شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۵ خطبه ۲۱۲.mp3
3.84M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و یکم
❇️ ورود به کوفه
🔸چه شهر زیبایی!
[ هنگامی که به نزدیکی شهر کوفه رسیدیم و بر آن مُشرِف شدیم، خطاب به این شهر گفتم: ]
🔻آفرین بر تو ای کوفه! چه هوای خوش و باطراوتی داری و از چه خاک پربرکت و حاصلخیزی برخورداری! کسانی از تو روی برمیگردانند که به دنبال گناه هستند و کسانی به تو روی آورند که درپی رحمتاند. شبها و روزها خواهند رفت و روزگار سپری خواهد شد تا روزی فرارسد که همه مومنان به سوی تو آیند و بدکاران و فاسقان اقامت در تو را خوش نداشته باشند. چندان آباد خواهی شد و گسترش خواهی یافت که برخی ساکنان تو، هنگام صبح، برای شرکت در نماز جمعه حرکت کنند و به دلیل دوری راه به نماز نرسند!
❇️ رعایت اعتدال و انصاف
🔻[ نزدیکیهای شهر کوفه، قرظهبنکعب با جمعی از مردم به استقبال آمده بودند. آنها پیروزی در جنگ جمل را تبریک گفتند؛ اما عبداللهبنوهب درباره لشکر جمل به گونه دیگری سخن گفت و آنها را کافر و مشرک نامید. به وی تذکر تندی دادم: ]
🔻مادرت به عزایت بنشیند! از کجا این همه توان برای گفتن باطل به دست آوردهای و این همه جرئت برای بیان چیزی که نمیدانی به خرج میدهی؟! سخن تو غلط و باطل است و آن جماعت چنان نیستند که تو میپنداری! اگر ما آنها را مشرک میدانستیم، فرزندان و همسرانشان را به اسارت میگرفتیم و اموالشان را بهعنوان غنیمت، بین لشکریان تقسیم میکردیم و دیگر کسی اجازه ازدواج با آنها را نداشت و کسی از آنها ارث نمیبرد.
❇️ اولین خطبه پس از ورود به کوفه
🔻[ دوشنبه، ۱۲ رجب سال ۳۶، وارد کوفه شدیم و با استقبال مردم کوفه مواجه شدیم. در مسجد اعظم کوفه، پس از خواندن دو رکعت نماز، برای مردم سخن گفتم: ]
اما بعد، ای مردم کوفه، شما در اسلام و مسلمانی صاحب فضیلت و دارای مزیت هستید، مادامیکه راه کج نکنید و از درستی روی بر نتابید.
🔻من شما را به یاری حق دعوت کردم و شما دعوت مرا اجابت کردید و به مقابله با منکر برخاستید و منکر را واژگون کردید. آگاه باشید! فضیلتی که شما بین خود و خدا دارید، موجب میشود که احکام الهی را درباره شما اجرا کرده و سهم شما را از بیتالمال پرداخت کنم. شما الگوی کسانی هستید که راه شما را بپسندند و دعوت شما را پذیرا باشند و در راهی که شما وارد شدهاید، وارد شوند.
🔻بدانید که برای شما از دو چیز بیشتر از هرچیز نگرانم: هواپرستی و آرزوهای طولانی! پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز میدارد و آرزوهای طولانی آخرت را از یاد میبرد. آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت میکند و میرود و آخرت بهسرعت حرکت میکند و بهسوی ما میآید. دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند؛ پس بکوشید از فرزندان آخرت باشید. امروز هنگام عمل است، نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل.
🔻سپاس خدایی را که ولیّ خود را پیروز کرد و دشمنش را خوار و حقیر ساخت. او همان خدایی است که راستگوی صاحب حق را عزیز کرد و بیعتشکن گمراه را ذلیل. شما را سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی و فرمانبُرداری آنکس از اهل بیت پیامبرتان که خدا را اطاعت میکنند. اهل بیت پیامبر شما برای اینکه از آنها اطاعت کنید شایستهتر هستند از مدعیان دروغگویی که در مقابل ما ایستادهاند. آنها فضیلتهای ما را بهناحق به خود نسبت میدهند، با امر ما مخالفت میکنند، حق ما را پایمال میسازند و ما را از آن دور میکنند. آنها طعم تلخ اعمال زشت خود را خواهند چشید و بهزودی جهنم را درک خواهند کرد.
📚منابع:
۱. الأخبار الطوال، ص۱۵۲
۲. خصائص الأئمة، ص۱۱۴
۳. الکافئة، ص۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
حکمت ۳۸ _ بخش ۲ _ ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت.mp3
5.45M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت38 2⃣
⭕️ ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (2)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
2⃣ سرفصل دوم عقلانیت در نهج البلاغه ،کارکردها و آثار عقلانیت است که به ترتیب اینگونه هستند:
🔹 ۱. رازداری: (حکمت ۶)
🔹 ۲. پیرو کردن زبان در مقابل عقل، یعنی عاقل زبانش پیرو و تابع عقلش است. ( حکمت ۴۰ و ۴۱)
🔹 ۳. عاقل امور زندگی را در سه بخش منظّم می کند.
یا مشغول امرار معاش است ، یا مشغول عبادت و بندگی خدا است، یا مشغول استفاده بردن از لذّت های غیر حرام دنیا است. (حکمت ۳۹۰ )
🔹 ۴. عقل، انسان را به تدبیر و فهم پشت صحنه اتّفاقات و تصمیمات می رساند. (حکمت ۱۱۲ )
🔹 ۵. عقل می تواند تجربیّات گذشتگان را برای ما حفظ کند و در لحظاتی که به آن احتیاج داریم آنها را فعال کند.( نامه ۳۱ )
🔹 ۶. عقل بهترین بی نیازی و ثروت است.( حکمت ۳۸ و ۵۴ )
🔹 ۷. اثر عقلانیت، کم سخن گفتن است.( حکمت ۷۱ )
🔹 ۸. نصیحتگری که هیچگاه ما را فریب نمیدهد و در نصیحتش غش و غلّ نیست عقل است.(حکمت ۲۸۱)
🔹 ۹. عقل مثل شمشیر بُرّان است، یعنی انسان عاقل همیشه در مقابل شک یک برهان قاطع دارد و در مقابل دیگران همیشه حرفش محکم و بَرنده است. (حکمت ۴۲۴)
🔹 ۱۰. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: اصلاً شقاوت حقیقی این است که کسی از عقل و تجربه محروم بشود. ( نامه ۷۸)
🔹 ۱۱. بزرگترین سرمایه برای انسان که سودش خیلی خوب به انسان برمی گردد عقل است. (حکمت ۱۱۳)
🔹 ۱۲. عقلانیت، انسان را به اظهار دوستی با مردم می کشاند و اظهار دوستی با مردم نصف عقلانیت است.(حکمت ۱۴۲)
🔹 ۱۳. عقل عامل نجات انسان می شود در جایی که همه به واسطه نداشتن این عقلانیت غرق می شوند .(حکمت ۴۰۷ )
🔹 ۱۴. عقل راه انسان را بین رشد و غَی ، بین رشد و گمراهی کاملاً روشن و واضح می کند. (حکمت ۴۲۱)
🔹 ۱۵. آن مبارز و مجاهدی که میتواند در مقابل هوای نفس، قتال و مبارزه کند و هوای نفس را از بین ببرد عقل است.( حکمت ۴۲۴)
🔹 ۱۶. کسی که با مردم دیگر، با خبرگان و نخبگان و متخصّصین و صاحبان تجربه، مشورت میکند در واقع با آنها در عقلهایشان مشارکت میکند و همین عامل تقویت عقلانیت او می شود.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
📜 #خطبه211: در قدرت خداوند
🔹شگفتی آفرينش پديده ها
🔻از نشانه های توانایی و عظمت خدا و شگفتی ظرافتهای صنعت او آن است كه از آب دريای موج زننده و امواج فراوان شكننده، خشكی آفريد و به طبقاتی تقسيم كرد، سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفريد، كه به فرمان او برقرار ماندند و در اندازه های معين استوار شدند و زمين را آفريد كه دريایی سبز رنگ و روان آن را بر دوش می كشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن و در برابر شكوه پروردگاری تسليم است و آب روان از ترس او ايستاد و سپس صخره ها، تپه ها و كوههای بزرگ را آفريد. آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت و در قرارگاهشان استقرار بخشيد. پس كوهها در هوا و ريشه های آن در آب رسوخ كرد، كوهها از جاهای پست و هموار سر بيرون كشيده و كم كم ارتفاع يافتند و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قلّه ها سر به سوی آسمان برافراشت و نوك آنها را طولانی ساخت، تا تكيه گاه زمين و ميخهای نگهدارنده آن باشد. سپس زمين با حركات شديدی كه داشت آرام گرفت، تا ساكنان خود را نلرزاند و آنچه بر پشت زمين است سقوط نكند يا از جای خويش منتقل نگردد. پس پاك و منزّه است خدایی كه زمين را در ميان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت و پس از رطوبت آن را خشك ساخت و آن را جايگاه زندگی مخلوقات خود گردانيد و چون بستری برايشان بگستراند، بر روی دريایی عظيم و ايستاده ای كه روان نيست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند و ابرهای پرباران آن را می جنباند. (و توجه به اين شگفتی ها درس عبرتی است برای كسی كه بترسد.)
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
📜 #خطبه210 : شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید امام (علیه السلام) فرمود:
1⃣ اقسام احاديث رواج يافته
🔻احاديثی كه در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ، هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه، هم احاديثی كه به درستی ضبط گرديد و هم احاديثی كه با ظن و گمان روايت شد. در روزگار پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود: «هر كس از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است.»
2⃣ اقسام راويان حديث
🔻افرادی كه حديث نقل می كنند چهار دسته اند، كه پنجمی ندارد.
🔹اول- منافقان نفودی : نخست منافقی كه تظاهر به ايمان می كند و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه می ترسد و نه از آن دوری می جويد و از روی عمد دروغ به پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) نسبت می دهد. اگر مردم می دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمی پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمی كردند، اما با ناآگاهی می گويند: او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول می كنند، در صورتيكه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند و وصف آنان را برای تو بيان داشت، آنان پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باقی ماندند و به پيشوايان گمراهی و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند و بر گردن مردم سوار گرديدند و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكی از آن چهار گروه است.
🔹 دوم- اشتباه كار : دوم كسی كه از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) چيزی را به اشتباه شنيده و سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است و با توهّم چيزی را گرفته، اما از روی عمد دروغ نمی گويد، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل می كند و می گويد من از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) آن را شنيده ام، اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده و غير واقعی پنداشته از او نمی پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهی می يافت كه اشتباه كرده آن را رها می كرد.
🔹 سوم- نااگاهانی كه حديث شناس نيستند: و سومی شخصی كه شنيده پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به چيزی امر فرمود، سپس از آن نهی كرد و او نمی داند، يا شنيد كه چيزی را نهی كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهی ندارد، پس نسخ شده را حفظ كرد ولی ناسخ را نمی داند، اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش می كند و اگر مسلمانان نيز می دانستند روايت او نسخ شده آن را ترك می كردند.
🔹 چهارم- حافظان راست گفتار: دسته چهارم، آنكه نه به خدا دروغ می بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت می دهد، دروغ را از ترس خدا و حرمت نگهداشتن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) دشمن دارد، در آن چه از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است. و آن چنانكه شنيده بدون كم و كاست نقل می كند، پس او ناسخ را حفظ و به آن عمل كرد و منسوخ را حفظ و از آن دوری جست، خاص و عام، محكم و متشابه را شناخته، هر كدام را در جای خويش قرار داده است.
3⃣ اقسام اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) :
🔻گاهی سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای دو معنا بود، سخنی عام و سخنی خاص، كسی آن را می شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از كلام نمی فهميد، پس به معنای دلخواه خود تفسير می كرد و بدون آنكه معنای واقعی آن را بداند، كه برای چه هدفی صادر شد و چرا چنين گفته شد، حفظ و نقل می كرد. همه ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنان نبودند كه از او چيزی بپرسند و معنای واقعی آن را درخواست كنند تا آنجا كه عده ای دوست داشتند، عربی بيابانی يا سوال كننده ای از آن حضرت چيزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند، اما من هر چه از خاطرم می گذشت می پرسيدم و حفظ می كردم، پس اين است علل اختلاف رواياتی كه در ميان مردم وجود دارد و علل اختلاف روايات در نقل حدیث.
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۱ و خطبه ۲۱۰.mp3
2.65M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
خطبه 211 تا 210.mp3
3.45M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و دوم
❇️ ادامه اولین خطبه پس از ورود به کوفه
🔻بدانید که مردانی از شما از یاری من کوتاهی کردند. آنها شایسته ملامت و مذمت هستند و من آنها را سرزنش و نکوهش میکنم. شما هم رابطه خود را با آنها قطع کنید، آنان را از خود برانید و سخنانی را که خوش ندارند به گوش آنها بخوانید تا تنبیه شوند! اینگونه اقدامات لازم است تا این که در هنگام جدایی صفها،حزب خدا شناخته شود.
🔻[ در اینجا مالکبنحبیب، رئیس نیروهای انتظامی شهر کوفه، برخاست و گفت: به خدا سوگند ملامت کردن متخلفان از جنگ مجازاتی اندک برای آنان است. اگر فرمان صادر کنی، همه آنها را از دم تیغ میگذرانیم، اما من به وی تذکر دادم: ]
🔻سبحان الله! ای مالک، از مرز گذشتی و از حد تجاوز کردی و در تندروی غرق شدی، ای مالک! خداوند چنین حکم نکرده است. قانون خدا قتل نفس در برابر قتل نفس است؛ پس چه جای انتقامگیری و بیدادگری است؟ خدا فرموده است:
"وَ مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا؛
و آن کس که مظلوم کشته شده است، برای ولیاش سلطه [ و حق قصاص ] قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است".
اسراف در قتل یعنی اینکه انسان کسی را بکشد که قتلی انجام نداده است. خداوند انسان را از چنین کاری پرهیز داده است؛ زیرا ستم است.
🔻[ ابوبرده که یکی از متخلفان از جنگ بود، برخاست و پرسید: ای امیرالمومنین! کسانی که در کنار عایشه و زبیر و طلحه کشته شدند، چه جرمی مرتکب شده بودند که مستحق قتل شدند؟ به وی پاسخ دادم: ]
🔻آنان شیعیان و کارگزاران مرا کشتند و برادر ربیعه عبدی، که رحمت خدا بر او باد و گروهی از مسلمانان را کشتند. آری، جرم هواداران من این بود که گفتند: ما به خلاف شما که پیمان شکستهاید، پیمان نمیشکنیم و بهخلاف شما که خیانت ورزیدهاید، خیانت نمیکنیم.
🔻بر سر آنان ریختند و همگی را از دم تیغ گذراندند. من به این جرم آنها را کشتم. از آنان خواستم قاتلان برادرانم را تحویل ما دهند تا قصاص کنیم، سپس کتاب خدا بین من و آنها حاکم باشد؛ اما آنان نپذیرفتند و در جنگ با من اصرار ورزیدند، درحالیکه بیعت من بر گردن آنها بود و علاوهبرآن خون نزدیک به هزار نفر از شیعیان من نیز بر عهده آنان است. آیا باز هم تردید داری؟
[ او پاسخ داد: در تردید بودم؛ اما اکنون حقیقت را فهمیدم و خطای آن گروه بر من آشکار شد. به راستی که تو هدایت شده و درست کردار هستی. ]
🔻و بعد از آن، اولین خطبه نماز جمعه در کوفه را خواندم: پس از حمد و ستایش خداوند و شهادت بر یکتایی او و شهادت بر نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، مردم را به تقوای الهی سفارش و پیرامون آن برای آنها سخن گفتم. همچنین آنها را به عمل خالصانه، دور از ریا و جلوه گری فرا خوانده، آنها را از عذاب الهی و فریب دنیا بر حذر داشتم با استناد به آیه قرآن:
"وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ؛
و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر میدانستند".
🔻در پایان از خداوند، تشرف به مقام شهیدان و همراهی با پیامبران و زندگی اهل سعادت را خواستار شدم. که به راستی ما برای او هستیم و به سوی او رهسپاریم.
📚منابع:
۱. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه۳۳
۲. وقعة صفین، ص۳
۳. الفتوح، ج۱، ص۱۳۸
۴. الإرشاد، ج۱، ص۲۵۹
۵. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۲
۶.قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه۶۴
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی