🌹سهم #روز_شصتم : نامه ۵۳ #نهج_البلاغه ،
📜 #نامه53 : نامه به مالک اشتر
(قسمت دوم)
4⃣ مردم گرایی، حق گرایی
♦️دوست داشتنی ترين چيزها در نزد تو در حق ميانه ترين و در عدل فراگيرترين و در جلب خشنودی مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص (نزديكان) را از بين ميبرد، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بی أثر می كند. خواصّ جامعه همواره بار سنگينی را بر حكومت تحميل می كنند زيرا در روزگار سختی ياريشان كمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر و درخواسته هايشان پافشارتر و در عطا و بخششها كم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر و در برابر مشكلات كم استقامت تر می باشند. در صورتی كه ستونهای استوار دين و اجتماعات پرشور مسلمين و نيروهای ذخيره دفاعی عموم مردم می باشند پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
5⃣ ضرورت راز داری
♦️از رعيّت آنان را كه به دنبال عیوب دیگران بیشتر جستجو می کند از خود دور كن، زيرا مردم عيوبی دارند كه رهبر امّت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است، پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشكار گردانی و آنچه كه هويداست بپوشانی كه داوری در آنچه از تو پنهان است با خدای جهان می باشد، پس چندان كه می توانی زشتيها را بپوشان تا آن را كه دوست داری بر رعيّت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند، گره هر كينه ای را در مردم بگشای و رشته هر نوع دشمنی را قطع كن و از آنچه كه در نظر روشن نيست كناره گير. در تصديق سخن چين شتاب مكن، زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر می شود امّا خيانتكار است.
6⃣ جايگاه صحيح مشورت
♦️ بخيل را در مشورت كردن دخالت نده، كه تو را از نيكوكاری باز می دارد و از تنگدستی می ترساند. ترسو را در مشورت كردن دخالت نده كه در انجام كارها روحيّه تو را سست می كند. حريص را در مشورت كردن دخالت نده كه حرص را با ستمكاری در نظرت زينت می دهد. همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند كه ريشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است. بدترين وزيران تو كسی است كه پيش از تو وزير بدكاران بوده و در گناهان آنان شركت داشته، پس مبادا چنين افرادی محرم راز تو باشند، زيرا كه آنان ياوران گناهكاران و ياری دهندگان ستمكارانند. تو بايد جانشينانی بهتر از آنان داشته باشی كه قدرت فكری امثال آنها را داشته امّا گناهان و كردار زشت آنها را ندا شته باشند: كسانی كه ستمكاری را بر ستمی ياری نكرده و گناه كاری را در گناهی كمك نرسانده باشند. هزينه اين گونه از افراد بر تو سبكتر و ياريشان بهتر و مهربانيشان بيشتر و دوستی آنان با غير تو كمتر است. آنان را از خواص و دوستان نزديك و راز داران خود قرار ده سپس از ميان آنان افرادی را كه در حق گویی از همه صريح ترند و در آنچه را كه خدا برای دوستانش نمی پسندد تو را مدد كار نباشند انتخاب كن، چه خوشايند تو باشد يا نباشد.
┄━━•●❥❈🍃🌼🍃❈❥●━━┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(32).mp3
5.26M
🔈 ختم گویای #نهج_البلاغه نامه ۵۳ ، بند ۴ تا۶
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۹)
📚 انتشارات عهدمانا
همهٔ اعضای خانوادهٔ ما شیفتهٔ علی بودند و من از دوازده سالگی ، زیر نظر برادرم خواندن نهج البلاغه را شروع کردم ؛ همان کتابی که در تلفن گفتم ، سخنان و نامه های علی است و کتاب بسیار فوق العاده ای است که بیشتر به کتاب مقدّس دینی شبیه است.
نهج البلاغه مرا با اقیانوسی به نام علی آشنا کرد و تا به امروز هرگز از جاذبه ی او رهایی نیافته ام .
جوانی بیست وهشت ساله بودم که کتاب « امام علی ، صدای عدالت انسان » را نوشتم و جالب تر اینکه در کشور لبنان که نیمی از آنان مسلمان هستند ، نتوانستم هزینهٔ چاپ کتاب را تهیه کنم تا اینکه یکی از دوستان کشیشم ، هزینهٔ چاپ کتاب را پرداخت کرد .
من امروز اگر اوناسیس هم بودم ، به اندازه ای که امروز از برکت نام علی در آرامشم ، خوشبخت نبودم ؛ چرا که علی بزرگ ترین ثروت جهان ، یعنی نگاه درست به هستی و زندگی را به من آموخت . »
جرج پشتش را به صندلی تکیه داد و گفت : « امام علی می گوید : « سخنی بگویید تا شناخته شوید ؛ زیرا که انسان ، در زیر زبان خود پنهان است . » حالا تو سخن بگو و از زیر زبانت بیرون بیا . وقتی خندید ، دندان های سفید و درشتش آشکار شد .
کشیش با اینکه سؤالات فراوانی دربارهٔ جرج و شناختش از علی داشت ، فکر کرد بهتر است نخست پاسخ او را بدهد و بعد سؤالاتش را بپرسید : یک نسخهٔ خطی بسیار قدیمی به دست آورده ام که مطالب آن مربوط به قرن ششم میلادی به بعد است . در واقع کشکولی است از آن زمان تا قرنها بعد . اولین نوشته ها که روی کاغذ پاپیروس مصری نوشته شده ، متعلّق به مردی است به نام عمروعاص که هم عصر علی بوده است . »
جرج حرف او را قطع کرد و گفت : « عمروعاص را خوب میشناسم ؛ استاد ماکیاول خودمان است ، اما بعید است از او دست خطی باقی مانده باشد ... تو مطمئنی ؟ »
کشیش گفت : « فکر کنم بله . ماجرای جنگ صفین را پیش از آغازش نقل می کند .
↩️ ادامه دارد...
شرح حکمت ۵۳ بخش ۳ جایگاه سخاوت و ایثارگری.mp3
3.01M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت53 3⃣
⭕️ جایگاه سخاوت و ایثارگری
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت53 ( 3 )
🔹 جایگاه سخاوت و ایثارگری
🔰 نکتهٔ دیگری که مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، پیرامون ادب دارند این است که:
راهبرد ادب چیست؟ اگر خواستیم مؤدب بشویم چه کنیم؟
🔻حضرت میفرماید: " کافی است از هر چیزی که در دیگران نمیپسندی، خودت اجتناب کنی."
این نکته را در حکمت های ۳۶۵ و ۴۱۲ ، با عبارت های بسیار نزدیک به هم بیان کردند.
🔻 یکی از تکالیفی که بر عهده پدر هست نسبت به فرزندان، حُسن تأدیب و حُسن ادب است. در حکمت ۳۹۹ میخوانیم: « حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ » ؛
" حق فرزند بر پدر این است که اسم نیکو برای فرزندش بگذارد، خوب و نیکو ادبش کند و قرآن را به او بیاموزد. "
🔻نکتهٔ دیگری که مولا علی (علیه السلام) میفرمایند این است که بر همین اساس یکی از حقوقی که مردم بر گردن رهبر دارند، تأدیب مردم است تا از جهالت خارج شوند. لذا حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ۳۴ می فرماید: « فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ ...وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا »
" حقّ شما مردم بر من این است (که بعد از چند نکته میفرمایند) شما را تأدیب کنم تا آنچه لازم هست یا نیاز دارید را بدانید. "
🔻نکتهٔ پایانی هم این است که کسی که به ادب کردن خودش اقدام میکند و با ادب عملی دیگران را دعوت به خوبی ها میکند، ارزشمندتر و لایق احترام تر است تا کسی که با زبان، مردم را دعوت به خوبی ها میکند و خودش هم عمل نمیکند.
🔻 لذا در حکمت ۷۳ مولا علی (علیه السلام) فرمود: آن کسی که خودش را تعلیم میدهد و تربیت میکند، ارزش احترامش بالاتر از کسی است که دیگران را تعلیم میدهد و کسی که با عمل خودش دیگران را دعوت به خوبی ها میکند، بهتر از کسی است که با زبان خودش مردم را به خوبی ها دعوت میکند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
نامه به مالک اشتر
(قسمت_سوم )
7⃣ اصول روابط اجتماعی رهبران
♦️تا ميتوانی با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند، و تو را برای اعمال زشتی كه انجام نداده ای تشويق نكنند، كه ستايش بی اندازه، خود پسندی می آورد، و انسان را به سركشی وا ميدارد. هرگز نيكو كار و بدكار در نظرت يكسان نباشند، زيرا نيكوكاران در نيكوكاری بی رغبت، و بدكاران در بد كاری تشويق می گردند، پس هر كدام از آنان را بر أساس كردارشان پاداش ده. بدان ای مالك هيچ وسيله ای برای جلب اعتماد والی به رعيّت بهتر از نيكوكاری به مردم، و تخفيف ماليات، و عدم اجبار مردم به كاری كه دوست ندارند، نمی باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفاداری رعيّت، خوشبين شوی، كه اين خوشبينی رنج طولانی مشكلات را از تو بر می دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردی بيشتر خوشبين باش، و به آنان كه بد رفتاری كردی بد گمان تر باش. و آداب پسنديده ای را كه بزرگان اين امّت به آن عمل كردند، و ملّت اسلام با آن پيوند خورده، و رعيّت با آن اصلاح شدند، بر هم مزن، و آدابي كه به سنّتهاي خوب گذشته زيان وارد می كند، پديد نياور، كه پاداش برای آورنده سنّت، و كيفر آن برای تو باشد كه آنها را در هم شكستی. با دانشمندان، فراوان گفتگو كن، و با حكيمان فراوان بحث كن، كه مايه آبادانی و اصلاح شهرها، و برقراری نظم و قانونی است كه در گذشته نيز وجود داشت.
8⃣شناخت اقشار گوناگون اجتماعی
♦️ای مالك بدان مردم از گروههای گوناگونی می باشند كه اصلاح هر يك جز با ديگری امكان ندارد، و هيچ يك از گروهها از گروه ديگر بی نياز نيست. از آن قشرها، لشكريان خدا، و نويسندگان عمومی و خصوصی، قضات دادگستر، كارگزاران عدل و نظم اجتماعی ، جزيه دهندگان، پرداخت كنندگان ماليات، تجّار و بازرگانان، صاحبان صنعت و پيشه وران، و نيز طبقه پايين جامعه، يعنی نيازمندان و مستمندان می باشند، كه برای هر يك خداوند سهمی مقرّر داشته، و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنّت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) تعيين كرده كه پيمانی از طرف خداست و نگهداری آن بر ما لازم است. پس سپاهيان به فرمان خدا، پناهگاه استوار رعيّت، و زينت و وقار زمامداران، شكوه دين، و راههای تحقّق امنيّت كشورند. امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد، و پايداری سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيّت انجام نميشود كه با آن برای جهاد با دشمن تقويت گردند، و برای اصلاح امور خويش به آن تكيّه كنند، و نيازمنديهای خود را برطرف سازند.سپس سپاهيان و مردم، جز با گروه سوم نمی توانند پايدار باشند، و آن قضات، و كارگزاران دولت، و نويسندگان حكومتند، كه قراردادها و معاملات را استوار می كنند، و آنچه به سود مسلمانان است فراهم می آورند، و در كارهای عمومی و خصوصی مورد اعتمادند. و گروههای ياد شده بدون بازرگانان، و صاحبان صنايع نمی توانند دوام بياورند، زيرا آنان وسائل زندگی را فراهم می آورند، و در بازارها عرضه می كنند، و بسياری از وسايل زندگی را با دست می سازند كه از توان ديگران خارج است. قشر ديگر، طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد به آنها بخشش و ياری كرد. برای تمام اقشار گوناگون ياد شده، در پيشگاه خدا گشايشی است، و همه آنان به مقداری كه امورشان اصلاح شود بر زمامدار، حقّی مشخصّ دارند، و زمامدار از انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نميتواند موفّق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد، و از خدا ياری بطلبد، و خود را برای انجام حق آماده سازد، و در همه كارها، آسان باشد يا دشوار، شكيبایی ورزد.
AUD-20210228-WA0009.
4.29M
🔈 نهج البلاغه گویا نامه ۵۳ از بند ۷ تا بند ۸