eitaa logo
در جمع شهیدان
230 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
12 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 ۱۲ روز أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ گواهی می‌دهم [ای حسین] که تو نوری در صلب‌های بلندمرتبه و رحم‌های پاک بودی 📜 شما فرازی از زیارت اربعین را خواندید
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تِزورونی اَعاهِـدکُم - ملاباسم.mp3
زمان: حجم: 22.66M
تزورونی اَعاهِـدکُم تـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم ملاباسم کربلائی ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
27.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 🚩🚩🚩 📽 فیلم / تصاویری خاطره انگیز از جبهه های حق علیه باطل و حال و هوای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس همراه با نوحه ای از مداح باصفای جبهه ها 🎙ای کشته ی در خون شناور لبیک مولا حسین لب تشنه بی سر لبیک بر وارث خون تو رهبر لبیک ای هادی رزمنده پرور لبیک دادی پیام از آن گلوی خونین حسین جان  بر هر مجاهد آمد از تو تحسین حسین جان اسلام را خون تو کرده تضمین حسین جان گفتی حسین را کیست یاور لبیک مولا حسین لب تشنه بی سر لبیک ای نور چشمان رسول اکرم حسین جان در پاسخت ای نور هر دو عالم حسین جان واجب شده بر ما که جمله با هم حسین جان از مرد و زن گوییم و یکسر لبیک مولا حسین لب تشنه بی سر لبیک مهر جهان افروز عالمینی حسین جان بر پا شد از تو مکتب خمینی حسین جان در یاریت فرزند تو خمینی حسین جان گفت ای حسین فرزند حیدر لبیک مولا حسین لب تشنه بی سر لبیک... 🌺 ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼یکی از بهترین صحنه‌های امسال توسط خادم حرم مطهر حضرت سیدالشهدا ─═┅═༅🇮🇷𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ گنجینه‌ای از مطالب ناب مهدوی ولایی شهدایی معرفتی و نهج البلاغه به کانال بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹الله یاری هاکِن اِماره 🔹بَیریم نجف و کربلا رِه 🎙 مداحی حاج اصغر صادق‌نژاد در حضور آیت‌الله صالحی مازندرانی بین رزمندگان گردان امام محمد باقر (ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
🌴 روایت واقعی از 🔹در عملیات کربلای یک تیرماه 65 💠 آزادسازی شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با و دونفر از برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم، قبل از حرکت، پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگرانِ بازنشدن دشمن بود، برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم. پشت که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند ما برای پاکسازی آغاز بکار کردیم. با کشیدن مسیری رو برای عبور نیروها با مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم . عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید. زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل عقب میومدیم در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم. ابتدای راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه . خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم . هوا روشن شده بود که اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم. از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. 💠 . اونایی که برای از مرز به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند. 🌷خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید. —(✍️ راوی: سید محسن حسینی)
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💠 خواب سید محمد فرزند شهید مدافع حرم قصد داشتم برای به کربلا برم. پیاده روی نجف تا ، به نیابت از شهیدم و همه شهدا... همه بهم میگفتن سید محمدو تنها نذار و نرو؛ اون بچه تو این موقعیت به حضورت نیاز داره ولی با اطمینان میگفتم: سید محمد مشکلی نداره، اونو می سپرم به باباش. حتما باباش مراقبش هست که این سفرو برام جور کرده. دلم پر میزد برای رفتن سید محمدو گذاشتم پیش مامانم و رفتم. مامانم باجون ودل مراقبش بود یه شب که همه خواب بودن، مامانم با صدای بلند خنده های سید محمد از خواب بیدار میشه. میبینه که اون بلند بلند و از ته دل میخنده. بعد چند لحظه بیدار میشه و میگه: «مادر جون، باباجونم اومد پیشم. بالا بود، پیش سقف. کلی باهام بازی کرد. برام غذا آورد. بهم گفت:سیدمحمد از چیزی نترس من همیشه پیشتم شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷
ایده های پیاده روی و طرح کوله
34.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔°• وای اگر بعد تو من زنده بمانم چه کنم ناخودآگاه شده ورد زبانم چه کنم 🎙 حاج مهدی رسولی تا ندای آسمانی یک قدم مانده 😔 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ 🤲 🤲اللهمَّ اجْعَل قائدنا فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الَّتی تَجْعَلُ فیها مَن تُرید 👇👇 👉 @zohoore_ghaem 👈