📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
7⃣3⃣ (قسمت سی و هفتم) علت بیان ویژگیهای امام و خلیفهٔ برحق (خطبه ۱۶۸)
🔹 دربارهٔ صفات این چنین انسانی در جملاتی کوتاه و پر از آموزش ، برای بینایی و هشیاری مردم آن زمان سخن می گوید ؛ این هم یک مطلب لازمی بوده در آن موقعیت . اگر چه مرحوم رضی نفرموده اند که این خطبه مربوط به طلیعهٔ جنگ صفین است اما از مجموع این جور بر می آید .
🔹برای اینکه همهٔ مطالب ، شعار توخالی و پوچ نباشد و مردم فقط از روی احساسات ، دنبال علی حرکت نکرده باشند و بدانند که چرا دارند دنبال علی راه می روند ، لازم است که به طور بنیانی فکر آنها را بسازد .
✅ وقتی قرار این است که انسان دربارهٔ فضیلت اميرالمؤمنین حرف بزند ، همه کس حاضرند مداح علی و فضلیت گوی او باشند ؛
✅ آن وقتی که بنای نماز جماعت خواندن دنبال سر علی ( علیه السلام ) است ، باز همه حاضرند که با امیرالمؤمنین نماز بخوانند .
✅ آن وقتی که پای موعظه شنیدن از علی است ، باز هم همه حاضرند ، این خیلی مایه لازم ندارد ؛
🔹 اما در آن زمینه ای که حساب جنگیدن در کنار علی است و مسأله این است که باید با جان خود بازی بکند و شاید برای بعضی مهم تر از این ، باید خون کسانی را که در مقابل شمشیرش می آیند بریزد ، بنا است آدم بجنگد ، بنا است در میدان جنگ یا خود را و یا یک انسانی را که متظاهر به مسلمانی است به خاک و خون بکشد ، اینجا لازم است که ایمانی قوی و راسخ ، عقیده ای استوار ، یقینی کامل و لبریز ، وجود او را پوشانیده باشد .
🔹 حالا در آغاز میدان جنگ یا در مقدمات جنگ صفین ، اميرالمؤمنین دربارهٔ آن کسی که شایسته به خلافت است ، دربارهٔ آن کسی که واقعاً شایستهٔ جانشینی رسول خدا است ، به طور بنیانی با مردم سخن می گوید و نشان می دهد که موقعیت ، موقعیت حساس و مهمی بوده است.
↩️ ادامه دارد...
🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_وپنجم : خطبه ۲۲ تا ۱۸ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه22 : ( در سال ۳۶ هجری پس از بازگشت فرستادگان امام علیه السلام از جانب طلحه و زبیر، در سرزمین ذی قار این سخنرانی را ایراد فرمود)
🔹امام (علیه السلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)
♦️آگاه باشيد که همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج کرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جای خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود. سوگند به خدا، ناکثين هيچ گناهی از من سراغ ندارند و انصاف را بين من و خودشان رعايت نکردند. آنها حقّی را می طلبند که خود ترک کردند و انتقام خونی را می خواهند که خود ريختند. اگر شريک آنها بودم پس آنها نيز در اين خون ريزی سهم دارند و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس کيفر مخصوص آنهاست. مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است. می خواهند از پستان مادری شير بدوشند که خشکيده؛ بدعتی را زنده کنند که مدّت ها است مرده، وَه چه دعوت کننده ای! و چه اجابت کنندگانی! همانا من به کتاب خدا و فرمانش درباره ناکثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، که برای درمان باطل و ياری دادن حق کافی است. شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه های آنان قرار گيرم و ضربت های شمشير آنها را تحمّل کنم. گريه کنندگان بر آنها بگريند، تاکنون کسی مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است؛ من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شک و ترديدی ندارم.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه21 : (این خطبه بخشی از خطبه ۱۶۷ است که در سال ۳۵ هجری در آغاز خلافت ایراد فرمود.)
🔹راه رستگاری
♦️"قيامت پيش روی شما و مرگ در پُشتِ سر، شما را می راند. سبکبار شويد تا برسيد. همانا آنان که رفتند در انتظار رسيدن شمايند.
می گويم: اين سخن امام(علیه السلام) پس از سخن خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)با هر سخنی سنجيده شود بر آن برتری دارد و از آن پيشی می گيرد و از جمله «سبکبار شويد تا برسيد» کلامی کوتاهتر و پر معنی تر از آن شنيده نشده. چه کلمه ژرف و بلندی! چه جمله پر معنی و حکمت آميزی است که تشنگی را با آب حکمت می زدايد. ما عظمت و شرافت اين جمله را در کتاب خود به نام «الخصائص» بيان کرده ايم."
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه20
🔹علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ
♦️آنچه را که مردگان ديدند اگر شما می ديديد، ناشکيبا بوديد و می ترسيديد؛ و می شنيديد و فرمان می برديد. ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشيده است، و نزديک است که پرده ها فروافتد. گر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر به درستی بنگريد؛ و ندای حق را به گوش شما رساندند، اگر خوب بشنويد! و به راه راست هدايتتان کردند، اگر هدايت بپذيريد! راست می گويم، مطالب عبرت آموزِ اندرزدهنده را آشکارا ديديد و از حرام الهی نهی شديد؛ و پس از فرشتگان آسمانی، هيچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_وپنجم : خطبه ۲۲ تا ۱۸ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه19 : (امام علیه السلام در سال ۳۸ هجری سخنرانی می کرد، اشعث بن قیس به یکی از مطالب آن اعتراض کرد و گفت: این سخن به زیان توست، نه به سود تو، امام علیه السلام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:)
🔹سوابق تاريخی نكوهيده اشعث بن قيس
♦️"چه کسی تو را آگاهاند که چه چيزی به سود يا زيان من است؟ لعنت خدا و لعنتِ لعنت کنندگان بر تو باد ای متکبّرِ متکبّرزاده، منافِق پسرِ کافر! سوگند به خدا، تو يک بار در زمان کفر و بار ديگر در حکومت اسلام، اسير شدی و مال و خويشاوندی تو هر دو بار نتوانست به فريادت برسد. آن کس که خويشان خود را به دم شمشير سپارد و مرگ و نابودی را به سوی آنها کشاند، سزاوار است که بستگان او بر وِی خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند.
منظور امام(علیه السلام) اين است که اشعث بن قيس يک بار وقتی که کافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه که مسلمان شد. می گویم: و شمشيرها را به سوی قبيله اش راهنمايی کرد، مربوط به جريانی است که اشعث قبيله خود را فريب داد، تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير کند و از دم شمشير بگذراند که پس از آن خيانت او را با لقب «عُرف النّار» چيزی که آتش را بپوشاند، می ناميدند و اين لقبی بود که به نيرنگباز می دادند."
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه18: ( نکوهش از اختلاف رأی عالمان در احکام قطعی اسلام)
1⃣ نکوهش اهل رأی (خود محوری در قضاوت)
♦️دعوايی نسبت به يکی از احکام اجتماعی نزد عالمی می برند که با رأی خود حکمی صادر می کند. پس همان دعوا را نزد ديگری می برند که او درست بر خلاف رأی اوّلی حکم می دهد. سپس همه قضات نزد رئيس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرده جمع می گردند. او رأی همه را بر حق می شمارد، در صورتی که خدايشان يکی، پيغمبرشان يکی و کتابشان يکی است، آيا خدای سبحان آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟
2⃣ مبانی وحدت اسلامی
♦️ آيا خدای سبحان دينِ ناقصی فرستاد و در تکميل آن از آنها استمداد کرده است؟ آيا آنها شرکاءِ خدايند که هر چه می خواهند در احکام دين بگويند و خدا رضايت دهد؟ آيا خدای سبحان دين کاملی فرستاد پس پيامبر(صلی الله علیه و آله)در ابلاغ آن کوتاهی ورزيد؟ در حالیکه خدای سبحان می فرمايد: «ما در قرآن چيزی را فرو گذار نکرديم.» و فرمود: که در آن بیان هر چیزی است و يادآور شد که: بعضِ قرآن گواهِ بعضِ ديگر است و اختلافی در آن نيست. پس خدای سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل می شد اختلافات زيادی در آن می يافتند.» همانا قرآن دارای ظاهری زيبا و باطنی ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمی شود و اسرار نهفته آن پايان نمی پذيرد و تاريکی ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۶ توفیق.mp3
3.23M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت113 6⃣
⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(توفیق)
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت113 ( 6 )
🔹ارزشهای والای اخلاقی( توفیق)
🔰 در ادامه حکمت ١١٣ نهجالبلاغه، حضرت می فرمایند : « وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ » ؛
قائد یعنی رهبر؛ یعنی کسی که با تبعیت از او، پیروی از او، دنباله روی او انسان به مقصد و مقصود میرسد ،
حضرت می فرمایند : " هیچ رهبر و قائدی چون توفیق نیست. "
🔻درباره این مطلب در نهجالبلاغه، نکات جالبی هست؛
1⃣ مولا علی (علیهالسلام) اولین شرط توفیق انسان برای اهداف بلند الهی را پذیرش خیرخواهی خدا میدانند ؛
🔻 و در خطبه ١۴٧ نهجالبلاغه میفرمایند:
« أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللَّهَ وُفِّقَ » ؛
" ای مردم! هر کس خیری را که خدا تعیین کرده است را بپذیرد، موفق خواهد شد. "
2⃣ شرط دومی که در نهجالبلاغه برای توفیقات معین شده، آزاد شدن انسان از دست ریسمان های دنیا طلبی است؛
🔻 حضرت در نامه ۴۵ نهجالبلاغه، که خطاب به عثمان بن حنیف -استاندار یا فرماندار بصره بوده- مینویسند:
« وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِكِ وُفِّقَ » ؛ " هر کس ای دنیا، از دست ریسمان های تو خودش را آزاد کند، موفق خواهد شد. "
3⃣ و نکته سومی هم که در نهجالبلاغه، پیرامون مقدّمات یا لوازم توفیق برای ما معرفی شده حفظ تجربیات است؛ انسان وقتی یک بار، خودش یا دیگران مسیری را تجربه کردند، این تجربه را باید به اصطلاح امروزی ها مستند سازی بکند و در دفعهٔ بعد با توجه به این تجربه، اقدام خودش را تنظیم کند تا موفق و پیروز بشود.
🔻 در این رابطه مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ٣١١ میفرمایند: « وَ مِنَ التَّوْفِيقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ » ؛ " یکی از نشانه های توفیق یا یکی از راه های توفیق، این است که انسان تجربیات را حفظ و ثبت و ضبط کند. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
8⃣3⃣ (قسمت سی و هشتم) ضرورت تقوا در همه جا و همه ی اوقات (خطبه۱۶۸)
🔻« أُوصِیکُمَ بِتَقْوَى اللَّهِ » ؛
شما را توصیه میکنم به تقوا و پروای از خدا .
🔹عجیب است ! همه جا توصیهٔ به تقوا است . تقوا را در محراب عبادت و در میان سجاده و در میان مسجد نباید خلاصه کرد ؛ تقوا را در آنچه به صورت و به ظاهر با ژست پرهیزکارانهٔ ذهن ما منطبق است ، نباید منحصر و متوقّف دانست.
🔹تقوا یعنی آن حالتی که وقتی در انسان به وجود آمد ، هرگز پیرامون گناه ـ آنچه او را از فرمان خدا دور می کند ـ نگردد. تقوا ، آن حالت واکسینه شدن در مقابل گناه است . یک وقت هست که انسان مریض می شود و در صدد معالجه و مداوای خود بر می آید ، اما یک وقتی در خود ، یک حالتی به وجود می آورد که مرض و بیماری در او اثر نبخشد ؛ این حالت ، حالت تقوا است. پرهیزکاری ، معادل خوبی نیست برای تقوا ، تقوا در هر کاری ، در هر شغلی ، در هر رشته ای از رشته های زندگی و در هر میدانی از میدانهای زندگی ، متفاوت است.
✅ تقوای در اولِ وقتِ نماز این است که انسان با خضوع و با خشوع و با طهارت ظاهر و باطن مشغول ذکر و عبادت خدا بشود.
✅ تقوای در معامله این است که انسان دزدی را به نام معامله و به صورت معامله به انجام نرساند.
✅ تقوای در مقابل دشمن این است که انسان فریفتهٔ او نشود.
✅ تقوای در میدان جنگ این است که انسان پشت نکند به میدان جنگ و برنگردد.
✅ تقوای در گفتار آن است که حقیقت را بگوید و کتمان نکند.
🔹در هر میدانی از میدانهای زندگی، تقوا یک مصداقی پیدا می کند و در همه حال معنا و مفهوم تقوا این است که در حاشیهٔ بعضی از روایات هم آمده : ان يراقب الله في كل فعل يفعله و في كل امریترکه ؛
در هر کاری که انجام می دهد و در هر کاری که انجام نمی دهد ، به دستور پروردگار و به تکلیف و مسؤولیت و تعهد الهی اش نظر و توجه داشته باشد.
🔻« أُوصِیکُمَ بِتَقْوَى اللَّهِ » ؛ مردم اگر تقوا داشته باشند ، اگر این حالت ضدّ ضربه شدن در مقابل گناه برای انسانها به وجود بیاید ، آن وقت است که شیطانهای گوناگون ، عوامل برون از وجود و شخصیت انسان که سعی می کنند با ریسمانهای مختلف او را به سمتها و جانبهای مختلف بکشانند ، از تکان دادن این صخرهٔ استوار عاجز خواهند ماند ؛ تقوا وقتی در انسان به وجود بیاید ، هیچ باد مخالفی او را نمی لرزاند . لذا امیرالمؤمنین می کوشد تا در مردم حالت تقوا را به وجود بیاورد.
↩️ ادامه دارد...