.mp3
14.48M
#تنها مسیر
#جلسه هفتم
#واعظ استاد پناهیان
#پیشنهاد ویژه دنبال کردن جلسات 👌👇
💦⛈💦⛈💦⛈
https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
✅ #برشی_از_وصیتنامه_شهدا
#شهید_جواد_زیوداری🥀
⬅️ بعد از سالها رنج و وحشت و درد و اشک و خون، صحنه کربلا، این تصویر کامل مظلومیت هابیل به ابعاد تمام جهان گسترش یافت و خون مطهری که از حسین (ع) این چکیده خلقت بر زمین ریخت بر بار نشست و با دعاهای برخاسته از قلوب مؤمنين که در عشق الله میگذارند بر تمام سلاح های مرگبار قرن تاختن آغازید و چنان آنها را در کوبیدند که مردگان جانی تازه یافته بر حقانیت عالم غیب ایمان آوردند و در لحظه لحظه های نبرد خویش دست ملکوت را لمس کردند و چنان ابرقدرت را به وحشت انداخته که تمام دشمنان دیرینه با هم بر علیه اش با هم دوست و متحد شدند.
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
دلنوشته دختر شهید #حسن_رجایی_فر
برای تولد #آقاامیر سجاد نازدانه شهید رجایی فر ❣🎉
سلام بابای شهیدم 🕊
بابایی شما تو #جشن_تولد آقا امیر سجادت نیستی .
آقا امیر سجاد وقتی کلاه 🎉 تولدش رو سرش کردم رفت عکستو آوردو کنار خودش گذشت دستشو آورد جلو گفت آجیــی عکس بگیر . بابایی امیر سجاد خیلی دلتنگته😔 هرروز که بلند میشه از خواب میره اول عکستو میبوسه .🌞
بابا شب موقع خواب هم عکستو دوباره میبوسه میخوابه.✨😔
#بابایی...
امیر سجاد
مثل تو #راه میره
مثل تو #صحبت میکنه.
مثل تو #میخوابه.
مثل تو #نماز میخونه .
همه کار هاشو مثل شماانجام میده .
بابا حتی #کفشتو میپوشه و به خودش افتخار میکنه که #کفش بابای #قهرمانش🕊 رو پوشیده و راه میره . بابا حتما میبینی وقتی که امیر سجادت میره #دَر و باز میکنه و میبینه تونیستی از مامان میپرسه مامان بابا ❓مامانم خیلی #دلتنگت میشه من اینو خیلی خوب میفهمم. ولی مامانم این بابا ، بابا گفتن امیرسجاد را در دلش پنهان میکند .💛
من به صبوری مادرم مانند #رباب افتخار میکنم...✌️
بقول خودت
#یاعلی✋
#عشق_قیمت_نداره
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
هم بچه های مسجد سپهسالار تعریف میکنن، هم همرزمهاش تو پادگان امام حسین و لشکر ۲۷ میگن همیشه آخر هیئت دستش رو میذاشت رو پهلوش و
روضه ی حضرت زهرا (س) میخوند.
عجیب حضرت زهرایی بود
برادر منصور اسدی همرزمش تعریف میکنه سه ساعت قبل از شهادتش
اومد داخل سنگر، نیمه شب بود
گفت اسدی بچه ها رو بیدار کن
خانوم حضرت زهرا (س) اینجاست
داره نگاهشون میکنه بگو ادب کنن...بعدش رفت و یه گوشه مشغول راز و نیاز شد.
یدالله که بعد از سه سال حضور تو جبهه هنوز وصیت نامه ننوشته بود شروع کرد زیر نور کم فانوس به نوشتن وصیت نامه.
اول سحر با قایق عازم شدیم یدالله شروع کرد تو قایق از حضرت زهرا (س) خوندن.
رمز عملیات یازهرا (س) بود.
یدالله که مسئول تخریب بود برای گرفتن دستور و بازکردن معبر باید خودش رو میرسوند به حاج قاسم سلیمانی که اون روز فرمانده محور عملیات بود
از قایق پیاده شد داشت میرفت سمت سنگر حاج قاسم...
یه خمپاره اومد
همه جا ریخت بهم به خودمون اومدیم دیدیم یدالله غرق خون به سجده افتاده...دستش رو پهلوشه و داره ذکر میگه.
#شهید یدالله ...
یاد شهدا با صلوات
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش گودرز هست🥰✋
*شهیدی که گُم شدهاش را در تپه های جاسوسان یافت*🕊️
*پاسدار شهید گودرز نجفی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۴ / ۵ / ۱۳۹۰
محل تولد: سی سخت/ کهگیلویه..
محل شهادت: کردستان↓بیمارستان
*🌹راوی← صبح زاگرس، در دامنه دنای سفیدپوش همیشه سربلند و شهر اسطوره ای سی سخت به دنیا آمد🍃در عملیات فتح المبین مجروح 🥀و از ناحیه جمجمه مورد اصابت تیر مستقیم قرار گرفته شد🥀در کربلای 1 مهران و در کربلای 4 آبادان براثر بمباران شیمیایی مصدوم گردید🥀 در منطقه کردستان عراق از ناحیه پای راست مورد اصابت ترکش قرار گرفت🥀در عملیات های مختلف مجروح شد🥀 و در آرزوی شهادت بود🕊️ اما شهادت نصیبش نشد🥀گذشت و در سال ۹۰ مسئول محور عملیاتی سردشت پیرانشهر شد☘️ او را به کردستان اعزام کردند و عاقبت در تپه جاسوسان💥در نبرد با گروهک فاسد پژاک💥 از ناحیه پا🥀بازو🥀کتف وگردن🥀مورد اصابت تیر مستقیم قناسه قرار گرفت💥 او را به پشت منطقه منتقل و سپس در بیمارستان عارفیان ارومیه تحت درمان قرار گرفت🥀اما به دلیل آسیب دیدگی شدید از ناحیه مغز و گردن🥀تلاش های شبانه روزی پزشکان حاصلی نداشت🥀و در 4 مرداد سال 90 از ملک به ملکوت و از خاک به افلاک پر کشید🕊️ و به میهمانی مولا و مقتدای خویش، سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شتافت*🕊️🕋
*شهید گودرز نجفی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
4_5798485314532018976.mp3
20.76M
🔊 صحبتهای مهم استاد رائفیپور درباره تغییرات اقلیمی و بحران مدیریت در کشور
🔸پاسخ به برخی پرسشها و شبهات پیرامون ترسالی و خشکسالی در کشور، سد کرخه و معاهده ننگین پاریس
🗓 ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
🎧 کیفیت 48kbps
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
#شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی
✅ زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام (حر انقلاب)
🔹قهرمان کشتی فرنگی و نایب قهرمان کشتی آزاد جوانان کشور سال 50
🔹به خاطر هیکل درشت و جثه ی قوی کسی به سرش نمی زد که با او دعوا کند.
🔹برای خودش کلی نوچه داشت.
🔹به خاطر وضعیت فیزیکی اش به او پیشنهاد کار در کاباره را می دهند. او باید کسانی که زیاد مشروب می خوردند و بد مستی می کردند را سرجایشان می نشاند تا آسیبی به کاباره نزنند.
🔹شاهرخ در کودکی طعم یتیمی را چشیده است و تنها امید مادر پیرش بود.
🔹رمز تحول و دگرگونی شاهرخ در این است که مادر پیرش همیشه به جای نفرین، برای او دعای عاقبت به خیری کرده است.
🔹هر بار که قمه به دست به خانه برمیگشت مادرش دعا میکرد و میگفت: آقا! پسر مرا سرباز خودت کن.
🔹با شروع ماه محرم جرقه های تحول در شاهرخ ایجاد می شود. کم کم در می یابد که عمری در غفلت بوده است.
🔹با شروع انقلاب به مردم انقلابی می پیوندد و عاشق امام می شود؛ به طوری که روی سینه اش خالکوبی می کند: فدات بشم خمینی
🔹با آغاز جنگ تحمیلی به همراه سردار شهید سید مجتبی هاشمی در گروه فداییان اسلام به جبهه های جنگ اعزام می شود.
🔹دلاوری های شاهرخ در جبهه ذوالفقاریه آبادان هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
🔹سرانجام عراقی ها که برای سر شاهرخ پول زیادی جایزه تعیین کرده بودند، او را به شهادت رساندند.
🔹شاهرخ ضرغام مانند مادرش حضرت زهرا - سلام الله علیها - مزار ندارد و پیکرش مفقود است.
برگرفته از کتاب شاهرخ. اثر گروه شهید هادی
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
کتاب قطرهای به وسعت دریا
اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم 📚
#نویسنده:طاهره سادات حسینی
👇👇👇👇👇
http://ketabeqom.com/bookinfo/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D9%82%D8%B7%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D9%87%20%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7/66867
#ادمین سفارش کتاب 📕
👇👇
@Ahmad57h
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مرتضی هست🥰✋
*مدافع امنیت*🕊️
*شهید مرتضی ابراهیمی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۶۳
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۸ / ۱۳۹۸
محل تولد: شهریار
محل شهادت: تهران
*🌹مادرش ← عازم سوریه بود که گفته بودند جا پر شده🥀برگردید و بار دیگر اعزام شوید.🕊️ عاشق حضور در میدان سوریه بود، اما در تهران شهید شد🕊️ از او دو فرزند به یادگار مانده🍃 که فرزند دوم در زمان شهادت پدرش فقط 40 روزش بود🥀مرتضی برای خودش یلی بود و به تنهایی کسی نمیتوانست حریفش باشد☘️ قد و قامت بلندی داشت و تابوتی اندازهاش نمیشد🥀برای او جداگانه تابوت ساختند🥀مثل صاحب اسمش قوی بود🍃همیشه به من میگفت "مادر، نترس من حریف همه هستم"🍃رابطه مرتضی با شهدای مدافع حرم خیلی خوب بود✨ با شهید صدر زاده و آژند و آبیاری اهل یک هیأت بودند🏴 و در هیأت با هم دوست شده بودند✨ همیشه میگفت "مامان، دعا کن برایم🥀رفقایم همه شهید شدند اما من ماندهام.🥀راوی ← شهر شلوغ شد‼️عدهای که گویا اهل شهریار هم نبودند شروع به آتش زدن بانکها و مغازههای مردم کردند🔥نیروهای امنیتی تا حدودی غافلگیر شدند🥀تیراندازی و آتش سوزی و سنگ اندازی اتفاق افتاد💥 مرتضی و نیروهایش وارد میدان شدند🍂اما او به دست اغتشاشگران با اصابت چاقو به بدنش🥀به شهادت رسید و به دوستان شهیدش پیوست*🕊️🕋
*شهید مرتضی ابراهیمی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
#جمجمهای_که_بوی_بهشت_میداد!!
#جمجمههای_بهشتی....
🌷در یکی از روزهای بهمن ماه توفیق حضور در منطقه طلائیه به عنوان راوی همراه دانشجویان فردوسی مشهد و خواجه نصیر تهران حاصل گردید. درحالیکه آن سال جاده بین طلائیه جدید و قدیم (۱۲ کیلومتر) آب گرفتگی داشت و به سختی میشد به قتلگاه شهدا رسید، دانشجویان با عشق و علاقه دل به دریا زدند و با گذشتن از آب که با حدود یک متر ارتفاع به روی جاده آمده بود، به قتلگاه شهدا و معراج رسیدند.
🌷برنامه توجیه مناطق و ذکر خاطرات انجام شده و سپس با هماهنگی کفن یکی از شهدای تفحص شده را باز کردم که احساس باور و یقین کنند اینها شهید هستند و نمایشگاه و دکور نیست. جمجمهی شهید را در دست گرفتم و از دانشجویان دانشگاه فردوسی خواستم یکی به نمایندگی از آن ها بیاید و جمجمه ی شهید را لمس کند و بو کند و به دیگران بگوید چه خبر است! برادری آمد جمجمه را گرفته و شروع به بو کردن آن نمود، فریاد زد و از هوش رفت.
🌷....و او را به هوش آوردند. گفتم: بگو چه خبر است؟ فریاد زد: بوی بهشت را حس میکنم، بوی حضرت زهرا (س). و دوباره از هوش رفت. گفتم: یکی از برادران دانشگاه خواجه نصیر بیاید و بگوید چه خبر است؟ برادر جوانی حدود ۲۴ ساله بلند شد، جمجمه را لمس کرد و بو نمود و سئوال کرد: آیا به آنها عطر یا گلاب پاشیده اند؟ گفتم: نه بنده خدا! این بوی خود شهداست و نه تنها استخوان ها، بلکه خاکی که در آن مدفون بودند هم معطر شده است! تا این را گفتم ضجه زد و شروع به گریه کردن با صدای بلند نمود.
🌷....گفتم چه شده است؟ چرا حرفی نمیزنی؟ گفت: من اینها را باور نداشتم، آمده بودم جلوی جمعیت تو را مسخره کنم. مگر میشود استخوان ها ۱۵ سال بعد از شهادت بوی خوش بدهند؟ ولی وقتی جمجمهی شهید را بو کردم حس دیگری به من دست داد و حالا از خودم خجالت میکشم. ولی بوی بد من همه جا را گرفته است و شهید ۱۵ سال بعد از شهادت، بوی خوشی دارد که همه را مست میکند.
راوی: آقای محمدامین پوررکنی
منبع: پایگاه آسمانیها
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada