⁉️مبطلات روزه (مواردی که موجب باطل شدن روزه می گردد)
❇️ مسأله ۸۱۷ از رساله نماز و روزه:
نُه چیز روزه را باطل می کند:
۱. خوردن و آشامیدن؛
۲. آمیزش جنسی؛
۳. کاری که موجب خروج منی شود (استمنا)؛
۴. باقی ماندن بر جنابت یا حیض یا نفاس تا اذان صبح؛
۵. اماله با چیزهای روان و مایع؛
۶. قی کردن؛
۷. دروغ بستن به خدا و پیامبر و ائمه «علیهم السلام» (بنابر احتیاط واجب)؛
۸. رساندن غبار غلیظ به حلق (بنابر احتیاط واجب)؛
۹. فرو بردن تمام سر در آب (بنابر احتیاط واجب).
#احکام_روزه
#مبطلات_روزه
💢کانال خبری روستای بابا پیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🔴زمان خدمت فرماندار تویسرکان به پایان رسید/ افشاری بازنشسته شد
✳️به گزارش اخبار تویسرکان، زمان خدمت مهندس حسین افشاری- فرماندار تویسرکان- به پایان رسید و وی باز نشسته شد.
💢کانال خبری روستای بابا پیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
snn.ir - joze 8 33.mp3
4.15M
📻 تند خوانی جزء هشتم قرآن کریم (33 دقیقه)
🪷🍃🪷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*حاصل ۵۷ روز فیلمبرداری*
*مداوم هست.واقعا زیباست.*
🌹الهی خدایا به عظمت وبزرگیت شکر🙏
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
ماجرای دیدار «حسین» و «منیژه» پس از ۱۸ سال
۲۰ اسفندماه زادروز حسین لشگری از خلبانهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشده جنگ ایران و عراق است که در مجموع طولانیترین مدت اسارت را در بین تمام اسیران این جنگ تحمل کرده است.
لشگری با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام ۱۲ مأموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق به اسارت درآمد.
از آغاز جنگ تا زمستان ۱۳۵۹ در سلول انفرادی بود و پس از آن در مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه، لشگری را از سایر دوستانش جدا کردند و قسمت دوم دوران اسارتش ۱۰ سال طول کشید.
در طی سالهای اسارت، همسرش منیژه لشگری به همراه تنها پسرش (علی) که در زمان رفتن پدرش چندماهه بود، چشمانتظار او بودند. منیژه لشگری در کتاب خاطراتش درباره آن روزهای سخت مینویسد: «بعد از قبول قطعنامه در سال ۱۳۶۷، زمزمه آمدن اسیران همه جا پیچید. خانواده روادگر همسایه طبقه اول ما بودند. آقای روادگر اسیر بود. او از طرف صلیب سرخ ثبت نام شده بود و به همسر و بچههایش نامه مینوشت.
تابستان سال ۱۳۶۹ تابستان گرمی بود. از نیروی هوایی آمدند و ساختمان، ورودی ها، درها و پنجره ها را رنگ زدند. در و دیوار ساختمان پر شده بود از پلاکاردهای خوشآمدگویی. آقای روادگر آمد اما حسین نه! رفتم منزلشان تا از او بپرسم آیا حسین را دیده است؟ اما احساس کردم با من راحت نیست و موقع صحبتکردن سرش را پایین میاندازد. گفت: نه خانم لشگری! آقای لشگری جزء اسیران مخفی بود. ما از اونها جدا بودیم، ایشون رو ندیدم.»
منیژه اما همچنان چشم انتظار است: «خلبانها آخرین گروه اسرا بودند که آزاد شدند و من همچنان منتظر. هر روز جلوی یک ساختمان گوسفند میکشتند و هلهله و چراغانی و یک اسیر میآمد، اما حسین نیامد! به نیروی هوایی رفتم. گفتند «آقای لشگری جزء اسرای خلبان مخفی است. او را به خاطر تاریخ جنگ نگه داشتهاند. اعلام نمیکنند زنده است. اما اطلاع داریم حسین لشگری زنده است». نیروی هوایی صریح گفت که فعلا منتظر حسین نباشم.
چندماه بعد از آزادی کامل اسرا، حدود پنجاه شصت اسیر مخفی هم آمدند اما حسین نیامد. طاقتم طاق شد. راه افتادم به منزل آزادههای خلبان. بیشترشان میگفتند وقتی قطعنامه قبول شد، حسین مدتی کنار ما بود و بعد منتقل شد. نمیدانیم او را کجا بردند.»
منیژه اما همچنان دلش پرامید است: «پسرم از این همه رفتوآمدم به منزل آزادهها و شنیدن جوابهای مشابه خسته شده بود. یک روز گفت «مامان، بسه دیگه! خودت میفهمی رفتارهات کاملاً عصبی و غیرارادی شده؟»
علی راست میگفت؛ طوری شده بود که کاری نداشتم آیا این آزاده خلبان بوده، جزء نیروی هوایی بوده یا نه؛ حتی منزل آزادههایی که جزء نیروی دریایی و زمینی ارتش هم بودند رفتم و سراغ حسین را گرفتم. میخواستم بدانم آخرین نفری که او را دیده کجا و کِی بوده و حسین چه شرایطی داشته؟ وقتی یک نفر یک کلمه میگفت که «او را دیدهام»، امیدوار و خوشحال میشدم. وقتی دیگری هیچ نشانی از حسین نداشت، ناامید مطلق میشدم. غذا نمیخوردم. شبها یک ساعت هم خوابم نمیبرد. منتظر بودم صبح بشود. همه یک جواب می دادند: حسین لشگری را به خاطر تاریخ شروع جنگ نگه داشتهاند.»
منیژه لشگری روزهایش را دراضطراب و بیخبری طی میکند تا اینکه خردادماه سال ۱۳۷۴ با او تماسی از نیروی هوایی میگیرند و میگویند که حسین لشگری اجازه نامه نوشتن پیدا کرده است. اولین نامه به دست منیژه میرسد که در آن نوشته شده بود: «من زندهام ... نمیدانم شما کجا هستید ... از هیچ چیز خبری ندارم ... نمیدانم به چه آدرسی باید نامه بنویسم؛ به خاطر همین نامه را به آدرس نیروی هوایی مینویسم ... منیژه جان، هر جا هستی از وضع خودت و بچه برایم بنویس ... تا امروز امکانش نبود این را به تو بگویم. الان که این امکان را دارم برایت مینویسم. وضع من اصلاً معلوم نیست و تو مختاری ازدواج کنی.»
منیژه و حسین، سه سال برای هم فقط نامه مینویسند. صبح فرودین ۱۳۷۷ تلفن خانه منیژه زنگ میخورد: «مژده بده خانم لشگری! حسین آزاد شد.»
در عرض چند ساعت، خانه منیژه پر از جمعیت اقوام، خبرنگارها و عکاسها میشود تا آنان اولین تماس تلفنی خود را برقرار کنند.
فردای آن روز همه به فرودگاه میروند و لحظه دیدار بالاخره میرسد: «حسین نزدیک شد؛ خیلی نزدیک. همه فامیل و دوست و آشنا دور او ریخته بودند و ماچش میکردند. یکی آویزانش میشد، یکی دستش را میگرفت، یکی به پایش افتاده بود. کاملاً احساس میکردم که حسین از بالای سر همه آنها دنبال کسی میگردد. فقط به او خیره شده بودم.
صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربینهایشان دویدند. روبهروی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟ گفتم: خوبم! پیشانیام را بوسید و یکدفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد. در همین دقایق، خبرنگارها چند بار دورم جمع شدند؛ تلق تلق عکس میانداختند. پرسیدند: خانم لشگری، در این لحظه احساستون چیه؟ جوابی ندادم؛ فقط سکوت کردم. چقدر این سؤال برایم رنجآور بود. خسته شده بودم. سرگیجه و سردرد داشتم. به این نوع شلوغیها عادت نداشتم.
سالهای سال زندگی ساکت و خلوتی داشتم. ما سه نفر انگار در یک تصادف شدید ضربه سختی خورده باشیم و بعد از هجده سال از کُما بیرون آمده باشیم. فقط احتیاج داشتیم ساعتها بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؛ ببینیم از لحاظ ظاهری چه تغییری کردهایم تا یخمان آب شود و بعد تازه بتوانیم با هم صحبت کنیم. تعجب میکردم در آن جماعت انبوه هیچکس این را نمیفهمید ...»
فصل جدیدی از زندگی حسین و منیژه آغاز شد؛ این بار با رنگ و بویی دیگر.
اما زندگی مشترک مجدد آنها ۱۱ سال بیشتر طول نکشید. سرلشکر حسین لشگری بامداد دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت و منیژه لشگری هم ۵ بهمن ۱۳۹۸ بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت.
به راستی که برخی ها چه رنج های جانفرسایی که برای این آب و خاک نکشیده اند!!
یاد و نام همه شهدا و ایثارگران جاودان و گرامی باد و راهشان پررهرو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 بارش تند و شدید باران در تویسرکان
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
چون سحر تاریک را روشن کن و بنما طلوع.
جز به درگاه نگارم نه سجودو نه رکوع.
وووو وووووووو.
زندگی بایاد او هرروز...رضااز نو شروع.
الهی که پیوسته سرافرازباشید.
مراقبه امروز :
سه شنبه ۲۹ اسفند ماه هشتم رمضان 1402
🖍 جملات تأکیدی شکر گزاری
🌸 امروز همه چیز را به دستان قدرتمند پروردگارم میسپارم، و از او تقاضا میکنم که طرح الهی زندگیم را گام به گام بر من آشکار کند و راه خروج از هر مساله را به من بنماید.
🌸 خدا به من اعتماد دارد پس من نیز به
خودم اعتماد دارم و خود را باور دارم.
خداوندا شڪر و سپاس🙏🤍
این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمائید
دروووود دوستان جان 🌹
پگاهتان نیلوفری 🌻
روزتان شاد 😊
🌺🌺🌺🌺🌺
کانال تلگرام باباپیر متفاوت است آن را عضو شوید و به دوستانتان نیز معرفی کنید:👇👇👇
https://t.me/babapir95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارم میچینم سفره هفت سین اما ...🥺💔
میسّر کِی شود
وصل تو♡♡
ای آرامِ جان! مـارا؟
#امام_زمان #ماه_رمضان
#عید_نوروز
💢کانال خبری روستای#باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
نـرم نـرمـک 🌸🍃
میـرسد اینـک بهـار 🌸🍃
خــوش بـه حــالِ روزگـار 🌸 🍃
🌸خوش به حال چشمه ها و دشت ها
🌸خوش به حال دانه ها و سبزه ها
🌸خوش به حال غنچه های نیمه باز
🌸خوش به حال دختر میخک
🌸که میخندد به ناز
💗پیشاپیش نوروز ۱۴۰۳ مبارک💗
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🔴۵ واحد صنفی متخلف در تویسرکان پلمب شد
🔹 احمد قلخان باز مسئول بهداشت محیط و حرفه ای مرکز بهداشت تویسرکان گفت : در طرح تشدید نظارت ویژه ماه مبارک رمضان و ایام نوروز برای 11 واحد صنفی که تخلف بهداشتی آنها محرز گردید پرونده قضایی تشکیل و در 5 واحد متخلف نیز منجر به پلمب شد.
🔹شایان ذکر است ؛ طرح تشديد نظارتهای بهداشتی تاپایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد.
🔹ازهموطنان و مسافران عزیز درخواست می شود شکایات و گزارشات مربوط به تخلفات بهداشتی رابه ستاد فوریت های سلامت محیط و کار کشورباشماره 190 اطلاع دهند.
💢کانال خبری روستای بابا پیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارش باران در روستای باباپیر از دیشب تا به الان 🙏🙏🙏🙏خدای شکر🙏🙏🙏🌹🌹👍👍👍❤️❤️🖤
فرماندار تویسرکان بازنشست شد
با اعلام پایان مراحل انتخابات، حسین افشاری فرماندار شهرستان تویسرکان با ۳۵ سال سابقه خدمت بازنشست شد.
گفته می شود قرار است برومند سرپرست فرمانداری تویسرکان شود .
مسئولیت های برومند :
مسئول مالی شهرداری سرکان بیش از ده سال
مسئول حراست و همزمان مسئول مالی شهرداری سرکان
مسئول حراست فرمانداری تویسرکان حدود یکسال
معاون سیاسی امنیتی فرمانداری تویسرکان حدود سه ماه
ترقی می کنند پایین به بالا
ما از بالا به پایین می ترقیم
تویسرکان، دیار #خوشبختی را در تلگرام و ایتا همراهی کنید
جدول قرعه کشی مسابقات مینی فوتبال جام نوروز ۱روستایی ۴۰۳ شهرستان تویسرکان
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آهنگ رو بفرست برا
بهترین آدم زندگیت♥️
پیشاپیش#عیدبرشمامبارک
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
عرضه سیب و پرتقال
مجلسی شب #عید
در روستای باباپیر
به قیمت مناسب
🍊🍏میوه وتره بار بختیاری
📱0918 606 1311
💢کانال خبری #روستای_باباپیر
https://eitaa.com/babapir95
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••