eitaa logo
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
32.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
12هزار ویدیو
113 فایل
❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙با خـدا باش پادشاهـ👑ـــی ڪن 💚بی خـدا باش هرچہ خواهی ڪن تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃در هیاهوی دریافتم ؛ چه بسیار دویدن ها،که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم ، چه بسیار غصه ها،که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ، دریافتم،کسی هست که اگر بخواهد "می شود" و اگر نخواهد "نمی شود" به همین سادگی ... کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم فقط او را می خواندم و بس ...(خدا❤️) ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
‍ ☘ آیت الله مظاهری : 🍁 انسان مسلمان باید مواظب زبانش باشد.اول فکرکنید بعد حرف بزنید. 🌷 تقاضا دارم که در خانه نیش زبان نداشته باشید. اول مصیبت برای کسانی که نیش زبان دارند این است که بر دلها حکومت ندارند. و منفور جامعه هستند. 🌺 از نظر روایات اهل بیت(ع) ، این نیش ها ؛ عقرب ، مار و گرگ می شوند و در قبر ، برزخ ، صف محشر و جهنم انسان را می گزند. 📙 جهاد با نفس ج 1 ص 244 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
🌷 امام صادق (علیه السلام) : ☘ إِذَا اسْتَبْطَأْتَ الرِّزْقَ فَأَکْثِرْ مِنَ الإِسْتِغْفارِ . 💎هرگاه روزیت به کُندى آید و به سختى به تو رسد ، زیاد استغفار کن . 📖 بحارالأنوار ، ج 66 ، ص 407 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢روح چگونه از بدن خارج می شود؟ ✅امام محمد باقر علیه السلام در توصیفی از ظاهر مومن وکافر در هنگام خارج شدن روح از بدن چنین فرموده :نشانه مومن این است ؛هنگامی که مرگش فرا می رسد ،رنگ صورتش از رنگ طبیعی ان سفیدتر می شود وبر پیشانیش عرق می نشیند وچیزی مانند اشک از چشمش خارج می شودکه این اتفاق ،نشان دهنده خارج شدن روح از بدنش است .ولی روح کافر از کنار دهانش خارج می شود مانند کفی که از دهان شتر خارج می شود یا همان طور که روح شتر از بدنش بیرونی می آید ،روح کافر از بدنش خارج می شود ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
❤️بیمار توام کاش که تجویز کنی آمدنت را... 🤲اللهم عجل لولیک الفرج ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
غیبت 🔵امام جعفر صادق (ع): از پيغمبر پرسيدند: كفاره غيبت چيست؟ فرمود: برای آن كس كه غيبتش کردی هر زمان به يادش افتادی از خدا طلب آمرزش كنی. 📚اصول كافی، ج 4 ،ص61 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
. ☘چگونه بفهمیم در ما خیری هست یا نه؟ امام محمد باقر علیه السلام: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیکَ خَیْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِکَ فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُحِبُّکَ وَ إِنْ کَانَ یُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُبْغِضُکَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ. هرگاه خواهى بدانى در تو خیرى هست، به دِلت نگاه کن، اگر اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصیت خدا را دشمن دارد، در تو خیر است و خدا هم تو را دوست دارد، و اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصیت خدا را دوست دارد در تو خیر نیست و خدا دشمنت دارد و هر کسى همراه دوست خود است. 📚 الکافی، ج ۲، ص ۱۲۷ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
💔سرگذشت واقعی : براساس سرگذشت خانوادهٔ خانمی بنام "نقشین" 💧با عنوان : سرنوشت بی رحم 💧قسمت چهارم🌈
💔سرگذشت واقعی : براساس سرگذشت خانوادهٔ خانمی بنام "نقشین" 💧با عنوان : سرنوشت بی رحم 💧قسمت پنجم🌈 😇من که همه جای دنیا رو بگردم بهتر از دخترای دادشم برای پسرام پیدا نمی کنم. دخترا هم که با پسرعموهاشون مخالف نیستن، پس حالا که رامین و روزبه درسشون تموم شده و هر کدوم خونه و یه کمی پس انداز دارن، بهتره کم کم سور و ساط عروسی رو راه بندازیم! 😍من که از خوشحالی اینکه قرار بود به زودی زندگی مشترکم را با رامین آغاز کنم، خواب و خوراک نداشتم. خواهرم هم دست کمی از من نداشت. ما از همان بچگی که زن عمو »عروس های گلم« صدایمان می زد، در رویاهایمان خودمان را در کنار همسرانمان تصور می کردیم و خوشبخت بودیم.😌 روزبه و رامین هم خوشحال بودند از اینکه همسرانشان دخترانی دست پرورده عمو و زن عمویشان هستند و در خوبی و وقار و نجابت شهره دوست وفامیل و آشنا. همه چیز خوب پیش می رفت. همه چیز عالی بود. من و نغمه طی یک جشن با شکوه به عقد نشان کرده هایمان درآمدیم 😍 و طبق صلاحدید خانواده هایمان قرار عروسی و آغاز زندگی مشترک ماند برای یکسال بعد از عقد و گذراندن دوران نامزدی. ☺️با لذت و شوقی وصف ناپذیر لحظاتمان را می گذراندیم و برای رسیدن روز عروسی ثانیه شماری می کردیم. خرید عروسی، چیدن جهیزیه، انتخاب آرایشگاه، پرو لباس عروسی... 😏خدایا، چقدر شاد و خوشحال بودیم آن روزها و خبر نداشتیم که این روزگار بی مروت، این سرنوشت بی رحم چه خوابی برایمان دیده است!😔 نمی دانم چرا درست در همان لحظاتی که خودت را بر فراز قله خوشبختی می بینی، زندگی آن روی سکه را هم نشانت می دهد و تو چنان با سر به قعر بدبختی سقوط می کنی که حتی خودت را هم از یاد می بری...!😞 بچه ها، سه روز پشت سرهم تعطیله. نظرتون چیه همین امشب حرکت کنیم بریم شمال ویلای آقاجون؟ 🤗این پیشنهاد را روزبه- نامزد خواهرم نغمه- داد و ما سه نفر ، من و رامین و نغمه، با خوشحالی کف زدیم واز خدا خواسته با پیشنهادش موافقت کردیم. در عرض کمتر از نیم ساعت وسایلمان را جمع کردیم و در صندوق عقب ماشین روزبه گذاشتیم و حرکت کردیم. 😏روزبه نامزد نغمه از رامین شیطان تر و بازیگوش تر بود... 💧ادامه دارد⬅️ 📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
♦️نظر لطف امیرالمومنین (ع)به مرد فقیر♦️ شخصی در نجف اشرف از شدت فقر به امیرالمؤمنین متوسل شد . شب خواب دید که حضرت به او فرمود : باید به هندوستان بروی و در فلان محله و کوچه ، شخصی را با این خصوصیات پیدا کنی و این مصرع شعر را برایش بخوانی : " به آسمان رود و کار آفتاب کند " مرد فقیر گفت : یا امیر المؤمنین من فقیر هستم و از فقر خود شکایت می کنم آن وقت شما می گوئید به هندوستان بروم ؟، خلاصه رفت ، آن شخص را یافت و همان شعر را برای او خواند . آن شخص که شاعر بود خیلی خوشحال شد و دست این مرد را بوسید و گفت : از کجا فهمیدی که مصرع دوم شعر من چیست ؟ سپس هر چه می توانست به او از مال و ثروت خود داد . مصرع دوم شعر ایشان این بود " به ذره گر نظر لطف بوتراب کند " ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
هیچ شبی، پایان زندگی نیست از ورای هر شب دوبارہ خورشید طلوع می کند و بشارت صبحی دیگر می دهد این یعنی امید هرگز نمی میرد 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســــلام صبح بـخیر 🌺الهی نگاه پر مهر خدا 🌸همراه لحظه‌هاتون 🌺سلامتی و نیکبختی 🌸گوارای وجودتون 🌺بارش برکت و نعمت 🌸جاری در زندگیتون 🌺روزتـون خوشگل و زیبـا ✅
🍃🍂 🔴 روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت: را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم. من زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام . پدر با خوشحالی گفت:بگو این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم و به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست و تو نمیتوانی او را خوشبخت کنی او را باید مردی مثل من که تجربه زیادی در زندگی دارد کند تا بتواند به او تکیه کند. 😳 پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما..... پدر و پسر با هم شدند و کارشان به اداره پلیس کشید.🚔 🔸ماجرا را برای افسر تعریف کردند. افسر دستور داد دختر را احضار کنند تا از خود او بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند افسر پلیس با دیدن دختر شیفته جمال و محو اوشد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است و این بار سه نفری باهم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد رفتند وزیر با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند...و...قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید با شخص ، 🔹امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند... بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت: راه حل مسئله نزد من است. من و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او خواهم کرد. ...و بلافاصله شروع به دویدن کردو پنج نفری: پدر؛ پسر؛ افسر پلیس؛ وزیر و امیر بدنبال او... 🔻ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند. ⚠️دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت: آیا میدانید من کی هستم؟! من هستم!! ☑️من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم باهم میکنند و در راه رسیدن به من از خود و اطرافیان و غافل میشوند تا زمانیکه در گذاشته می شوند درحالی که هرگز به من نمیرسند...!! ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨