رفته بودندجنوب . .
توی فکه،یکی ازرفقایشمداحی میکرد
وروضه می خواند . . !
یکدفعه روحاللہ بلندشدوگفت:
سید،رسیدی به گوشواره . .
ازرقیه بخون،ازبیابون های داغ،
پای برهنه،دستهای سنگین دشمن . .
میگفت وبلندبلندگریه میکرد . .
ازخودبی خودشده بود . . !
همه بادیدن حالِ روح اللہ بہ گریه افتادند . .
عاشقِ حضرت رقیه (س)بود!
همینکه شنیده بودتکفیری هاتاحرم حضرت رقیہ(س)رسیده بودند،دیوانه شده بود . .
حتی نمی توانست غذابخورد
میگفت مننبایدالان اینجاباشم واون
حرومیهابرسندنزدیکِ حرمِ حضرت رقیہ . . !
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهید_مدافع_حرم
@ba_shahhidan
با ابراهیم به جایی میرفتیم، عجله داشتیم و با سرعت در پیاده رو راه میرفتیم ، یکباره دیدم ابراهیم سرعتش را کم کرد
برگشتم و گفتم چی شد مگه عجله نداشتی؟!
همینطور که آرام حرکت میکرد گفت: به جلو اشاره کرد و گفت یه خورده یواش بریم که از این آقا جلو نزنیم
دیدم کمی جلوتر از ما شخصی در حال حرکت بود که بخاطر معلولیت پایش را روی زمین می کشید و آرام راه میرفت
ابراهیم گفت اگر ما با سرعت از کنار او عبور کنیم دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما تند برود!
ابراهیم یک کشتی گیر پهلوان بود، قدرت بدنی او در همان زمان به قدری بود که بهترین کشتی گیران را در ۳۰ ثانیه ضربه فنی میکرد، اما همین انسان آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، راضی نشد دل یک معلول را برنجاند!
کتاب سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_ابراهیم_هادی
@ba_shahhidan
فدائیِ حجب و حیاء و شرف
شهیده خالده ترکی عمران ؛ زنی از اهالی بصره عراق.
شغل : معلم.
وی در تاریخ ۴ آوریل ۲۰۱۶ (۱۶ فروردین ۹۵) در حالیکه با ماشین شخصی خود روانه محل کارش بود، ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین دچار انفجار و حریق میگردد و ماشین وی نیز آتش میگیرد.
🟢 خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده میشود اما بعد از اینکه متوجه میشود که پوشاک تنش درحال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، به غیرت و حیاء میآید و راضی نمیشود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، پس دوباره طرف ماشینش برمیگردد و داخل ماشین مینشیند.
🔆 عراقی ها وی را شهیدِ شرف و ناموس، لقب دادند.
⭕ در میدان هوایی بصره اطراف ماشینش حفاظی کشیدند از وی تندیس ساختند تا یادش جاویدان بماند.
💢 ✍🏻 یکی بخاطر ترس از عریان شدن جان میدهد و دیگری برای عریان شدن به خیابانها میآید...یاللعجب!
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهیده_خالده_ترکی_عمران
@ba_shahhidan
شهید مدافع حرم رسول خلیلی
شهید رسول خلیلی، علاقه ی فراوانی به شهید حاج محسن دین شعاری داشتند و از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به خوش رویی و شوخ طبعی ، دل رحم ، دلسوز بودن نسبت به دیگران ، ورزشکار بودن، عاطفی و پیگیری برای حل مشکلات دیگران بودن، بخشنده بودن، سر به زیر و با حیا ، با غیرت بودن ، ولایی بودن و ... اشاره نمود.
ماجرای واسطه ی ازدواج شدن شهید محمد حسن (رسول) خلیلی برای دو جوان
دو دانشجو ، در دانشگاه امیرکبیر، به واسطه ی شهید خلیلی به یکدیگر رسیده اند!
آن ها هر کدام ، جداگانه قراری سر مزار شهید می گذارند و از رسول برای امر ازدواج، کمک می خواهند.
دختر خانم می گوید: سر مزار شهید گفتم: من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن ها می خواهم.
چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او می شود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق می بیند و تعجّب می کند و به دختر می گوید: شما هم شهید خلیلی را می شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام!
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
@ba_shahhidan
اوایل که اعزام شدیم به سوریه، هر فردی را مسئول کاری کرده بودند. یکی از مسئولیت های آقا محمد "آب" رسوندن به خط بود.
پیش خودم گفتم این همه راه اومدیم سوریه،بعد این بنده خدا، راضی شده که با اون مسئولیتی که در سپاه کربلا داشت فقط آب برسونه؟
بعد که محمد آقا ،بعد اون همه شجاعت و دلاوری هایی که اونجا خلق کرد به شهادت رسید پیش خودم گفتم، چقدر من ظاهر بین بودم...
حضرت عباس علیه السلام هم روز عاشورا "سقا "بود . !
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مدافع_حرم
@ba_shahhidan
شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی
دستگاه امام حسین علیه السلام به پول من و تو نیاز ندارد!
ولی اینجا فرصتی هست تا به مال خودمان برکت بدهیم، با هرچه که داری و در توانت هست به هیئت کمک کن
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@ba_shahhidan
پیش بینی شهید ابراهیم هادی از همگانی شدن پیاده روی اربعین
بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما...
یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند. ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا! »
آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا.
برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_ابراهیم_هادی
@ba_shahhidan
ای امت، سیل خروشانی که هرگونه ذلت و خاری را با خود می برید و در لجن زارها می سپارید، ما رفتیم ولی مسئولیتش را بر دوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوایی منافقین است و حفاظت از خون شهدا، شما امت شهید پرور استوره صبر و ایستادگی هستید، مبادا کاری کنید که در چشم دشمنان خود را ضعیف نشان دهید
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_علی_هاشمی
@ba_shahhidan
شهید حمید پرموز
برای والدینش بیش از حد احترام قایل میشد و به فرزندان شهیدان از لحاظ مادی و معنوی رسیدگی میکرد
نسبت به بیت المال حساس بود، پایبند این دنیا نبود.
از افرادی که غیبت میکردند بدش می آمد
دراوقات فراغت کتاب های نظامی را مطالعه میکرد و بعد از جنگ بیشتر کتاب های مذهبی و کتاب های آیت الله دستغیب را میخواند..
شادی روح امام و شهدا صلوات
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_حمید_پرموز
@ba_shahhidan
🍂آن هایی راحت از پل صراط می گذرند
که قبلا ، از خیلی چیزها گذشته اند...!
🍃 باید بگذری، تا بگذری...
💐 عاقتبمون شهدایی🌷
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اللهم_اررقنا_شهادت
@ba_shahhidan
از دروغ متنفر بود ومیگفت حتی در سخت ترین شرایط هم نباید دروغ گفت؛ دروغ مصلحتی هم گناه دارد زیرا باهمین دروغ مصلحتی است که سر رشته ی دروغ گفتن شروع میشود
#اللهم_اررقنا_شهادت
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حیدر_ابراهیم_خانی
@ba_shahhidan
🔰ورزش و تربیت بدنی 🔰
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
🔴ورزش در جبهه
قشنگی جبهه در این بود که همه چیز جای خودش بود و چیز خوبی بین رزمنده ها مغفول نمی ماند. از جمله کارهای روزانه و مداوم بین بچه ها – علی الخصوص در زمانهای غیر از عملیات – ورزش بود. از نرمشهای صبحگاهی تو میدون صبحگاه دوکوهه تا ورزشهای حرفه ای تر مثل باستانی، فوتبال و....
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
🔰خاطرات شهیدان
🔶 فوتبال🔶
«... برای بازی فوتبال یک تیم ایرانی میشدیم، یک تیم عراقی. به محض اینکه دروازه دشمن گلباران میشد همه با ا...اکبر تشویق میکردند و به هیجان میآمدند. در ضمن بازی نیروهای عراق فرضی را مسخره میکردیم و به عربی شکسته بسته به آنها متلک میگفتیم، اما وقتی عراقیها به ما گل میزدند همه عصبانی میشدند.
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
🔷والیبال🔷
«... برای رفع خستگی از گشت روزانه عملیات خیبر یک بازی ترتیب دادیم. در محوطهای خاکی و پر از چاله و چوله با دو قطعه چوب و چند تکه طناب به هم گرهزده تور والیبال درست کردیم. بعضی وقتها وضع از این هم بدتر بود. از پوکه به جای میله و چوب و از ملحفه سوراخسوراخ به جای تور استفاده میکردیم...»
#اللهم_اررقنا_شهادت
@ba_shahhidan