eitaa logo
اطلاع رسانی پایگاه باب المراد (ع)
189 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
869 ویدیو
37 فایل
گزارش فعالیت های ورزشی فرهنگی و عملیاتی پایگاه باب المراد ع
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «وهابیت جنایتکار و تخریب بقیع (٢)»         روز پنجشنبه، ١۴٠٠/٠٢‌/٣٠ ✍️ مناسبت روز: هشتم شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع (ع) است که در روز گذشته به تاریخچه کوتاهی از این مکان مقدس و چگونگی تخریب آن بدست وهابیون جنایتکار پرداختیم و امروز انشاالله در این مجال کوتاه از «فرقه انحرافی وهابیت» و عقائد ضالّه آنها، سخن می‌گوییم؛ ✍️ ديروز عرض شد که در اثر جهل و عقاید انحرافی این فرقه‌ی بدعت‌گذار و وحشی، از حرم ائمه بقیع که بیش از هشتصد سال با گنبد و بارگاه نورانی و سر به فلک کشیده‌ و با ضریح فولادین زیبایش همچون ماه شب چهارده در مدینه می‌درخشید و محل دعا و نیایش و نزول رحمت الهی و برکات آسمانی بود، اثری باقی نمانده است! 👈 فرقه انحرافی وهابیت که با کنار گذاشتن تمام مذاهب اسلامی و کشیدن شمشیر تکفیر به روی همه‌ی مسلمانان و ملحق کردن جامعه اسلامی به جمع کفار و مشرکین، تمام تلاش خود را در مبارزه با مظاهر و عقاید اسلامی همچون «زیارت، توسل و شفاعت» خلاصه کرده و با پیوند شوم خود با آل سعود (که خود را صاحبان قدرت و ثروت در تمامی ممالک اسلامی می دانند)، به مبارزه با مسلمانان شیعه و سُنی، پرداخته‌اند! 👈 این گروه متعصب، بی منطق و خشن، بر اساس عقائد باطل خود، خون پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را مباح دانسته و تخریب قبور مطهر پیشوایان دین را بر خود واجب می‌دانند! ✍️ آنها، کسانی هستند که بدعت‌گزاری در دین را از پیشوای خود و بنیانگذار بدعت، «معاویة بن ابوسفیان» به ارث برده‌اند! همان کسی که پیامبراعظم (ص) درباره او فرمودند: «لتَتَخِذَنَّ یا مُعاوِیه اَلبِدعَهُ سُنَّهً وَالقُبحُ حَسناً أکلُکَ کثیرٌ و ظُلمُکَ عَظِیمٌ»، «ای معاویه، تو بدعت را به جای سنّت و زشت را به جای زیبا قرار می‌دهی و همچنین خوردن تو زیاد و ظلم تو بزرگ خواهد بود!» [بحارالأنوار، ج ۳۳، ص ۲۱۷؛ شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج ۴، ص٧٩ ] آنها مصداق واقعی آیه ١٩ سوره هود هستند، که می‌فرماید: «الَّذینَ یَصُدُّونَ عَن سَبیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُون»: «آن ستمکاران که (بندگان را) از راه خدا باز می‌دارند و سعی می‌کنند که راه حق را کج کنند (و خلق را به راه باطل کشند) و هم آنها هستند که منکر قیامتند». بی‌تردید، علل انحراف این فرقه‌ی به اصطلاح مسلمان را باید در کلام نورانی امیر بیان، حضرت علی(ع)، جستجو کرد، که فرمودند: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ - یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ - وَ یَتَوَلَّی عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَی غَیْرِ دِینِ اللَّه»: «همانا آغاز پدید آمدن فتنه‌ها، هواپرستی و بدعت‌گذاری در احکام آسمانی است، بدعت‌هایی که قرآن، با آن مخالف است و گروهی «با انحرافات یاد شده» بر دیگران سلطه و ولایت می‌یابند که بر خلاف دین خدا هستند». [نهج البلاغه، خطبه ۵۰] ✍️ هرچند که امکان پرداختن به تمامی افکار و عقاید این گروهک انحرافی، در این نوشتار مختصر وجود ندارد و مناسب است مخاطبین محترم به آثار مفصلی که در این‌باره به نگارش درآمده‌اند، همچون کتاب «آیین وهابیت» نوشته حضرت آیت الله جعفر سبحانی، مراجعه نمایند، لکن تلاش می‌کنیم، شما را با گوشه‌ای از اعتقادات انحرافی و افکار پلید وهابیت، آشنا نمائيم: ✍️ ریشه های اعتقادی وهابیت را می‌توان نشأت گرفته از افکار و عقاید «بنی‌امیه»، «خوارج»، کلام «اشعری» و دیدگاه‌های «ابن تیمیه» و برداشت انحرافی از «مذهب حنبلی» دانست که از تلفیق همه آنها، عقائد پوشالی وهابیت، به وجود آمده است! 👈 یکی از مهم ترین انحرافات وهابیون، این است که طلب «شفاعت» از انبیاء و اولیای الهی را شرک می‌دانند! آنان معتقدند که طلب شفاعت، از پیامبر خدا (ص)، عبادت غیرخدا محسوب شده و مصداق شرک است! 👈 آنها «توسل» را نیز در ذیل مبحث شفاعت، مطرح و آن را نیز بدعت و شرک تلقی کرده‌اند! و هرگونه استغاثه به پیامبران و اولیای الهی را، مُنافی با توحید و از مصادیق شرک و کفر می دانند! 👈 وهابیون «زیارت قبور و ایجاد بَنا بر مراقد» را نیز مظهر شرک و بت پرستی می‌دانند و به شدت با آن مبارزه می کنند! لذا به تصور آنان اگر گنبدها، تخریب و دیوارهای حرم اهل بیت(ع) برداشته شوند، مردم، به خصوص اهالی حرمین از دایره شرک و کفر، بیرون می‌آیند و در مسیر پرستش خداوند یکتا قرار می‌گیرند!!! ✍️ انشاالله به شرط حیات و توفیق الهی، این مبحث در روز بعد ادامه دارد... ✅ پایگاه باب المراد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «سیره رضوی ۵»         روز شنبه، ١۴٠٠/٠۴/٠۵ ✍️ مناسبت روز: در چند روز گذشته از سیره قولی و عملی امام رضا (ع) سخن گفتیم و انشاالله در روزبرگ امروز نیز به ادامه مبحث «تربیت کودک در سیره رضوی» می‌پردازیم؛ قبلاً عرض شد در سیره امام رضا (ع) مسائلی چون «انتخاب همسر شایسته»، «لزوم رعایت آداب ازدواج»، «توجه به مواقع و شرایط انعقاد نطفه» و «مراقبت‌های ایام بارداری» بخشی از مقدمات تربیتی فرزند صالح است و در ادامه به چند گام تربیتی بعد از تولد کودک از جمله: «آوای توحیدی اذان»، «نامگذاری نیکو»، «مراقبت و حفظ سلامتی کودک»، «اهمیت صحبت با نوزاد»، «محبت به عنوان کلید تربیت» و «اهمیت احترام به فرزند»، اشاره کردیم و اینک ادامه مبحث: ✅ تشویق، عاملی مؤثر در تربیت: تشویق بجا و مناسب در فرزندان، ایجاد انگیزه و شوق می کند و آنان را برای انجام کارهای پسندیده و بزرگ آماده می‌سازد، لذا می‌توان تشویق را نردبان پیشرفت و موفقیت کودکان دانست! 👈 زکریا بن آدم می گوید: خدمت امام رضا(ع) بودم که حضرت جواد (ع) را نزد ما آوردند؛ حضرت، که حدود چهار سال داشتند، دست‌ها را بر زمین نهاده و سرشان را به طرف آسمان بلند کردند و به فکر فرو رفتند! امام رضا(ع) به ایشان فرمودند: جانم به فدایت باد، در چه موضوعی چنین اندیشه می کنی؟ جوادالائمه (ع) فرمودند: در آنچه نسبت به مادرم فاطمه(س) انجام داده اند! به خدا قسم، آنها را از قبر بیرون می آورم...و خاکسترشان را به دریا می‌ریزم! امام رضا(ع) غیرت و شجاعت حضرت جوادالائمه (ع)را ستودند و برای تشویق ایشان، حضرت را به خود نزدیک ساخته، بین دو چشمشان را بوسیده و فرمودند: پدر و مادرم به فدایت باد، براستی که تو برای امامت، شایستگی لازم را داری!» ✅ ضرورت نظارت همیشگی والدین: زندگی صحنه درس و تجربه است و بدیهی است آنانکه عمر زیادتری نموده‌ و تجارب بیشتری کسب کرده‌اند، در رویارویی با دشواری‌ها، ازتوان بالاتری برخوردارند! بنابراین کودکان و نوجوانان که بهره کمتری از تجربه دارند، همواره به نظارت و کمک والدین نیازمندند؛ و نظارت مستمر و حساب شده بر وضعیت اخلاقی، تحصیلی و رفتاری فرزندان، یک ضرورت انکارناپذیر در امر تربیت است! البته این نظارت باید منطقی و حتی‌الامکان غیر مستقیم و بصورت نامحسوس باشد! نکته مهم در این زمینه اینست که این نظارت فقط به مواقع حضور والدین، در کانون خانواده اختصاص ندارد، بلکه حتی وقتی والدين برای مدتی از کانون خانواده فاصله می گیرند وحضور فیزیکی ندارند، باید همچنان از وضعیت فرزندانشان آگاه بوده و بر کار آنها نظارت کنند! لذا سفارش‌های پیش از مسافرت، و تماس و پیام به فرزندان در طول سفر، امری ضروری و کارساز در این زمینه است! چنانچه در سیره رضوی، می‌بینیم که حضرت رضا(ع) که به سبب فشار مأمون، ناگزیر مدتی را دوراز وطن و خانواده به سر بردند، به شکل‌های گوناگون همچون نامه و پیام‌های شفاهی از دور بر وضعیت فرزندشان جوادالائمه (ع) نظارت می کردند و راهنمایی‌های لازم را به ایشان ارائه می دادند! چنانچه حضرت در نامه ای به جوادالائمه (ع) چنین نوشتند: «ای اباجعفر، به من اطلاع دادند که خدام، هنگام خروج ازخانه، شما را از درب کوچک، بیرون می برند و این به خاطر بخل آنهاست تا از شمابه کسی خیری نرسد! [فرزندم] به حقی که بر گردن تو دارم، از تو می خواهم که ورود و خروجت فقط از در بزرگ (اصلی خانه) باشد و هنگامی که خواستی از خانه خارج شوی، همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر که از تو چیزی درخواست نمود، عطا کن... [فرزندم،] این سفارش من به خاطر رشد و رفعت مقام توست، پس به دیگران انفاق کن و از خدای صاحب عرش، ترس فقر وتنگدستی نداشته باش! ✍️ این مبحث ادامه دارد...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «جوادالائمه (ع)»(٢)         روز یکشنبه، ١۴٠٠/٠۴/٢٠ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت حضرت جوادالائمه (ع) در سال ٢٢٠ هجری قمری است، که ضمن عرض تسلیت و تعزیت به ساحت مقدس حضرت بقیه‌الله الأعظم (عج) و تمامی شیعیان و محبین آن امام همام، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ در روز گذشته از شرایط ویژه امامت حضرت در سنین کودکی و مکر مکرر مأمون و انجام مناظرات متعدد ایشان با بزرگان و دانشمندان ادیان و مکاتب مختلف و پیروزی حضرت و اثبات علم بیکران امامت در وجود آن امام همام سخن گفتیم و انشاالله امروز از سیره اخلاقی حضرت جوادالائمه (ع) سخن خواهیم گفت؛ امام جواد(ع)، جوان ترین امام معصوم در هنگام شهادت بودند که این ویژگی جوانی در ابعاد مختلف می‌تواند الگو و اُسوه‌ای نیکو برای نسل جوان ما باشد که حقیقتاً می خواهند برای سعادت دنیا و آخرت خود به سیره اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) تأسی جویند! ✍️ مسلمانان این امام هُمام را به دو صفت و ویژگی بارز " تقی " و " جواد " می‌شناسند؛ ✅ ‌‌" تقی " به معنای تقوا و پارسایی است، چنانچه آن حضرت، نمونه بارز عبادت، بندگی و سجده های طولانی برای خداوند بوده‌اند؛ ✅ اما " جواد " ریشه اش به کلمه "جود" برمی‌گردد که به معنای بخشش است و لذا معنای تحت اللفظی جواد یعنی بخشنده که یکی از اوصاف بزرگ پروردگار عالم است و علمای اخلاق بیان می دارند که منظور از جود آن صفتی است که دارنده آن در برابر چیزی که می بخشد، به هیچ وجه انتظار جبران ندارد و البته این صفت در بین همه ائمه (ع) وجود داشته اما در سیره و زندگی حضرت جواد(ع) معنا و تبلور خاص‌تری پیدا کرده است؛ چنانچه به تصریح مکرر راویان موثق شیعه و اهل سنت، حضرت از همان دوران کودکی در جامعه زمان خویش، به ایثار و بخشندگی شُهره بودند و از همان دوران، جمع قابل توجهی از نیازمندان در مقابل منزل ایشان اجتماع می‌کردند تا از حضرت، حاجتی بخواهند و هیچ گاه نیز از درب منزل امام جواد(ع) نااُمید برنمی‌گشتند! البته حضرت در عین بخشندگی فراوان، همانند جد بزرگوارشان امیرمؤمنان(ع)، زندگی شخصی بسیار ساده و به دور از تشریفات داشته‌اند؛ چنانچه مورخین آورده‌اند که حضرت همانند فقیران جامعه لباس پوشیده و غذا می‌خوردند و با ضعیف‌ترین مردم، هم سفره می‌شدند! ✅ از دیگر ویژگی های اخلاقی حضرت جواد الائمه(ع)، می‌توان به «اخلاق حسنه» و «ادب» و «گشاده رویی» و «نرم خویی» حضرت با دوست و دشمن اشاره کرد که این امر، علاوه بر دوستان باعث جذب مخالفان و حتی دشمنان امام به سوی ایشان می‌شد که بی‌شک حضرت‌ این ویژگی خود را از جدّ بزرگوارشان حضرت محمد (ص) به ارث برده بودند! ✅ «حرّیت و آزادگی» نیز یکی دیگر از ویژگی‌های حضرت جوادالائمه (ع) است، چنانچه آن بزرگوار هیچ گاه تسلیم ظلم و ستم نشدند و حاضر بودند در این راه تمام سختی ها را تحمل کنند! این ویژگی حضرت نیز الگویی برای همه‌ی مسلمانان است که در هیچ زمانی ظلم و ستم را قبول نکنند و با آزادگی، بر اعتقادات و مبانی خود، پافشاری نمایند حتی اگر مثل امام جواد (ع) در سن ٢۵ سالگی به شهادت برسند! ✍️ آنچه گذشت تنها گوشه‌ای از خصوصیات و سیره حضرت جوادالائمه (ع) بود که بی‌شک می‌توان با الگوگیری از سیره کلامی و عملی آن امام همام، به سعادت دنیا و آخرت دست یافت. پایگاه بسیج باب المرادعلیه السلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «عيد بزرگ بندگی»         روز سه‌شنبه، ١۴٠٠/٠۴/٢٩ ✍️ مناسبت روز: امروز، روز عرفه و روز شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) است که در روزبرگ دیروز ضمن گرامیداشت این روز بزرگ به این موضوع پرداختیم؛ اما امشب شب دهم ماه ذی الحجه، شب عید قربان و از چهار شب با برکتی است که شب زنده داری در آنها سفارش ویژه شده و درهای رحمت الهی به روی بشریت باز است، چنانچه پيامبر خدا (ص) فرمودند: «خداوند متعال در عيد قربان، با عنايت به زمين مى نگرد، پس، از خانه ها بيرون آييد تا رحمت به شما برسد!» لذا ضمن تبریک و تهنیت عید بزرگ بندگی، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ عید قربان، یادآور ایمان حضرت اسماعیل (ع) در قربانگاه عشق و یادآور روزی است که حضرت ابراهیم خلیل (ع) از فرزند عزیزتر از جانش در مسیر عبودیت و بندگی خدا گذشت! و زیباترین تصویر بندگی و تسلیم در برابر خواست و رضای الهی را در مقابل ملائکه الهی به نمایش گذارد! لذا عید قربان را «عید بزرگ بندگی» نامیدند، چراکه حضرت ابراهیم(ع)، به امر خداوند، فرزندش را به قربان‌گاه برد تا در پیشگاه درگاه ربوبیت قربانی کند! هر چند که خداوند به او لطف کرده و برای او قربانی دیگری فرستاد؛ اما او ثابت کرد که محبت خداوند در قله محبت‌ها قرار دارد و باقی علایق، همه در طول این محبت اعلاء قرار می‌گیرند! لذا حضرت ابراهیم (ع) در عید قربان، قله بندگی را به نمایش گذاشت! و خداوند در قرآن کریم از او به عنوان «اسوه حسنه» یاد نمود، چراکه ابراهیم (ع) از مهمترین و عزیزترین چیزی که در زندگی داشت، گذشت و نفس خود را زیر پا گذاشت و محبت و رضای خداوند را برگزید و این مسأله از بالاترین درجات بندگی است! مسلمانان نیز هر ساله در روز عید قربان، به عبادت می‌پردازند و قربانی می‌کنند تا با این اعمال، خود را به رفتار حضرت ابراهیم(ع) در آن روز شبیه و متصل نمایند! زائران بیت‌الله الحرام بعد از انجام مناسک و پس از آنکه به خلوص بندگی رسیدند و تمامی دستورات الهی را به جای آوردند، مانند ابراهیم(ع) به امر الهی، قربانی می‌کنند! بنابراین قربانی کردن در واقع یک نماد است، نماد ازخودگذشتی و پا گذاشتن روی همه‌ی منیت‌ها! قربانی کردن، نماد اخلاص است و اخلاص پدید نمی‌آید مگر با قربانی کردن نفس! و اگر انسان خود را برای خدایش خالص گرداند، زندگی‌اش دگرگون خواهد شد! چنانچه حضرت سجاد (ع) حقیقت قربانی را این گونه بیان می‌کنند: «حج گزار و قربانی کننده، با تمسک به حقیقت پرهیزکاری، گلوی دیو طمع را می برد و او را می‌کشد!» (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۱۶۶) ✍️ و در پایان فراموش نکنیم که وظیفه ما در دنیا، عبادت و بندگی برای خداست: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ: و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه عبادت و بندگی کنند» (ذاریات‌/۵۶) و عید قربان بهترین فرصت برای بندگی خداست! پایگاه باب المراد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حضرت سکینه (س)، اسطوره حیاء و عفاف» روز سه‌شنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢٠ ✍️ مناسبت روز: امروز پنجمین روز از ماه ربیع‌الاول است و براساس برخی از منابع تاریخی، سالروز وفات عقیله قریش، حضرت سکینه خاتون (س) است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ حضرت سکینه (س)، دختر باكمال و بافضيلت امام حسين (ع) است و با حضرت علی اصغر (عبدالله) از یک مادر به نام حضرت رباب فرزند امرى‌ء القيس می‌باشند که به سبب سکون، آرامش و وقار و حیاء فراوانی که داشتند، مادرشان لقب «سکینه» را بر ایشان نهاده است؛ [وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۹۷] مورخین، حضرت سکینه (س) را از باهوش‌ترین، زیباترین، خوش‌اخلاق‌ترین، باسخاوت‌ترین، باتقواترین و بزرگترین زنان زمانه خویش دانسته‌اند؛ [اعیان الشیعه، ج۱۱، ص۲۵۷] همچنین آورده‌اند که امام حسین(ع)، حضرت سکینه و مادر ایشان را بسیار دوست می‌داشتند و در وصف آنها فرموده‌اند: «خانه‌ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند؛ من آن‌ها را بسیار دوست دارم»‌: «اِنَّنی لَاُحِبُّ دارا تَحُلُّ بِها سکینةُ و الرُّبابُ...» [تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۵۲۰] حضرت در کربلا نیز ایشان را با عنوان «بهترین زنان» خطاب نمودند: «يَا خَيْرَةَ النِّسْوَان» [ مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۱۰]؛ امام در سخنی دیگر نیز سکینه خاتون را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کردند؛ [مقتل الحسین (ع)، ص۳۴۹] در کتاب‌های رجالی نیز از حضرت سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده و راویانی همچون عبیدالله بن ابی‌ارفع، فائد مدنی، سکینه دختر اسماعیل بن ابی‌خالد و سکینه دختر قاضی اباذر از ایشان روایت نقل کرده‌اند. [المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۳۲] علاوه براین در برخی منابع از بلاغت و فصاحت و تسلط حضرت بر ادبیات و شعر عرب، سخن به میان آمده و گزارش‌هایی از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید از ایشان معروف است و همچنین آورده‌اند که برخی از شاعران بزرگ مانند «فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل» برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به حضرت سکینه ارائه می‌دادند تا مورد داوری ایشان قرار بگیرد! [المنتظم ابن جوزی، ج۷، ص۱۷۸] بر اساس گزارش‌های موجود در مقاتل، حضرت سکینه در سنین نوجوانی در واقعه کربلا حضور داشتند و در روز عاشورا، امام حسین(ع) برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشته و با آنان وداع کردند و سپس نزد دختر خود حضرت سکینه که در گوشه‌ای نشسته و می‌گریست، رفتند؛ و ایشان را به صبوری دعوت کرده و در آغوش کشیدند‌؛ [اللهوف، ص۱۳۴]؛ سکینه خاتون پس از واقعه عاشورا، همراه دیگر اسیران کربلا به کوفه و شام برده شده و رنج اسیری را تحمل نمودند! ✍️ حضرت سکینه (س) را باید اسطوره حیاء و عفاف و حجاب نامید؛ چنانچه از «سهل‌بن‌سعد ساعدی» صحابه پیامبر اسلام (ص) روایت شده که: «در روز ورود اسراء به شام در دروازه ساعات، بانویی با کرامت را دیدم که بر شتری بی‌محمل سوار بودند؛ ایشان خود را سکینه دختر امام حسین(ع) معرفی نمودند و (در آن وضعیت اسارت به فکر حفظ حجاب و عفاف خود و زنان بنی‌هاشم بودند! و) از من خواستند تا برای حفظ حرمت خاندان رسول خدا(ص) کاری کنم که نیزه‌داران سرهای شهدای کربلا را از اطراف اسیران دور کنند! (تا نگاه نامحرمان به سرها منحرف شود) و من با پرداخت مقداری دینار توانستم خواسته حضرت را برآورده نمایم!» [بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۸] حضرت سکینه (س) پس از اسارت به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشتند؛ اما در منابع شیعه و اهل‌سنت از زندگی ایشان در مدینه تا زمان وفات، گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی و اشعار و مرثیه‌خوانی‌های ایشان در رثای پدر بزرگوارشان، اکتفا شده است! در چگونگی وفات و محل دفن حضرت سکینه نیز بین مورخین، اختلاف وجود دارد، ولی بنابر قول مشهور، وفات حضرت در پنجم ربیع‌الاول سال ۱۱۷ قمری در مدینه اتفاق افتاده‌ و ایشان را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. [تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۱۰۷]؛ هرچند در قبرستان باب‌الصغیر دمشق نیز قبری منسوب به حضرت سکینه (س) وجود دارد که طبق برخی از منابع تاریخی ایشان در آنجا مدفون شده‌اند‌؛ البته بقعه‌ای نیز در قاهره به نام حضرت سکینه بنت الحسین وجود دارد! [خسروشاهی، اهل البیت فی مصر، ص۲۱۶]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «رابطه با خالق و خلق» روز پنجشنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢٢ ✍️ مناسبت روز: امشب، شب شهادت امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت است که طبق شهادت مورخین در اول ماه ربیع الاول سال ٢۶٠ ه-ق مسموم و در روز هشتم همان ماه، در ٢٨ سالگی به شهادت رسیدند‌؛ لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، روزبرگ امروز را با یکی از سخنان ارزشمند این امام همام آغاز می‌نمائیم: ✍️ «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْ‌ءٌ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَان»: «دو خصلت است که بالاتر از آنها خصلتی وجود ندارد؛ یکی از آنها، ایمان به خداوند و دومی، منفعت رساندن به دیگران است!» [تحف العقول، ج ٢، ص ۴٨٩] در این روایت، حضرت به مهمترین خصلت‌های انسانی، یعنی رابطه‌ی با خالق و رابطه‌ی با خَلق اشاره می‌نمایند که البته این دو خصلت با يکديگر نیز ارتباط مستقیم دارند و اگر ایمان فردی قوی باشد، قطعاً خصلت دوم نیز در او خواهد بود! «ایمان» به معنای رابطه با خالق است که درجات مختلفی دارد و هر قدر درجه‌ی آن بالاتر باشد، آثار آن نیز در وجود و اعمال انسان نمایان‌تر و سوددهی انسان به دیگران زیادتر می شود! 🔹برای درک مطلب، فرض کنید اتاقی باشد که پنجره‌های بسیاری در اطراف دارد و در درون آن، چراغی روشن است؛ اگر نور چراغ خاموش و یا کم باشد، چیزی از پنجره‌ها به بیرون سرایت نمی‌کند و به دیگران نمی‌رسد، ولی هرقدر نور چراغ بیشتر باشد، نور بیشتری نیز به بیرون سرایت کرده و دیگران هم از آن بهره‌مند می‌شوند! ایمان در وجود انسان مانند همین چراغ و نور است و پنجره‌ها، اعضای مختلف انسان مانند زبان، چشم، گوش، دست و پای اویند؛ لذا هر چه ایمان قوی‌تر باشد، سایر اعضاء نیز در پی خیرخواهی و سود رساندن به دیگران می‌باشند! و سوددهی به دیگران، ارتباط مستقیم با مقدارِ ایمان فرد دارد! 🔹همچنین در مثال دیگر می‌توان وجود انسان را به یک درخت تشبیه کرد و ایمان را به آبی که به درخت حیات می‌بخشد؛ لذا اگر آب کمی به درخت برسد نه تنها میوه و ثمره‌ای برای دیگران نخواهد داشت، بلکه خودش هم خشک و پژمرده می‌شود! اما اگر آب کافی به آن درخت برسد، پرطراوت و سرسبز شده و میوه های پربارتری، بر آن می رویند و مردم بیشتری از آن بهره‌مند می‌شوند! در نتیجه هرقدر ایمان و ارتباط با خالق در وجود انسان قوی‌تر باشد، آثار و برکت او هم برای دیگران بیشتر خواهد بود، و اگر ایمان و ارتباط با خداوند کمرنگ باشد، مانند درختی پژمرده و بی‌ثمر می‌گردد که چیزی جز آفات و ضرر و آلودگی برای خود و دیگران به بار نمی‌آورد! ✍️ امید آنکه با ایمان و ارتباط هر چه بیشتر با حضرت‌ دوست، در این زمان که به واسطه ویروس منحوس کرونا، بیش از پیش به کمک يکديگر نیازمندیم، بتوانیم با خدمت رسانی به خلق خدا، نام خود را در زمره پیروان راستین اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ثبت و ضبط نمائيم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «یازدهمین خورشید» روز جمعه، ١۴٠٠/٠٧/٢٣ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) یازدهمین خورشید آسمان ولایت و امامت و پدر گرامی حضرت ولی عصر (عج) است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را آغاز می نمائیم؛ امام حسن عسکری (ع) در روز هشتم ربیع‌الثانی سال ٢٣٢ ه-ق در مدینه منوره چشم به جهان گشودند و در طول زندگی ٢٩ ساله خود و به ویژه در دوران شش ساله امامت به واسطه مبارزه با طاغوت‌های زمان، همواره در تبعید و زندان به سر می بردند و از آنجایی که در محله «عسکر» که محل سپاهیان عباسی بود، تحت نظر و محصور بودند، آن حضرت را «عسکری» نامیده‌اند. ✍️ هرچند امام در یکی از سخت‌ترین دوران تاریخی اسلام، زندگی می‌کردند و دشمنان تا حد ممکن، از نشر سخنان و سیره ایشان جلوگیری کرده‌اند، اما در مورد ویژگی‌های فردی واجتماعی حضرت، روایاتی نقل شده که برای الگوگیری از سیره آن امام همام در این مجال کوتاه، تنها به دو ویژگی ایشان اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ «عبادت و اخلاق» عبادت و اخلاق امام عسکری (ع) آن چنان قلب‌ها را مجذوب خود می‌نمود که حتی افراد گمراه و منحرف، با دیدن آن، به راه راست هدایت شده و حتی بدترین افراد نیز در اثر جذبه ملکوتی آن حضرت به بهترین انسان‌ها تبدیل می‌شدند! در روایت آمده: روزی برخی از عباسیان از رئیس زندان خواستند که بر امام سختگیری بیشتری نماید! او گفت: دو نفر از بدترین و سختگیرترین افراد را بر ایشان گماشته‌ام، اما آن دو در اثر معاشرت با حضرت منقلب شده‌اند! سپس آن‌ دو زندانبان را فراخوانده و در حضور عباسیان از حالات امام سؤال کرد و آنان گفتند: ما چه بگوییم در مورد کسی که روزها روزه می‌گیرد و همه شب به عبادت می‌ایستد و به غیر ذکر و سخن خدا هیچ سخن دیگری بر زبان نمی‌آورد و هنگامی که به ما نظاره می کند، بر بدن ما لرزه افتاده و کنترل خود را از دست می‌دهیم! (وفیات الائمه، ص ۴١٠) 2️⃣ «تولی و تبری» از مهم ترین فرازهای سیره اجتماعی آن حضرت، توجه به دو اصل «تولی و تبری» می‌باشد؛ ایشان در هر فرصتی، شیعیان را به دوستی اهل بیت (ع) و بیزاری از دشمنان آنان ترغیب می‌نمودند؛ چنانچه روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود به محضر امام شرفیاب شد و ارادت خالصانه خویش را به خاندان نبوت اظهار نموده وگفت: من از یاری عملیِ شما ناتوانم و به غیر از ولایت و محبت شما و بیزاری از دشمنانتان و لعن به آنان در خلوت، سرمایه‌ای ندارم، با این حال، وضعیت من، چگونه خواهد بود؟! حضرت فرمودند: پدرم از جدم رسول خدا (ص) روایت نموده که: «هرکس توانایی یاری نمودن ما اهل بیت را نداشته باشد و (دشمنان آنان را دشمن بدارد و) در خلوت هایش آنها را لعنت کند، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می‌رساند...و در این هنگام فرشتگان برای وی طلب آمرزش نموده و او را ستوده و می‌گویند: خدایا بر روح این بنده‌ات درود فرست که در یاری اولیائش، تمام تلاشِ خود را انجام می‌دهد و اگر بیش از این توانایی داشت، حتماً انجام می‌داد؛ در این حال از طرف خدای سبحان ندا می‌آید که ای ملائکه! من دعای شما را درحق او اجابت کردم و بر روحش درود فرستادم و در ردیف ارواح ابرار و از بهترین بندگان برگزیده خویش گردانید!» (بحارالانوار، ج ۵٠، ص ٣١۶) ✍️ و سخن امروز را با ذکر مصیبت امام حسن عسکری(ع) به پایان می‌بریم: راوی می گوید: برای عیادت و ملاقات امام یازدهم (ع) رفتم؛ دیدم حضرت در بستر بیماری افتاده‌اند و خادمشان شربتی برای حضرت آورده، ولی آن قدر سَم به بدن آقا سرایت کرده بود که دست مبارکشان به شدت می لرزید و نمی‌توانستند شربت را میل کنند! سپس فرمودند: برو فرزندم مهدی را صدا کن بیاید! ابوصل می گوید: دیدم فرزندی ۵ساله که خیلی زیبا و دلربا بود، وارد اتاق شد! حضرت فرمودند: «ای سرور اهل بیتم، شربت آبی به من بده و امام زمان شربت را نزدیک دهان پدر آوردند و آقا شربت را نوش جان کردند...و حضرت در آغوش فرزند دلبندشان به شهادت رسیدند... (بحارالأنوار/ ج۵٢/ ص١) اما عرض کنیم: «لا یَوْمَ كَیَوْمِكَ یا ابا عَبْدِاللَّه»؛ اگر حضرت عسکری (ع) در موقع شهادت شربت از دست فرزند عزیزشان نوشیدید، اما دل‌ها بسوزد برای جد غریبشان حسین (ع) که لحظات آخر با بدن پر از زخم و جراحت و داغ جوان و برادر و عزیزان در گودی قتلگاه هر چه صدا زدند، جگرم از تشنگی سوخت، کسی جواب آقا را نداد، یک وقت آقا دیدند سینه مبارکشان سنگین شد، چشم باز کردند و دیدند شمر... «والشّمر جالس على صدرك» (الا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «منجی الهی، بزرگترین نیاز جهان معاصر» روز شنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢۴ ✍️ مناسبت روز: امروز نهم ربیع الاول، نخستین روز امامت و ولایت امام عصر (عج) است، که شیعیان این روز بزرگ را جشن می‌گیرند، لذا با عرض تبریک و تهنیت، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم‌؛ آغاز امامت حضرت مهدی (عج) مصادف با آغاز «دوران غیبت صغری» است که پس از این روز، مردم جهان، آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناك غیبت و آثار محرومیت از دیدار مستقیم حجت الهی آشنا شدند! هرچند این روزها با نزول بلاء و بیماری همه‌گیر کرونا، بشر بیش از هر زمان دیگر، تلخی عدم دسترسی مستقیم به حجت الهی را احساس می‌نماید! ✍️ سال‌ها از عزم آدمی برای تشکیل یک نظام نوین و یکپارچه در مدیریت انسان‌ها در جهان می‌گذرد و این موجود پُر مُدَّعا، تمام تلاشش را نموده تا خود را به عنوان تنها مدیر و تعیین‌کننده‌ی سرنوشت همنوعان خود و حتی دیگر موجودات در جهان با برنامه‌ها و پیشرفت‌های مادی، علمی و تجربی خود، معرفی کند؛ اما هربار در مسیر تحقق این حرکت خودخوانده، با چالشی جدید روبرو و طعم تلخ شکست را چشیده تا شاید داعیه‌داران ابرقدرتی و حکومت بر زمین، با این تلنگرهای الهی به ضعف اساسی و فطری خود، پی برده و به نیاز جهان به وجود مدیری معصوم و نظم‌ دهنده‌ای متصل به قدرت لایزال الهی، اعتراف نماید! اما آخرین رویداد زمینی، که شاید جدی‌ترین چالش مدعیان مدیریت جهانی در زمان معاصر بوده، شیوع ویروس ذره‌بینی کرونا است! ویروسی که با همه کوچکیش، هیمنه‌ی ابرقدرت‌های بزرگ و کسانی که وعده حل تمام مشکلات بشری را با علم و دانش و تکنولوژی‌های خود می‌دادند را، در هم شکسته و باطن توخالی و ضعف مدیریت جامعه بشری در شرق و غرب را برای همگان، عریان ساخته و این حقیقت پشت پرده را مجدداً برای بشریت، برملا نموده و حس نیاز جهانیان به منجیِ الهی را، قوی‌تر و اساسی‌تر از گذشته به رُخ کشیده است! نیاز بزرگی که رهبر فرزانه انقلاب در روز نیمه شعبان سال گذشته، با اشاره به آن فرمودند‌: «...در تاریخ بشر، کمتر دوره‌ای اتّفاق افتاده است که آحاد بشری در همه جای عالَم به قدر امروز، احساس نیاز به یک منجی داشته باشند... احساس نیاز به یک مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی...؛ امروز بعد از آنی که بشریّت مکاتب گوناگون و نحله‌های فکری و مَسلَک‌های گوناگون را تجربه کرده، از کمونیسم تا دموکراسی غربی تا لیبرال ‌دموکراسیِ رایج در دنیا با این همه ادّعایی که این‌ها دارند، (ولی) بشر بعد از اینکه (همه) این‌ها را تجربه کرده، احساس آسایش نمی‌کند... میلیاردها انسان در دنیا گرفتارند...بشر دچار نگرانی است، دچار اضطراب است و این پیشرفت‌ها و تحوّلات گوناگون، نتوانسته است به بشر، خوشبختی ببخشد...(بشر) احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، قدرت الهی، دستِ پُرقدرتِ (یک) امام معصوم...» بنابراین ویروس منحوس کرونا با همه‌ی بدی‌ها و مضراتش، بار دیگر با اثبات ضعف و ناتوانی آدمی، بر ادعای پوشالی مدعیان مدیریت جهان برای اهدای خوشبختی و سعادت به بشریت، خط بطلان کشید! چنانچه آنها حتی برای مدیریت یک ویروس ذره‌بینی در چند ایالت داخلی خودشان هم عاجز شدند! لذا فقدان یک حکومت جهانیِ مؤثر، از هر زمان دیگر، بیشتر محسوس گردیده و فرصتی بی‌بدیل را برای گفتگوی تمدن‌ها و ادیان مختلف الهی در اعتقاد مشترک آنها درباره منجی و حکومت جهانی او، و ترویج گفتمان مهدویت و فرهنگ انتظار به وجود آورده است! گفتمانی امید بخش و آینده ساز، که در این شرایط ویژه، نیازمند جریان سازی، فرهنگ سازی و جهانی سازی در فضای حقیقی و مجازی است و بی‌شک این مسئولیت خطیر، تکلیفی بزرگ و سنگین برعهده تمامی پیروان حقیقی اسلام ناب و مکتب حقه اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) است! ✍️ در پایان لازم به ذکر است که همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید نمودند، عموم مسلمانان می‌بایست با دو بال مؤثرِ توکل به خداوند متعال و توسل به اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، و عمل به توصیه متخصصین عرصه‌ی سلامت، این روزهای خطیر کرونایی را با خودسازی و جامعه‌سازی در راستای مقدمه‌سازی برای حضور مُصلِح کُل، پشت سر گذاشته تا انشاالله با ظهور منجی عالم بشریت و به دست گرفتن مدیریت جهان، مردم دنیا روزهای زیبای حکومت عدل مهدوی را در دوران پسا کرونا، تجربه نمایند. پایگاه باب المراد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «عوامل تضعیف فرهنگ ایثار و شهادت طلبی» روز شنبه، ١۴٠٠/٠٨/٢٩ ✍️ مناسبت روز: امروز اولین روز از «هفته بسیج» است که امسال با شعار «بسیج پاره تن مردم» آغاز گردیده؛ لذا سخن امروز را با گرامیداشت هفته بسیج مستضعفین و سلام و صلوات به روح پرفتوح تمامی شهدای بسیجی آغاز می‌نمائیم؛ در روزهای گذشته به فرهنگ ایثار و شهادت‌طلبی و برخی از عوامل دخیل در حفظ، تداوم و توسعه آن در جامعه پرداختیم، اما برای بررسی بیشتر و بهتر در رابطه با این فرهنگ انسان‌ساز، امروز نیز به برخی از عوامل تضعیف این فرهنگ متعالی اشاره می‌نمائیم؛ هرچند در کل، می‌توان فِقدان عواملِ تقویت فرهنگ شهادت طلبی، که در روز گذشته ذکر شد را، به عنوان عوامل تضعیف این فرهنگ متعالی تلقی کرد! اما اگر بخواهیم این عوامل را از هم تفکیک کرده و بررسی دقیق‌تری نماییم، باید عوامل تضعیف را به دو دسته‌ی «درونی و بیرونی» تقسیم کنیم: ✅ «عوامل درونی» که غالباً به بی‌دینی و ضعف بینش افراد در توحید و معاد برمی‌گردد، عبارت است از: 1️⃣ «ترس» یکی از شیوه‌های نفوذ شیطان در درون انسان، القاء ترس و تقویت آن در ابعاد مختلف است؛ چنانچه قرآن کریم دراین‌باره می‌فرماید: «فقط شیطان است که پیروان خود را می‌ترساند، (پس) اگر ایمان دارید، از آنها نترسید و (فقط) از من پروا داشته باشید!» (آل عمران/۱۷۵) این ترسِ شیطانی، همواره به سراغ انسان می‌آید تا هرگز آسایش و راحتی خود را به خطر نیاندازد! 2️⃣ «فراموشی مرگ» یکی دیگر از موانع در این عرصه است که به ضعف ایمان و باور آدمی نسبت به سرای آخرت و روزِ حساب برمی‌گردد؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) وقتی صدای خنده مردی را در تشییع جنازه‌ای شنیدند، فرمودند: «گویی مرگ در دنیا، بر غیر ما نوشته شده، و گویی حق بر غیر ما واجب گشته، گویی این مردگانی را که می‌بینیم، مسافرانی هستند که بزودی بسوی ما باز می‌گردند، آنها را در قبرشان می‌گذاریم و میراث آنها را می‌خوریم، گویی بعد از آنها جاودانی! ما هر واعظ و اندرز دهنده‌ای را فراموش کرده‌ایم و هدف مصائب سنگین و آفاتی که هر اصل و فرع را نابود می‌کند، قرار گرفته‌ایم!» [نهج‌البلاغه حکمت ۱۲۲] 3️⃣ «ضعف حمیت و غیرت دینی» نیز یکی دیگر از عوامل تضعیف روند توسعه فرهنگ شهادت طلبی است! چنانچه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «به آنها گفته شد بیایید در راه خدا نبرد کنید یا حداقل از حریم خود دفاع کنید، آنها (به دروغ) گفتند، اگر می‌دانستیم جنگی روی خواهد از شما پیروی می‌کردیم! اما آنها در آن هنگام به کفر نزدیک‌تر بودند تا به ایمان، به زبان خود چیزی می‌گفتند که در دل‌های‌شان نبود و خداوند به آنچه کتمان می‌کردند آگاه‌تر است». (آل عمران/۱۶۷). لذا که اگر آنها، غیرت داشتند از دین الهی دفاع می‌کردند و یا حداقل از وطن و ناموس خودشان دفاع می‌نمودند! ✅ «عوامل بیرونی» مؤثر در تضعیف توسعه‌ی فرهنگ شهادت‌طلبی عبارتند از: 1️⃣ «تضعیف اعتقادات و باورهای دینی» از طریق تحریف حقایق و شبهه افکنی و القاء این مطلب که «دین» قدرت اداره زندگی بشر را ندارد! 2️⃣ «تهاجم فرهنگی و ترویج فساد و بی‌بند و باری و آزادی ارتباطات نامشروع» از طریق فضای مجازی و حقیقی؛ 3️⃣ «تولید و توزیع و گسترش مواد مخدر و مسکرات» 4️⃣ «کسب مال نامشروع و ترویج حرام خواری» که هر یک از موارد فوق در تضعیف و از بین بردن روحیه‌ی ایثار و شهادت‌طلبی کافی است و برای حفظ و تداوم این روحیه انسان‌ساز، باید از کلیه عوامل فوق‌الذکر حذر نمود! ✍️ در پایان بدیهی است برای تداوم و ارتقاء فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه اسلامی، لازم است که تمامی رسانه‌ها، کتب درسی و مسئولان و افراد فعال در عرصه تعلیم و تربیت، تمامی تلاش خود را متمرکز بر ارائه معارف دینی و انقلابی در همه جوانب و تبیین نقش و سیره شهدا و ایثارگران، نمایند و هرگز نباید فراموش کنیم که مدیون خون شهدایی و اگر آنها نبودند، امروز اثری از امنیت، آزادی و عزت در ایران اسلامی نبود! 📚 برداشتی از کتاب قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، نوشته استاد مطهری (ره) پایگاه باب المرادعلیه السلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «سوگ ابراهیم (ره)» روز یکشنبه، ١۴٠٠/١٢/٠١ مناسبت روز: امروز ١٨ رجب، سالروز رحلت «ابراهيم» تنها پسر رسول خدا (ص) در سال دهم هجری قمری است که باعث حزن شدید پیامبر اکرم (ص) گردید لذا سخن امروز را به این موضوعِ غم‌انگیز اختصاص می‌دهیم؛ خداوند در سال هشتم هجرت، فرزند پسری به پیامبر (ص) عطاء فرمود که رسول خدا، نام او را «ابراهیم» گذاشتند! پس از تولد این مولود مبارک، جبرئیل امین نازل ­شد و حضرت را با عنوان "اباابراهیم" سلام ­داد! و این موضوع، پیامبر را بسیار شادمان نمود! همچنین در روایت آمده که حضرت، ابراهیم را به همسر گرامیشان نشان داده و فرمودند: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!» [انساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۰] اما تقدیر الهی بر آن بود که ابراهیم در ١٨ ماهگی، بیمار شد و از دنیا رفت! پیامبر که به شدت غصه‌دار شده بودند، در سوگ فرزند عزیزشان گریسته و فرمودند: «ای ابراهیم، کاری از ما برای تو ساخته نیست! تقدیر الهی برگشت ناپذیر است! چشم پدرت در مرگ تو گریان و دلش محزون و غمگین است، ولی هرگز سخنی را که مایه خشم خدا شود، بر زبان جاری نمی‌سازد! پس اگر وعده صادق و حتمی خدا نبود که ما نیز به دنبال تو خواهیم آمد، در فراقت بیش از این گریه می‌کردم و محزون می‌شدم!» (بحارالانوار، ج٢٢، ص١۵۶) در این هنگام، برخی از صحابه که شاهد اندوه فراوان و گريه جاری رسول خدا(ص) بودند، زبان به اعتراض گشوده و عرض کردند: شما ما را از گريه بر مردگان نهی می‌نمودید، اکنون چگونه در سوگ فرزند خود، چنین اشک می‌ريزيد؟ پيامبراکرم(ص) در پاسخ آنان فرمودند: «من هرگز نگفته‌ام که در مرگ عزيزان خود گريه نکنيد، زيرا اين احساسات، نشانه‌ی دلسوزی و مهربانی و ترحم است! و شخصی که دلش بر حال ديگران نسوزد، مورد رحمت الهی قرار نمی‌گيرد! آنچه من گفته‌ام این است که در مرگ عزيزانتان، شيون نکنيد و سخنان کفرآميز و سخنانی که مصداقِ اعتراض به خداوند است بر زبان نیاورید و از شدت اندوه، لباس‌های خود را پاره ننماييد!» وسپس فرمودند: «من نیز انسانم؛ قلب اندوهگین می‌شود و چشم می‌گرید، ولی هرگز سخنی که خداوند را به خشم آورد نمی‌گویم؛ ای ابراهیم! به خدا سوگند من به خاطر (مرگ) تو اندوهگینم!» [الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۴] پس رو به کوه ایستادند وفرمودند: «ای کوه! اگر آنچه بر من وارد شده بر تو وارد می‌شد، تو را درهم می‌کوبید، ولی ما همان‌گونه که خدا فرمان داده، می‌گوییم: إنّا لِلهِ وَ إنّا اِلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ» [انساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۲] آنگاه اميرالمؤمنين (ع) به دستور رسول اکرم(ص)، بدن ابراهيم را غسل داده و کفن نمودند و پس از تشييع، در قبرستان بقيع به خاک سپردند! ✍️ بدیهی است سیره و سخنان پیامبر (ص) در رحلت فرزند گرامیشان ابراهیم (ره)، جواب بسیار محکمی برای وهابیون و افرادی است که به شیعیان اعتراض می‌کنند و عزاداری و گریه برای اموات را، بدعت و حرام می‌دانند!!! 💠 همچنین در تاریخ آمده، روزی که ابراهیم درگذشت، کسوف (خورشید گرفتگی) رخ داد! در نتیجه مردم برداشت نمودند که خورشید به خاطر مرگ ابراهیم و اندوه پیامبر گرفته است! ولی حضرت پس از حمد الهی به مردم فرمودند: «خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های الهی هستند و به‌خاطر مرگ یا زندگی هیچ‌کس نمی‌گیرند!» [بحارالأنوار، ج۷۹، ص۹۱] ✅ نکته مهم و درس‌آموز در این مسئله این است که هرچند برداشت مردم از گرفتگی خورشید، به خاطر مرگ فرزند پیامبر (ص)، می‌توانست عقیده آن‌ها را نسبت ‏به اسلام راسخ‌تر نموده و در نتیجه به پیشرفت دین اسلام کمک کند! اما پیامبر (ص)، راضی نشدند که از طریق خرافات و راه باطل، دین حق را ترویج و در دل مردم تحکیم نمایند! تا به ما بیاموزند که اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد که از ابزار و راه‌های باطل برای ترویج و تبیین دین و کارهای خوب و متعالی دیگر استفاده شود و به اصطلاح در اسلام «هدف، وسیله را توجیه نمی‌نماید!» ✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند استاد شهید مرتضی مطهری (ره) به پایان می‌بریم که فرمود: «رسول خدا نمی‌‏خواستند از نقاط ضعف و جهالت و نادانى و غفلت مردم براى هدايت آنها استفاده كنند! بلکه می‌خواستند از نقاط قوّت و علم و معرفت و بیداری مردم استفاده كنند...» [مجموعه آثار شهید مطهری، ج١٦، ص١٠٩]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «کشتی نجات» روز یکشنبه، ١۴٠٠/١٢/١۵ مناسبت روز: امروز سوم شعبان المعظم، سالروز میلاد باسعادت امام حسین (ع)، سومین امام شیعیان و یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت‌، و سید شهیدان عالم است که مقتدای انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، این روز بزرگ را به نام «روز پاسدار» نام‌گذاری نمودند، لذا با گرامیداشت مقام پاسداران انقلاب اسلامی، این روز فرخنده و مبارک را به همه‌ی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض نموده و سخن امروز را با سلام و صلوات به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (ع) آغاز می‌نمائیم‌؛ امام حسین (ع) در شریف‌ترین و اصیل‌ترین خانواده به دنیا آمدند؛ مادر ایشان، حضرت فاطمه زهرا (س) بودند که در پاک دامنی و تقوا یگانه‌اند و پدرشان، حضرت علی (ع)، که نماد فضیلت، شهامت و مردانگی به شمار می‌آیند! امام‌ حسین (ع) سبط نبی اکرم (ص) بودند که پیامبر (ع) بارها در برابر مردم، ایشان را بر شانه خود گذاشته و بر نسب پاک و برتر حضرت تأکید نمودند؛ چنانچه در روایت آمده که پیامبر (ص) فرمودند: «حسین بن علی، از بهترین مردان امت من است؛ جدّش، رسول خدا، بزرگ پیامبران الهی است و جدّه‌اش، خدیجه دختر خُوَیلد، پیشی گیرنده زنان جهان به سوی ایمان به خدا و رسول خداست...» امام حسین (ع) نیز در معرفی خود می‌فرمودند: «در میان همگان کیست که جَدّی مانند من داشته باشد؟ من فرزند دو ماه تابناکم؛ مادرم، فاطمه زهرا (س) و پدرم، علی مرتضی (ع) در هم کوبنده کفر در بدر و حُنین است!» ✍️ هرچند که تمامی اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، از اصلاب شامخه به دنیا آمده و نور واحد، و جلوه‌ی همه‌ی فضایل و خوبی‌های عالم هستند اما در روایات اسلامی، چند ویژگی، را اختصاص به امام حسین (ع) داده‌اند که عبارتند از: 1️⃣ «امامت در نسل ایشان قرار گرفته است»: «جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ» (بحار، ج۴۴، ص٢٢١)؛ اهمیت این موضوع از آنجاست که امام حسن(ع) بزرگتر بودند ولی امامت در نسل امام حسین(ع) واقع شده است! 2️⃣ «شفا در تربت حضرت، قرار گرفته است»: «الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ» (همان)، اهمیت این موضوع آن‌گاه روشن می‌شود که بدانیم از نظر فقه اسلامی، خوردن خاک حرام است، و تنها خوردن تربت سیدالشهداء (ع) به قصد شفا، از این حکم استثناء شده است! 3️⃣ «استجابت دعا نزد قبر آن حضرت قرار گرفته است»: «إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِه» (همان)؛ چنانچه "ابوهاشم جعفری از اصحاب حضرت هادی (ع) می‌گوید: امام به من فرمودند، کسی را برایم به حائر حسینی بفرستید تا مرا دعا کند! (کامل الزیارات، ص ٢٧۴)‪؛ یعنی امام معصوم که خود دارای حرمت بسیارند برای اجابت دعا به حائر حسینی، متمسک می‌شدند؛ 4️⃣ «حرارت محبت امام حسین«ع» در دل‌ مؤمنین، هرگز به سردی نمی‌گراید و از بين نمی‌رود»: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً» (جامع‌ احاديث‌ شيعه، ج ١٢، ص ۵۵۶)؛ لذا در طول تاریخ، هرگز محبّت و عشق و علاقۀ انسان های مؤمن به امام حسین(ع)، کم نشده و این موضوع امتیازی ویژه و نشانه‌ای برای سنجش ایمان مؤمنین است! 5️⃣ امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات هستند؛ چنانچه رسول خدا (ص) فرمودند: «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» (بحارالأنوار، ج٣۶، ص٢٠۵) ✍️ و سخن امروز را با توصیه‌ای از امام حسن عسکری (ع) به پایان می‌بریم که حضرت فرمودند: در روز ولادت جدم امام حسین (ع) این دعا را بخوان: «اَللّهُمَ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقّ المَولُود فِی هذا الیوم المَوعُود بِشَهادَتِهِ قَبلَ اِستِهالِهِ وَ وِلادَتِهِ بکته السّماء وَ مَن فِیها وَ الاَرض وَ مَن عَلَیها. اَلمُعَوّضُ مِن قَتلِهِ اَن الاَئِمّه مِن نَسلِهِ وَالشَّفاء فِی تُربَتِهِ... اللّٰهُمَّ وَهَبْ لَنا فِى هٰذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَهٍ، وَأَنْجِحْ لَنا فِیهِ کُلَّ طَلِبَهٍ، کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لُِمحَمَّدٍ جَدِّهِ...»: «خداوندا، من تو را به مقام مولود این روز می‌خوانم، او که پیش از چشم بازکردنش به دنیا و قبل از آنکه تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد، و آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس بر روی آن بود بر او گریه کردند! او که در عوض شهادتش، تمامی ائمه اطهار از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد... خدایا! بر ما در این روز، بهترین بخشش را عطا کن و برآور برای ما هر خواسته‌ای را، چنان‌که حسین را به محمّد جدّش عطا کردی...» پایگاه باب المرادعلیه السلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «پیوند آسمانی (۱)»         روز جمعه ١۴٠١/٠۴/١٠ ✍️ مناسبت روز: اول ذی الحجه سالروز پیوند آسمانی بزرگ ‌مرد تاریخ حضرت علی (ع) و اسوه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و امتداد نسل پاک پیامبر بر مبنای وعده الهی «انا اعطیناک الکوثر» است؛ به همین خاطر اول تا هفتم ذی‌الحجه را به عنوان هفته ازدواج نامگذاری نموده‌اند؛ و به همین مناسبت مانیز ضمن عرض تبریک و تهنیت این روز فرخنده و مبارک، سخن امروز را به همین موضوع اختصاص داده و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ دین اسلام همواره بر سنت حسنه ازدواج تأکید نموده است، چراکه گسترش این دستور الهی، سبب می‌شود تا افراد جامعه از گناه و فساد و تجاوز به حقوق دیگران در امان باشند و با تشکیل خانواده به امنیت و آرامش دست یابند و با عشق و محبت الفبای زندگی و ارزش‌های متعالی را به نسل آینده منتقل نمایند؛ لذا بر همین اساس این سنت پسندیده در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات حضرات معصومین (ع) مورد تأکید و تبیین قرار گرفته است، تا جایی که پیامبر اکرم فرمودند: «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد، که نزد خدای عزوجل محبوب‌تر و ارجمندتر از ازدواج باشد» (بحارالانوار ،ج١٠٣، ص٢٢٢) چراکه تمام خیرات و نیکی‌ها در جامعه انسانی از خانواده شایسته آغاز می‌شود؛ لذا توجه به تشکیل خانواده و تربیت صحیح فرزندان، یک اصل اساسی در آئین اسلام است و کمتر موضوعی در آن، به اندازه احترام به بزرگترها و امتثال اوامر ایشان در خانواده، مورد تأکید قرار گرفته است و علاوه برآن، اسلام منشأ عموم آسیب‌های اجتماعی را نیز در نابسامانی‌های خانوادگی معرفی می‌نماید؛ بی‌شک در این میان، پیوند آسمانی و ساده و بی‌آلایش حضرت علی(ع) و بانوی دو عالم حضرت فاطمه(س) و همچنین شیوه‌ی زندگی آنها که کانونی گرم و صمیمی را برای رشد و پرورش نسلی پاک و برگزیده فراهم آورد، می‌تواند الگویی شایسته برای جوانان باشد تا با خدامحوری، ساده زیستی و پرهیز از زیاده خواهی و تجمل زندگی مشترک خود را آغاز کنند و با ایجاد محیطی لبریز از عشق و صمیمیت، زمینه‌ی تربیت صحیح فرزندانی صالح را فراهم سازند؛ لذا در این مجال کوتاه به بخشی از اصول تربیتی الگو در زندگی مشترک حضرت زهرا و حضرت امیر (ع) اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی: بی‌شک اولین و مهمترین اصل در زندگانی مشترک امیرمؤمنان و بانوی دوعالم، عشق و دلدادگی به خداوند متعال بود؛ چنانچه حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمی‌گذرد، جز آنکه به آن گرمی می‌دهد و نور الهی بر چیزی پرتو نمی‌افکند، جز آنکه آن را غرق در روشنایی می‌نماید؛ لذا کسی که به خداوند عشق ورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او داده؛ و خداوند نیز هرگاه بخواهد بنده‌ای را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش می‌گرداند» و نمونه بارز این عشق متقابل خالق و مخلوق در خانه‌ی ملکوتی حضرت علی و فاطمه (س) هویدا بود و در این خانه‌ی عشق، اتاقی ویژه برای نماز و مناجات با پروردگار قرار داشت که در آن، تنها قرآن کریم، شمشیر جهاد حضرت امیر (ع) و زیرانداز نماز دیده می‌شد؛ همچنین در روایات آمده که حضرت صدیقه کبری (س) در شیرین‌ترین و خاطره انگیزترین لحظه‌های زندگی خود، دل در گرو عشق خداوند داشتند و در شب ازدواج خطاب به یگانه کفو و همتایشان حضرت علی (ع) فرمودند: «انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به سرای دیگر انداخت؛ پس شما را به خدا سوگند می‌دهم تا در این ساعات به نماز برخیزیم و امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم»؛ و در ادامه روایت آمده که پیامبر اعظم (ص) فردای آن شب از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند: همسرت زهرا را چگونه یافتی؟! و حضرت بی‌درنگ فرمودند: «نِعمَ العَونُ عَلی طاعة اللّهِ: او را بهترین یار برای اطاعت و بندگی پروردگار یافتم». در روایت دیگری نیز آمده که حضرت فاطمه (س) هر شب پس از فراغت از وظایف همسرداری و خانه‌داری، آنچنان خالصانه بر سجاده نماز می‌ایستادند که پروردگار عالمیان بر فرشتگان مباهات کرده و می‌فرمود: «فرشتگان من، اینک بر «فاطمه» سرور زنان عالم بنگرید که بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من لرزان است؛ او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده و اینک شما را گواه می‌گیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم» همچنین آورده‌اند که روح و جان امیرالمؤمنین و صدیقه کبری (س) چنان با قرآن، عجین گشته بود که گویی تمام زندگی خود را براساس آیات الهی استوار نموده‌اند... ✍️ این مبحث ادامه دارد... 📚 برگرفته از «کتاب خانواده و تربیت مهدوی» نوشته محمدباقر حیدری کاشانی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «ارتداد و آزادی عقیده در اسلام؟!» روز دوشنبه، ١۴٠١/٠۵/٢۴ مناسبت روز: در چند روز اخیر خبر حمله به «سلمان رشدی» نویسنده هندی-انگلیسی‌ کتاب موهن و ضداسلامی «آیات شیطانی» توسط یک جوان مسلمان به نام «هادی مطر»، اذهان عمومی جهان را پس از ٣۴ سال، یک‌بار دیگر متوجه فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با این نویسنده مرتد نموده است؛ لذا سخن امروز را به این موضوع اختصاص می‌دهیم؛ در ٢۵ بهمن سال ١٣۶٧ش، پس از توهین نویسنده به ظاهر مسلمان به نام «سلمان رُشدی» به ساحت قرآن کریم و رسول خدا در کتاب «آیات شیطانی»، امام راحل فتوای تاریخی خود، مبنی بر ارتداد و اعدام مؤلف و ناشرین مطلع از محتوای آن را صادر نمودند؛ هرچند که تا چند روز قبل این حکم تاریخی اجرا نشده بود، اما طبق اعتراف شخص سلمان رشدی، پس از فتوای مرجعیت دینی، او تمامی عمر خود را در اختفاء گذرانده و بالاخره نیز بعد از سه دهه فرار و وحشت، توسط جوانی لبنانی-آمریکایی به شدت زخمی شده به صورتی که تاکنون حداقل یک چشم و بخشی از اندام حسی و درونی خود را از دست داده است؛ ✍️ در پی اقدام این جوان ۲۴ ساله مسلمان، دشمنان دیرینه اسلام و مکتب تشیع با استفاده از بوق‌های رسانه‌ای خود، هجمه شدیدی را در رابطه با «حکم ارتداد» و فتوای تاریخی امام امت آغاز کرده و این حُکم را مخالف با «آزادی عقیده و بیان»، و حتی متناقض با برخی از آیات قرآن، مانند آیه ۲۵۶ سوره بقره (لا إِکْراهَ فِی الدِّین: در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست) دانسته‌ و تمامی سعی خود را برای نشان دادن چهره‌ای خشن و مستبد از دین اسلام و مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) به‌کار بسته‌اند؛ ✅ لذا در پاسخ به این هجمه شدید و شبهه‌افکنی دشمنان، توجه شما را به چند نکته کوتاه در این زمینه جلب می‌نمائیم: 1️⃣ در دین مبین «اسلام» که آخرین و کامل‌ترین دین الهی است؛ «آزادی عقیده» به عنوان یکی از مهمترین دستورات دینی بیان شده؛ به‌صورتی که تمامی انسان‌ها در این دین مترقی، موظف به تحقیق و انتخاب آزادانه‌ی دین و مکتب خود شده‌اند؛ و اساساً اصلِ پذیرش دین اسلام و اصول عقاید آن، بدون تحقیق و استدلال عقلی، و به صورت اجباری و یا موروثی و تقلیدی، باطل و فاقد جایگاه ارزشی است؛ 2️⃣ برخی مسائل مانند اعتقادات، از امور قلبی و درونی هستند و ماهیت آن‌ها به گونه‌ای است که اصلاً اجبار و اکراه‌بردار نیستند و نمی‌شود کسی را به آن‌ها مجبور نمود؛ به‌طور مثال، نمی‌شود کسی را مجبور کرد که شخص دیگری را در دل دوست داشته باشد، هرچند که در ظاهر او را مجبور کنند که با آن فرد اظهار دوستی نماید؛ لذا در «پذیرش اعتقادات دینی» از اساس، امکان اجبار وجود ندارد و فرد باید با استدلال و درک حقایق دین، از درون به حقانیت آن ایمان آورد، لذا خداوند در آیه شریفه «لا إِکْراهَ‏ فِی الدِّین‏» بر این موضوع تأکید نموده که اصلاً دین اسلام با «اکراه» و «اجبار» سنخیتی ندارد؛ 3️⃣ طبق نظر اسلام، اگر فردی از ابتدا به حقانیت دین اسلام متقاعد نشده و آن را نپذیرفته باشد، اصلاً از موضوع «ارتداد» خارج است و حساب و کتابش به قیامت موکول می‌شود؛ اما اگر کسی ابتدا حقانیت اسلام برایش محرز گردید و آن را پذیرفته و سپس گمراه شده و از دین خارج گردد، علاوه بر عقاب اُخروی، مستحق مجازات‌های دنیوی نیز می‌گردد؛ 4️⃣ البته اگر همین فردِ از دین برگشته نیز، این موضوع را علنی نکند و در محافل عمومی اظهار ننموده و در مقابل اسلام موضع‌گیری ننماید، «حکم اعدام» بر او جاری نمی‌گردد و طبق دستور اسلام، هیچ‌کس حق تفتیش عقاید او را ندارد؛ بر این اساس، حکم سنگین «اعدام» برای فرد مرتد، هیچ ارتباطی با حوزه اعتقادات درونی فرد و آیه‌ی «لا إِکْراهَ‏ فِی الدِّین‏» ندارد، بلکه موضوعی کاملاً اجتماعی است؛ و در حقیقت، دین اسلام برای پیشگیری از ایجاد تردید، و فریب و گمراهی دیگران و جلوگیری از تجاوز به حقوق عمومی مسلمانان و همچنین پیشگیری از توطئه‌ی دشمنان اسلام، این حکم را صادر نموده است؛ چنانچه در زمان صدر اسلام، عده‌ای از اهل کتاب برای مردد ساختن مسلمانان تصمیم گرفتند که ابتدای روز به پیامبر (ص) ایمان بیاورند و در پایان روز از دین اسلام بازگردند؛ ✍️ در پایان بدیهی است که هر دین و مکتبی که برای پیروان خود ارزش قائل باشد، در برابر هجمه‌ها و توهین‌ها و ایجاد شبهه و اسباب گمراهی آن‌ها، شدیدترین عکس‌العمل‌ها را در نظر می‌گیرد و هرگز اجازه بر هم زدن امنیت فکری و روانی جامعه را به کسی نمی‌دهد؛ لذا «حکم اعدام مرتد» برای تضمین سعادت امت اسلامی و خنثی‌سازی توطئه توطئه‌گران صادر شده و مسلماً هیچ‌گونه منافاتی با «تحقیق و پژوهش» در حوزه دین و «آزادی‌ عقیده» ندارد. ✅ قضاوت با شما...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «خورشید یازدهم» (١) روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠٨/١١ ✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم مناسبت خاصی نداریم؛ اما امشب، شب میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسکری (ع) است؛ لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ در هشتم ربیع الثانی سال ٢٣٢ هجری قمری، یازدهمین خورشید آسمان ولایت و امامت در شهر مدینه طلوع کرد و خانه‌ی حضرت هادی (ع) را غرق در نور و سرور نمود؛ فرشتگان دسته دسته از آسمان نازل شده و برای طواف دور گهواره حسن (ع)، جلوه‌ی حسن و زیبایی صف کشیده بودند؛ آن مولود مبارک در ٢٢ سالگی به امامت رسیدند و پس از شش سال رهبری و ولایت، در ٢٨ سالگی شربت شهادت نوشیده و ردای امامت و ولایت را به فرزند گرامیشان حضرت حجت (عج) سپردند؛ دوران حضرت عسکری (ع) را باید یکی از دشوارترین مقاطع تاریخی در طول زندگانی ائمه‌اطهار (ع) دانست به صورتی که به طور بی‌سابقه با محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی مواجه بودند؛ تا آنجا که در هنگام حضور حضرت در منزل هم، جاسوسانی از ایشان مراقبت می‌کردند؛ و آزادی آن حضرت مشروط به آن بود که دوبار در هفته، حضور خود را به دارالخلافه عباسی اعلام کنند؛ (الغیبة طوسی، ص۱۳۹) عجیب‌تر این‌که مورخین نوشته‌اند که اصحاب حضرت، حتی اجازه صدا کردن نام ایشان در مکان‌های عمومی را نداشتند و گاهی به همین دلیل آنان را زندانی می‌کردند! (کشف الغمة، ج۳، ص۲۱۸) در چنین زمانی، اقدامات مدبّرانه حضرت عسکری (ع) برای حل مشکلات فکری، معنوی و مادی مسلمانان و هدایت جامعه‌ی اسلامی، به‌گونه‌ای بود که مورخین به افزایش شمار شیعیان در مناطق دور و نزدیک در این دوران بسیار سخت شهادت داده‌اند؛ (کمال‌الدین، ص۴۲۷) ایشان در حالی که در سنین جوانی و در ۲٢ سالگی به مقام امامت نائل شدند، اما روش و منش آن حضرت به‌گونه‌ای بود که اکثریت قریب به اتفاق پیروان امام هادی (ع) تبعیت محض از آن حضرت را پذیرفته و اندکی هم که منحرف شده بودند، پس از مدتی کوتاه به اشتباه خود اعتراف نمودند؛ (فرق‌الشیعة، ص۹۵) بنابراین نقش ویژگی‌های بارز شخصیتی امام حسن عسکری(ع) در مقبولیت حضرت نزد مردم، امری قطعی و مسلم است، و همین موضوع، باعث احساس ترس و فشار شدید حکومت عباسی گردیده بود؛ البته علاوه بر منش فردی و اجتماعی حضرت، باید به مقام بلند علمی ایشان نیز اشاره نمود که همه‌ی صاحبان اندیشه در آن زمان در برابر مقام علمی امام، سر تعظیم فرود آورده‌اند؛ چنانچه نقل است که وقتی خبر نگارش کتابی توسط یکی از علمای بزرگ غیر شیعه، درباره تناقض در قرآن به حضرت رسید، ایشان فردی را تعلیم داده و به نزد او فرستادند؛ وقتی آن عالم برجسته، سخنان این مرد را شنید، اظهار داشت: «این سخنان، قطعاً برای تو و کسی در شأن تو نیست!» و زمانی که متوجه شد استدلال مطرح شده از سوی امام حسن عسکری (ع) است، پس از اعتراف به مقام بلند علمی ایشان، دستور داد هرآنچه از کتاب مورد نظر را که نگاشته است، در آتش بسوزانند! (مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۴، ص۴۲۴) شایستگی و فضایل آن حضرت تا بدان‌جاست که حتی مخالفان سیاسی ایشان، هم‌چون «احمد بن عبیدالله بن‌ خاقان» از گماشتگان ویژه حکومت عباسی نیز درباره مقام آن حضرت چنین می‌گوید: «مردی از اولاد علی (ع) را، از لحاظ رفتار، وقار، پاکدامنی، نجابت و بزرگواری در خانواده خودش و بنی‌هاشم مانند حسن‌بن‌علی‌ ندیدم و نشناختم! که خاندان خودش و بنی‌هاشم و سرلشکران و وزیران و همه مردم، آن جوان را بر سالخوردگان و اشراف خود مقدم می‌دارند... چنانچه از هر یک از بنی‌هاشم و سران و نویسندگان و قضات و فقها و مردم دیگر که می‌پرسیدم، ایشان را در نهایت احترام و بزرگواری و مقام بلند و سخن نیک و تقدم بر تمام بزرگترانشان معرفی می‌کردند! این چنین بود که مقام و ارزش او در نظرم بزرگ شد؛ زیرا هیچ دشمن و دوستی را ندیدم، جز آن‌که از ایشان به نیکی یاد کرده و مدحش می‌نمود.» (الکافی، ج۱، ص ۵۰۳) ✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (ع) است، که می‌تواند الگوی همه‌ی مؤمنان، به‌خصوص جوانان باشد؛ این امامی که موافقان و شیعیان، و مخالفان و غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختی‌ها... پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفتند، فقط بیست و هشت سال داشتند؛ این می‌شود الگو! جوان ما احساس می‌کند، یک نمونه‌ی عالی در مقابل چشم دارد...» (۱۳۹۰/۱۲/۱۰)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «بدرقه تا بهشت» روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠٨/٢۵ ✍️ مناسبت روز: امروز «روز اصفهان» و سالروز تشييع ٣٧٠ شهید گلگون کفن عملیات محرم در شهر شهیدپرور اصفهان در سال ١٣۶١ شمسی است که امام خمینی (ره) درباره‌ آن فرمودند: «در کجای دنیا می‌توانید مثل اصفهان را پیدا کنید که (در یک روز) ٣٧٠ شهید را تشییع کرده باشند... و همین ملت شهید داده همچنان بر خدمت خود به اسلام ادامه می‌دهد...» البته شهدای اصفهان در عملیات محرم، یک هزار و ٢۵٠ نفر بودند که حدود ٧٠ نفر از این شهدا در رده فرماندهی قرار داشتند و سردار منصور رئیسی و مهدی نصراصفهانی از این فرماندهان شهید بودند‌؛ لذا سخن امروز را با گرامیداشت «روز حماسه و ایثار مردم شهیدپرور اصفهان» و با سلام و صلوات به روح بلند این قهرمانان شهید آغاز می‌نمائیم؛ بی‌شک حماسه‌ی بزرگ مردم اصفهان که امامین انقلاب آن را ستوده‌اند، واقعه‌ای فراموش نشدنی در تاریخ حماسه ساز ایران اسلامی است؛ روزی که مردم اصفهان ثابت کردند که عشق والایی به ولایت دارند و حاضرند از جان خود و فرزندان عزیزشان بگذرند تا ایران اسلامی همواره سربلند و سرافراز باشد؛ چنانچه رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده‌ معظم شهدای اصفهان در سال ۱۳۸۹ شمسی فرمودند: «این‌ها شناسنامه این مردم مؤمن و غیرتمند و ایستاده پای کار (انقلاب) به حساب می‌آید؛ مردم اصفهان در یک روز ۳۷۰ شهید را تشییع کردند و خَم به اَبرو نیاوردند، بماند که همان روز، اعزام به جبهه و پشتیبانی داشتند...( لذا ) باید گفت که اصفهانی‌ها جزو پیشروان (دفاع مقدس) محسوب می‌شوند...» ❓اما هر وقت صحبت از دفاع مقدس و شهدا می‌شود، برخی افراد غافل یا مغرض، این سؤال را مطرح می‌کنند که جنگ و خونریزی و از دست دادن بهترین فرزندان این سرزمین، اصلاً چیز خوبی نیست! پس چرا باید هر سال، جنایت صدامیان و استکبار جهانی و ریخته شدن خون هزاران شهیدِ عزیز را یادآوری می‌نمائیم؟! ✅ این افراد باید بدانند که آنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی در طول تاریخ تا به امروز شده است، همین از خودگذشتگی‌ها و شهادت‌ها، و ترویج «فرهنگ انسان‌ساز ایثار و شهادت» است؛ فرهنگی که برگرفته از فرهنگ عاشورای حسینی است که با خون امام حسین (ع) و ٧٢ شهید در کربلا به وجود آمد و با برگزاری هرساله مراسم حسینی، جاودانه شد! بنابراین یادآوری شجاعت، شهامت و شهادت بزرگمردان جبهه‌های نبرد، و ترویج و تبیین فرهنگِ ایثار و شهادت، راز بیمه شدن ایران اسلامی در برابر دشمنان است و نسل امروز ما که از این قهرمانان دور بوده‌اند، بیش‌از هر زمان دیگر، نیازمند آشنایی با این فرهنگ انسان‌ساز هستند؛ دوران هشت ساله دفاع مقدس، مشعلِ همیشه فروزانی است که می‌تواند نیازهای فکری و معنوی نسل امروز و آینده را تأمین کند؛ لذا باید از حقایقِ دفاع مقدس سخن گفت تا نسل‌های بعدی انقلاب بدانند که دفاع مقدسِ ما، با دیگر جنگ‌های جهانِ معاصر، متفاوت است! و تفاوت آن در ایمان به خدا، ولایت‌پذیری و همین روحیه ایثار و شهادت طلبی رزمندگان اسلام بوده که چنین چیزی در هیچ جنگ دیگری در دنیای معاصر، دیده نمی‌شود‌؛ آنها باید بدانند که پدران و اجدادشان، در برابر تمامی قدرت‌های جهان و دشمنِ تا دندان مسلح، خَلَأِ تسلیحاتی خود را با ایمان و معنویت پُر می‌کردند و مسلماً اگر اتصال به حضرت باریتعالی و توسل به اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عنایت آنها نبود، ما در همان روزهای اول جنگ، شکست را پذیرفته بودیم‌؛ بله، واقعیت این است که دفاع مقدس، رهآوردی از اعجاز هشت سال ایثار و جانبازی و شهادت در تاریخ معاصر است که امروز باید به‌عنوان مهمترین «میراث انقلاب اسلامی ایران» گرامی داشته و زنده بماند؛ ✍️ و سخن آخر این‌که، نسل جدید ما، باید بدانند که امنیت، سیادت و عزّتِ امروز آنها، مدیون خون شهدا و ایثارگرانی است که همه‌چیز خود را فدای دین و وطن نمودند، و قطعاً ماندگاری این عزت و آزادی نیز در گرو زنده ماندن فرهنگ ایثار و شهادت در بین جوانان و الگوگیری از اسطوره‌های دفاع مقدس است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (ع)»         روز سه‌شنبه، ١۴٠١/١٢/١۶ ✍️ مناسبت روز: در آستانه شب نیمه شعبان هستیم، شبی که علاوه بر اعتبار و حرمت ذاتی، میلاد باسعادت حضرت مهدی (عج) نیز بر ارزش آن افزوده است؛ لذا با تبریک پیشاپیش این میلاد مسعود، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم: امشب از بهترین شب‌های سال است، چنانچه امام باقر (ع) فرمودند: «شب نيمه‌ شعبان بعد از ليلةالقدر، برترين شب‌ سال است و خداوند در آن شب، فضل خود را به بندگان عطاء فرموده و ايشان را به كرم خويش می‌آمرزد‌؛ پس در این شب در تقرب جستن به سوی خدای متعال كوشش كنيد زيرا خداوند به ذات مقدسش قسم ياد فرموده كه هيچ سائلی را در آن شب از درگاه خود دست خالی برنگرداند...» (بحارالانوار، ج۹۴، ص۸۵) این شب بزرگ را «» نیز نامیده‌اند؛ چراکه امام باقر (ع) در روایت ارزشمند دیگری فرمودند: «اين شب، شبی است كه خدای سبحان برای ما اهل‌بیت قرار داده به ازای ليلةالقدر كه برای پيامبراكرم (ص) قرار داده است» (بحارالانوار، ج ٩۵، ص ۴٠٩) در فرهنگ و ادب فارسی نیز این شب را «» نامیده‌اند و ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» درباره این شب چنین آورده است: «شب پانزدهم از ماه شعبان شب بزرگی است و آن را شب برات می‌خوانند، چراکه هر که‌ در آن عبادت کند و نیکی به جای آورد، از دوزخ نجات می‌یابد»؛ بسیاری از عزیزان اهل‌سنت نیز به فضیلت نیمه شعبان معتقدند و به شب‌زنده‌داری و انجام امور عبادی نظیر خواندن قرآن، برپایی نمازهای مستحبی، دعا و روزه‌داری در نیمه شعبان اهتمام می‌ورزند و این شب نزد آنان نیز به «شب برات» معروف است. ✍️ البته در فضیلت و بزرگی این شب مبارک، روایات زیادی از اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) وارد شده که در این مجال کوتاه به برخی از آنها اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ گشایش درهای خشنودی، بخشش و روزی؛ (بحارالانوار، ج۹۴، ص۸۴، ۸۵) 2️⃣ تقسیم روزی و ثبت شدن زمان مرگ انسان؛ (اقبال الاعمال، ص۲۱۲) 3️⃣ بخشیدن همه انسان‎ها در این شب، غیر از مشرک، قمارباز، قطع رحم کرده، شراب خوار و فردی که بر انجام گناه، اصرار می‌ورزد. (بحارالانوار، ج۹۸، ص۴۱۳) ✍️ همچنین در سیره گفتاری و رفتاری رسول خدا و ائمه اطهار (ع) تأکید فراوانی بر اهمیت عبادت و احیاء و شب‌زنده‌داری در شب نیمه شعبان شده، چنانچه در روایت آمده که حضرت جبرئیل در چنین شبی پیامبر (ص) را از خواب بیدار کرد و به برپایی نماز، قرائت قرآن، دعا و استغفار در این شب سفارش نمود؛ (بحارالانوار، ج ۹۸، ص۴۱۳) و رسول خدا در رابطه با احیای این شب فرمودند: «هرکس شب عید و شب نیمه شعبان را با عبادت زنده بدارد، روزی که قلب‌ها همه بمیرند، قلب او نخواهد مرد» (وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۴۷۸) و در روایات دیگر نیز از عبادت خاص و سجده‎های طولانی حضرت رسول (ص) در شب نیمه شعبان خبر داده شده؛ (اقبال الأعمال، ص۲۱۷) و امیرالمؤمنین (ع) و امام صادق (ع) نیز بر عبادت و انجام اعمال خاص شب نیمه شعبان تأکید نموده‌اند. (اقبال الأعمال،ص۵۴۰) علاوه بر آنچه گذشت، شب و روز نیمه شعبان، مزین به میلاد با سعادت منجی عالم بشریت است و یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان محسوب می‌شود‌؛ لذا شیعیان و محبّین اهل‌بیت (ع)، هرساله در این شب مبارک، ضمن برگزاری جشن‌های کوچک و بزرگ، در مساجد مراسم احیاء برپا می‌نمایند و میلیون‌ها نفر نیز در مسجد مقدس جمکران گرد هم آمده و ضمن برپایی بزرگترین گردهمایی و جشن جهان، برای تعجیل در فرج حضرت صاحب الامر (عج) و رفع مشکلات و گشایش در امور دست به دعا برمی‌دارند؛ در عراق نیز شیعیان ضمن برگزاری جشن نیمه شعبان با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) می‌روند و جشن‌های این شب و روز در دیگر کشورهای مسلمان همچون بحرین، یمن، مصر، لبنان، سوریه و هند نیز برگزار می‌شود. ✅ و بالاخره سخن امروز را با بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «شب نیمه‌ی شعبان، شب بسیار متبرک و تالی‌تلو لیالی قدر است؛ این شب مبارک، وقت توجه و تذکر و توسل به ذیل عنایات باری‌تعالی و طلب و درخواست از اوست و اعمال و ادعیه‌ای هم دارد که...(مؤمنین باید آن را) مغتنم بشمارند...» (مورخ ۱۳۷۶/۰۹/۲۵)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (٩)»         روز شنبه، ١۴٠٢/٠١/١٢ ✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم شمسی «روز جمهوری اسلامی» و در تقویم قمری به‌روایت مشهور سالروز رحلت ، و اولین زن مسلمان، حضرت (س) است، بانویی که تمام هستی‌اش را در راه خدا و خدمت به پیامبر خدا فدا نمود و لایق سلام و مباهات خداوند متعال گردید؛ بانویی که حضرت رسول (ص) در وصفش فرمودند: «مثل پیدا نخواهد شد؛ خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود؛ و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری کرد؛ خدا به من دستور داد تا خدیجه را به قصر زمرّدین در بهشت که هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم» [بحارالأنوار، ج۴٣، ص١٣١] لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند حضرت ام‌المؤمنين (س) و همچنین شهدای جمهوری اسلامی ایران وبا تفسیر کوتاه یکی دیگر از «آیات المهدی» آغاز می‌نمائیم؛ 💠 «بَقِیتُ‌اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنین»: «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید» (هود/٨۶) مفسرین در معنای ظاهری، این آیه را متعلق به حضرت شعیب (ع) دانسته‌اند که در ادامه سفارش‌های خود به مردم مَدیَن، آن‌ها را به پرهیز از مال حرام، و بر خیر بودن مال حلال توصیه می‌نماید؛ چراکه «بقيّةاللَّه»، به معناى درآمد و سودى است كه از يك کار خداپسندانه براى انسان باقى مى‌ماند و صددرصد حلال است. ✍️ امّا مفسرین، در ادامه بر اساس روایات تفسیری اهل‌بیت (ع) از اسرار این آیه و لایه‌های درونی آن، پرده برداشته و آورده‌اند که به هر وجود مباركى كه به اراده‌ى خداوند براى بشريّت باقى مى‌ماند، «بقيةاللَّه» گفته مى‌شود! و مراد از «بَقِیة‌اللَّه» در این آیه، به‌طور عام، همهٔ اهل‌بیت (ع) و به‌طور خاص، آخرین ذخیره و حجت الهی، حضرت مهدی (عج) هستند؛ زیرا آن وجود شريف به خواست خداوند براى هدايت بشر، ذخيره و باقى نگه‌ داشته شده‌اند؛ چنانچه امام صادق (ع) يكى از نام‌ها و القاب مبارک حضرت مهدی (عج) را «بقيةاللَّه» دانسته و توصیه نموده‌اند که در مواجهه با امام غائب، ایشان را به اين نام سلام دهید: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ‌اللَّهِ فِی أَرْضِه» و سپس این آیه را تلاوت نمودند: «بَقِیتُ‌اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنین» (بحارالأنوار، ج ۴۶، ص٢۵٩) امام باقر (ع) نیز فرمودند: «هنگامی‌ که (مهدی) ظهور نماید، به کعبه تکیه می‌دهد و ٣١٣ نفر از (یاران خاص حضرت) نزد ایشان جمع می‌شوند و اولین سخنی که بیان می‌فرمایند، این آیه است: «بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لکم إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنین» و سپس ادامه می‌دهند که منم «بقیة‌الله» در روی زمین و جانشین و حجت خدا بر شما؛ پس هیچ سلام کننده‌ای به ایشان سلام نمی‌کند، جز این‌که می‌گوید: السَّلَامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَاللَّهِ فِی أَرْضِه» (تفسير کَنزُ الدَّقائِق، ذیل آیه مذکور) ✍️ و اما چند نکته از آیه ٨۶ سوره هود: 1️⃣ نفهمیدن این حقیقت که ائمه اطهار خیر مطلق هستند (بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ) و قدرناشناسی مردم در رابطه با اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، سبب شد تا برای حفظ آخرین ذخیرهٔ الهی، چاره‌ای جز غیبت ایشان باقی نماند و جهان به بلای بزرگ «غیبت» گرفتار شود! چنانچه خداوند در آیه ۵٣ سوره انفال می‌فرماید: «خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی‌دهد، جز آنکه آن‌ها خودشان، آن را تغییر دهند (وکفران نعمت نمایند)» 2️⃣ مال حرام سبب جدایی از «بَقِیةاللَّه» می‌شود! چنانچه امام حسین (ع)، عصر عاشورا خطاب به کوفیان فرمودند: «شما امر مرا اطاعت نمی‌کنید و گوش به سخن من نمی‌دهید! زیرا شکم‌های شما از مال حرام پر شده و به قلب‌های شما مهر (قساوت) زده شده است...» (بحارالأنوار، ج ۴۵، ص۸) 3️⃣ بر اساس این آیه، هیچ‌گاه زمین خالی از حجت الهی نمی‌ماند و همواره خداوند، «بقية‌اللَّه» را در زمین برای هدایت بشر، ذخیره و حفظ می‌نماید! 4️⃣ برخی از القاب امام زمان (عج)، نسبت توحیدی دارند، مانند: بقیة‌الله، خلیفةالله، ولیّ‌الله، سراج‌الله، سبیل‌الله و...؛ و علت انتساب این القاب به امام زمان، ارتباط مستقیم اصل امامت با اصل توحید است و بیانگر این موضوع است که جهلِ به امام معصوم، نشانگر وجود نقص در توحید آدمی است؛ و دین بدون معرفت به امام و حجت الهی، چیزی جز ظلالت و گمراهی نیست؛ چنانچه امام صادق (ع) به خواندن این دعا در زمان غیبت، توصیه فرمودند: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»: «خدایا حجّت خود را به من معّرفی کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده‌ام.» (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « ١۴»         روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠١/١٧ ✍️ مناسبت روز: امروز پانزدهمین روز ماه مبارک رمضان و سالروز میلاد با سعادت کریم اهل بیت عصمت و طهارت، امام حسن مجتبی (ع) است؛ لذا ضمن تبریک و تهنیت این روز فرخنده، سخن امروز را نیز مانند دیگر روزهای این ماه مبارک با تفسیر کوتاه یکی از «آیات المهدی» در قرآن کریم آغاز می‌نمائیم؛ 💠 «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»: «و ما بعد از "تورات" در "زبور" (داود) نوشتیم که البته بندگان صالح و نیکوکار خدا، وارث تمام زمین خواهند شد» (انبیاء/١٠۵) كلمه‌ى «زبور» در لغت عرب به معناى هر نوع نوشته و كتاب است: «وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ»(قمر/۵٢) ولى به قرينه‌ى آيه «وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» (اسراء، ۵۵)، مفسرین، زبور را در این آیه، كتاب آسمانی حضرت داود (ع) دانسته‌اند، و مراد از کلمه‌ی «ذِكْر» را کتاب آسمانی تورات دانسته‌اند، چنانكه در آيه ۴٨ سوره انبیاء نیز «تورات» با عنوان «ذکر» آمده: «وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلْفُرْقَانَ وَضِيَآءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ»: «و همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنی‌بخش (دل‌ها) و یادآور متقیان است» اما بعضى از مفسرین نیز گفته‌اند كه منظور از «زبور» در اين آيه، تمامی كتب آسمانى، و مراد از «ذكر»، قرآن مجيد است؛ و كلمه‌ى «مِن بَعْدِ» را نيز به معناى «علاوه بر آن» دانسته‌اند، و این آیه را بدین صورت معنا نموده‌اند: «ما علاوه بر قرآن، در تمام كتب آسمانى نوشتيم كه وارثان زمين در آينده، بندگان صالح خدا خواهند بود». ✍️ همچنین مفسرین بر اساس روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) این آیه را از «آیات المهدی» دانسته‌اند؛ چراکه در روایات متعدد در تفسیر این آیه آمده است كه بندگان صالحى كه وارث زمين خواهند شد، حضرت مهدى (عج) و ياران ایشان هستند؛ چنانچه حضرت باقرالعلوم (ع) فرمودند: «"عِبادِیَ الصَّالِحُون" در این آیه، یاران حضرت مهدی (عج) در آخرالزمان هستند» (تفسیر اهل‌بیت، البرهان، و نورالثقلین) ✍️ و اما چند نکته درباره آیه ١٠۵ سوره‌ انبیاء: 1️⃣ همه ادیان الهی معتقدند که منجی خواهد آمد؛ لذا در این آیه علاوه بر قرآن، به کتب دیگر الهی نیز اشاره شده و در زیارات نیز به حضرت مهدی (عج) چنین سلام داده شده است: «السَّلَامُ عَلَى مَهْدِىِّ الْأُمَم»، یعنی سلام بر امامى كه همه‌ی امت‏ها منتظر او هستند، نه فقط مسلمانان. 2️⃣ این وعده و سنّت حتمی الهى است كه بندگان صالح خدا، حاكم و وارث جهان خواهند شد؛ لذا در کوران فتنه‌ها و حوادث نابسامان آخرالزمان، صالحان نباید ناامید شود، زیرا مسلماً «پایان شب سیه، سپید است» 3️⃣ در این آیه، نوید ظهور و مژده حکومت صالحان، با نهایت تأکید بیان شده، چراکه یکی از مهم‌ترین حربه‌های دشمنان مهدویت، ایجاد شک و تردید و تزلزل اعتقادی در منتظران ظهور است؛ لذا خداوند در این آیه با دو کلمه‌ی «لَقَدْ» و «کتَبْنا» که هر دو بیانگر قطعیت می‌باشند، تأکید بر حتمیت این وعده الهی می‌نماید؛ و همچنین از واژهٔ «الْأَرْضَ» نیز در این آیه به‌طور مطلق استفاده شده تا معلوم شود که حکومت حضرت مهدی (عج) همه‌ی عالم را در برمی‌گیرد! تا جای هیچ تردیدی برای منتظران منجی باقی نماند. 4️⃣ به بیان برخی از مفسرین، تعبیر «اباصالح» درباره حضرت مهدی (عج) نیز، برگرفته از همین آیه است؛ چراکه حضرت، امام و مقتدای «عِبَادِیَ الصَّالِحُون» هستند. 5️⃣ در پایان نباید فراموش کنیم که «منتظرانِ مصلح، خود باید صالح باشند»، لذا کسی که در خانه یا در اجتماع و محل کار، اهل گناه و معصیت و ظلم باشد، هرگز نمی‌تواند از عباد صالح و یاور امام صالحان باشد؛ چنانچه امام صادق (ع) فرمودند: «کسی که می‌خواهد از یاران حضرت قائم باشد، باید منتظر بوده و از گناهان دوری کرده و به اخلاق پسندیده عمل کند در حالی که چشم به راه ظهور مهدی (عج) می‌باشد» (الغیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶)؛ ✍️ با عنایت به آنچه گذشت می‌توان گفت که یکی از دلایل مهم تأخیر در فرج و ظهور منجی، نبود «عِبَادِیَ الصَّالِحُون» مورد نیاز برای یک قیام و انقلاب جهانی است؛ لذا باید بدانیم که برای زمینه‌سازی حکومت صالحان، هم باید خودمان صالح باشیم و هم باید در پرورش صالحان بکوشیم.