🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_ونهم(1) : خطبه ۳ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
1⃣ شكوه از ابا بكر و غصب خلافت
♦️آگاه باشيد! به خدا سوگند ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سيل علوم از دامن کوهسار من جاری است و مرغان دورپرواز انديشه ها به بُلَندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ که پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه می دارد. پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم. پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود و با ديدگان خود می نگريستم که ميراث مرا به غارت می برند. تا اينکه خليفه اوّل به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد.
2⃣ بازی ابابكر با خلافت
♦️سپس امام(علیه السلام) مَثَلی را با شِعری از أَعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا! ابابکر که در حيات خود از مردم می خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ خلافت را به عقد ديگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند.
3⃣ شكوه از عمر و ماجرای خلافت:
♦️سرانجام اوّلی حکومت را به راهی درآورد و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه ای از خشونت، سخت گيری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد پرده های بينی حيوان پاره می شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا، مردم در حکومت دومی در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورويی ها و اعتراض ها شدند و من در اين مدّت طولانی محنت زا و عذاب آور چاره ای جز شکيبايی نداشتم، تا آنکه روزگار عُمَر هم سپری شد.
4⃣ شكوه از شورای عمر:
♦️سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می باشم. پناه بر خدا از اين شورا! در کدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صَف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گرديدم. يکی از آنها با کينه ای که از من داشت روی برتافت و ديگری دامادش را بر حقيقت برتری داد و آن دو نفر ديگر که زشت است آوردن نامشان.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_ونهم: خطبه ۳ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
5⃣ شكوه از خلافت عثمان:
♦️تا آن که سومی به خلافت رسيد. دو پهلويش از پرخوری باد کرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويی سرگردان بود و خويشاوندان پدری او از بنی اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه ای که به جان گياه بهاری بيفتد، عثمان آن قدر اسراف کرد که ريسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگيخت و شکم بارگی او نابودش ساخت.
6⃣ بيعت عمومی مردم با امير المؤمنين (عليه السّلام)
♦️روز بيعت، فراوانی مردم چون يال های پر پُشت کفْتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آنکه نزديک بود حسن و حسين(علیهما السلام) لگدمال گردند و رِدای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه های انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند. امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پيمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خدای سبحان را که می فرمايد: «سرای آخرت را برای کسانی برگزيديم که خواهان سرکشی و فساد در زمين نباشند و آينده از آنِ پرهيزکاران است». آری، به خدا آن را خوب شنيده و حفظ کرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود و زيور آن چشم هايشان را خيره کرد.
7⃣ مسؤوليت های اجتماعی
♦️"سوگند به خدايی که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت کنندگان نبود و ياران حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگیِ ستمگران و گرسنگیِ مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهايش می ساختم و آخر خلافت را با کاسه اوّل آن سيراب می کردم. آنگاه می ديديد که دنيای شما نزد من از آب بينی بزغاله ای بی ارزش تر است. گفتند: در اينجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه ای به دست امام(علیه السلام) داد و امام(علیه السلام) آن را مطالعه می فرمود، گفته شد مسايلی در آن بود که می بايست جواب می داد. وقتی خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عبّاس گفت: يا اميرالمؤمنين! چه خوب بود سخن را از همانجا که قطع شد آغاز می کرديد؟ امام(علیه السلام) فرمود: هرگز! ای پسر عبّاس، شعله ای از آتش دل بود، زبانه کشيد و فرو نشست، (ابن عبّاس می گويد: به خدا سوگند، بر هيچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام(علیه السلام) اين گونه اندوهناک نشدم، که امام(علیه السلام) نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد.)
می گويم: معنای سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «کراکب الصّعبة» اين است که اگر سوارکار، مهار شتر سرکش را سخت بکشد و مرکب چموش نافرمانی کند، بينی او پاره می شود و اگر مهارش را رها کند، چموشی کرده در پرتگاهِ سقوط قرار می گيرد و صاحبش قدرت کنترل او را ندارد. می گويند «اشنق الناقه» يعنی به وسيله مهار، سرشتر را بالا بکشد و «شنقها» نيز می گويند که ابن سکيت در کتاب اصلاح المنطق گفته است؛ اينکه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» برای آنکه اين کلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گويی فرموده باشد که اگر سر او را بالا کشد، يعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد."
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 درس اخـــلاق
🔻استاد #رفیعی
🔻بالاترین جهاد از زبان امام باقر علیهالسلام
🌹سهم #روز_صد_ونودم : خطبه ۲ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه2 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
1⃣ ستايش پروردگار
♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است.
2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند.
3⃣ شناخت عصر جاهليت
♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«قرار نیست دوتا تیر از تفنگ اومده من قانون خدا رو زیر پا بزارم»
🔺روایت دختربچه دهه نودی حاضر در حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع)
🌹سهم #روز_صد_ونودم : خطبه ۲ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه2 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
4⃣ ويژگيهای اهل بيت (علیهم السلام)
♦️عترت پيامبر(علیه السلام) جايگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علمِ خدا و مَرجع احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های هميشه استوار دين خدايند. خدا به وسيله اهل بيت (علیهم السلام) پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت.
5⃣ سیمای فاسدان
♦️برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فريب آبياری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند.
6⃣ جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم)
♦️کسی را با خاندان رسالت نمی شود مقايسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اساس دين و ستون های استوار يقين می باشند. شتاب کننده بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد؛ زيرا ويژگی های حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت به آنها تعلّق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت و دوباره به جايگاهی که از آن دور مانده بود، بازگردانده شد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش مادر برای تربیت فرزند😄😄
#طنز_خانواده
🌹سهم #روز_صد_ونود_ویکم (1) : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
1⃣ عجز انسان از شناخت ذات خدا
♦️سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدايی که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمی کنند و دست غوّاصان دريای علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاری که برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد و تعريف کاملی نمی توان يافت و برای خدا وقتی معيّن و سرآمدی مشخّص نمی توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد.
2⃣ دين و شناخت خدا
♦️ سرآغازِ دين، خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگی اوست و کمال توحيد «شهادت بر يگانگی خدا» اخلاص و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زيرا هر صفتی نشان می دهد که غير از موصوف و هر موصوفی گواهی می دهد که غير از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزی نزديک کرده و با نزديک کردن خدا به چيزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايی برای او تصوّر نموده و با تصوّر اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده به شمارش آوَرَد. و آن کس که بگويد «خدا در چيست؟»، او را در چيز ديگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چيزی قرار دارد؟»، به تحقيق جايی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چيزی به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله. بيناست حتّی در آن هنگام که پديده ای وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسی نبوده تا با او اُنس گيرد و يا از فقدانش وحشت کند.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
زیارت اربعین، آرزوی شهدا.mp3
7.04M
🌹سهم #روز_صد_ونود_ویکم : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
3⃣ راههای خدا شناسی
🔹اوّل - آفرينش جهان
♦️خلقت را آغاز کرد و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه ای، يا استفاده از تجربه ای، بی آنکه حرکتی ايجاد کند و يا تصميمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پديد آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هر کدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آنکه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پايان آنها را می دانست و از اسرار درون و بيرون پديده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان، در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار به جريان انداخت.
🔹دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان
♦️سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جايی محدود نمی سازند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
⭕️ به هر قیمتی باید شب زود بخوابیم و زندگی را از سحر شروع کنیم.
🎙آیتالله #میرباقری:
◀️ اصلاح سبک خواب و بیداری، محور تغییر الگوی خوراک و پوشاک و الگوهای دیگر است.
🔹 امروز سبک خواب ما غلط است. باید به هر قیمت، ابتدای شب بخوابیم و سحر بیدار شویم.
✔️ بیداری سحر خیلی پرخاصیت است. زندگی را باید از سحر آغاز کنیم نه از طلوع آفتاب.
✳️ بگو ورشکست شدم دیگه!
🔻 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرفهایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن میخونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» گفت: «تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو بیند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.»
🎙 راوی: میرمصطفی الموسوی، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۲۱۴
✍ علی اکبری مزدآبادی
🌹سهم #روز_صد_ونود_ودوم(1) : خطبه ۱ بند ۴ تا ۸ #نهج_البلاغه
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
🔹سوم- شگفتی آفرينش آدم (عليه السّلام) و ويژگيهای انسان كامل.
♦️سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمين از قسمت های سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان، کامل گرديد. آنگاه از روحی که آفريد در آن دميد تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نيروی انديشه، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در ديگر موجودات، تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحی بخشيد، که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی به کار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حقّ و باطل را بشناسد و حواس چشايی و بويايی و وسيله تشخيص رنگ ها و أجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگ های گوناگون و چيزهای همانند و سازگار و نيروهای متضادّ و مزاج های گوناگون، گرمی، سردی، تری و خشکی ، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عُهده دارند انجام دهند و عَهدی را که پذيرفته اند وفا کنند، اينگونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ بشمارند و فرمود: «بر آدم سجده کنيد پس فرشتگان همه سجده کردند جز شيطان» غرور و خودبزرگ بينی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و آفرينش انسان از خاک را پَست شمرد. خداوند برای سزاوار بودن شيطان به خشم الهی و برای کامل شدن آزمايش و تحقّق وعده ها به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخيز مهلت داده شدی».
🔹چهارم- آدم (عليه السّلام) و داستان بهشت
♦️سپس خداوند آدم(علیه السلام) را در خانه ای مسکن داد که زندگی در آن گوارا بود. جايگاه او را اَمن و اَمان بخشيد و او را از شيطان و دشمنی او ترساند. پس شيطان او را فريب داد، بدان علّت که از زندگی آدم در بهشت و همنشينی او با نيکان حسادت ورزيد. پس آدم(علیه السلام) يقين را به ترديد و عزمِ استوار را به گفته های ناپايدار شيطان فروخت و شادی خود را به ترس تبديل کرد، که فريب خوردن برای او پشيمانی آورد آنگاه خدای سبحان دَرِ توبه را بر روی آدم(علیه السلام) گشود و کلمه رحمت، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم(علیه السلام) را به زمين، خانه آزمايش ها و مشکلات، فرود آورد تا ازدواج کند و فرزندانی پديد آورد و خدای سبحان از فرزندان او پيامبرانی برگزيد.
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام#پناهیان
📹 مشکل داری؟ گرفتاری؟ نیا اربعین!
♦️ روایت جالب پناهیان از شب عاشورا
🌹سهم #روز_صد_ونود_ودوم: خطبه ۱ بند ۴ تا ۸ #نهج_البلاغه
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📣 #خطبه1 : (امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرینش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
4⃣ فلسفه بعثت پيامبران (نبوّت عامّه)
♦️خدا پيمان وحی را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهليّت ها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حقِّ پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روی آوردند و شيطان ها مردم را از معرفت خدا بازداشتند و از پرستش او جدا کردند، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه متناسب با خواسته های انسان ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پيمان فطرت را از آنان باز جويند و نعمت های فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احکام الهی، حجّت را بر آنها تمام نمايند و توانمندی های پنهان شده عقل ها را آشکار سازند و نشانه های قدرت خدا را معرّفی کنند؛ مانند: سقفِ بلند پايه آسمان ها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمين در زير پای آنها و وسايل و عوامل حيات و زندگی و راه های مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پيرکننده و حوادث پی در پی، که همواره بر سر راه آدميان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پيامبر، يا کتابی آسمانی، يا برهانی قاطع، يا راهی استوار، رها نساخته است. پيامبرانی که با اَندک بودن ياران و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود کوتاهی نکردند. بعضی از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند و برخی ديگر را پيامبران گذشته معرّفی کردند. بدين گونه، قرن ها پديد آمد و روزگاران سپری شد؛ پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند.
5⃣ فلسفه بعثت پيامبر خاتم (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم)
♦️تا اين که خدای سبحان، برای وفای به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوّت، حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد؛ پيامبری که از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوّت او را گرفته بود، نشانه های او شهرت داشت و تولّدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم روی زمين دارای مذاهب پراکنده، خواسته های گوناگون و روش های متفاوت بودند؛ عدّه ای خدا را به پديده ها تشبيه کرده و گروهی نام های ارزشمند خدا را انکار و به بُت ها نسبت می دادند و برخی به غير خدا اشاره می کردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسيله محمد(صلی الله علیه و آله)از گمراهی نجات داد و هدايت کرد و از جهالت رهايی بخشيد. سپس ديدار خود را برای پيامبر(صلی الله علیه و آله)برگزيد و آنچه نزد خود داشت برای او پسنديد و او را با کوچ دادن از دنيا گرامی داشت و از گرفتاری ها و مشکلات رهايی بخشيد و کريمانه قبض روح کرد.
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_صد_ونود_ودوم: خطبه ۱ بند ۴ تا ۸ #نهج_البلاغه
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📣 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
6⃣ ضرورت امامت پس از پيامبران الهی
♦️رسول گرامی اسلام در ميان شما مردم جانشينانی برگزيد که تمام پيامبران گذشته برای اُمّت های خود برگزيدند؛ زيرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرّفیِ راهی روشن و نشانه های استوار از ميان مردم نرفتند.
7⃣ ويژگی های قرآن و احكام اسلام
♦️کتابِ پروردگار ميان شماست که بيان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و مَنسوخ، مُباح و مَمنوع، خاصّ و عام، پندها و مَثَل ها، مُطْلَق و مُقَيَّد، مُحکم و مُتَشابِه می باشد. عبارات مُجْمَل خود را تفسير و نکات پيچيده خود را روشن می کند؛ از واجباتی که پيمان شناسايی آن را گرفت و مستحبّاتی که آگاهی از آنها لازم نيست. قسمتی از احکام دينی در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و بعضی از آن در سنّتِ پيامبر(صلی الله علیه و آله) واجب شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است؛ بعضی از واجبات، وقتِ محدودی داشته که در آينده از بين رفته است. محرّمات الهی از هم جدا می باشند: برخی از آنها گناهان بزرگ است که وعده آتش دارد و بعضی کوچک که وعده بخشش داده است و برخی از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.
8⃣ فلسفه و راه آورد حج
♦️خدا حجِّ خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه ای که آن را قبله گاه انسان ها قرار داده که چونان تشنگان به سوی آن روی می آورند و همانند کبوتران به آن پناه می برند. خدای سبحان، کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خويش و نشانه اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داد و در ميان انسان ها، شنوندگانی را برگزيد که دعوت او را برای حج، اجابت کنند و سخن او را تصديق نمايند و پای بر جايگاه پيامبران الهی نهند. همانند فرشتگانی که بر گِرد عرش الهی طواف می کنند و سودهای فراوان در اين عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آورند و به سوی وعده گاه آمرزش الهی بشتابند. خدای سبحان کعبه را برای اسلام نشانه گويا و برای پناهندگان، خانه اَمن و اَمان قرار داد؛ اَدای حق آن را واجب کرد و حج بيت الله را واجب شمرد و بر همه شما انسان ها مقرّر داشت که به زيارت آن برويد و فرمود: «آن کس که توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن کس که انکار کند، خداوند از همه جهانيان بی نياز است.»
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سلام خدمت همه همراهان علوی
با لطف و عنایت الهی سومین مرحله ختم نهج البلاغه دیروز به پایان رسید به امید اینکه همه ما در پرتو سخنان نورانی امیر کلام حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام زندگی سعادتمندانه وسرانجامی باحسن عاقبت که به فرموده آقا شهادت است را تجربه کنیم.
دوستانی که موفق به خواندن نهج البلاغه بودند نکات خاطرات وبرکات این توفیق را برامون ارسال کنند.
ارادتمند
دنیادیده