eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
913 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح (1) 🔹 قدرت و عیب پوشی 🔰 امیرالمؤمنین در حکمت ۵۱ می فرمایند: 💠 «عَيْبُكَ مَسْتُورٌ مَا أَسْعَدَكَ جَدُّكَ» ؛ " عیب تو تا آنگاه که روزگار با تو هماهنگ باشد، پنهان است." 🔻 برای فهم عمیق این حکمت کافیست نکاتی را از نهج البلاغه پیرامون روزگار ، دسیسه های روزگار و قواعد روزگار و بعد نکاتی را در مورد عیب بشناسیم. 🔻 در مورد روزگار، امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹۶ می‌فرمایند: «الدَّهْرُ يَوْمَانِ » ؛ روزگار برای هر کسی دو روز است، یعنی دو جلوه دارد. « يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ » ؛ یک دوره به نفع تو است همه چیز و یک روز هم علیه تو است. 🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) به ما در خطبه ۱۵۷ می فرمایند که این قاعده دهر که دو روز است برای گذشتگان بوده و برای آیندگان هم هست برای امروزی ها هم هست. «عِبَادَ اللَّه» ، بندگان خدا ! « إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ» ؛ روزگار همان بلایی را که سر گذشتگان آورد سر امروزی ها هم می آورد، یعنی قاعده همان قاعده است. یکی از کارهایی که روزگار با همهٔ ما می‌کند این است که روز به روز پیرتر می شویم و بدن ها فرسوده تر. 🔻 در حکمت ۷۲ فرمود: «الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ» ؛ "روزگار بدنها را فرسوده می‌کند. " 🔻با این نگاه در حکمت ۲۸۶ مولا علی (علیه السلام) به ما می آموزند که اگر روزگاری چیزی داشتی که مردم شگفت زده می شدند ، منتظر روزی هم باش که مردم رغبت دیدنش را نداشته باشند. در حکمت ۲۸۶ می فرمایند : « مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْ‏ءٍ طُوبَى لَه» ؛ مردم در مورد چیزی و کسی نمی گویند خوش به حالش، « إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ » مگر اینکه روزگار برای همان چیز روزگار بدی را هم آماده کرده. اگر اینگونه است باید دانست که اگر کسی دنیا را درست شناخت و درست زندگی کرد، تا روزگار باقی است نام نیک او هم باقی است. 🔻در حکمت ۱۴۷ مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْر»؛ " تا دنیا دنیاست علما باقی هستند؛ حتی اگر هزاران سال از مرگشان گذشته باشد." 🔻با این فهم از مسأله روزگار ، باید برویم سراغ عیب. بالاخره همه ما که غیر معصوم هستیم عیب یا عیوبی داریم باید در مورد عیب هم باهم صحبت کنیم. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۱ بخش ۱ قدرت و عیب پوشی.mp3
4.2M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ قدرت و عیب پوشی 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۶۵ تا نامه ۶۴ ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به معاويه پس از جنگ نهروان 1⃣ افشای علل گمراهی معاويه ♦️پس از ياد خدا و درود، معاويه! وقت آن رسيده است كه از حقائق آشكار پند گيری، تو با ادعاهای باطل همان راه پدرانت را می پيمایی، خود را در دروغ و فريب افكندی و خود را به آنچه برتر از شأن تواست نسبت می دهی و به چيزی دست دراز می كنی كه از تو باز داشته اند و به تو نخواهد رسيد، اين همه را برای فرار كردن از حق و انكار آنچه را كه از گوشت و خون تو لازم تر است انجام می دهی، حقایقی كه گوش تو آنها را شنيده و از آنها آگاهی داری، آيا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهی آشكار چيز ديگری يافت خواهد شد؟ و آيا پس از بيان حق جز اشتباه كاری وجود خواهد داشت؟ از شبهه و حق پوشی بپرهيز، فتنه ها دير زمانی است كه پرده های سياه خود را گسترانده و ديده هایی را كور كرده است. 2⃣ پاسخ به ادّعاهای دروغين معاويه ♦️نامه ای از تو به دستم رسيد كه در سخن پردازی از هر جهت آراسته، اما از صلح و دوستی نشانه ای نداشت و آكنده از افسانه هایی بود كه هيچ نشانی از دانش و بردباری در آن به چشم نمی خورد، در نوشتن اين نامه كسی را مانی كه پای در گل فرو رفته و در بيغوله ها سرگردان است، مقامی را می طلبی كه از قدر و ارزش تو والاتر است و هيچ عقابی را توان پرواز بر فراز آن نيست و چون ستاره دوردست (عيّوق) از تو دور است. پناه بر خدا كه پس از من ولايت مسلمانان را بر عهده گيری و سود و زيان آن را بپذيری، يا برای تو با يكی از مسلمانان پيمانی يا قراردادی را امضا كنم. از هم اكنون خود را درياب و چاره ای بينديش، كه اگر كوتاهی كنی و برای در هم كوبيدنت بندگان خدا برخيزند، درهای نجات به روی تو بسته خواهد شد و آنچه را كه امروز از تو می پذيرند فردا نخواهند پذيرفت، با درود. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : نامه ای در جواب معاويه 1⃣ پاسخ تهديدات نظامی معاويه ♦️پس از ياد خدا، چنانكه يادآور شدی ما و شما هم دوست بوديم و هم خويشاوند، اما ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد كه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد و امروز ما در اسلام استوار مانديم و شما آزمايش گرديديد، اسلام آوردگان شما با ناخشنودی، آن هم زمانی به اسلام روی آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) شدند و در گروه او قرار گرفتند. در نامه ات نوشتی كه طلحه و زبير را كشته و عايشه را تبعيد كرده ام و در كوفه و بصره منزل گزيدم، اين امور ربطی به تو ندارد و لازم نيست از تو عذر بخواهم. و نوشتی كه با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی، هجرت از روزی كه برادرت (يزيد) در فتح مكه اسير شد پايان يافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگهدار، زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم و اگر تو با من ديدار كنی چنان است كه شاعر اسدی گفت: "تندباد تابستانی سخت می وزد و آنها را با سنگ ريزه ها و در ميان غبار و تخته سنگها درهم می كوبد." 2⃣ يادآوری سوابق نظامی در پيروزيها ♦️و در نزد من همان شمشيری است كه در جنگ بدر بر پيكر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند، می دانم تو مردی بی خرد و کور دل هستی، بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته ای كه تو را به پرتگاه خطرناكی كشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته که زيانبار است؛ زيرا تو غير گمشده خود را می جویی و غير گله خود را می چرانی. منصبی را می خواهی كه سزاوار آن نبوده و در شأن تو نيست، چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد؟ چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انكار نبوت محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) واداشت و چنانكه می دانی در گورهای خود غلطيدند، نه برابر مرگ توانستند دفاع كنند و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمی حمايت و نه در برابر زخم شمشيرها خود را حفظ كردند، كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان و سستی در برابر آن شايسته نيست. تو درباره كشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون ديگر مسلمانان با من بيعت كن، سپس درباره آنان از من داوری بطلب، كه شما و مسلمانان را به پذيرفتن دستورات قرآن وا دارم، اما آنچه را كه تو می خواهی، چنان است كه به هنگام گرفتن كودك از شير او را بفريبند، سلام بر آنان كه سزاوار سلامند. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۳) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت : « نمی دانم، شما دارید از چه حرف می زنید. » مرد گفت : « خیلی هم خوب می فهمی ما چه می گوییم. آن کتاب قدیمی را رد کن بیاید ! لقمه ای نیست که از گلوی تو پايین رود. » کشیش روی سینه اش صلیب کشید ، سعی کرد آرامشش را به دست آورد و با اعتماد به نفس صحبت کند : - از چه کتابی صحبت میکنی فرزندم ؟ من اصلاً شما را نمی شناسم و نمی دانم دربارهٔ چه کتابی حرف می زنید. لطفاً واضح تر صحبت کنید ، شاید بتوانم کمکتان کنم. مرد جوان گفت : « ببینید آقا ، ما حال و حوصلهٔ بازی موش و گربه را نداریم ، آمده ایم کتاب قدیمی را برداریم و ببریم. » کشیش گفت : « من البته در کتابخانه ام کتاب های بسیاری دارم . منظور شما کدام کتاب قدیمی است ؟ » مرد جوان با تحکّم بیشتری گفت : « داری وقت ما را تلف میکنی پیر خرفت ! منظورم را خوب می فهمی و میدانی از کدام کتاب حرف می زنم ؛ همان کتابی که آن روز آن مرد تاجیک آورد و داد دستت. » - « ببینید پسرم ! من جای پدر شما هستم ، پس درست صحبت کنید و عصبی نشوید. » - من نیامده ام اینجا تا به موعظه های تو گوش بدهم. یک کلام بگو کتاب را به ما می دهی یا نه ؟ - دارید وقت مرا تلف میکنید. من از کتابی که می گویید اطلاعی ندارم . - بسیار خوب . بیست و چهار ساعت به تو فرصت می دهیم تا با زبان خوش کتاب را بیاوری ، در غیر این صورت ، همان بلایی را به سرت می آوریم که به سر دوست تاجیکت آوردیم. ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 قدرت و عیب پوشی 🔰 در بخش دوم از شرح حکمت ۵۱ ، به مسأله عیب می پردازیم، تا ببینیم وضعیت در ماجرای عیب چگونه است، تا فریب روزگار را نخوریم. 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه ، مکرّر به ما توصیه می کنند ، مشغول عیب خودت باش و تا عیوب خودت را اصلاح نکردی، به عیب دیگران نپرداز. 🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند : « مَنْ نَظَرَ فِي عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِه »؛ " کسی که مشغول عیوب خودش و اصلاح عیوب خودش باشد از عیوب دیگران فارغ می شود. " (بی توجه می شود) 🔻همچنین مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۶ ، کسی که این توفیق را پیدا کند ، یعنی مشغول عیوب خودش بشود خوشبخت می داند. « يَا أَيُّهَا النَّاسُ، طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ» " ای مردم! خوش به سعادت کسی که به واسطه مشغول شدن به رفع عیوب خودش ، از عیوب مردم چشم بپوشد" و اگر چنین اتفاقی بیفتد ، دیگر انسان متوجه می شود که اینقدر خودش گرفتاری و عیب دارد که فرصت ندارد عیب جویی از دیگران بکند. 🔻 در خطبه ۱۴۰ می فرماید : « فَلْیَکْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ عَیْبَ غَیْرِهِ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ عَیْبِ نَفْسِهِ » ؛ " هر کسی که خودش عیوب خودش را می شناسد ، دست بر دارد از عیوب دیگران." نرود عیوب دیگران را فاش کند و به آنها بپردازد ؛ چون می داند خودش عیب دارد؛ بی عیب نیست. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۱ بخش ۲ قدرت و عیب پوشی(1).mp3
2.6M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ قدرت و عیب پوشی 🎙حجت الاسلام
🌹 سهم : از نامه ۶۳ تا نامه ۶۲ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به ابوموسی اشعری در آستانه جنگ جمل، سال٣٦ هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری، فرماندار کوفه، مردم را برای پیوستن به امام (علیه السلام) باز می دارد،حضرت این نامه را نوشت: 🔹بازداشتن ابوموسی از فتنه انگيزی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به عبدالله بن قيس (ابوموسی اشعری) پس از ستايش پروردگار، سخنی از تو به من رسيد كه هم به سود و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همّت به كمر زن، كمرت را برای جنگ محكم ببند و از سوراخ خود بيرون آی و مردم را برای جنگ بسيج كن، اگر حق را در من ديدی بپذير و اگر دودل ماندی كناره گير، به خدا سوگند، هر جا كه باشی تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت درهم ريزد و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روی خود همانگونه بترسی كه از پشت سرت هراسناكی. حوادث جاری كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر می كنی، بلكه حادثه بسيار بزرگی است كه بايد بر مركبش سوار شد و سختی های آن را هموار كرد و پيمودن راه های سخت و كوهستانی آن را آسان نمود، پس فكرت را به كار گير و مالك كار خويش باش و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری كناره گير، بی آنكه مورد ستايش قرارگيری يا رستگار شوی، كه سزاوار است تو در خواب باشی و ديگران مسووليت های تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستی؟ و به كجا رفته ای؟ به خدا سوگند، اين راه حق است و به دست مرد حق انجام می گيرد و باكی ندارم كه خدانشناسان چه می كنند، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به مردم مصر که همراه مالک اشتر در سال ٣٨ هجری فرستاد. 1⃣ مظلوميت امام در خلافت ♦️پس از ياد خدا و درود، خداوند سبحان محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان و گواه پيامبران پيش از خود باشد، آنگاه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در كار حكومت با يكديگر درگير شدند، سوگند به خدا نه در فكرم می گذشت و نه در خاطرم می آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وی از عهده دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزی كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهی از اسلام باز گشته، می خواهند دين محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم ) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياری نكنم، رخنه ای در آن بينم يا شاهد نابودی آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست كه كالای چند روزه دنياست، به زودی ايام آن می گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره های ابر كه زود پراكنده می گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنكه باطل از ميان رفت و دين استقرار يافته، آرام شد. (بخشی از همين نامه است:) 2⃣ شجاعت و دشمن شناسی امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالیكه آنان تمام روی زمين را پر كرده باشند، نه باكی داشته و نه می هراسم، من به گمراهی آنان و هدايت خود را كه بر آن استوارم، آگاهم و از طرف پروردگارم به يقين رسيده ام و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق و به پاداش او اميدوارم. لكن از اين اندوهناكم كه بيخردان و تبهكاران اين امّت حكومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را به بردگی كشند، با نيكوكاران در جنگ و با فاسقان همراه باشند، زيرا از آنان كسی در ميان شماست كه شراب نوشيد و حد بر او جاری شد و كسی كه اسلام را نپذيرفت اما به ناحق بخششهایی به او عطا گرديد. اگر اينگونه حوادث نبود شما را بر نمی انگيختم و سرزنشتان نمی كردم و شما را به گردآوری تشويق نمی نمودم و آنگاه كه سر باز می زديد رهایتان می كردم. آيا نمی بينيد كه مرزهای شما را تصرف كردند و شهرها را گشودند و دستاوردهای شما را غارت كردند و در ميان شهرهای شما آتش جنگ را برافروختند؟ برای جهاد با دشمنان كوچ كنيد. خدا شما را رحمت كند، در خانه های خود نمانيد كه به ستم گرفتار و به خواری دچار خواهيد شد و بهره زندگی شما از همه پست تر خواهد بود و همانا برادر جنگ، بيداری و هوشياری است هر آن كس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۴) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت: مرا تهدید به قتل می کنید ؟ خجالت نمیکشید ؟ بروید بیرون ! وگرنه پلیس را خبر میکنم. - بسیار خوب ! پس خودت این طور خواستی ... ما می رویم و دو روز دیگر برمیگردیم ، اگر به پلیس حرفی بزنی و یا کتاب را به ما ندهی ، خودت و کلیسا را با هم آتش میزنیم ! حال خود دانی. هر دو از اتاق بیرون رفتند. کشیش صدای یکی از آنها را شنید که گفت : « خداحافظ پدر ! به زودی می بینیمتان . » مرد ریش جوگندمی وارد اتاق شد و گفت : « شما حالتان خوب است پدر ؟ » کشیش جواب نداد . مرد ادامه داد : « این دو جوان چه آدم های بی ادبی بودند ! به قیافه شان هم نمی خورد اهل کلیسا و این جور جاها باشند . » کشیش از جا بلند شد ، از اتاق بیرون رفت ، رو به مرد ریش جوگندمی گفت : « من کاری دارم که می روم و زود برمیگردم . اگر کسی سراغ مرا گرفت ، بگویید امروز کلیسا تعطیل است و مراسم اعتراف هم نداریم.» پالتویش را از جارختی برداشت و پوشید . باید ظرف کمتر از بیست و چهار ساعت مسکو را ترک می کرد ، به بیروت نزد پسرش می رفت و مدتی را در آنجا می ماند تا آب ها از آسیاب بیفتد . بیروت برای کشیش و همسرش شهر خاطره ها بود ؛ خاطرات شیرین جوانی و ازدواج و خاطرات تلخ روزهای جنگ داخلی و کشته شدن آنوشای کوچولو که هشت سال بیشتر نداشت . عصر در فرودگاه بیروت ، سرگئی به استقبالشان آمد و آنها را به منزل خود در منطقهٔ مسیحی نشین که رو به دریا ساخته شده بود برد . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۱ بخش۳ قدرت و عیب پوشی.mp3
2.35M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ قدرت و عیب پوشی 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹 قدرت و عیب پوشی 🔰 امّا راه هایی هم در نهج البلاغه شریف برای اینکه انسان تا فرصت هست و روزگار با او همراهی می کند ، عیوب خودش را اصلاح کند و بپوشاند ، بیان شده است . 1⃣ یکی حیا است. 🔻 در حکمت ۲۲۳ ، مولا علی (علیه السلام) می فرماید: « مَن كَساهُ الحَياءُ ثَوبَهُ لَم يَرَ النّاسُ عَيبَهُ » " هر کس لباس حیا بر تن بکند ، مردم عیوبش را نمی بینند. " پس اولین راهبرد ، حیا است . 2⃣ دومی هم تحمل کردن است. 🔻در حکمت ۶ می فرماید : « الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ » تحمّل کردن مشکلات و مصائب ، عیوب انسان را در قبری پنهان می کند ؛ یعنی می پوشاند. 🔻 در همان حکمت آمده که در بیان دیگری حضرت فرمود : « الْمَسْأَلَةُ قَبرُ الْعُيُوبِ » ؛ اینکه انسان هر چیزی را نمی داند برود از اهلش سؤال کند، این باعث می شود عیب جهلش دفن بشود . 🔻و نکته آخر اینکه در بیان و فکر و اندیشه امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، احمق واقعی کسی است که عیبی را در دیگران می بیند و بدش می آید در حالیکه همان عیب در خودش هست و به آن راضی است. 🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند : « مَن نَظَرَ في عُيوبِ النّاسِ فأنكَرَها ثُمَّ رَضِيَها لِنَفسِهِ فذلكَ الأحمَقُ بِعَينِهِ» " هر کس عیوب مردم را ببیند و آنها را زشت بشمارد ، اما همان عیوب در خودش باشد و هیچ احساس بدی نداشته باشد ، این خودِ خودِ احمق است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سهم : از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به كميل بن زياد نخعی، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد. 🔹 نكوهش از فرمانده شكست خورده ♦️پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسؤوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد- انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند. 🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هرگونه شرارتی تأكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی 🔹مسؤوليتهای فرماندهی ♦️پس از ياد خدا و درود، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن و نفس خود را در حالیکه امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقّی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(28).mp3
5.67M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و ششم : نامه ۶۱ تا ۵۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۵) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش و ایرینا ، عروسشان يولا و نوه شان آنوشا را در آغوش گرفتند . سرگئی گفت : « بنشینید ، لابد حسابی خسته اید . عصرانه ای میخوریم و بعد حرف هایمان را می زنیم. » کشیش به رانندهٔ عرب نگاه کرد که داشت چمدان و ساک دستی ایرینا را از پشت ماشین پایین می آورد . سرگئی به راننده گفت که چمدان ها را ببرد به داخل ساختمان و وسایل عصرانه را بیاورد . کشیش نفس بلندی کشید و گفت : « عجب هوایی دارد این بيروت ! پاییزش هم طعم بهار میدهد. » ایرنا گفت : « کاش هیچ وقت از بیروت نمی رفتیم . سرمای روسیه استخوان شکن است. » يولا لبخندی زد و گفت : « هنوز هم دیر نشده ؛ بیروت شهر اول شماست . می توانید همین جا بمانید . ما هم از تنهایی در می آییم. » سرگئی رو به کشیش پرسید : « پدر ! توی تلفن گفتید که یک نسخهٔ بسیار قدیمی و منحصر به فرد پیدا کرده اید ... چی بود ماجرایش ؟ » قبل از اینکه کشیش پاسخ بدهد ، ایرینا گفت: «جریانش این است که آن کتاب ، کم مانده بود پدرت را به کشتن بدهد ، دلیل اینکه ما الآن اینجاییم در واقع این است که از خطر فرار کرده ایم. سرگئی و یولا با تعجّب به کشیش نگاه کردند . سرگئی پرسید : « مامان چه می گوید ؟! ماجرا چیست؟ قبل از اینکه کشیش جوابش را بدهد ، مرد راننده با سینی چای نزدیک شد و سینی را روی میز گذاشت . کشیش فنجانی چای برداشت و آن را به بینی اش نزدیک کرد ، عطر آن را بویید و گفت : « ماجرایش مفصّل است ؛ الآن حوصلهٔ گفتنش را ندارم . ما مدتی اینجا می مانیم تا هم اوضاع آرام شود و هم من دربارهٔ موضوع آن کتاب تحقیقاتم را کامل کنم . البته اگر هم آن اتّفاق در مسکو پیش نیامده بود ، باز مجبور بودم مدتی به بیروت بیایم و تحقیقاتم را ادامه بدهم . » ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 ارزش عفو در هنگام قدرت 🔰 در حکمت ۵۲ مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: « أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَة» " شایسته ترین مردم برای عفو و بخشش ، کسی است که قدرت بیشتری بر انتقام دارد. " 🔻 عفو یکی از برترین فضائل اخلاقی است ؛ لذا در نهج البلاغه شریف ، مولا علی (علیه السلام) عفو کردن هنگام قدرت بر انتقام را شکر نعمت می دانند که در حکمت یازدهم فرمود : « إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ » 🔻 ثانیاً عفو را در هنگام پیروزی و قدرت ، زکات قدرت و پیروزی می دانند ، که در حکمت ۲۱۱ فرمود : « الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ » ؛ " عفو زکات پیروزی است. " 🔻 همچنین مولا علی (علیه السلام) ، عفو را مایهٔ تقرّب به خدا می دانند. حتی در مورد ابن ملجم در نامه ۲۳ می فرمایند: « إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ » ؛ " اگر من ببخشمش مایهٔ تقرّب من به خدا است." 🔻 لذا در نگاه مولا علی (علیه السلام) ، یکی از اوصاف برتر اهل تقوا ، عفو هنگام قدرت است، که در خطبه ۱۹۳ فرمود : « یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ » ؛ " متّقی ، کسی را که به او ظلم کرده می بخشد و عفو می کند" و این عفو چون در محضر خدا است ، مایهٔ تقرّب به خدا است ، شکر نعمت قدرت است ، هرگز پشیمانی ندارد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۲ بخش ۱ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
2.36M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ارزش عفو در هنگام قدرت 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(29).mp3
4.42M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و هفتم : نامه ۵۸ تا ۵۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶ ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين 🔹افشای حوادث جنگ صفين ♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم كه در ظاهر پروردگار ما يكی و پيامبر ما يكیدو دعوت ما در اسلام يكی بود و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام كردن مردم به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس[ از پیشنهاد حق ما ] سر باز زدند و جنگ درگرفت و تداوم يافت و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند از هلاكت نجات يافت و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره. 🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد ♦️پس از ياد خدا و درود، من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به فرماندار سپاه شُريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد. 🔹اخلاق فرماندهی ♦️در هر صبح و شام از خدا بترس و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن و به هنگام خشم بر نفس خويش شكننده و حاكم باش. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۶) 📚 انتشارات عهدمانا یولا که داشت فنجان های چای را روی میز می چید ، گفت : « قدمتان روی چشم پدر ... حتماً این کتاب قدیمی موضوعش دربارهٔ من و سرگئی است. » همه خندیدند جز آنوشا که گفت : « پس من چی مامان ؟ دربارهٔ من نیست ؟ » کشیش رو به آنوشا گفت : « اتفاقا فقط دربارهٔ توست ... بزرگ که شدی ، می دهم خودت بخوانی . » سرگئی پرسید : « چی هست موضوع این کتاب ؟ » کشیش گفت : « دربارهٔ یکی از قدّیسان مسلمان به نام علی است. » سرگئی گفت : « همین علی که امام مسلمانان است ؟ فکر کنم دربارهٔ او کتاب های بسیاری نوشته باشند. » کشیش گفت : « بله ، به همین دلیل لبنان همان جایی است که می توانم دربارهٔ علی تحقیق کنم . این نسخهٔ خطّی که دست من است ، مربوط به قرن ششم میلادی است ؛ یکی از قدیمی ترین کتاب هایی است که به دست ما رسیده است. سرگئی گفت : « حالا این کتاب چگونه به دست شما رسید ؟ تا حالا کجا بوده است ؟ » ایرینا گفت : « الان وقتتان را با این حرف ها تلف نکنید. » يولا با تکان دادن سر حرف او را تأیید کرد و گفت : « بله ، فرصت برای صحبت کردن دربارهٔ کتاب زیاد است . حالا چایتان را بخورید که سرد نشود . » رانندهٔ عرب ، دیس شیرینی و ظرف میوه را روی میز گذاشت . کشیش رو به سرگئی گفت: فردا باید به ملاقات دوستم جرج جرداق بروم. اگر راننده فرصت دارد مرا برساند. سرگئی گفت: مشکلی نیست، فقط امشب زنگ بزن و قرار بگذار. ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۲ بخش ۲ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
1.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ ارزش عفو در هنگام قدرت 🎙حجت الاسلام