ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(28).mp3
5.67M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز پنجاه و ششم : نامه ۶۱ تا ۵۹
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۵)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش و ایرینا ، عروسشان يولا و نوه شان آنوشا را در آغوش گرفتند .
سرگئی گفت : « بنشینید ، لابد حسابی خسته اید . عصرانه ای میخوریم و بعد حرف هایمان را می زنیم. »
کشیش به رانندهٔ عرب نگاه کرد که داشت چمدان و ساک دستی ایرینا را از پشت ماشین پایین می آورد . سرگئی به راننده گفت که چمدان ها را ببرد به داخل ساختمان و وسایل عصرانه را بیاورد .
کشیش نفس بلندی کشید و گفت : « عجب هوایی دارد این بيروت ! پاییزش هم طعم بهار میدهد. »
ایرنا گفت : « کاش هیچ وقت از بیروت نمی رفتیم . سرمای روسیه استخوان شکن است. » يولا لبخندی زد و گفت : « هنوز هم دیر نشده ؛ بیروت شهر اول شماست . می توانید همین جا بمانید . ما هم از تنهایی در می آییم. »
سرگئی رو به کشیش پرسید : « پدر ! توی تلفن گفتید که یک نسخهٔ بسیار قدیمی و منحصر به فرد پیدا کرده اید ... چی بود ماجرایش ؟ »
قبل از اینکه کشیش پاسخ بدهد ، ایرینا گفت: «جریانش این است که آن کتاب ، کم مانده بود پدرت را به کشتن بدهد ، دلیل اینکه ما الآن اینجاییم در واقع این است که از خطر فرار کرده ایم.
سرگئی و یولا با تعجّب به کشیش نگاه کردند . سرگئی پرسید : « مامان چه می گوید ؟! ماجرا چیست؟
قبل از اینکه کشیش جوابش را بدهد ، مرد راننده با سینی چای نزدیک شد و سینی را روی میز گذاشت . کشیش فنجانی چای برداشت و آن را به بینی اش نزدیک کرد ، عطر آن را بویید و گفت : « ماجرایش مفصّل است ؛ الآن حوصلهٔ گفتنش را ندارم . ما مدتی اینجا می مانیم تا هم اوضاع آرام شود و هم من دربارهٔ موضوع آن کتاب تحقیقاتم را کامل کنم . البته اگر هم آن اتّفاق در مسکو پیش نیامده بود ، باز مجبور بودم مدتی به بیروت بیایم و تحقیقاتم را ادامه بدهم . »
↩️ ادامه دارد...
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت52 ( 1 )
🔹 ارزش عفو در هنگام قدرت
🔰 در حکمت ۵۲ مولا علی (علیه السلام)
می فرمایند: « أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَة»
" شایسته ترین مردم برای عفو و بخشش ، کسی است که قدرت بیشتری بر انتقام دارد. "
🔻 عفو یکی از برترین فضائل اخلاقی است ؛ لذا در نهج البلاغه شریف ، مولا علی (علیه السلام) عفو کردن هنگام قدرت بر انتقام را شکر نعمت می دانند که در حکمت یازدهم فرمود : « إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ »
🔻 ثانیاً عفو را در هنگام پیروزی و قدرت ، زکات قدرت و پیروزی می دانند ، که در حکمت ۲۱۱ فرمود :
« الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ » ؛ " عفو زکات پیروزی است. "
🔻 همچنین مولا علی (علیه السلام) ، عفو را مایهٔ تقرّب به خدا می دانند. حتی در مورد ابن ملجم در نامه ۲۳ می فرمایند: « إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ » ؛
" اگر من ببخشمش مایهٔ تقرّب من به خدا است."
🔻 لذا در نگاه مولا علی (علیه السلام) ، یکی از اوصاف برتر اهل تقوا ، عفو هنگام قدرت است، که در خطبه ۱۹۳ فرمود : « یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ » ؛ " متّقی ، کسی را که به او ظلم کرده می بخشد و عفو می کند"
و این عفو چون در محضر خدا است ، مایهٔ تقرّب به خدا است ، شکر نعمت قدرت است ، هرگز پشیمانی ندارد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۲ بخش ۱ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
2.36M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت52 1⃣
⭕️ ارزش عفو در هنگام قدرت
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(29).mp3
4.42M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز پنجاه و هفتم : نامه ۵۸ تا ۵۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم #روز_پنجاه_وهفتم : از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶
#نهج_البلاغه
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه58 : نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين
🔹افشای حوادث جنگ صفين
♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم كه در ظاهر پروردگار ما يكی و پيامبر ما يكیدو دعوت ما در اسلام يكی بود و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام كردن مردم به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس[ از پیشنهاد حق ما ] سر باز زدند و جنگ درگرفت و تداوم يافت و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند از هلاكت نجات يافت و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه57 : نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره.
🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد
♦️پس از ياد خدا و درود، من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه56 : نامه به فرماندار سپاه شُريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد.
🔹اخلاق فرماندهی
♦️در هر صبح و شام از خدا بترس و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن و به هنگام خشم بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۶)
📚 انتشارات عهدمانا
یولا که داشت فنجان های چای را روی میز می چید ، گفت : « قدمتان روی چشم پدر ... حتماً این کتاب قدیمی موضوعش دربارهٔ من و سرگئی است. » همه خندیدند جز آنوشا که گفت : « پس من چی مامان ؟ دربارهٔ من نیست ؟ » کشیش رو به آنوشا گفت : « اتفاقا فقط دربارهٔ توست ... بزرگ که شدی ، می دهم خودت بخوانی . »
سرگئی پرسید : « چی هست موضوع این کتاب ؟ »
کشیش گفت : « دربارهٔ یکی از قدّیسان مسلمان به نام علی است. »
سرگئی گفت : « همین علی که امام مسلمانان است ؟ فکر کنم دربارهٔ او کتاب های بسیاری نوشته باشند. »
کشیش گفت : « بله ، به همین دلیل لبنان همان جایی است که می توانم دربارهٔ علی تحقیق کنم . این نسخهٔ خطّی که دست من است ، مربوط به قرن ششم میلادی است ؛ یکی از قدیمی ترین کتاب هایی است که به دست ما رسیده است.
سرگئی گفت : « حالا این کتاب چگونه به دست شما رسید ؟ تا حالا کجا بوده است ؟ »
ایرینا گفت : « الان وقتتان را با این حرف ها تلف نکنید. »
يولا با تکان دادن سر حرف او را تأیید کرد و گفت : « بله ، فرصت برای صحبت کردن دربارهٔ کتاب زیاد است . حالا چایتان را بخورید که سرد نشود . »
رانندهٔ عرب ، دیس شیرینی و ظرف میوه را روی میز گذاشت . کشیش رو به سرگئی گفت: فردا باید به ملاقات دوستم جرج جرداق بروم. اگر راننده فرصت دارد مرا برساند.
سرگئی گفت: مشکلی نیست، فقط امشب زنگ بزن و قرار بگذار.
↩️ ادامه دارد...
شرح حکمت ۵۲ بخش ۲ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
1.49M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت52 2⃣
⭕️ ارزش عفو در هنگام قدرت
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع