eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
903 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح کلی و ساختاری نامه۳۱ بند ۱۶ و ۱۷.mp3
4.05M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۶ و بند ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت نهم) 7⃣1⃣ جايگاه زن و فرهنگ پرهيز 🔻در امور سياسی كشور از مشورت با زنان بپرهيز كه رأی آنان زود سست می شود و تصميم آنان ناپايدار است. در پرده حجاب نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سختگيری در پوشش عامل سلامت و استواری آنان است. بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غير صالح را در ميانشان آوری و اگر بتوانی به گونه ای زندگی كنی كه غير تو را نشناسند چنين كن. كاری كه برتر از توانایی زن است به او وامگذار كه زن گل بهاری است نه پهلوانی سخت كوش، مبادا در گرامی داشتن زن زياده روی كنی كه او را به طمع ورزی كشانده برای ديگران به ناروا شفاعت كند. بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلی و پاكدامن را به بدگمانی رساند. كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسؤول بدانی كه تقسيم درست كار سبب می شود كارها را به يكديگر وا نگذارند و در خدمت سستی نكنند. خويشاوندانت را گرامی دار، زيرا آنها پر و بال تو می باشند كه با آن پرواز می كنی و ريشه تو هستند كه به آنها باز ميگردی و دست نيرومند تو می باشند كه با آن حمله می کنی. دين و دنيای تو را به خدا می سپارم و بهترين خواسته الهی را در آينده و هم اكنون در دنيا و آخرت برای تو می خواهم، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و یکم ✳️ نامه‌هایی به مردم کوفه 🔻نامه‌هایی به مردم کوفه نوشتم و آن‌ها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبن‌ابی‌بکر و محمدبن‌جعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم. 🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنه‌گران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم. 🔻در سومین نامه‌ای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آن‌ها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمده‌اند. 🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگ‌های منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری می‌کنند که مدعی خون‌خواهی خونی هستند که خود ریخته‌اند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد داده‌اند! آنان حرمت‌ها دریده‌اند و کارهای ناروا روا داشته‌اند و اینک پیش مردم عذر و بهانه می‌آورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند. " يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ برای شما قسم یاد می‌کنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ". 🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد... ✳️ منزلگاه "ذی‌قار" 🔻با ورود به منزل ذی‌قار، از همه کسانی که مرا همراهی می‌کردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم. ✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر 🔻[ در این منزل، ضمن خطبه‌ای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ] معاویه از شام نامه‌ای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آن را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد ساده‌لوح چنین وانمود کردند که برای خون‌خواهی عثمان قیام کرده‌اند! به خدا سوگند، بهانه‌ای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخ‌گوی خون عثمان باشند! 🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیک‌تر و بهره‌ات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آن‌صورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگین‌بارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشت‌به‌پشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را می‌داند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمی‌دانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ] 🔻آری، من شهادت می‌دهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همان‌طور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب می‌جنگی! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۲۴۲ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳ ۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳ ۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 گشایش بعد از سختی 💠 چون سختی ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد و آن هنگام كه حلقه های بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد. 📒 ، حکمت ۳۵۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۲۹ نهج البلاغه.mp3
6.26M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🔺ضرورت یاد مرگ 🎙حجت الاسلام 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔷ضرورت یاد مرگ 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: "هنگامی كه تو زندگی را پشت سر مي گذاری و مرگ به تو روی می آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود". 🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۹ نهج البلاغه می فرمایند: هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود. 🔻 از اصول تربیتی دین مبین اسلام بخصوص در نهج البلاغه شریف، تذکر و یادآوری همیشگی مرگ است. مرگ پایان زندگی انسان نیست، پایان سفر انسان در دنیای گذران است. اگر انسان غفلت از اجل بکند، گرفتار دنیا می شود، وقتی خیال می کند که مرگی در کار نیست، اما واقعیت و حقیقت را نمیشود تغییر داد، مرگ هست. ما مثل کبک سر زیر برف می کنیم تا از وحشت آن برای دقایقی به خیال خودمان راحت و آرام باشیم. 🔻حضرت علی (علیه السلام) در این حکمت خیلی زیبا تعبیر می فرمایند. می فرمایند تو از لحظه ای که به دنیا می آیی، هر قدمی که جلو میروی قدمی به سوی مرگ میروی. 🔻 در نهج البلاغه در حکمت ۷۴ میفرمایند: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ» ؛هر نفسی که انسان می کشد یک قدم به مرگ نزدیک میشود. خوب پس تو با هر نفسی قدمی به سوی مرگ می روی، مرگ هم به سوی تو مدام قدم برمی دارد. تصور کنید دو نفر از دو نقطه مقابل به طرف همدیگر حرکت می کنند، چقدر زود به هم خواهند رسید. بنابراین نمی شود از مرگ فرار کرد چون هر دو به سوی هم داریم می آییم. 🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۳ نهج البلاغه می فرمایند: "ای مردم! از خدايی تقوا پیشه کنید كه اگر سخنی بگوييد می شنود و اگر پنهان کنيد می داند. و برای مرگی آماده باشيد كه اگر از آن فرار كنيد شما را می يابد و اگر بر جای خود بمانيد شما را می گيرد و اگر شما فراموشش كنيد او شما را از ياد نمی برد". آدم عاقل هیچ وقت صورت مسأله را پاک نمیکند؛ بلکه در پی حل مسأله است. مسأله مرگ قابل پاک کردن نیست. پس ما باید خودمان را فقط آماده کنیم که با مرگ وارد سفر اصلی بشویم، که سفر به ابدیّت است. مولا علی (علیه السلام) بهترین عامل برای آمادگی برای مرگ و استقبال از مرگ را یاد مرگ می دانند و مخصوصاً یاد اینکه ما با مرگ چه سفر طولانی را باید تنها در عقبه های پرخطر و مهیب برزخ و قیامت طی کنیم. 🔻لذا در حکمت ۲۸۰ می فرمایند: «مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ »؛ کسی که طولانی بودن و دور بودن مقصد سفر آخرت را دائما به خودش متذکر بشود، برای چنین سفری آماده می شود. این آمادگی را باید در قالب موعظه دائماً به خودمان متذکّر بشویم. 🔻یکی از زیباترین و مؤثرترین این موعظه ها، خطبه ۲۸ است. مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ نهج البلاغه که یکی از خطبه های نماز عید فطر ایشان است، اینگونه می فرمایند: "پس از حمد و ستايش الهی؛ همانا دنيا روی گردانده و وداع خويش را اعلام داشته است و آخرت به ما روی آورده و پيشروان لشکرش نمايان شده است. آگاه باشيد! امروز، روز تمرين و آمادگی است و فردا روز مسابقه. پاداش برندگان بهشت است و کيفر عقب ماندگان آتش . آيا کسی هست که پيش از مرگ، از اشتباهات خود توبه کند؟ آيا کسی هست که قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت اعمال نيکی انجام دهد؟ آگاه باشيد! هم اکنون در روزگار آرزوهاييد که مرگ را در پی دارد؛ پس هر کس در ايّام آرزوها پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيکو انجام دهد بهره مند خواهد شد و مرگ او را زيانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها پيش از فرا رسيدن مرگ در عمل کوتاهی کند زيانکار و مرگ او زيانبار است؛ همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنيد، در روزگار خوشی و کاميابی نيز عمل کنيد. آگاه باشيد! هرگز چيزی مانند بهشت نديدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند و نه چيزی مانند آتش جهنّم که فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند. آگاه باشيد! آن کس را که حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند و آن کس که هدايت راهنمای او نباشد، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشيد! به کوچ کردن فرمان داده شده اید و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمايی شديد. همانا وحشتناک ترين چيزی که بر شما می ترسم هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از اين دنيا توشه بر گيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
نامه ۳۰ تا ۲۹.mp3
2.75M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه 🔹پند و هشدار به معاويه 🔻نسبت به آنچه در اختيار داری از خدا بترس و در حقوق الهی كه بر تو واجب است انديشه كن و به شناخت چيزی همت كن كه در ناآگاهی آن معذور نخواهی بود، همانا اطاعت خدا نشانه های آشكار و راه های روشن و راهی ميانه و هميشه گشوده و پايانی دلپسند دارد كه زيركان به آن راه يابند و فاسدان از آن به انحراف روند، كسی كه از دين سر باز زند از حق رويگردان شده و در وادی حيرت سرگردان خواهد شد، كه خدا نعمت خود را از او گرفته و بلاهايش را بر او نازل می كند، معاويه اينك به خود آی و به خود بپرداز! زيرا خداوند راه و سرانجام امور تو را روشن كرده است. اما تو همچنان به سوی زيانكاری و جايگاه كفر ورزی حركت می كنی، خواسته های دل تو را به بديها كشانده و در پرتگاه گمراهی قرار داده است و تو را در هلاكت انداخته و راه های نجات را بر روی تو بسته است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به مردم بصره در سال ٣٨ هجری آنگاه که معاویه قصد توطئه در بصره را داشت 🔹هشدار به مردم بصره 🔻شما از پيمان شكستن و دشمنی آشكارا با من آگاهيد، با اين همه جرم شما را عفو كردم و شمشير از فراريان برداشتم و استقبال كنندگان را پذيرفتم و از گناه شما چشم پوشيدم، اگر هم اكنون كارهای ناروا و انديشه های نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنی با من بكشاند، سپاه من آماده و پا در ركابند و اگر مرا به حركت دوباره مجبور كنيد، حمله ای بر شما روا دارم كه جنگ جمل در برابر آن بسيار كوچك باشد، با اينكه به ارزشهای فرمانبردارانتان آگاهم و حق نصيحت كنندگان شما را می شناسم و هرگز به جای شخص متهمی انسان نيكوكاری را نخواهم گرفت و هرگز پيمان وفاداران را نخواهم شكست. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۰ تا نامه ۲۹.mp3
2.55M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و یکم ✳️ نامه‌هایی به مردم کوفه 🔻نامه‌هایی به مردم کوفه نوشتم و آن‌ها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبن‌ابی‌بکر و محمدبن‌جعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم. 🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنه‌گران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم. 🔻در سومین نامه‌ای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آن‌ها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمده‌اند. 🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگ‌های منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری می‌کنند که مدعی خون‌خواهی خونی هستند که خود ریخته‌اند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد داده‌اند! آنان حرمت‌ها دریده‌اند و کارهای ناروا روا داشته‌اند و اینک پیش مردم عذر و بهانه می‌آورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند. " يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ برای شما قسم یاد می‌کنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ". 🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد... ✳️ منزلگاه "ذی‌قار" 🔻با ورود به منزل ذی‌قار از همه کسانی که مرا همراهی می‌کردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم. ✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر 🔻[ در این منزل، ضمن خطبه‌ای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ] معاویه از شام نامه‌ای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آن را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد ساده‌لوح چنین وانمود کردند که برای خون‌خواهی عثمان قیام کرده‌اند! به خدا سوگند، بهانه‌ای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخ‌گوی خون عثمان باشند! 🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیک‌تر و بهره‌ات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آن‌صورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگین‌بارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشت‌به‌پشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را می‌داند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمی‌دانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ] 🔻آری، من شهادت می‌دهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همان‌طور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب می‌جنگی! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۲۴۲ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳ ۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳ ۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔷 خطر ابتلاء به سنّت املاء و استدراج 💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است. 🔻 اگرچه بنای اصلی خداوند نسبت به بندگانش فقط رحمت است و در ادعیه اهل بیت (علیهم السلام) نیز خوانده ایم «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ »؛ یعنی رحمت او بر غضبش همیشه پیشی گرفته و سبقت گرفته است، اما گاهی غضب الهی عامل و نتیجه اعمال و گناهان از حد گذشته خود انسان است. در چنین شرایطی اگر انسان هنوز چیزی از ایمان در درونش مانده باشد، سختی و عذابی در دنیا باعث می شود که او متنبه بشود، اگر نشد در هنگام مرگ، اگر نشد در برزخ، اگر نشد در هول و هراس محشر، حتی گاهی ممکن است کسی آنقدر از این مرز گذشته باشد که مدتی در جهنّم معذّب بشود تا پاک بشود و وارد بهشت بشود. 🔻 امّا اگر کسی دیگر این حد را تمام کرد، یعنی حتی یک سرسوزنی وجدان ایمانی در وجودش نبود، خدای نکرده اگر دیگر از این مرز گذشت، مبتلا به سنّت بسیار خطرناک و پنهانی می شود، تحت عنوان :« سنّت املاء و استدراج». 🔻از نشانه های این گرفتاری این است که انسان در عین حالی که عالمانه و عامدانه گناه پشت گناه انجام می دهد، اما در ظاهر در زندگی اش هیچ آبروریزی نمیشود، بلکه مدام آبرو پیدا میکند و مال به دست می آورد؛ قدرتمندتر می شود، تا خیال کند که خداوند دارد از در رحمت با او مواجه می شود. اینجا، آنجایی است که نیاز به هشدار و بیدارباش های جدی دارد. 🔻لذا حضرت علی(علیه السلام) در حکمت ۳۰ این هشدار را به زیباترین وجهی داده اند. البته اگر در خانه دلی باشد و در دل بیداری! می فرمایند: "هشدار! هشدار! به خدا سوگند خداوند گاهی چنان پرده پوشی میکند، که خیال میکنی تو را بخشیده است". 🔻در حکمت ۱۱۶ پشت پردهٔ این پرده پوشی که هیچ نشان رحمت نیست بلکه مایه غفلت گنهکار میشود را اینگونه توضیح داده اند: "چه بسا كسی كه با نعمت هايی كه به او میرسد به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه فريب می خورد و با ستايش شدن به فتنه مبتلا میشود و خداوند هيچ كس را همانند مهلت دادن، گرفتار نکرد". به خدا پناه می بریم از اینکه گرفتار عرصه ای از معاصی بشویم که دیگر در رحمت خدا بر روی ما بسته شود و خدا با سنّت املاء و استدراج فضا را برای ما باز کند تا در منجلاب و مرداب معصیت بیشتر فرو برویم. 🎙حجت الاسلام
شرح حکمت ۳۰ نهج البلاغه.mp3
3.57M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🔺خطر ابتلاء به سنت املاء و استدراج 🎙حجت الاسلام
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز هشتاد و ششم : نامه‌ ۲۸ بند ۱ تا بند ۳
نامه ۲۸ بند ۱ تا ۳.mp3
2.51M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۲۸ بند ۱ تا ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۲۸ بند ۱ تا بند ۳ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : جواب نامه معاويه، که یکی از نیکوترین نامه های امام (علیه السلام)است که پس از جنگ جمل در سال٣٦ هجری نوشته اند. (قسمت اول) 1⃣ افشای ادعاهای دروغين معاويه 🔻پس از ياد خدا و درود، نامه شما رسيد كه در آن نوشتيد خداوند محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) را برای دينش برگزيد و با يارانش او را تاييد كرد، راستی روزگار چه چيزهای شگفتی از تو بر ما آشكار كرده است تو می خواهی ما را از آن چه خداوند به ما عنايت فرمود آگاه كنی؟ و از نعمت وجود پيامبر باخبرمان سازی؟ داستان تو كسی را ماند كه خرما به سرزمين پرخرمای (هجر) برد. يا استاد خود را به مسابقه دعوت كند و پنداشتی كه برترين انسانها در اسلام فلان كس و فلان شخص است؟ چيزی را آورده ای كه اگر اثبات شود هيچ ارتباطی به تو ندارد و اگر دروغ هم باشد به تو مربوط نمی شود، تو را با انسانهای برتر و غير برتر، سياستمدار و غير سياستمدار چه كار است؟ اسيران آزاده و فرزندشان را چه رسد به تشخیص امتيازات ميان مهاجران نخستين و ترتيب درجات و شناسایی منزلت و مقام آنان. هرگز خود را در چيزی قرار می دهی كه از آن بيگانه ای، حال كار بدينجا كشيد كه محكوم حاكم باشد؟ ای مرد چرا بر سر جايت نمی نشينی؟ و كوتاهی كردن هايت را به ياد نمی آوری ؟ و به منزلت عقب مانده ات باز نمی گردی؟ برتری ضعيفان و پيروزی پيروزمندان در اسلام با تو چه ارتباطی دارد؟ تو همواره در بيابان گمراهی سرگردان و از راه راست روی گردانی. 2⃣ فضائل بنی هاشم 🔻آيا نمی بينی؟ (آنچه می گويم برای آگاهاندن تو نيست، بلكه برای يادآوری نعمتهای خدا می گويم)، جمعی از مهاجر و انصار در راه خدا به شهادت رسيدند؟ و هر كدام دارای فضيلتی بودند؟ اما آنگاه كه شهيد ما (حمزه) شربت شهادت نوشيد، او را سيدالشهداء خواندند و پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در نماز بر پيكر او بجای پنج تكبير، هفتاد تكبير گفت، آيا نمی بينی؟ گروهی كه دستشان در جهاد قطع شد و هر كدام فضيلتی داشتند، اما چون بر يكی از ما ضربتی وارد شد و دستش قطع گرديد، طيارش خواندند؟ كه با دو بال در آسمان بهشت پرواز می كند و اگر خدا نهی نمی فرمود كه مرد خود را بستايد، فضائل فراوانی را برمی شمردم كه دلهای آگاه مومنان آن را شناخته و گوشهای شنوندگان با آن آشناست. 3⃣ فضائل بنی هاشم و رسوایی بنی اميه 🔻معاويه! دست از اين ادعاها بردار كه تيرت به خطا رفته است، همانا ما دست پرورده و ساخته پروردگار خويشيم و مردم تربيت شدگان و پرورده های مايند، اينكه با شما طرح خويشاوندی ريختم. ما از طایفه شما همسر گرفتيم و شما از طايفه ما همسر انتخاب كرديد، و برابر با شما رفتار كرديم، عزت گذشته و فضيلت پيشين را از ما باز نمی دارد شما چگونه با ما برابريد كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ماست و دروغگوی رسوا از شما، حمزه شير خدا (اسدالله) از ماست و ابوسفيان (اسدالاحلاف) از شما، دو سيد جوانان اهل بهشت از ما و كودكان در آتش افكنده شده از شما و بهترين زنان جهان از ما و زن هيزم كش دوزخيان از شما، از ما اين همه فضيلتها و از شما آن همه رسوايی هاست. اسلام ما را همه شنيده و شرافت ما را همه ديده اند و كتاب خدا برای ما فراهم آورد آنچه را به ما نرسيده كه خدای سبحان فرمود: «خويشاوندان، بعضی سزاوارترند بر بعض ديگر در كتاب خدا». و خدای سبحان فرمود: «شايسته ترين مردم به ابراهيم كسانی هستند كه از او پيروی دارند و اين پيامبر و آنان كه ايمان آوردند و خدا ولی مومنان است». پس ما يك بار به خاطر خويشاوندی با پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و بار ديگر به خاطر اطاعت از خدا، به خلافت سزاوارتريم و آنگاه كه مهاجرين در روز سقيفه با انصار گفتگو و اختلاف داشتند تنها با ذكر خويشاوندی با پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بر آنان پيروز گرديدند، اگر اين دليل برتری است پس حق با ماست نه با شما و اگر دليل ديگری داشتند ادعای انصار بجای خود باقی است، معاويه تو پنداری كه بر تمام خلفا حسد ورزيده ام؟ و بر همه آنها شورانده ام؟ اگر چنين شده باشد جنايتی بر تو نرفته كه از تو عذرخواهی كنم... ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۲۸ بند ۱ تا بند ۳.mp3
3.91M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۲۸ بند ۱ تا بند ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و دوم ❇️ سخنرانی در میان لشکر کوفه 🔻[ با عزل ابوموسی اشعری، مردم کوفه یکدل و متحد به یاری من شتافتند و در منزل ذی‌قار بود که لشکریان کوفه به جمع ما پیوستند. در جمع آنها حضور یافتم و برایشان سخنرانی کردم: ] ❇️ تعریف و تمجید از اهل کوفه 🔻ای مردم کوفه، شما در میان مسلمانان گرامی‌ترین هستید و در ارزش‌ها میانه‌روترین و در رفتار عادل‌ترین. سهمی که شما در اسلام دارید، برترین سهم است و در شایستگی و توانایی‌ها از بهترین عرب به شمار می‌روید. شما شدیدترین محبت و مودت را به رسول خدا و اهل بیتش دارید. من امروز با اعتماد به خدا و اطمینان از یاری شما به سراغ شما آمده‌ام؛ زیرا از فداکاری و جان‌فشانی شما اطلاع دارم. از آن طرف، طلحه و زبیر پیمان شکستند، از پیروی من خودداری کردند، برای فتنه‌انگیزی به عایشه روی آورده، او را از خانه و دیارش بیرون آوردند و به بصره کشاندند، اراذل و اوباش بصره را به صف کردند و گمراهشان ساختند. البته به من خبر رسیده است که مردمان بافضیلت و متدین بصره از پیمان شکنان فاصله گرفته و تن به فرمان آنها نداده‌اند و از رفتار طلحه و زبیر ناراحت بوده و حضور آنها را خوش نداشته‌اند. 🔻[ اهل کوفه در پاسخ من گفتند: ما یاران تو و لشکریان تو برای رویارویی با دشمنان تو آماده هستیم و اگر ما را به مقابله با چند برابر اینان فراخوانی، با جان و دل می‌پذیریم و انجام آن را به حساب خدا می‌گذاریم و امید سعادت در آن داریم. از آن‌ها تشکر و قدردانی کردم و به سخنانم ادامه دادم: ] 🔻ای جماعت مسلمانان، شما خوب می‌دانید که طلحه و زبیر از روی رضا و رغبت و با کمال میل با من بیعت کردند. پس از آن، از من اجازه انجام عمره خواستند و من به آنها اجازه دادم. پس به بصره رفتند و مسلمانان را کشتند و کارهای زشتی انجام دادند. 🔻بار خدایا! این دو از من بریدند، به من ستم کردند، بیعت با مرا شکستند و مردم را علیه من شوراندند. پس هر گره‌ای که آنان ایجاد کرده‌اند، بگشا و هر مکری را که اندیشیده‌اند، به نتیجه نرسان و بدی کردارشان را به ایشان بازگردان. ❇️ ملاقات با اویس قرنی 🔻[ در منزل ذی‌قار بود که به اطرافیان گفتم: ] از سمت کوفه هزار مرد بدون کم و زیاد می‌آیند و به شرط جان و ایستادن تا پای مرگ با من بیعت می‌کنند! 🔻[ ابن عباس از این خبر نگران بود که مبادا تعدادشان کم و زیاد شود و مردم مردد شوند‌. سرانجام گروهی که گفته بودم رسید د ابن عباس شمارش کرد و دید یک نفر کم شده است. بر نگرانی‌اش افزوده شد تا اینکه نفر هزارم نیز رسید. او اویس‌قرنی بود که به من گفت: دست خود را بده تا با تو بیعت کنم. پرسیدم: ] 🔻بر چه چیز با من بیعت می‌کنی؟ [ گفت: بر اطاعت از سخنان تو و پیروی از دستورهای تو و جنگیدن در رکاب تو، تا آنکه به شهادت برسم یا اینکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب تو کند. نامش را پرسیدم، گفت: اویس‌قرنی هستم. وقتی نامش را شنیدم، گفتم: ] 🔻الله اکبر! حبیب من رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داده بود که مردی از امت او را درک خواهم کرد که او را اویس قرنی می‌گویند، او از حزب خدا و رسول اوست، مرگش شهادت خواهد بود و جماعت بسیاری، به اندازه دو قبیله ربیعه و مضر، را شفاعت خواهد کرد. 📚منابع: ۱. الارشاد، ج۱، ص۲۴۹ ۲. الجمل، ص۲۶۶ ۳. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۸ ۴. اعلام الوری، ص۱۷۰ ۵. الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۰۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
شرح حکمت ۳۱ نهج البلاغه صبر1.mp3
9M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت اول ⭕️ بخش اول: صبر 1⃣ 🔺اهمیت، ارزش و جایگاه صبر در نهج البلاغه 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( قسمت1) 🔹اهمیت، ارزش و جایگاه صبر در نهج البلاغه1⃣ 🔻در حکمت ۳۱ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یک الگوی بسیار زیبا و ابتکاری ابعاد و ارکان ایمان را بیان می فرمایند. با توجه به اهمیت مسأله ایمان و با توجه به جامعیّت حکمت ۳۱، بنده تصمیم گرفتم مسأله ایمان را بر اساس فرمایشات حضرت علی(علیه السلام) در حکمت ۳۱ از سایر آموزه های نهج البلاغه به صورت کامل خدمت شما تقدیم کنم. لذا بحث بر حکمت ۳۱ چند جلسه ای ادامه خواهد داشت و تمام مطالبی که شایسته است ذیل حکمت ۳۱ درباره ایمان، ابعاد، ارکان ، آثار، ارزش و اهمیت آن دانسته بشود، ان شاءالله از نهج البلاغه با دسته بندی خاصی تقدیم خواهد شد. 🔻 در این جلسه درباره ارزش، اهمیت و جایگاه صبر از نهج البلاغه صحبت می کنیم. چرا؟ چون حضرت در همان آغاز حکمت ۳۱ می فرمایند: :«الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ». ایمان بر چهار ستون استوار است. اولین ستون را میفرمایند "علی الصبر" اولین ستون صبر است. لذا ما چند جلسه ای پیرامون "صبر" سخن خواهیم گفت. جلسه اول پیرامون ارزش، اهمیت و جایگاه صبر صحبت میکنیم. 🔻امیرالمومنین(علیه السلام) صبر را در واقع شرط مؤثر واقع شدن اسلام به عنوان سپری در مقابل هلاکت و دوزخ و جهنم بیان می فرمایند. در بند اول از خطبه ۱۰۶ در قالب سپاس و ستایش خداوند اینگونه می فرمایند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جعلَ الْإِسْلَامَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ ». خدا را سپاس که اسلام را برای کسی که صبر کند سپر قرار داد. همچنین در نهج البلاغه شریف امیرالمؤمنین(علیه السلام) صبر را یکی از ارکان ایمان میدانند که در همین حکمت ۳۱ خوانده شد:«الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ؛ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ». ایمان بر چهار ستون برقرار است: بر صبر، یقین، عدل، جهاد. مولا علی(علیه السلام) در بین تمام ارکان ایمان، صبر را اولویت دادند. در حکمت ۸۲ نسبت صبر با ایمان را مانند نسبت سر به بدن میدانند و می فرمایند: بر شما باد بر صبر، زیرا همانا نسبت صبر به ایمان، مانند نسبت سر به جسد است. همچنان که خیری در جسد بی سر نیست، خیری در ایمان بی صبر هم وجود ندارد. یا در حکمت ۱۱۳ صبر و حیاء را از عالیترین مراتب ایمان بیان می دارند و می فرمایند:« لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ». هیچ ایمانی به ارزش حیاء و صبر نیست. همچنین در حکمت ۴ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) صبر و استقامت و مقاومت را نوعی شجاعت معرفی کرده اند و فرمودند: «الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ»؛ صبر نوعی شجاعت است. زیرا انسان صبور چه در وقتی که نعمت بزرگی نصیب او میشود، چه در وقتیکه مصیبتی به او عارض میشود، جلوی هیجان نفسش را می گیرد تا به حرام نیفتد. پس خیلی شجاع است که توانسته با خودش مبارزه کند. 🔻همچنین باز امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر را وسیله نجات معرفی می کنند. مثلاً در خطبه ۷۶ میفرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ»؛ خدا رحمت کند هر کسی را که صبر را مرکب نجات خودش قرار داده است. ادامه دارد... ↩️ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( ادامه قسمت1) 🔹اهمیت، ارزش و جایگاه صبر در نهج البلاغه1⃣ 🔻و در خطبه ۱۹۲ بند ۱۳ حضرت بعد از اینکه بیان میکنند مؤمنان گذشته دوره زیر دست طواغیت در شکنجه،محرومیت، تحقیر و حقارت بودند، بعد می فرمایند خدا وقتی اخلاص این مؤمنین را در استقامت و صبر مشاهده کرد چنان روزگار را برایشان برگرداند و فرجی برایشان حاصل کرد که خودشان خواب و خیالش را هم نمی دیدند. 🔻 مسأله بعدی در ارزش، اهمیت و جایگاه صبر این است که صبر مایه تتمیم و اکمال نعمت است. حضرت یکبار در خطبه ۱۷۳ بند ۳ می فرمایند: نعمت های خدا را بر خودتان با صبر بر طاعت خدا کامل کنید. یکبار هم مولا در خطبه ۱۸۸ همین مطلب را به زیبایی باز میکنند و می فرمایند: "نعمت های خدا را بر خودتان با طاعت الهی و دوری از محرمات کامل کنید". 🔻مسأله دیگر که ذیل عنوان اهمیت، ارزش و آثار صبر باید بررسی بشود، اینکه در نظر مولا علی(علیه السلام) صبر دفع کننده غم و غصّه است. لذا امیرالمؤمنین در نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان میفرمایند:«اطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْيَقِينِ»؛ این غم و غصه هایی که به قلبت وارد میشود، دفع کن. با صبر محکم و یقین زیبا. 🔻آخرین نکته هم در این درس و این جلسه پیرامون صبر این است که انسان باید در مصیبت ها یا صبر کند یا چاره ای نیست باید خودش را به تغافل بزند که این حقیقت هم در حکمت ۴۱۳ بیان شده است و هم در حکمت ۴۱۴ متنها با کمی تفاوت در عبارات. امیرالمؤمنین در حکمت ۴۱۳ اینگونه میفرمایند: در مصیبت ها یا مانند آزادگان باید صبور بود، یا چون ابلهان خود را به فراموشی زد. ولی در حکمت ۴۱۴ میفرمایند: در مصیبت ها یا مردان بزرگوار صبور باش، یا مانند چهارپایان بی تفاوت باش. این کنایه است از اینکه خودت را به غفلت بزن تا فشار به روح و روان و جسمت نیاید. 🎙حجت الاسلام