eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت چهارم: «علی شفیع علی» 🔻امروز مطلبی را می گویم که تاکنون برای هیچ کس نقل نکرده ام: یک بار از رسول خدا خواهش کردم برای من دعا کنند... برخاستند و به نماز ایستادند. هنگامی که دست خود را برای دعا به درگاه الهی بلند کردند، شنیدم که چنین دعا کردند: «بار پروردگارا، به حق بنده ات علی مغفرت خود را شامل علی کن!» 🔻عرض کردم چرا اینگونه دعا کردید؟ فرمودند: «آیا نزد خدا کسی گرامی تر از تو وجود دارد که برای اجابت دعا ، او را شفیع قرار دهم»؟ ✳️ نزدیک، مثل دو انگشت دست حتی در بهشت: 🔻روزی که همراه رسول خدا بودم مردی آمد و بی مقدمه از رسول خدا پرسید: «از میان خلق خدا محبوب ترین فرد نزد شما کیست ؟ رسول خدا مرا به وی نشان دادند و فرمودند: این و همسرش و دو پسرش. آن ها از من و من از آن هایم. آنها همراهان من در بهشت خواهند بود». آنگاه رسول خدا نزدیکی ما را به هم نشان دادند و اینکه در بهشت جدایی ناپذیریم، دو انگشت خود را به هم چسباندند و فرمودند: «این چنین که دو انگشت من در کنار هم قرار دارند!» ✳️ بستر پیامبر خدا قربانگاه علی: 🔻[هنگامی که پیامبر برای حفظ جان خویش به شعب ابیطالب پناه برده بودند پدرم برای حفظ جان ایشان شب ها محل خواب ایشان را تغییر می دادند و به من می گفت در بستر ایشان بخوابم. یک شب به پدرم گفتم:] « پدر جان، با این کار بالاخره مرا به کشتن خواهی داد! » پدرم در پاسخ این اشعار را بر لب جاری کرد: 🔻به عنوان آزمونی بزرگ، تو را به قربانگاه فرستاده ام..... تا فدایی کسی باشی که نجیب و نجیب زاده است و تو قربانی کسی می شوی که گذشته روشن و شرافت و کرامت و بخشندگی دارد. 🔻 و من در پاسخ پدرم این اشعار را خواندم: آیا مرا فرمان می دهی که در یاری احمد بردبار و صبور باشم؟...... به خدا سوگند که سخن من به سبب ترس و نگرانی من از مردن نبود. من با آن سخن می خواستم بدانی که آگاهانه در بستر می خوابم...... 🔻سپس اشعار دیگری سرودم: جانم را فدای بهترین کسی می کنم که بر زمین مکه گام نهاده است.... او بهترین کسی است که کعبه و حجر الاسود را طواف کرده است. در بستر پیامبر به جای او آرمیده ام تا رسول خدا با امنیت در شعب بیارامد. ↩️ ادامه دارد.... 📘 منبع:کتاب علی از زبان علی
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت بیست و دوم: «نباء عظیم» 🔻... در پایان سخنرانی تذکر دادم بدانید که من در میان شما همانند هارونم در میان آل فرعون و همچون باب حطه در بنی اسرائیل و چونان کشتی نوح در قوم نوح. من نباء عظیم و صدیق اکبرم و در آینده ای نه چندان دور با وعده های الهی رو به رو خواهید شد. ✳️ ارزش حکومت 🔻 به راستی این حکومت چه ارزشی دارد؟! آیا مدت و لذتش بیش از یک دم لیسیدن غذا و یک لحظه چشیدن نوشیدنی و اندکی استراحت و چرت زدن است و البته در پس این لحظه های کوتاه گرفتاری های طولانی و هلاکت های وحشتناک دامنگیر سرکشان خواهد شد. 🔻اندکی از این گرفتاری ها مصیبت هایی است که در دنیا شاهد آن خواهند بود اما اصل گرفتاری در آخرت است که عذاب سخت الهی را خواهند چشید و بدیهی است که خداوند از هیچ یک از اعمال آنها غافل نیست. آنان سراب را آب پنداشتند نعمت را به عذاب، خوشبختی را به نگون بختی و خوشی را به تلخی مبدل ساختند و همه امور را در هم آمیختند. آن نگون‌بختان به من گفتند حق را اگر میتوانی بگیر و اگر تو را از آن محروم کردند صبر کن یا با اندوه و حسرت بمیر!!! ✳️ خار در گلو 🔻به اطرافم نگریستم دیدم که نه یاوری دارم و نه کسی از من دفاع می کند، جز اهل بیتم که اگر مرا یاری می کردند کشته می‌شدند و من مایل نبودم جانشان به خطر افتد پس با خار در چشم، دیده بر هم نهادم و با استخوان در گلو جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و در عین حال خشمی را که تلخ تر از گیاه حنظل و دردناک تر از فرو رفتن تیغ برنده در دل بود فرو خوردم و بر آن شکیبایی ورزیدم. 📚 منابع: ۱. نهج البلاغه خطبه ۲۱۷ ۲. الجمل صفحه ۱۱۹ ۳. کشف المحجه صفحه ۲۴۹ 📗 کتاب علی از زبان علی ↩️ ادامه دارد....