#چشم از او، جلوه از او، ما چه حریفیم ای دل؟
چهرهی اوســـت که بــا دیدهی او مـــیبینــم
#بیت_ناب
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
در پیچ و خم و تابم از آن #زلف، خدا را
ای زلف که داد این همه پیچ و خم و تابت؟
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب
دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
او صبر خواهد از من، بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد
#فراق
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی
#محمد_صفوی
(همین طور منسوب به) #شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران میرسد با من خزانی میکند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی
به افسون کدامین شعر، در دامِ من افتادی
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گَه گاهی تو هم از من کنی یادی
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
چشم خود بستم که ديگر چشم مستش ننگرم
ناگهان #دل داد زد: ديوانه من مى بينمش
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir
گذشتهی من و جانان به سینما ماند
خدا ستارهی این سینما نگه دارد
#شهریار
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔻کانال 🖋شعر باران✒️
@baaraan_ir