eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
898 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه ۳۱ بند ۸ تا بند ۱۰.mp3
2.24M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۱ بند ۸ تا بند ۱۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۸ تا بند ۱۰.mp3
3.25M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۸ تا بند ۱۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و هفتم ❇️ بسیج مردم برای مقابله با فتنه ناکثین 🔸مشورت با یاران برای مقابله با فتنه گران 🔻[ با یاران خویش درباره فتنه‌گران مشورت کردم. نظر عمار یاسر این بود که به سوی کوفه برویم. ابن‌عباس نظر داد که قبلا کسی را برای گرفتن بیعت به کوفه بفرستم و سپس عازم آنجا شوم و تاکید می‌کرد که ام‌ سلمه را نیز با خود همراه سازیم. در پاسخ وی گفتم: ] 🔻راه درست این است که خودم با کسانی که همراه من خواهند بود حرکت کرده و ایشان را تعقیب کنم. اگر در راه له آنان رسیدم، مانع حرکتشان شوم و اگر به آنان نرسیدم، به مردم کوفه نامه خواهم نوشت و از شهرهای دیگر هم نیروی امدادی خواهم خواست و به سوی آنان خواهم رفت. درباره ام سلمه، همسر پیامبر، باید بگویم بیرون آوردن او از خانه‌اش روا نیست؛ هر چند طلحه و زبیر عایشه را از خانه بیرون کشیدند و به میدان آوردند. 🔻[ پس از این گفتگو، با صدای بلند خطاب به مردم گفتم: ] برای حرکت آماده شوید که طلحه و زبیر بیعت شکسته و عهد و پیمان گسسته‌اند و عایشه را از خانه خود بیرون آورده‌اند و آهنگ بصره دارند تا در آنجا فتنه‌انگیزی کنند و خون مسلمانان را بریزند. 🔻[ و دستهای خود را به سوی آسمان بلند کردم و عرضه داشتم: ] پروردگارا، این دو مرد بر من ستم روا داشتند و پیمانم را گسستند و بدون اینکه حقی داشته باشند، با من به ستیز پرداختند. پروردگارا، از آن دو به دلیل ظلمی که بر من روا داشتند، بازخواست کن و مرا در برابر آن دو یاری ده و پیروزی بخش. ❇️ مماشات و مسامحه با فتنه‌گران، هرگز! 🔻[ در مشورت با اطرافیان، کسانی هم بودند که نظر دیگری داشتند و از من می خواستند که فعلاً به تعقیب طلحه و زبیر نپردازم و خود را گرفتار جنگ با آن‌ها نکنم، اما به آن‌ها گفتم: ] 🔻به خدا سوگند، من همچون کفتار نیستم که با آهنگی افسونش کنند و به خواب رود، تا صیادِ در کمین نشسته به او برسد و صیدش کند. من با یاری انسان‌های حق طلب، بر سر آن‌کس که به حق پشت کرده است، می‌کوبم و با یاری افراد مطیع و فرمان‌بَر، کسانی را که اهل تردید و نافرمانی هستند درهم می‌شکنم، تا زمانی که دوران زندگانی من به سر آید و روز مرگ من فرا رسد. 🔻به خدا سوگند، من همواره از حق خویش محروم مانده‌ام و از هنگام وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله تا به امروز، حق مرا از من باز داشته و دیگران را بر من مقدم داشته‌اند. ❇️ فراخوان مردم برای نبرد با فتنه‌گران 🔻برای مردم در مورد کتاب خدا و هدایت به وسیله آن، گفتم و در مورد بدعت‌ها و شبهه‌ها که زمینه نابودی و بدبختی است، و این‌که اگر دنبال نجات و سعادت هستند، باید در سایه حاکمیت الهی قرار بگیرند و تمام تلاش خود را برای اطاعت از خداوند به کار گیرند. آنها را برای جنگ ترغیب کردم و از تصمیم خود برای مقابله با طلحه و زبیر که به مخالفت با من برخاسته بودند، آگاهشان کردم. 📚منابع: ۱. الجمل، ص۲۳۹ ۲. نهج البلاغه، خطبه ۶ ۳. الفصول المهمه، ص ۷۱ ۴. الفتوح، ج۱، ص۹۹ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
⛔️ با چه کسانی دوست نشویم؟ 🔴 از دوستی با احمق بپرهيز، همانا می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زيانت می كند. از دوستی با بخيل بپرهيز، زيرا از آنچه كه سخت به آن نيازی داری از تو دريغ می دارد. از دوستی با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايی تو را می فروشد. از دوستی با دروغگو بپرهيز كه او به سراب ماند، دور را به تو نزديك و نزديك را دور می نماياند. 📒 ،حکمت ۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۲۸ نهج البلاغه.mp3
4.33M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت اول 🔺زهد در نهج البلاغه 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 1⃣ 🔹 زهد در نهج البلاغه 💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: "برترين زهد، پنهان داشتن زهد است". 🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۸ می فرمایند:« أفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ» ؛ برترین نوع زهد پنهان داشتن زهد و پارسایی است. 🔻 ما به برکت این حکمت تمام آنچه را که پیرامون زهد در نهج البلاغه بیان شده است، به صورت یک منظومه مفاهیم و معارف در چند بخش صوتی خدمت شما عزیزان و عاشقان امیرالمومنین(علیه السلام) تقدیم خواهیم کرد 🔹ابتدا ببینیم زهد یعنی چه؟ 🔻"زهد" یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاح دینی. از نظر لغوی زهد در مقابل رغبت است. شاهد این معنا اولا در نامه ۳۱ نهج البلاغه بند ۱۵ است که مولا علی (علیه السلام) رغبت را در مقابل زهد قرار داده است و خطاب به فرزند عزیزشان نوشته اند:«وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِيمَنْ زَهِدَ عَنْكَ»؛ تو رغبت نشان نده به کسی که نسبت به تو زهد نشان می دهد، یعنی نسبت به تو بی رغبت است. یا در حکمت ۱۰۴ باز امیرالمؤمنین (علیه السلام) زهد را در درمقابل رغبت قرار میدهند و می فرمایند: «يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ» ای نوف بکالی! خوش به سعادت کسانی که نسبت به دنیا زهد دارند و نسبت به آخرت رغبت. در حکمت ۴۵۱ هم می فرمایند: «رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ»؛ "اینکه تو به کسی رغبت نشان بدهی که او به تو زهد نشان میدهد یعنی بی رغبتی نشان می دهد، این نشانه ذلّت نفس و حقارت نفس تو است". 🔻پس در لغت زهد و رغبت در مقابل هم هستند. به این روش می شود خیلی خوب معنای زهد را فهمید. 🔻 اما در معنا و اصطلاح دینی زهد چیست؟ حضرت یک بار در حکمت ۴۳۹ زهد را اینگونه تعریف میکنند می فرمایند: من زهد را بین دو کلمه از قرآن پیدا کردم. بعد به این آیه نورانی استناد می فرمایند که خداوند فرموده است:« لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم» ؛ تا به آنچه که از دست میدهید یا از دست میرود تاسف نخورید و نسبت به چیزی که به شما میرسد در دنیا خیلی شادمان نشوید. این معنای زهد است. بعد در ادامه حکمت ۴۳۹ حضرت می فرمایند: کسی که بر گذشته تأسف نخورد و نسبت به آینده هم خیلی خوش و سرخوش نشود، هر دو طرف معنای زهد را به دست آورده است. 🔻در خطبه ۸۱ هم مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) معنای واقعی زهد را در این خطبه نورانی اینگونه تعریف می کنند: و زهد را مجموعی از کوتاهی آرزوها، شکر نعمت ها و ورع و اجتناب از محرمات معرفی می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ». "مردم! زهد ورزیدن یعنی کوتاه کردن آرزو و شکر هنگام نعمت ها و دوری و اجتناب از محرمات و حرام الهی" . این معنای زهد است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
نامه ۳۱ بند ۱۱ تا ۱۳.mp3
2.3M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۱ ، بند ۱۱ تا بند ۱۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۳۱ از بند ۱۱ تا بند ۱۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت پنجم) 1⃣1⃣ شرائط اجابت دعا 🔻و از گنجينه های رحمت او چيزهایی را درخواست كن كه جز او كسی نمی تواند عطا كند، مانند عمر بيشتر، تندرستی بدن و گشايش در روزی. سپس خداوند كليدهای گنجينه های خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردی ميتوانی با دعا درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهی به اندازه نيّت است، گاه در اجابت دعا تأخير می شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزای آرزومند كاملتر شود، گاهی درخواست میكنی امّا پاسخ داده نمی شود، زيرا بهتر از آنچه خواستی به زودی يا در وقت مشخّص به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستی دعا به اجابت نمی رسد، زيرا چه بسا خواسته هایی داری كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواسته های تو به گونه ای باشد كه جمال و زيبایی تو را تأمين و رنج و سختی را از تو دور كند، پس نه مال دنيا برای تو پايدار و نه تو برای دنیا باقی خواهی ماند. 2⃣1⃣ ضرورت ياد مرگ 🔻پسرم بدان تو برای آخرت آفريده شدی نه دنيا، برای رفتن از دنيا، نه پايدار ماندن در آن برای مرگ، نه زندگی جاودانه در دنيا كه هر لحظه ممكن است از دنيا كوچ كنی و به آخرت در آیی. و تو شكار مرگی هستی كه فرار كننده آن نجاتی ندارد و هر كه را بجويد به آن می رسد و سرانجام او را می گيرد. پس از مرگ بترس نكند زمانی سراغ تو را گيرد كه در حال گناه يا در انتظار توبه كردن باشی و مرگ مهلت ندهد و بين تو و توبه فاصله اندازد، كه در اين حال خود را تباه كرده ای. پسرم فراوان به ياد مرگ باش و به ياد آنچه كه به سوی آن ميروی و پس از مرگ در آن قرار ميگيری. تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش، نيروی خود را افزون و كمر همّت را بسته نگه دار كه ناگهان نيايد و تو را مغلوب سازد. مبادا دلبستگی فراوان دنيا پرستان، و تهاجم حريصانه آنان به دنيا تو را مغرور كند، چرا كه خداوند تو را از حالات دنيا آگاه كرده و دنيا نيز از وضع خود تو را خبر داده و از زشتيهای روزگار پرده برداشته است. 3⃣1⃣ شناخت دنيا پرستان 🔻همانا دنيا پرستان چونان سگهای درنده عو عو كنان، برای دريدن صيد در شتابند، برخی به برخی ديگر هجوم آورند و نيرومندشان ناتوان را ميخورد و بزرگترها كوچكترها را. و يا چونان شترانی هستند كه برخی از آنها پای بسته و برخی ديگر در بيابان رها شده كه راه گم كرده و در جادّه های نامعلومی در حركتند و در وادی پر از آفتها و در شنزاری كه حركت با كندی صورت می گيرد گرفتارند نه چوپانی دارند كه به كارشان برسد و نه چراننده ای كه به چراگاهشان ببرد. دنيا آنها را به راه كوری كشاند. و ديدگانشان را از چراغ هدايت بپوشاند، در بيراهه سرگردان و در نعمتها غرق شده اند كه نعمتها را پروردگار خود قرار دادند. هم دنيا آنها را به بازی گرفته و هم آنها با دنيا به بازی پرداخته و آخرت را فراموش كرده اند. اندكی مهلت ده، بزودی تاريكی بر طرف می شود، گويا مسافران به منزل رسيده اند و آن كس كه شتاب كند به كاروان خواهد رسيد. پسرم بدان آن كس كه مركبش شب و روز آماده است همواره در حركت خواهد بود، هر چند خود را ساكن پندارد و همواره راه می پيمايد هر چند در جای خود ايستاده و راحت باشد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۱ تا بند ۱۳(1).mp3
3.73M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۱ تا بند ۱۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و نهم ❇️ در منزلگاه ربذه 🔸نامه‌ای به استاندار بصره 🔻[ به همراه یاران و مهاجران و انصاری که در لشکری گرد آمده بودند، از مدینه خارج شدیم. وقتی به منطقه ربذه رسیدیم، به استاندارم عثمان بن حُنیف انصاری نامه ای نوشتم: ] از بنده خدا علی امیرالمومنین، به عثمان فرزند حنیف. 🔻اما بعد، شورشیان ستمگری که با خدا عهد بستند و عهد خود شکستند، به سمت شهر تو در حرکت‌اند. آنان تحت سیطره شیطان به دنبال چیزی هستند که موافق رضای خدا نیست: "وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلًا؛ و قدرت خداوند بیشتر و مجازاتش دردناک‌تر است". 🔻هنگامی که آنان به نزد تو رسیدند، آن‌ها را به بازگشت به طاعت و وفای به عهد و میثاقی که با ما داشتند دعوت کن. اگر پذیرفتند و اجابت کردند، با آنان به بهترین نحو رفتار کن و تا زمانی که نزد تو هستند، احترامشان را حفظ کن. اگر نپذیرفتند و جز به ریسمان عهدشکنی و تفرقه‌افکنی چنگ نزدند، با کمال قاطعیت با آنان بجنگ تا اینکه خداوند بین تو و آنان داوری کند که خداوند بهترین داوران است. این نامه را از ربذه برای تو نوشتم و با سرعت به سمت تو در حرکت هستم، ان‌شاءالله. ❇️ لزوم مقاومت در برابر مهاجمان 🔻[ در همین منزل ربذه بود که نامه‌ای از استاندار بصره به دستم رسید که از رسیدن لشکر جمل به بصره حاکی بود. در پاسخ وی نوشتم: ] 🔻اگر زیر سایه اطاعت و فرمان‌بری رفتند، این همان چیزی است که ما دوست داریم... و اگر کارشان به جدایی و نافرمانی کشید، با کمک کسانی که فرمان تو را می‌برند، به نبرد با آنان اقدام کن و از آنان که تسلیم تو هستند، برای سرکوب مخالفان مدد گیر؛ زیرا آن‌کس که از جنگ کراهت دارد، نبودنش بهتر از بودنش است و نشستنش بهتر از قیام و یاری کردنش خواهد بود. ❇️ اقدام لشکر جمل به قتل و غارت مردم بصره 🔻[ متاسفانه لشکر جمل دست به قتل و غارت مردم زدند، حکیم‌بن‌جبلّه و مردانی از شیعه را کشتند و نگهبانان بیت‌المال را از دم تیغ گذراندند و عثمان‌بن‌حنیف را نیز ضرب‌و‌شتم کردند. این خبر را به اطلاع لشکریانم رساندم و به آنان گفتم: ] 🔻خبری مهم و تکان‌دهنده به من رسیده است: طلحه و زبیر وارد شهر بصره شده و به استاندار من هجوم آورده و وی را به شدت ضرب‌و‌شتم کرده‌اند، تا جایی که معلوم نیست مرده یا زنده است. آنان بنده صالح خدا، حکیم‌بن‌جبلّه را نیز به همراه مردان مسلمانی که همگی از نیکان و صالحان بودند، به قتل رسانده‌اند. آری، این شهدا در حالی به ملاقات خداوند شتافتند که بر بیعت خویش وفادار ماندند و در راه حق استقامت ورزیدند. طلحه و زبیر به بیت‌المال نیز حمله برده و نگهبانان آن را شکنجه کرده و به طرز فجیعی از دم تیغ گذرانده اند. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۸۴ ۲. شرح نهج‌ البلاغه، ج۹، ص۳۱۲ ۳. نهج البلاغه، نامه۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۲۸ نهج البلاغه بخش دوم.mp3
5.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت دوم 🔺 ارزش و جایگاه والای زهد در نهج البلاغه/ آثار زهد 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 2⃣ 🔹 ارزش و جایگاه والای زهد در نهج البلاغه/ آثار زهد 🔻مسأله بعدی پیرامون زهد، ارزش و جایگاه والای زهد از نگاه مولا علی(علیه السلام) است. 🔻 مولا یک بار در حکمت ۴ می فرمایند: « الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ»؛ زهد سرمایه و ثروت است. 🔻در حکمت ۳۱ هم برای ایمان چهار رکن قائل هستند، که یکی از این چهار رکن صبر است و برای صبر هم چهار رکن قائل هستند که یکی از ارکان صبر را "زهد" معرفی می کنند. بنابراین زهد یکی از زیر مجموعه های ارکان ایمان به ‌شمار رفته است. 🔻 نکته دیگری که پیرامون زهد باید از نهج البلاغه آموخت؛ آثار زهد در نهج البلاغه است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) آثار متعددی برای زهد بیان فرموده اند: 1⃣ سبُک دیدن مصیبت های دنیا : 🔻 در حکمت ۳۱ می فرمایند: کسی که در دنیا زهد و بی رغبتی داشته باشد، مصیبت های دنیا را کوچک و آسان می شمارد. 2⃣ بصیرت پیدا کردن نسبت به باطن خطرناک و فریبنده دنیا: 🔻حضرت در حکمت ۳۹۱ می فرمایند:در دنیا زهد بورز، تا خداوند متعال چشم تو را به عیب ها و ایرادهای دنیا باز کند. 3⃣ کشتن هوای نفس و جلوگیری از هیجان بیجا و طغیان نفس امّاره: 🔻در بند ۲ از نامه ۳۱ میفرمایند: «أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ» ؛ قلبت را با موعظه احیاء کن و نفس امّاره و شهواتش را با زهد و بی رغبتی به دنیا بمیران. 🔻 از آثار زهد نکات دیگری هم هست که در قالب نشانه ها و ویژگیهای زاهدان بیان شده است. 🔰حضرت در نهج البلاغه حداقل پنج ویژگی و نشانه برای زاهدان واقعی بیان کرده اند که به ترتیب از این قرارند: 1⃣ رویگردانی از دنیا: در خطبه۱۰۳ می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا الصَّادِفِينَ عَنْهَا»؛ ای مردم به دنیا با همان چشمی که زاهدان به دنیا نگاه میکنند، نگاه کنید. کدام زاهدان؟ همان کسانی که روی از دنیا برگرداندند. چرا؟ چون وقتی طبق حکمت ۳۹۱ زهد به خرج دادند، چشمشان خیره به ظاهر فریبنده دنیا نیست، بلکه خدا چشم بصیرت آنها را به باطن حقیقی دنیا که پر از خطر هست روشن می کند. خوب معلوم است که آدم عاقل از خطر روی برگردان است. 2⃣ اثر یا نشانه دوم که برای زاهدان بیان میفرمایند، قلب محزون و ظاهر خندان است. در خطبه۱۱۳ میفرمایند:« إِنَّ الزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِكُوا» اگر چه به ظاهر بخندند، قلبهایشان گریان و محزون است. 3⃣ سومین نشانه زاهدان از نگاه مولا علی(علیه السلام ) بی رغبتی به امور فانی و نابود شدنی است. 🔻در خطبه۱۹۳ معروف به خطبه متقین میفرمایند:«وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لَا يَبْقَى»بی رغبتی اهل تقوا به چیزی است که بقا ندارد، دوام ندارد، جاودانگی ندارد. 4⃣ چهارمین نشانه و اثر دیگر زاهدان این است که از دنیا طلبان دوری میکنند. در همان خطبه متقین میفرمایند«بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَة». اینکه اهل تقوا گاهی از بعضی ها دوری میجویند از روی غرور و تکبر نیست، بلکه از روی بی رغبتی به دنیا طلبان و پاک ماندن است. 5⃣ نکته دیگری که مولا علی(علیه السلام) در مورد نشانه ها و ویژگیهای زاهدان بیان میفرمایند، در نامه۲۷ است ، که حضرت میفرمایند: اهل تقوا لذت زهد در دنیا را در همین دنیا می چشند. «الْمُتَّقِينَ أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ»؛ " اهل تقوی به لذت زهد در دنیا در همین دنیا دست پیدا میکنند". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
سهم روزانه نهج البلاغه.mp3
2.77M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۱ ، بند ۱۴ و ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۴ و بند۱۵.mp3
4.37M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۴ و بند ۱۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۳۱ از بند ۱۴ تا بند ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت ششم) 4⃣1⃣ضرورت واقع نگری در زندگی (ارزشهای گوناگون اخلاقی) 🔻به يقين بدان كه تو به همه آرزوهای خود نخواهی رسيد و تا زمان مرگ بيشتر زندگی نخواهي كرد و بر راه كسی ميروی كه پيش از تو ميرفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آوردی نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بی اندازه برای دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. پس هر تلاشگری به روزی دلخواه نخواهد رسيد و هر مدارا كننده ای محروم نخواهد شد. نفس خود را از هر گونه پستی باز دار هر چند تو را به اهدافت رساند، زيرا نمی توانی به اندازه آبرویی كه از دست می دهی بهایی به دست آوری. برده ديگری مباش كه خدا تو را آزاد آفريد، آن نيك كه جز با شر به دست نيايد نيكی نيست و آن راحتی كه با سختيهای فراوان به دست آيد، آسايش نخواهد بود. بپرهيز از آن كه مركب طمع ورزی تو را به سوی هلاكت به پيش راند و اگر توانستی كه بين تو و خدا صاحب نعمتی قرار نگيرد، چنين باش زيرا تو روزی خود را دريافت ميكنی و سهم خود بر ميداری و مقدار اندكی كه از طرف خدای سبحان به دست می آوری ، بزرگ و گراميتر از (مال) فراوانی است كه از دست بندگان دريافت می داری، گرچه همه از طرف خداست. آنچه با سكوت از دست ميدهی آسان تر از آن است كه با سخن از دست برود، چرا كه نگهداری آنچه در مشك است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است و نگهداری آنچه كه در دست داری ، پيش من بهتر است از آن كه چيزی از ديگران بخواهی و تلخی نا اميدی بهتر از درخواست كردن از مردم است. شغل همراه با پاكدامنی بهتر از ثروت فراوانی است كه با گناهان به دست آيد، مرد برای پنهان نگاه داشتن اسرار خويش سزاوارتر است، چه بسا تلاش كننده ای كه به زيان خود می كوشد، هر كس پر حرفی كند ياوه می گويد و آن كس كه بينديشد آگاهی يابد، با نيكان نزديك شو و از آنان باش، و با بدان دور شو و از آنان دوری كن. بدترين غذاها لقمه حرام و بدترين ستمها ستمكاری به ناتوان است. جایی كه مدارا كردن درشتی به حساب آيد به جای مدارا درشتی كن، چه بسا كه دارو بر درد افزايد و بيماری درمان باشد و چه بسا آن كس كه اهل اندرز نيست اندرز دهد و نصيحت كننده دغل كار باشد. هرگز بر آرزوها تكيه نكن كه سرمايه احمقان است و حفظ عقل پند گرفتن از تجربه هاست و بهترين تجربه آن كه تو را پند آموزد. پيش از آن كه فرصت از دست برود، و اندوه ببار آورد، از فرصتها استفاده كن. هر تلاشگری به خواسته های خود نرسد و هر پنهان شده ای باز نمی گردد. از نمونه های تباهی، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كاری پايانی دارد و به زودی آنچه برای تو مقدّر گرديده خواهد رسيد. هر بازرگانی خويش را به مخاطره افكند. چه بسا اندكی كه از فراوانی بهتر است نه در ياری دادن انسان پست چيزی وجود دارد و نه در دوستی با دوست متّهم حال كه روزگار در اختيار تو است آسان گير و برای آن كه بيشتر به دست آوری خطر نكن. از سوار شدن بر مركب ستيزه جویی بپرهيز. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت هفتم) 5⃣1⃣ حقوق دوستان 🔻چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستی را بر قرار كن، اگر روی برگرداند تو مهربانی كن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی كه دوری می گزيند تو نزديك شو و چون سخت می گيرد تو آسان گير و به هنگام گناهش عذر او بپذير، چنان كه گويا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو می باشد. مبادا دستورات ياد شده را با غير دوستانت انجام دهی، يا با انسانهایی كه سزاوار آن نيستند بجا آوری، دشمن دوست خود را دوست مگير تا با دوست دشمنی نكنی. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد يا بد و خشم را فرو خور كه من جرعه ای شيرين تر از آن ننوشيدم و پايانی گواراتر از آن نديده ام. با آن كس كه با تو درشتی كرده، نرم باش كه اميد است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زيرا سرانجام شيرين دو پيروزی است (انتقام گرفتن يا بخشيدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، كسی كه به تو گمان نيك برد او را تصديق كن و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی كه با او داری ضايع نكن زيرا آن كس كه حقّش را ضايع می كنی با تو برادر نخواهد بود و افراد خانواده ات بد بخت ترين مردم نسبت به تو نباشند و به كسی كه به تو علاقه ای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پيوند دوستی، دليلی محكمتر از برقراری پيوند با تو داشته باشد و يا در بدی كردن بهانه ای قويتر از نيكی كردن تو بياورد، ستمكاری كسی كه بر تو ستم می كند در ديده ات بزرگ جلوه نكند، چه او به زيان خود و سود تو كوشش دارد، و سزای آن كس كه تو را شاد می كند بدی كردن نيست. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتادم ✳️ قریش از ما انتقام می‌گیرد 🔻[ گروهی از حجاج در مسیرحرکت خود، وارد منطقه ربذه شدند و درخواست کردند که سخنان مرا درباره فتنه اخیر بشنوند. در خیمه خویش مشغول وصله کردن کفشم بودم که عبدالله‌بن‌عباس وارد شد. وقتی مرا در حال تعمیر کفش دید، با تعجب گفت: ما برای اصلاح امورمان بیشتر به تو نیاز داریم تا کاری که به آن مشغول هستی! پاسخ وی را ندادم تا کارم تمام شد. آنگاه کفش‌ها را مقابل وی گذاشتم و گفتم: برای این کفش‌ها قیمتی بگذار. گفت: این‌ها به چیزی نمی‌ارزد! گفتم: بالاخره قیمتی دارند. گفت: کمتر از یک درهم. به وی گفتم: ] به خدا سوگند، این یک جفت نعلین برای من بیش از فرمانروایی بر شما ارزش دارد، مگر اینکه بتوانم حقی را بر پا دارم یا از باطلی جلوگیری کنم. 🔻[ آنگاه از خیمه بیرون آمدم و برای حجاج سخنرانی کردم: ] پس از حمد و ثنای خداوند و بیان هدف از رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به آنها گفتم: 🔻مرا با قریش چه کار است؟! به خدا سوگند، وقتی کافر بودند، با آنان جنگیده‌ام و اکنون نیز که راه فتنه و فساد را پیش گرفته‌اند، خواهم جنگید... و این راهی که برای مقابله با آنان می پیمایم، عهد و پیمانی است که با من بسته‌اند. به خدا سوگند، باطل را چنان می شکافم تا که حق از میان پهلوی آن بیرون آید. قریش با ما کینه‌جویی می‌کند، به دلیل اینکه خداوند ما را برای ایشان برتری داده است و ما آن‌ها را به فرمان خود درآورده‌ایم. 🔻[ این دو بیت شعر را نیز خواندم: ] به جان خودم سوگند، گناه است که تو شیر خالص را بیاشامی و سرشیر یا خرمای بی‌هسته بخوری [ و کفران نعمت کنی و قدر ما را ندانی ]. در صورتی که ما بودیم که این بلندی رتبه و جاه را به تو دادیم؛ و گرنه تو بلندرتبه نبودی و ما بودیم که گرداگرد تو اسبان کوتاه‌مو و نیزه ها را فراهم کردیم. ✳️ مخالفت‌های ابوموسی‌ اشعری 🔻[ اطلاعات یاران در خصوص مخالفت‌ها و کارشکنی‌های ابوموسی اشعری؛ استاندار کوفه، به من رسید و اینکه وی مردم کوفه را از یاری من باز می‌دارد. نامه‌ای نوشتم و با او اتمام حجت کردم: ] 🔻زمانی که فرستاده من پیش تو آید، باید تصمیم بگیری و خود را برای جنگ آماده سازی! از پناهگاه خود پای بیرون گذار و مردم را برای جنگ بسیج کن. اگر حق را با من دیدی، بپذیر و اگر تردید داشتی، از مسئولیت کناره‌گیری کن! اشاره کردم که به خدا سوگند، راه ما حق است و به فرمان مرد حق انجام می‌گیرد و باکی ندارم که ملحدان چه می‌کنند. والسلام. 🔻همچنین نامه‌ای از طریق هاشم‌بن‌عتبه برای او فرستادم، و نوشتم که مردم را همراه او بسیج کند و توجه به این امر داشته باشد که باقی گذاردنش در آن شهر، به خاطر این بود که از یاران و مددکاران من در این عرصه‌ها باشد. والسلام. ✳️ عزل ابوموسی اشعری از استانداری کوفه 🔻[ هاشم‌بن‌عتبه نامه را برد و بعد از چند روز به من پیغام داد که ابوموسی زیر بار نرفته و حتی نامه مرا پاره کرده و وی را نیز به زندان تهدید کرده است. من نیز فرزندم، حسن و عماربن‌یاسر و قیس بن سعد را مأموریت دادم که به کوفه بروند و مشکل را حل کنند و نامه عزل ابوموسی اشعری را نیز توسط آن‌ها فرستادم: ] 🔻به او یادآور شدم که شهر را به فرستادگان من بسپارد و اگر چنین نکند، به آن‌ها دستور داده‌ام که به تو اعلان جنگ دهند، که خداوند خیانت پیشگان را دوست ندارد، و اگر بر تو چیره شوند، تو را قطعه قطعه خواهند کرد. درود بر هر کسی که سپاسگزار این نعمت بوده و از بیعت با من مسرور است و به امید عاقبتی نیکو برای خداوند عمل کند. 📚منابع: ۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۵ ۲. مجموعه ورام، ج۲، ص۹ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳ ۴. نهج البلاغه، نامه ۶۳ ۵. الجمل، ص۲۴۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...