eitaa logo
با شهیدان تا شهادت
6 دنبال‌کننده
304 عکس
27 ویدیو
0 فایل
آشنایی با: مشخصات ، زندگی نامه ، خاطرات ، وصیتنامه و سبک زندگی شهدا کپی و انتشار مطالب این کانال به هر نحو کاملاً آزاد است #اللهم_ارزقنا_شهادت #شهید #شهادت #ایثار
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الربّ الشهدا همه چی و همه چی برای خدا باشد حتی چشمهایت... @ba_shahhidan
شهید احمد فروغی استاد تکواندو ، مربی نجات غریق ، غواص اروندرود ، فاتح عملیات های بیت المقدس، طریق القدس ، فتح المبین ، رمضان ، محرم ، خیبر ، والفجر ۸ و کربلای ۴ که در سن ۲۱ سالگی در عملیات کربلای ۴ به درجه رفیع شهادت نائل گردید. بخشی از وصیت نامه شهید احمد فروغی عزیزان من به فکر آخرتتان باشید، آیا توشه ای برای آخرت جمع کرده اید؟ مگر کسی که به مسافرت می رود با دست خالی می رود؟ آن هم چه مسافرتی، ملاقات با خدا! با پیامبران و امامان! آیا با دست خالی شرمنده نخواهید شد!؟ شهادت منطق ما شیعیان است که از حسین رهبر انقلاب سرمشق می گیریم و ما شهادت را از حسین و رسالت و صبر و استقامت را از زینب (سلام الله علیها) می آموزیم. هر کس که عاشق خدا شد خدا هم عاشق او می شود و انسانی که عاشق خدا شد، برای رسیدن به معشوق خود باید خداگونه شود و شهید است که به آن مرحله می رسد. @ba_shahhidan
وصیت شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری به خواهران: از خواهران میخواهم حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها رعایت بکنند ، نه مثل حجاب های امروز ! این حجاب ها بوی حضرت زهرا س نمی‌دهد... •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈• 🌹شرمنده ام از خویش که چرا زنده ام هنوز 🌹جایی که سخن از شهید و شهادت است @ba_shahhidan
ماجرای تحول خانم بد حجاب به واسطه شهید حسن طاهری همسایه ای داشتیم به نام نوید که بسیار با برادرم حسن رفیق بود. مادرش حجاب درستی نداشت. به خاطر انقلاب یک روسری روی سرش می انداخت، اما توجهی به حجاب نداشت برای همین موضوع بسیاری از اهل محل به او توجهی نداشتند، این خانم که سن و سالش هم زیاد بود، برادرم یعنی شهید حسن طاهری را بسیار دوست داشت. چند روز بعد از شهادت حسن، همین خانم به منزل ما آمد و با گریه گفت: «دیشب در عالم رویا دیدم که یک اتوبوس به محله ما آمده و همه را سوار کرد تا به کربلا ببرد اما کسی به من توجه نکرد و بخاطر حجاب نگذاشتند من سوار شوم، در خواب خیلی گریه کردم، همان موقع شهید حسن آمد و مرا با خودش به کربلا برد. نمی دانید چه زیارتی بود! وقتی از حرم بیرون آمدیم تازه اتوبوس اهالی محل به کربلا رسید...» همین رویا باعث شد که در رفتار و ایمان این خانم تغییرات عجیبی حاصل شود راوی: علیرضا طاهری ، برادر شهید کتاب: شهیدان زنده اند ، شاهد اول •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈• @ba_shahhidan
🌹شهید اکبر شهریاری 🌹 شهیدی که حاضر نشد به حرم حضرت عباس(ع) برود! 💠 آخرین باری که به کربلا رفته بود مصادف با اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. چون احساس خجالت می‌کرد که وقتی حرم بی‌بی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید... ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید یادش گرامی و راهش پر رهرو باد... 🥀 @ba_shahhidan
اواخر جنگ بود. آمد سراغم که روی سینه اش بنویسم «یا زهرا (س)» و پشت پیراهنش -«می روم تا انتقام سیلی زهرا (س) بگیرم» روزی که قطعنامه پذیرفته شد، می گفت: «مگر می شود وعده حضرت زهرا (س) عملی نشود. خودش به من وعده شهادت در این جنگ را داده است!» بعد از قبول قطع نامه برای دفع تجاوز صدام، به شلمچه اعزام شدند. کنار خاکریز برای بچه ها صحبت می کرد و می‌گفت: «اسم حضرت زهرا را بدون «سلام الله علیها» بر زبان نرانید» همان لحظه خمپاره ای در نزدیک سنگر فرود آمد ، ترکش خمپاره بر پیشانی اش نشست و به دیدار مادر پهلو شکسته اش شتافت! برگرفته از کتاب مهر مادر ، قسمت ۲۱ @ba_shahhidan
بخشی از وصیت شهید صادق آقا علایی ...ای کسانی که با متابعت هوای نفس خود و ندانم کاری ، بی حجابی ، بی غیرتی ، بهانه جویی و نداشتن محبت به امام و رزمندگان و خانواده شهدا دل رهبر انقلاب ، این فرزند شایسته حضرت زهرا س را شکسته اید و او را آزرده اید: شما دانسته یا ندانسته در صف دشمنان امیر المومنین ع قرار گرفته اید! این را بدانید که من برایتان خیلی دعا کرده ام... حال از شما میخواهم کمی فکر کنید آشتی کردن با خداوند ساده ترین آشتی کنان در عالم است! با ادا کردن یک عبارت استغفر الله ربی و اتوب الیه و کنار گذاشتن گناه و انجام دستورات الهی تمام میشود... @ba_shahhidan
سرباز امام زمان!!! … آیت الله بهاء‌الدینی وقتی وارد جلسه شدند فرمودند: در بین شما یکی از سربازان امام زمان(عج) هست و به زودی از میان شما می‌رود! بعد‌ها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت آقا، آیت الله بهاء الدینی بی‌اختیار گریه کردند، طوریکه شبنم اشکهایشان از گونه سرازیر می‌شد و روی عکس جلال می‌افتاد و بعد فرمودند: «امام زمان(عج) از من یک سرباز می‌خواستند، من هم آقای افشار را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است، ‌ایشان جلال ” ذاکر قریب البکاء” است.» آیت الله بهاء الدینی می‌فرمودند: «از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است!» حجت الاسلام و المسلمین جلال افشار نام شهید بزرگ مقامیست که ذکرش همیشه این بود: دنیا ارزش ندارد به خاطرش آخرتمان را خراب کنیم.آخرش همه ما را می‌گذارند در یک وجب جا، آنجاست که باید جواب یک ذره مال حرام را بدهیم. جلال افشار در گوشه‌ای از وصیت‌هایش برای ما می‌گوید: «ای امت به پا خواسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم این حق حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قله‌های جهان به اهتزاز در آورد» و این شعر یادگاری از راز و نیاز های عاشقانه جلال هنگام دعای توسل خواندن با امام زمان(عج) است: بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو بهشت را فروختم به نیمی از نگاه تو اگر نیست باورت بیا که رو برو کنم بدان امید زنده‌ام که باشم از سپاه تو منبع: کتاب وصال @ba_shahhidan
تجربه نزدیک به مرگ شهید محمدحسن کاظمینی شهیدی که یکبار تا آسمان هفتم و تا ورودی بهشت رفت ولی ... محمدحسن سالها با من همکلاس و همبازی بود در بیمارستانی در اصفهان او را دیدم، چندین ترکش به کمرش اصابت کرده بود، فاصله بین دو شانه اش کاملا متلاشی شده بود، دو برادر او هم قبلا مفقود الاثر شده بودند، من پرستار آن بیمارستان بودم، به دکتر گفتم: اون زن و بچه داره اگر میشه کاری برایش بکنید! همین که دکتر میخواست دست بکار بشه من را صدا زد و گفت: باورم نمیشه این مجروح چطور زنده مانده!؟ به قدری کمر آسیب دیده که از پشت میشه محفظه ای که ریه ها در اون قرار داره را مشاهده کرد! بعد گفت من کار خودم را انجام میدم ولی هیچ امیدی ندارم! عمل تمام شد و محمد حسن روز به روز بهتر می‌شد و من مراقب او بودم یکی از روزها به من گفت بخاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی میخواهم یک ماجرای عجیب را برای تو تعریف کنم: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟
من با آن انفجار شهید شدم و روحم به طور کامل از بدنم خارج شد
، یک دفعه دیدم دو ملک در کنار من ایستاده اند، آنها به من گفتند: از هیچ چیز ناراحت و نگران نباش، تو در راه خدا شهید شده ای و اکنون وارد بهشت الهی خواهی شد با آن دو به سمت آسمان پرواز کردی ، در حالی که بدنم پشت خاکریز روی زمین افتاده بود و آنها دائم به من امید می‌دادند که نگران نباش خداوند در بهشت برزخی جایگاه والایی برا شما و دیگر شهدا آماده کرده همینطور مرحله به مرحله تا آسمان هفتم بالا رفتیم، در راه تعدادی از رفقایم که قبل از من شهید شده بودند را دیدم... @ba_shahhidan
به آسمان هفتم که رسیدیم نگاهم به بهشت برزخی افتاد، نمی‌دانید چقدر زیبا بود! از هر نعمتی بهترین هایش آنجا بود... یکباره دیدم هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند، آنها مدتی قبل مفقودالاثر شده بودن و ما فکر میکردیم اسیر شده اند، آنجا بود که فهمیدم آنها به شهادت رسیده اند خواستم وارد بهشت شوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند: این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست. در مقام بهشتی او تاثیر دارد، او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد... این را که گفت یکباره پایین آمدم و روح به بدنم برگشت، تمام بدنم درد می‌کرد، من را در میان شهدا قرار داده بودند اما یک نفر متوجه زنده بودن من شد و من را به بیمارستان منتقل کردند و ...» محمدحسن ادامه داد: « حالا من فقط یک کار دارم. من بهشت و جایگاه خودم را دیدم ، حتی یک لحظه نمیتوانم این دنیا را تحمل کنم، آمده ام فقط رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم» محمد حسن کاظمینی سه ماه بعد بلافاصله پس از ترخیص از بیمارستان، با جلب رضایت پدر راهی جبهه شد، و یک هفته ای از حضورش در جبهه نمی گذشت که در حین گشت زنی با گلوله مستقیم دشمن به شهادت رسید. دو سال بعد جنگ تمام شد و اسرای ایرانی به کشور بازگشتند، اما اثری از برادران محمد حسن نبود، بعدها در عملیات تفحص پیکر دو برادر محمد حسین هم پیدا شد و در کنار بردارشان و در جوار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند... منبع: کتاب بازگشت ، فصل سوم @ba_shahhidan
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شما این قهرمان جهانی رو میشناسید؟/قطعاً نمیتونید حدس بزنی، پس تا اِنتها ببینید! 🔺اسطوره‌‌ی جهانی که در بین فرماندهان نظامی دنیا معروف به نابغه‌ی جنگ‌های نامنظم (چریکی) بود @ba_shahhidan