eitaa logo
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
32.4هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
12هزار ویدیو
113 فایل
❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙با خـدا باش پادشاهـ👑ـــی ڪن 💚بی خـدا باش هرچہ خواهی ڪن تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
✍روزى اميرالمؤمنين على عليه السـلام از كوفه حركت كرد و به نجف آمـد و از آن هـم گـذشت. به وادی السلام که رسیدند، قنبر گفت يا اجازه مى دهى عبايم را زير شما پهن كنم؟ حضرت فرمود: نه، اينجا محلى است كه خاک هاى مؤمنان در آن قرار دارد و پهن كردن عبـا برای آن ها مزاحمت است. اصبـغ مى گويد؛ عرض كردم يا اميـرالمؤمنين! خاك مؤمنان رادانستم چيست ، ولى مـزاحمت آن ها چگونه است؟ حضرت فرمـود: اى اصبغ اگـر پرده از مقابل چشمانت برداشته شـود، ارواح مـؤمنان را میبينيد كه در اينجا حلقه حلقه دور هـم نشسته‌اند و يكديگر را ملاقات می كنند و با یکدیگر مشغول صحبت هستند ، اينجـا جايگاه ارواح است وارواح كافران هم در برهوت قرار گرفته اند! 📚 منبع: داستان های بحـارالأنوار ، جلد ۴ ، صفحه ۵۲ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✍امیرالمومنین علی(ع): خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (علیه السلام) چنین وحی کرد:ذای موسی چهار سفارش به تو دارم 🍂تازمانی که مطمئن نیستی گناهانت آمرزیده شده به غیب دیگران مشغول مشو. 🍂تازمانی که مطمئن نیتی گنج های من تمام شده درمورد روزی خود اندوهگین مشو. 🍂تازمانی که از زوال پادشاهی من اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند. 🍂تا زمانی که مطمئن نیستی شیطان مرده از مکر او ایمن مباش. 📚خصال شیخ صدوق/ج۱/ص۲۱۷ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
( این داستان واقعی است !) چند سالی بود ازدواج كرده و از زندگی زناشویی‌ام هم نسبتا راضی بودم. روزی در یك مغازه با زن جوان و زیبایی آشنا شدم. این زن كه «ش» نام داشت با همان نگاه اول مرا تحت تاثیر قرار داد طوری كه با یكدیگر شماره تلفنی رد و بدل كرده و ارتباط‌مان شروع شد. «ش» گفت به تازگی به علت اعتیاد همسرش از او جدا شده و تنها زندگی می‌كند. وی پس از چند ارتباط تلفنی و یك بار قرار گذاشتن در كافی شاپ فكر و ذهن مرا اسیر خود كرد طوری كه در همان روزهای اول به وی پیشنهاد كردم در ازای تامین مقداری از هزینه زندگی‌اش وی را به‌طور مخفیانه به صیغه موقت خود درآورم و او هم قبول كرد. چون می‌دانستم اگر همسرم از این ماجرا با خبر شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. این اقدام خود را از وی مخفی كردم. دیالوگ با اجنه مرد شاكی ادامه داد: در محل كار دائم با «ش» در تماس بودم و گاهی اوقات تا پاسی از شب پیش او می‌ماندم و به همسرم هم می‌گفتم به خاطر اضافه كار بعضی شب‌ها مجبورم دیرتر به خانه بیایم اما این خوشی دیری نپایید و حدود 10 روز از رابطه ما گذشته بود كه متوجه بعضی رفتارهای عجیب و ترسناك این زن شدم.او رفتار مرموزی داشت، گاهی به من زل می‌زد و حرف‌های عجیب و غریبی رد و بدل می‌كرد طوری كه انگار با موجود دیگری در حال صحبت است. وقتی هم از او در این باره سوال می‌كردم نگاهی خوف‌آور به من می‌كرد و لبخندی غیر عادی می‌زد.این رفتارها ادامه پیدا كرد تا اینكه یك شب كه پیش او بودم از من خواست لامپ‌های خانه را خاموش و ساكت گوشه‌ای بنشینم. چیزی نگذشت كه از جا بلند شده و ضربه محكمی به شیشه پنجره زد و زوزه‌ای كشید و نشست. سر جایم خشكم زد با ترس از او علت این كار را پرسیدم. او كه از دستش خون زیادی جاری شده بود گفت شیطان قصد ضربه زدن به تو را داشت جلویش را گرفتم. حمله وحشیانه شیاطین شاكی ادامه داد: ترس فراوانی وجودم را گرفت.ساعتی بعد كه از خانه‌اش خارج شدم به من گفت از مدتی قبل توسط یك جن‌گیر جنی را به تسخیر خود درآورده و مهره ماری كه این جن برای او از غار مارها آورده است هم باعث علاقه شدید تو به من شده است وی از من خواست چیزی در این باره به كسی نگویم وگرنه توسط همین جن مورد اذیت و آزار قرار خواهم گرفت.فردا شب وقتی دوباره با ترس ولرز به منزل وی رفتم یكمرتبه زوزه‌های وحشتناكی را شنیدم كه از داخل حمام به گوش می‌رسید. وقتی از او در این باره سوال كردم گفت اجنه برای عقد من و او جشنی به پا كرده‌اند.من كه داشتم قالب تهی می‌كردم بلافاصله از خانه او گریخته و به منزلم رفتم اما او دست بردار نبود او مدام با من تماس می‌گرفت و می‌خواست پیش او بروم و وقتی از این كار امتناع كردم، گفت جن‌ها بعد از آنكه خانه‌اش را ترك كرده‌ام او را بارها مورد هجوم خود قرار داده و زخمی كرده‌اند! «ش» گفت اجنه از اینكه حرمت جشن آنها را پاس نداشته و این رابطه را تمام كرده‌ام عصبانی شده و تهدید كرده‌اند اگر شوهرت برنگردد هم تو و هم او را خواهیم كشت! نمی دانستم چه كار كنم از نگرانی اینكه این قضیه صحت داشته باشد و واقعا بلایی سر او بیاید به خانه‌اش رفتم. او زخم‌هایی كه به جای ناخن می‌مانست روی بدن خود نشان داد و از من خواست با او ازدواج كنم. ضبط صوتی در حمام مرد پریشان خاطر گفت: مانده بودم چه خاكی بر سرم بریزم این رابطه كج دار و مریز ادامه داشت تا اینكه یكروز كه دوباره صداهای عجیب و غریب از حمام می‌آمد و او هم مشغول ظرف شستن بود ترس را كنار گذاشته و داخل حمام رفتم.از مشاهده آنچه می‌دیدم خشكم زد . ضبطی را دیدم كه داخل حمام قرار داده شده واین صداهای وحشتناك از آن خارج می‌شود. خونم از كلاه بزرگی كه بر سرم رفته بود به جوش آمد. از حمام بیرون آمده و دعوای مفصلی با او راه انداختم. بعد از ترك وی از اینكه از دست این زن مالیخولیایی و متوهم خارج شده‌ام احساس راحتی می‌كردم اما این آسایش دیری نپایید و چند روز بعد متوجه تماس تلفنی شدم كه این زن دیوانه با همسرم برقرار و قضیه رابطه مرا با وی برملاكرده بود.از آن روز دیگر زندگی واقعا برای من زهرمار شد حال كه در آستانه جدایی با همسرم قرار دارم آمده‌ام از این زن مكار شكایت كنم. هنوز نمی‌دانم با این تحصیلات بالا چطور گول ادعاهای این زن حقه‌باز را خوردم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💎💎 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✍امام باقر عليه السلام فرمود: نگهدارى عمل، از خود عمل دشوارتر است. عرض شد: منظور از نگهدارى عمل چيست؟ حضرت فرمود: آدمى براى خداى يگانه بى انباز( بی شریک) بخشش و انفاقى مى كند و اين عمل پنهانى برايش نوشته مى شود، اما سپس كارش را به زبان مى آورد كه در نتيجه آن، ثواب نهانى[كه بيشتر است] پاك مى شود و برايش[ثواب عملِ ] آشكار مى نويسند، بار ديگر آن را به زبان مى آورد، كه در اين بار عملش پاك مى شود و عمل ريايى نوشته مى شود 📚ميزان الحكمه جلد4 صفحه338 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پدر و مادرت همیشه نیستن احترام بگزارقبل ازاینکه پشیمون بشی 🎙 استاد مهدی دانشمند ‌‌‌ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
🍁 💎سه گام با امام علی (ع) گام اول: دنیا دو روز است...یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مشو... زیرا هر دو پایان پذیرند گام دوم: بگذارید و بگذرید ..... ببینید و دل نبندید . چشم بیاندازید و دل نبازید.... که دیر یا زود ...... باید گذاشت و گذشت... گام سوم: اشکهاخشک نمیشوندمگر بر اثر قساوت قلبها و قلبها سخت و قسی نمیگردند مگر به سبب زیادی گناهان ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
خدا كسانى را كه به عدالت رفتار مى‌كنند دوست دارد. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ممتحنه | ۸🌸 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
مادرم ميگفت : شنيدم پسر همسايه خيلى است... ترك نمى شود... زيارت عاشورا ميخواند... ميگيرد... مسجد ميرود... خيلى با ... لحظه اى دلم گرفت.... در دلم فرياد زدم باور كنيد منم ايمان دارم... دست هاى پينه بسته پدرم را دست هاى خدا ميبينم... زيارت عاشورا نمى خوانم... ولى گريه يتيمى در دلم به پا ميكند... به صندوق صدقه پول نمى اندازم... ولى هر روز از آن فروش... فالى را ميخرم كه هيچ وقت نميخوانم... مسجد من خانه مادر بزرگ پير و تنهايم است... كه با ديدن من كلى دلش شاد ميشود... براى من تولد هر نوزادى تولد خداست... مادرم... خداى من و يكيست... فقط من جور ديگرى او را ميشناسم و به او دارم... خداى من دوست انسان# هاست نه پادشاه آن ها... ⚘|❀ ❀|⚘ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
👌 برطرف شدن مشکلات به رضایت والدین ✍ آقای سید صادق شمس الدینی نقل کردند : یک روز که خدمت آقای مجتهدی بودم به ایشان عرض کردم: یکی از دوستانم که مرد بسیار خوب و با تقوایی است، دائماً در زندگی خود مشکل پیدا می کند و کارهایش گره می‌خورد و هر چه به ذوات مقدس اهل بیت علیهم السلام متوسل می‌‌شود، نتیجه ای نمی‌گیرد، آقای مجتهدی بعد از چند دقیقه فرمودند: آقای سید صادق، پدر دوست شما که هم اکنون در قید حیات نیست، از او رضایت ندارد، و این مشکلاتی که در زندگی دوست شماست از نارضایتی پدرش سرچشمه می‌گیرد، آقای شمس الدینی می‌گفتند: همانجا با خود نیت کردم که به نیابت پدر دوستم، عمل خیری انجام دهم، هنوز چند لحظه از انعقاد این نیت درونی نگذشته بود که آقای مجتهدی فرمودند: دیدم پدر دوستتان لبخندی زده و از پسرش راضی شد و بعد از آن، مشکلات دوستم یکی پس از دیگری برطرف گشت و زندگی او سامان یافت. 📖 لاله ای از ملکوت ص۲۰۵ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✨﷽✨ 🌼کنترل زبان و خشم، اولین شرط رسیدن به درجات معنوی ✍ آیت الله فاطمی نیا: تا خودت پاکیزه نباشی، پاکیزه بهت نمی‌دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می‌کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. حالا چه کار کنیم در قدم اول باطنمان پاک شود؟ با خودت قرار بگذار به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می‌رویم، نماز جماعت می‌خوانیم، ماه رمضان روزه می‌گیریم، پس چه می‌شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی‌کنیم؟ وقتی بررسی کنیم می‌بینیم ریشه تمام مشکلات است. با حرف کسی را می‌زنیم یا غضب و پرخاش می‌کنیم. آیت الله بهاءالدینی می‎فرمودند: پرخاش برکات زندگی را می‌برد. کسی به خواجه نصیر نامه نوشته بود. اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: ایها الکلب، یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، یا ای سگ فرزند سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ 🔺 خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مسأله این است و در آخر نامه نوشت: اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می‌رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دو پا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل می‌نوشتیم خودتی! پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم... ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
آیت الکرسی 🌸 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✍ یکی از غلامان امام رضا (علیه السلام) بر ایشان وارد شد ، حضرت به او فرمودند : آیا امروز چیزی انفاق کرده ای؟ ✨ عرض کرد : نه والله ☘ حضرت فرمودند : پس از کجا خدا به ما‌ عوض دهد؟ انفاق کن ، اگر شده یک درهم . 📓 اصول کافی ، ج۴ ، ص ۴۴ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨