#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و پنجم
❇️ حوادثی درجنگ
🔸️اجل، بهترین نگهبان
🔻[ براسب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سوار بودم و شمشیرم، ذوالفقار را در دست داشتم و از سپاهیانم بازدید میکردم. یکی ازیارانم گفت: ای امیرمومنان، مراقب خویش باش که ما نگرانیم معاویهی ملعون برای ترور شما توطئهای کرده باشد. به او گفتم: ]
🔻آری، اطمینانی به دین او نیست و از همه ستمکاران بدبختتر است و در میان کسانی که در مقابل امامان برحق ایستادگی کردهاند، از همه ملعونتر خواهد بود، امّا اجل بهترین نگهبان است. به همراه هر انسانی فرشتگانی برای نگهبانی از وی هستند و مراقبت میکنند که او در چاهی نیفتد یا دیواری بر رویش فرود نیاید یا حادثهی بدی به او نرسد. وقتی اجل انسان فرارسد، هیچ تدبیری مانع رسیدن حادثه نخواهد شد.اجل من هنگامی فرا میرسد که بدبختترین فرد این امت برخیزد و محاسنم را با خون سرم رنگین کند. این عهدی است که بسته شده و وعدهای حتمی است که دروغی در آن راه ندارد.
🔸️مراقب این جوان باشید
[ دریکی از روزهای صفین، دیدم فرزندم حسن با شتاب به سمت میدان جنگ میرود. به یارانم تذکر دادم: ]
🔻مراقب این جوان باشید. او را از جنگ بازدارید تا با مرگ خود پشت مرا نشکند! نگرانم که این دو، حسن وحسین، به کام مرگ افتند و با مرگ آنها نسل رسول الله صلیاللهعلیهوآله منقطع شود.
🔸️حسن و حسین، فرزندان رسول خدا(ص)
[ فرزندم، محمّد، را صدا کردم و به او دستور دادم: ]
به جناح راست دشمن حمله کن.
🔻[ او با یارانش به جناح راست لشکر معاویه حمله کرد و با موفقیت برگشت، ولی لختههای خون از میان حلقههای زره وی بیرون میزد و تشنه بود.جرعهای آب به وی دادم وبه او گفتم: ]
فرزندم، اکنون به قلب دشمن حمله کن.
[ او با شدت بیشتری حمله کرد و قلب لشکر شام را شکافت و با پیروزی برگشت. زخمهای فراوانی بر تن داشت و میگریست. بین دو چشمانش رابوسیدم و گفتم: ]
خوشحالم کردی! پدرت به فدایت! به خدا سوگند، با این جهادی که در مقابلم کردی، مسرورم ساختی. اما چرا گریه میکنی؟ آیا گریهٔ شوق و شادی است یا گریهٔ ناراحتی؟
🔻[ اودر پاسخ گفت: چرا گریه نکنم؟! سه بار مرا درمعرض کشته شدن قرار دادی وخداوند متعال حفظم کرد و هربار که برگشتم تا فرصتی برای استراحت بدهی، فرصت ندادی، درحالیکه برادرانم؛ حسن وحسین، اینجا هستند و دستوری به آنها نمیدهی! سر محمّد را بوسیدم و به وی گفتم: ]
فرزندم! تو پسر من هستی، ولی این دو فرزندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هستند. آیا نباید آن دو را از کشته شدن مصون بدارم؟
[ محمّد گفت: آری پدرجان، چنین است. خداوند مرا فدای تو و فدای آن دو کند! ]
📚منابع:
۱. التوحید، ص ۳۶۸
۲. نهج البلاغه، خطبه۲۰۷
۳. تذکرة الخواص، ص ۳۲۴
۴. شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۴
۵. وقعة صفّین، ص ۳۰۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۷۷ نهج البلاغه.mp3
2.18M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت177
⭕️ روش برخورد با بدان
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت177
🔷 روش برخورد با بدان
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: بدكار را با پاداش دادن به نيكوكار آزار ده.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۷۷ نهج البلاغه می فرمایند : "بدکار را از طریق پاداش دادن به نیکوکار آزار بده". عبارت عربی این حکمت دقیق تر از ترجمه است. می فرمایند:« ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ».
🔻" ازْجُرِ" یعنی کاری کن که دست بردارد. مانع بشو، مانع شو در مقابل خطاکار با پاداش دادن به نیکوکار.
🔻 می دانید که تنبیه و تشویق یکی از اصول تربیتی اکثر مکاتب تربیتی است. به درستکار پاداش می دهند و بدکار را تنبیه می کنند، مجازات می کنند. اما در مکتب امیرالمؤمنین (علیه السلام) یعنی در مکتب کاملاً عاقلانه و وحیانی اسلام، اگرچه تنبیه هم هست، اما تشویق غلبه دارد بر تنبیه. چرا که رحمت خدا بر غضبش غلبه دارد؛ « سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» و معلوم میشود که انسان از طریق مهربانی و رحمت بیشتر و بهتر و سریعتر به مدار صراط مستقیم برمی گردد تا تنبیه. اگر چه تنبیه هم در شرایط و لایه هایی ضرورت پیدا می کند؛ حتی در آن شرایطی هم که ضرورت پیدا می کند جلوه ای از رحمت است چون خطاکار را از فرو افتادن به ورطه های هلاکت باز می دارد.
🔻 بر این اساس مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۳۶۸ نهج البلاغه حتی فلسفه ثواب و عقاب قیامت را هم همین اصلاح انسانها و بندگان خدا می دانند. در حکمت ۳۶۸ می فرمایند: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت و كيفر را بر نافرمانی قرار داد، تا بندگان را از عذابش بِرَهاند و به سوی بهشت بكشاند.
🔻اصلاً خداوند اگر وعده بهشت داده است و وعده عذاب جهنّم داده است، برای اینکه همینجا قبل از رسیدن به قیامت بندگان خطاکاری مثل بنده هم به شوق بهشت و ترس از جهنم، دست از گناه بردارند تا به جای سقوط در جهنم به بهشت برسند.
در حکمت ۱۵۸ هم این معنا را در عبارت دیگری خواندیم که اگر برادر تو خطایی کرد، یا شرّی خواست برساند، با احسان و انعام او را به سوی خوبی برگردان.
🔻 برادرت را با احسانی که در حق او می کنی سرزنش کن و شرّش را با بخشش بازگردان.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپنجاهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۴
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه114 : در اندرز به مردم
1⃣ ارزش ستايش و شهادت به يگانگی خدا
♦️ستايش خداوندی را سزاست که حمد و ستايش را به نعمت ها و نعمت ها را به شکرگزاری پيوند داد. خدای را بر نعمت هايش آن گونه ستايش می کنيم که بر بلاهايش. و برای به راه آوردن نفسِ سرکش که در برابر اوامر الهی سُستی می کند و در ارتکاب زشتی ها که نهی فرمود شتاب دارد، از خدا ياری می خواهيم و از گناهانی که علم خدا به آنها احاطه دارد و کتابش آنها را برشمرده و ثبت کرده طلب آمرزش می کنيم. علم خداوندی که کمترين نارسايی نداشته و کتابی که چيزی را وانگذاشته است. به خدا ايمان داريم، ايمان کسی که غيب ها را به چشم خود ديده و بر آنچه وعده داده اند آگاه است، ايمانی که اخلاص آن شرک را زدوده و يقين آن شک را نابود کرده است. و گواهی می دهيم که خدايی نيست جز خدای يکتا نه شريکی دارد و نه همتايی و گواهی می دهيم که محمد بنده و فرستاده اوست «که درود خدا بر او و خاندانش باد». اين دو گواهی (شهادتين) گفتار را بالا می برند و کردار و عمل را به پيشگاه خدا می رسانند، ترازويی که اين دو گواهی را در آن نهند سبک نباشد و اگر بردارند با چيز ديگری سنگين نخواهد شد.
2⃣ سفارش به تقوی
♦️ ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم که زاد و توشه سفر قيامت است. تقوا توشه ای است که به منزل رسانَد، پناهگاهی است که ايمن می گرداند. بهترين گوينده آن را به گوش مردم خوانده و بهترين شنونده آن را فرا گرفت، پيامبری که بهتر از هر کس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده دعوت خود را به خوبی شنواند و شنونده خود را رستگار گرداند. ای بندگان خدا! همانا تقوای الهی دوستان خدا را از انجام محرّمات باز می دارد و قلب هايشان را پر از ترس خدا می سازد، تا آنکه شب های آنان با بی خوابی و روزهايشان با تحمّل تشنگی و روزه داری سپری می گردد، که آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمّل تشنگی دنيا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزديک ديده و در اعمال نيکو شتاب کرده اند، آرزوهای دنيايی را دروغ خواندند و مرگ را به درستی نِگَريستند.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپنجاهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۴
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه114
3⃣ شناخت دنيا
♦️ آری همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونی ها و عبرت گرفتن است و از نشانه نابودی آنکه روزگار کمان خود را به زِه کرده، تيرش به خطا نمی رود و زخمش بهبودی ندارد؛ زنده را با تير مرگ هدف قرار می دهد و تندرست را با بيماری از پا درمی آورد و نجات يافته را به هلاکت می کشاند. دنيا خورنده ايست که سيری ندارد و نوشنده ای است که سيراب نمی شود. و نشانه رنج دنيا آنکه آدمی جمع آوری می کند آنچه را که نمی خورد و می سازد بنايی که خود در آن مسکن نمی کند، پس به سوی پروردگار خود می رود، نه مالی برداشته و نه خانه ای به همراه برده است. و نشانه دگرگونی دنيا آنکه کسی که ديروز مردم به او ترحّم می کردند، امروز حسرت او را می خورند و آن کس را که حسرت او می خوردند امروز به او ترحّم می کنند و اين نيست مگر برای نعمت هايی که به سرعت دگرگون می شود و بلاهايی که ناگهان نازل می گردد و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا آنکه آدمی پس از تلاش و انتظار تا می رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده اميدش را قطع می کند، نه به آرزو رسيده و نه آنچه را آرزو داشته باقی می ماند. سبحان الله، شادی دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن چه تشنگی زاست. و سايه آن چه سوزان است، نه زمان آمده را می شود رد کرد و نه گذشته را می توان بازگرداند، پس منزّه و پاک است خداوند، چقدر زنده به مرده نزديک است برای پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده که از آنان جدا گشته.
4⃣ ارزيابی دنيا و آخرت
♦️چيزی بدتر از شرّ و بدی نيست جز کيفر و عذاب آن و چيزی نيکوتر از خير و نيکی وجود ندارد جز پاداش آن. همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس کفايت می کند شما را شنيدن از ديدن و خبر دادن از پنهانی های آخرت. آگاه باشيد، هرگاه از دنيای شما کاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است که از پاداش آخرت شما کاسته و بر دنيای شما افزوده شود. چه بسا کاهش يافته هايی که سودآور است و افزايش داشته هايی که زيان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شديد، گسترده تر از چيزی است که شما را از آن باز داشتند و آنچه بر شما حلال است بيش از چيزی است که بر شما حرام کرده اند. پس آنچه را که اندک است برای آنچه که بسيار است ترک کنيد و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه که شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد. خداوند روزیِ شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزیِ تضمين شده را بر آنچه که واجب شده مقدّم داريد، با اينکه به خدا سوگند آن چنان نادانی و شکّ و يقين به هم آميخته است که گويا روزیِ تضمين شده بر شما واجب است و آنچه را که واجب کرده اند برداشتند. پس در اعمال نيکو شتاب کنيد و از فرارسيدن مرگ ناگهانی بترسيد، زيرا آنچه از روزی که از دست رفته اميد بازگشت آن وجود دارد، امّا عمر گذشته را نمی شود بازگرداند. آنچه را امروز از بهره دنيا کم شده می توان فردا به دست آورد، امّا آنچه ديروز از عمر گذشته اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نااميد باشيد. (از خدا بترسيد چنان چه شايسته خداترس بودن است تا جز بر مسلمانی نميريد).
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۴.mp3
2.3M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۴
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم روزانه نهج البلاغه(2).mp3
2.74M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۱۴
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و ششم
❇️ جنگ آسانتر از غل و زنجیر جهنم
🔻[ مردی از اهل شام بین صفوف دو لشکر قرار گرفت و درخواست کرد با من گفتوگو کند. من از میان سپاهیان خویش خارج شدم و با آن مرد ملاقات کردم. او گفت: ای علی، تو در اسلامآوردن و هجرتکردن پیشگام بودی. آیا قبول میکنی پیشنهادی کنم که مانع از این خونریزیها شود و این جنگها به تأخیر بیفتد تا نیک بیندیشی و نظردهی؟
پرسیدم: پیشنهادت چیست؟ گفت: تو به عراق خود بازگرد و ما مزاحمتی در آنجا برای تو نخواهیم داشت. ما نیز به شام خود برمیگردیم و تو دست از شام ما بردار و آن را به ما واگذار. به او گفتم: ]
🔻متوجه سخن تو شدم. میدانم که این پیشنهاد را از سر خیرخواهی و دلسوزی ارائه کردی؛ ولی من در این کار بسیار اندیشیدهام و شبها بیدار مانده و تامل کردهام و با دقت بسیار، تمام جوانب این کار را سنجیدهام. در نتیجه دو راه بیشتر نیافتم: یا تن دادن به جنگ یا کفر به آنچه خداوند بر محمد صلی الله علیه و آله نازل کرده است!
🔻حقیقت این است که خداوند متعال راضی نمیشود در زمین، معصیتش انجام گیرد و اولیای او خاموش مانند و بلکه به آن تن در دهند و امر به معروف و نهی از منکر نکنند. در نهایت، به این نتیجه رسیدم که جنگ برای من، از تحمل غل و زنجیر در جهنم آسانتر است.
[ آن مرد شامی برگشت، در حالی که میگفت: انا لله و انا الیه راجعون. ]
❇️ مومنان و کافران
🔻[ یکی از یارانم سوال کرد: یا امیرالمومنین، این جماعت که با آنها میجنگیم، همانند ما خدای واحد را قبول دارند. پیامبر ما نیز یکی است و در نماز و حج نیز یکسان هستیم. پس آنان را چه بنامیم؟ به او گفتم: ]
🔻آنها را به همان نام میخوانی که خداوند در کتاب خود ایشان را نامیده است.
[ او گفت: من از تمام مطالب قرآن آگاهی ندارم. گفتم: ]
آیا نشنیدهای که خداوند فرمود:
« تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ؛
بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم. خدا با برخی از آنها سخن میگفت و بعضی را درجاتی برتر داد و به عیسیبنمریم نشانههای روشن دادیم و او را با روح القدس تایید کردیم و اگر خدا میخواست، کسانی که بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانههای روشن که برای آنها آمد، جنگ و ستیز نمیکردند؛ ولی امتها با هم اختلاف کردند و بعضی ایمان آوردند و بعضی کافر شدند، و اگر خدا میخواست، با هم پیکار نمیکردند؛ ولی خداوند آنچه میخواهد، انجام میدهد».
🔻پس هنگامی که اختلاف پدید آمد، نسبت ما با خداوند و قرآن و رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشتر و ارتباط ما با حق محکمتر بود. ما همان گروه مومنان هستیم و دشمنان ما همان گروه کافران هستند که در این آیه ذکر شده است. این جنگ نیز بر اساس مشیت الهی است که ما با هدایت الهی و مشیت و اراده او با آن میجنگیم.
📚منابع:
۱. وقعة صفّین، ص۴۷۴
۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۷
۳. سوره بقره، آیه۲۵۳
۴. مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۱۸
۵. کشف الغمة، ج۱، ص۳۹۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۷۸ نهج البلاغه.mp3
1.54M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت178
⭕️ روش نابود کردن بدی ها
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت178
🔷 روش نابود کردن بدی ها
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: بدی را از سينه ديگران، با كندن آن از سينه خود، ريشه كن نما.
🔻 بسیاری از علمای اخلاق و تربیت معتقد هستند کلید تربیت و اصلاح فرد و جامعه انصاف است.
انصاف در یک تعبیر ساده خودمانی یعنی نصف تو، نصف دیگران. اگر انسان هرچه که برای خودش میپسندد ، همان را برای دیگران بپسندد، هرچه را که برای خودش نمیپسندد برای دیگران هم نپسندد، همه چیز درست میشود.
🔻 مولا امیرالمومنین(علیه السلام) در حکمت ۱۷۸ نهج البلاغه میفرمایند: شر و بدی را از سینه دیگران با کندن آن از سینه خودت درو کن.
یعنی اگر میخواهی دیگران نسبت به تو نیت شر و قصد سوء و بد نداشته باشند، اول خودت قصد و نیت شر نسبت به دیگران را از قلبت بیرون کن. درباره این حقیقت که بنده تعبیر به انصاف کردم.
🔻مولا امیرالمومنین(علیه السلام) در بی نظیرترین منشور تربیتی تاریخ یعنی نامه ۳۱ نهج البلاغه در بند ۸ خطاب به فرزند دلبندشان اینگونه مینویسند: ای پسرکم! نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده، پس آنچه را که برای خود دوست داری برای ديگران نيز دوست بدار، و آنچه را که برای خود نمی پسندی، برای ديگران هم مپسند؛ ستم روا مدار، آن گونه که دوست نداری به تو ستم شود. نيکوکار باش، آن گونه که دوست داری به تو نيکی کنند و آنچه را که برای ديگران زشت می دانی برای خود نيز زشت بشمار و چيزی را برای مردم رضايت بده که برای خود می پسندی. آنچه نمی دانی نگو، گرچه آنچه را می دانی اندک است؛ آنچه را دوست نداری به تو نسبت بدهند، درباره ديگران مگو.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
ختم روزانه نهج البلاغه(4).mp3
1.79M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۱۳ تا ۱۱۲
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۳ تا ۱۱۳.mp3
2.39M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۳ تا ۱۱۲
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وپنجاه_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۳ تا خطبه ۱۱۲
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه113
1⃣ پرهيز دادن از دنياپرستی
♦️شما را از دنياپرستی می ترسانم زيرا منزل گاهی است برای کوچ کردن نه منزلی برای هميشه ماندن. دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايی می فريبد. خانه ای است که نزد خداوند بی مقدار است؛ زيرا که حلال آن با حرام و خوبی آن با بدی و زندگی در آن با مرگ و شيرينی آن با تلخی ها در آميخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود. خير دنيا اندک و شرّ آن آماده و فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده و آبادانی آن رو به ويرانی نهاده است. چه ارزشی دارد خانه ای که پايه های آن در حال فروريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان می پذيرد؟ و چه لذّتی دارد زندگانی که چونان مدّت سفر به آخر می رسد؟
2⃣ روش برخورد با دنيا
♦️مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواسته های خود بدانيد و در پرداختن حقوق الهی از او ياری طلبيد و پيش از آن که مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد. همانا زاهدان در دنيا اگر چه خندان باشند، قلبشان می گريد و اگر چه شادمان باشند، اندوه آنان شديد است و اگر چه برای نعمت های فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند، امّا با نفس خود در دشمنی بسياری قرار دارند.
3⃣ نكوهش از غفلت زدگان
♦️ ياد مرگ از دل های شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد و از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد. امّا با از دست دادن چيزی اندک از دنيا مضطرب شده که آثار پريشانی در چهره ها آشکار می گردد و بی تابی می کنيد، گويا اين دنيا محلّ زندگی جاودان شما و وسايل آن برای هميشه از آن شماست. چيزی شما را از عيب جويی برادر دينی باز نمی دارد، جز آنکه می ترسيد مانند آن عيب را در شما به رُخِتان کشند. در بی اعتنايی به آخرت و دوستی دنيا يکدل شده ايد و هر يک از شما دين را تنها بر سر زبان می آوريد و از اين کار خشنوديد همانند کارگری که کارش را به پايان رسانده و خشنودی مولای خود را فراهم کرده است.
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه112 : ( در این خطبه درباره فرشته مرگ و کیفیت گرفتن ارواح سخن ایراد فرمود.)
🔹عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته مرگ)
♦️آيا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درآمد از آمدن او آگاه می شوی؟ آيا هنگامی که يکی را قبض روح می کند او را می بينی؟ بچّه را چگونه در شکم مادر می ميراند؟ آيا از راه يکی از اندام های مادر وارد می شود؟ يا روح به اجازه خداوند به سوی او می آيد؟ يا همراهِ کودک در شکمِ مادر به سر می برد؟ آن کس که آفريده ای چون خود را نتواند وصف کند چگونه می تواند خدای خويش را وصف نمايد؟
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و هفتم
❇️ آتشبس موقت
🔻[ با رسیدن ماه محرم و برای حفظ حرمت ماه حرام، جنگ یک ماه متوقف شد. معاویه سه تن از بزرگان شام را به عنوان نمایندهٔ خویش برای مذاکره فرستاد. آنها قضایایی را در مورد قتل عثمان مطرح کردند و خواستار تحویل قاتلان عثمان به آنها شدند و از من خواستند که از حکمرانی بر مردم کناره گیری کنم تا کار مردم به شورایی بین خودشان واگذار شود و کسی عهدهدار حکمرانی مردم شود که همگان درباره او اتّفاق نظر دارند! ]
🔻من پاسخهای قاطعی در مورد مسائل قتل عثمان و بیعت مردم با خودم و بعد از آن تهدیدهای آنها، دادم و در نهایت، آنها را به کتاب خداوند متعال و سنّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دعوت کردم و به نابودکردن باطل و زندهنگهداشتن نشانههای دین فراخواندم.
🔻 نمایندگان معاویه میخواستند من بر کشته شدن مظلومانه عثمان، گواهی دهم! و من از این کار امتناع کردم و آنها به خاطر این موضوع از من اظهار بیزاری کردند و رفتند. من نیز این آیه را تلاوت کردم:
« إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ؛
مسلماً تو نمیتوانی سخنت را به گوش مردگان برسانی و نمیتوانی کران را هنگامی که روی برمیگردانند و پشت میکنند، فراخوانی! و نیز نمیتوانی کوران را از گمراهیشان برهانی. تو فقط میتوانی سخن خود را به گوش کسانی برسانی که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیم هستند».
[ سپس، رو به یارانم کردم و گفتم: ]
🔻مبادا طرفداران معاویه با جدیّت و پافشاری بر طریق گمراهی خود، از شما در سپردن راه حق و اطاعت از امامتان، کوشاتر باشند!
❇️ پدربزرگ و عمو و دایی تو به دست من کشته شدند
🔻[ نامهٔ تهدیدآمیزی از معاویه به دستم رسید که نوشته بود: ای علی، چنان شعله آتشی بر سر تو خواهم ریخت که هیچ تندبادی دورش نکند و هیچ آبی خاموشش نسازد! شعلههای آتش همه چیز را فراگیرد و به خاکستر مبدل سازد. والسلام.
با خواندن این نامه، دستور دادم کاغذ و قلم آوردند و پاسخ وی را نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻اما بعد، ای معاویه، چه دروغهایی بر زبان میآوری! من علی فرزند ابوطالبم، پدر حسن و حسینم.
🔻پدربزرگ و عمو و دایی تو را من به دست خود کشتم. در جنگ بدر و اُحد و در فتح مکه بود که تیره و تبار تو به دست من راه فنا پیش گرفتند و امروز همان شمشیر در دست من است و هنوز با قوّت قلبی که دارم، بازویم توان برداشتن آن شمشیر را دارد؛ همانگونه که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آن را به امانت به دست جانشینشان سپردند.
تا امروز خدای دیگری برای خویش بر نگزیدهام و جز محمد صلی الله علیه و آله پیامبر دیگری نداشتهام و شمشیر را نیز به کناری ننهادهام. سلام بر کسی که راه هدایت را در پیش گرفت.
[ نامه را به طرماحبنعدی طایی دادم و به او گفتم: ]
این نامهٔ مرا بگیر و به سراغ معاویه برو و پاسخش را بده.
📚منابع:
۱. سوره نمل، آیه ۸۰ و ۸۱
۲. وقعة صفین، ص۲۰۰
۳. تاریخ طبری، ج۴، ص۴
۴. الفتوح، ج۱، ص۲۴۶
۵. الإختصاص، ص۱۳۸
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۷۹ نهج البلاغه.mp3
2.32M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت179
⭕️ لجاجت و سستی اراده
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت179
🔷 لجاجت و سستی اراده
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: لجاجت تدبير را سست می كند.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) درحکمت ۱۷۹ نهج البلاغه درباره تأثیر لجاجت در سست شدن رأی و نظر قطعی می فرمایند: لجاجت تدبیر را سست می کند.
🔻انسانها گاهی وقتها نسبت به آنچه که باید تصمیم بگیرند جهل دارند و صادقانه جهل خودشان را می پذیرند لذا با مشورت و مطالعه و رجوع به خبرگان و تفکر، جهلشان را به علم تبدیل می کنند و بر اساس آن علم تصمیم میگیرند و قاطعانه عمل میکنند. عده ای دیگر علم دارند، دانش دارند، این دانش را از مبادی مختلف مثل مطالعه، تفکر، الهام الهی، مشاوره با نخبگان و... به دست آورده اند. با این علم در مورد آن موضوع به قطعیت می رسند و قاطعانه تصمیم می گیرند و اقدام می کنند. اما گاهی وقتها بر چیزی که می داند ناحق است لجاجت می کند و همین لجاجت باعث می شود آن تصمیمِ درست سست بشود.
مولا علی(علیه السلام) در پایان بند ۱۴ از نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان می نویسند : "بپرهیز از سوار شدن بر مرکب چموش لجاجت که تو را به سوی هلاکت می برد". یا در اواخر نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر اینگونه می نویسند : مبادا هرگز در کاری که وقت آن فرا نرسیده شتاب کنی. یا در کاری که وقت آن رسیده سستی ورزی یا در چیزی که حقیقت آن برای تو روشن نیست لجاجت به خرج بدهی و یا در کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی. تلاش کن تا هر کاری را در جای خودش و در زمان مخصوص به خودش انجام بدهی.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ۱۰۵ بند ۳
نهج البلاغه شریف اینگونه می فرمایند: ای بندگان خدا! به نادانی های خود تکيه نکنيد و تسليم هوای نفس خويش نباشيد، که چنين کسی بر لبه پرتگاه قرار دارد و بار سنگين هلاکت و فساد را بر دوش می کشد و از جايی به جای ديگر می برد، تا آنچه را که ناچسب است بچسباند و آنچه را که دور می نمايد نزديک جلوه دهد. خدا را، خدا را، مبادا شکايتتان را نزد کسی ببريد که نمی تواند آن را برطرف سازد و توان گره گشايی از کارتان را ندارد. کنایه از اینکه بعضی ها هستند ادعای حل مسأله و گره گشایی می کنند، اما جاهل هستند و بر جهالت خودشان هم اصرار و لجاجت دارند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
ختم روزانه نهج البلاغه(5).mp3
2.98M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۱۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وپنجاه_ودوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه111 : در نكوهش دنيا
1⃣ هشدار از دنياپرستی
♦️پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنيای حرام می ترسانم، زيرا در کام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش های نفسانی پوشيده شده و با نعمت های زودگذر دوستی می ورزد، با متاع اندک زيبا جلوه می کند و در لباس آرزوها خود را نشان می دهد و با زينت غرور خود را می آرايد، شادی آن دوام ندارد و کسی از اندوه آن ايمن نيست.
2⃣ شناخت ماهيت دنيا
♦️ دنيای حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار و کشنده ای تبهکار است و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد می نگرند که جز سرابی بيش نيست که خدای سبحان فرمود: «زندگی چون آبی است که از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان رويد، سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست». کسی از دنيا شادمانی نديد جز آنکه پس از آن با اشک و آه روبرو شد؛ هنوز با خوشی های دنيا روبرو نشده است که با ناراحتی ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد؛ شبنمی از رفاه و خوشی دنيا، بر کسی فرود نيامده جز آنکه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بُن می کَنند. هر گاه صبحگاهان به ياری کسی برخيزد شامگاهان خود را به ناشناسی می زند، اگر از يک طرف شيرين و گوارا باشد، از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمت های دنيا کام نگرفت جز آنکه مشکلات و سختی ها دامنگير او شد. شبی را در آغوش امن دنيا به سر نبرده، جز آنکه صبحگاهان بالهای ترس و وحشت بر سر او کوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگی دارد، فانی و زودگذر است و هر کس در آن زندگی می کند فنا می پذيرد.
3⃣ روش برخورد با دنيا
♦️در زاد و توشه آن جز تقوا خيری نيست. کسی که به قدر کفايت از آن بردارد، در آرامش به سر می بَرَد و آن کس که در پی به دست آوردن متاع بيشتری از دنيا باشد وسايل نابودی خود را فراهم کرده و به زودی از دست می رود. بسا افرادی که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانی که به خاک و خونش کشيد. چه انسان های با عظمتی را که خوار و کوچک ساخت و بسا فخرفروشانی را که به خاک ذلّت افکند. حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانی آن تيره و تار، گوارای آن شور و شيرينی آن تلخ، غذای آن زهر و اسباب و وسايل آن پوسيده است؛ زنده آن در معرض مردن و تندرست آن گرفتار بيماری است؛ حکومت آن بر باد رفته و عزيزان آن شکست خورده؛ متاع آن نکبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپنجاه_ودوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه111
4⃣ عبرت از گذشتگان
♦️آيا شما در جای گذشتگان خود به سر نمی بريد که عمرشان از شما طولانی تر و آثارشان بادوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشکريانشان انبوه تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند. بی توشه ای که آنان را برای رسيدن به منزلگاه کفايت کند و بی مرکبی که آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده ايد که دنيا خود را فدای آنان کرده باشد؟ يا به گونه ای ياری شان داده يا با آنان به نيکی به سر برده باشد؟ نه هرگز، بلکه سختی و مشکلات دنيا چنان به آنها رسيد که پوست و گوشتشان را دريد، با سختی ها آنان را سُست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان کرد و بينی آنان را به خاک ماليد و لگدمال کرد و گردش روزگار را بر ضدّ آنها برانگيخت. شما ديديد که دنيا آن کس را که برابر آن فروتنی کرد و آن را برگزيد و بر همه چيز مقدّم داشت که گويا جاودانه می ماند، نشناخت و روی خوش نشان نداد تا آن که از دنيا رفت. آيا جز گرسنگی توشه ای به آنها سپرد؟ آيا جز در سختی فرودشان نياورد؟ و آيا روشنی دنيا جز تاريکی و سرانجامش جز پشيمانی بود؟
5⃣ پرهيز از دنيای حرام
♦️ آيا شما چنين دنيايی را بر همه چيز مقدّم می داريد و بدان اطمينان می کنيد؟ يا در آرزوی آن به سر می بريد؟ پس دنيا بد خانه ای است برای کسی که خوش بين باشد و يا از خطرات آن نترسد. پس بدانيد -و می دانيد- که آن را ترک می کنيد و از آن رخت بر می بنديد و پند گيريد از آنها که گفتند: «چه کسی از ما نيرومندتر است؟»، سپس آنان را به گورهايشان سپردند، بی آنکه سوارکاران شان خوانند و در قبرها فرود آوردند، بی آنکه همسايگانشان نامند. از سطح زمين قبرها و از خاک کفن ها و از استخوان های پوسيده، همسايگانی پديد آمدند که هيچ خواننده ای را پاسخ نمی دهند و هيچ ستمی را باز نمی دارند و نه به نوحه گری توجّهی دارند. نه از باران خوشحال و نه از قحط سالی نوميد می گردند. گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يکديگرند امّا از هم دورند، فاصله ای با هم ندارند، ولی هيچ گاه به ديدار يکديگر نمی روند. نزديکان از هم دورند بردبارانی هستند که کينه ها از دل آنان رفته، بی خبرانی که حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زيان آنها ترسی و نه به دفاع آنها اميدی وجود دارد. درون زمين را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانه های تنگ و تاريک را به جای خانه های وسيع برگزيدند. به جای زندگی با خويشاوندان غربت را و به جای نور ظلمت را برگزيدند، به زمين بازگشتند چونان که در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترک گفتند و با اعمال خود به سوی زندگی جاويدان و خانه هميشگی کوچ کردند، آنگونه که خدای سبحان فرمود: «چنان که آفرينش را آغاز کرديم آن را باز می گردانيم، وعده ای بر ماست و همانا اين کار را انجام خواهيم داد».
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی