در مشی فکری باید پا جای پای ولی گذاشت نه در صحنه میدانی جنگ.

سالروز شهادت حاج حسن طهرانی مقدم، نمادِ: ایمان و اعتقاد بصیرت و فهم دینی خودباوری و اعتماد به نفس سختکوشی و جهاد بی ادعایی و بی سر و صدا کار کردن بازوی قوی ولایت بودن و.....

عاشق آل الله، حاج آقا محسن عسگری رضوان الله علیه مهمان آنانی شد که عمری محبت شان را شعار خود قرار داده بود. با همه روسیاهی هایم به محبت این محبین آل الله بسیار امیدوارم.

توصیه شیخ جعفر آقا مجتهدی رحمت الله علیه به استاد فاطمی نیا در رابطه با حضرت معصومه سلام الله علیها https://t.me/FATEMINIYA_IR

 در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» در این جمله،«اگر»رازهای زیادی دارد که اگر بفهمیمش متوجه خواهیم شد مشکل انجام«انتقام سخت»چیست!

به رفاقت خیلی معتقدم. پ.ن:اگر البته رفیق پیدا کردید🤣

عکس برای تامل! اینجا خانه آیت الله یزدی رضوان الله علیه است. کسی که در تمام مدت انقلاب مسئولیت داشته و یکی از این مسئولیتها ریاست قوه قضاییه بوده است. این خانه و وضع زندگی او که در عکس میبینید سند ایمان و تقوای او و البته سلامت جمهوری اسلامی است که البته عده ای نه چندان کم خود را به آن چسبانده و چوب حراج به آن زده اند. کجای عالم پیدا میکنیم این سطح از پاکی را؟ منصف باشیم. ان شاالله که خدا او را با رسول الله صل الله علیه و آله محشور فرماید و از سر تقصیرات بسیار ما درگذرد.

و تا ابد خدای کربلای پنج زنده ست.

امسال بیش از آنکه جانم برای سردار بسوزد که نمیشود برایش یک سالگرد جانانه گرفت، گر گرفتم برای نه دی مظلوم که تقریبا فراموش شده است! اما باز هم می گویم اگر کسی بگوید کربلای ۵کجا بودی؟خواهم گفت کودک بودم اما نه دی بودم،تو کجا بودی؟!

▪️انا لله و انا الیه راجعون ▪️ امشب #مالک_اشتر رهبری میزبان #عمار_انقلاب شد... 🆔 @yadhaa

این هم امضا آخر یک پرونده پر بار و نورانی نماز سحرگاه امروز نایب امام زمان بر پیکر پاک علامه مصباح یزدی اعلی الله مقامه الشریف رزقنا الله بکرمه

فکر میکنید که ما را محاصره کرده اید اما در اصل خودتان در محاصره اید! «ما در فرهنگمان به خدای عز و جل باور داریم و این‌که پادشاهی آسمان‌ها و زمین به دست خداوند است و همه چیز در دست اوست. ما فکر می‌کنیم در حال انجام تکلیفمان هستیم. بندگانش هستیم و بندگی‌اش را می‌کنیم. او را هم با نماز و هم با جهاد عبادت می‌کنیم و مادامی که مطیع و بنده‌ی او هستیم سرباز اوییم. و هنگامی که سرباز او هستیم بخشی از سربازان او در هستی و جهان خواهیم بود. «و هیچ کس جز پروردگارت سربازان او را نمی‌شناسد- وَ ما يَعلَمُ جنودَ ربِّكَ إلّا هو (مدثر/۳۱)». حتی اگر ما را در یک تکه‌ی کوچک از زمین محاصره کنید، می‌دانید ما چه احساسی داریم؟ این‌ها را می‌گویم که بدانید در حال جنگ با چه کسانی هستید و چه کسانی را محاصره می‌کنید. ما احساس نمی‌کنیم محاصره‌ایم. زمین، کوه‌ها، دشت‌ها، خاک، رودها، دریاها، اقیانوس‌ها، بیابان‌ها، بادها، خورشید، ماه، ستارگان، هفت‌آسمان، فرشتگان و آفریده‌های خداوند که از آن‌ها با خبریم و آن‌ها که از ایشان بی‌خبریم در کنار ما هستند. احساس ما این است که شما در محاصره هستید. امریکا با همه‌ی بزرگی‌اش در محاصره است. دشمنان ما همه در محاصره هستند. این ما نیستیم که در محاصره‌ایم. کسی که به خداوند ایمان داشته باشد محال است احساس کند در محاصره قرار دارد، حتی اگر تمام جغرافیایی که درون آن حضور دارد به روی او بسته شود. شما در حال نبردی بی‌نتیجه و شکست‌خورده هستید که به هیچ‌جا نخواهد رسید. کشتن ما فقط بر آگاهی، سرسختی و پافشاری ما و محاصره‌ی ما تنها بر اطمینان، توکل و اتصال ما به منبع حقیقی قدرت که پیروزی‌ها آفریده‌ی اوست، خواهد افزود. و پیروزی جز از جانب خداوند نیست- و ما النَّصْرُ إلا مِن عِندِ الله (آل عمران/۱۲۶ و انفال/۱۰).» سید حسن نصرالله؛ ۱۴ دی ۱۳۹۹؛ در سالگرد شهادت حاج قاسم و حاج ابومهدی و همراهانشان

خیلی تلخ بود اما واقعی که بالاخره بنده روسیاه با فائزه هاشمی نقطه اشتراکی داشته باشیم هرچند او به دلیلی و بنده به دلیلی دیگر که 180درجه باهم تفاوت داشت! بنده هم مشابه دلخواه او (علیه ما علیه) دلم میخواست ترامپ رییس جمهور آمریکا بماند چرا که دشمن کافر حربی را که هیچ بزکی ندارد تا عده ای فریبش را بخورند بیشتر میپسندم برای رویارویی تا منافق مزوری را که کت و شلوار میپوشد و کراوات و ادکلن میزند و عده ای مان فریفته اش میشویم! ترامپ خود خود آمریکا بود لخت لخت مادرزاد اما مابقی ترامپی هستند که خیلی شیک لباس به تن کرده اند و چهره شان را بزک! میترسم شیعیانی که سینه شان را در مقابل تیغ و تیر ابوجهل ها و ابولهب ها سپر میکنند جلوی ناز و غمزه اصحاب جمل و نهروان و شام کم بیاورند و گول بخورند! ترامپ آمده بود تا یک بار دیگر آمریکای وحشی و سفاک را به ما یادآوری کند و بقیه می آیند تا تن این هیولای دیو صفت لباس آدمی کند و رویش را سرخاب سفیداب بمالند! بگذارید فائزه هم، چون خودش نماد باطن بی پرده ی معاندین انقلاب اسلامی ایران است سخت عاشق آمریکای لخت و عور باشد. بنده اما نه عاشق ترامپم و نه هیچ خر دیگری، بیشتر عاشق ریشه کنی نسل این دیوها هستم اما دوست میدارم اگر قرار است دشمنی در مقابلم باشد دیوی باشد که خودش است!

#انتشار_برای_اولین_بار 🎙پادکست: «وای بر کسانی که خدم و حشم آمریکا و اروپا باشند» ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹 آیا ما شک داریم در این [روایت پیامبر(ص)] که: «اگر نبود، خوف اینکه بگویند درباره تو [علی علیه‌السلام] مسلمان‌ها، آنچه را که نصارا(مسیحیان) درباره مسیح گفتند من درباره تو کلامی می‌گفتم که ورود به ملأی نکنی به جماعتی نکنی، الا اینکه از تراب (خاک) اقدام تو بگیرند و تبرک بکنند و ...». 🔹 این کلام را خوارزمی نقل کرده و به گمانم که در اون تفسیر اباعبدالرحمن سلمی آن‌جاها دیده‌ام، او هم دارد، جلوتر از خوارزمی. 🔴 وای بر کسانی که یک همچنین کسی (علی علیه‌السلام) را داشته باشند مسلمان‌ها و کارشان به جایی برسد که بشوند از خدم و از حشم و از عبید (نوکرهای) آمریکا و اروپا و سگ و خوک و ... بهائمی (حیواناتی) که اصلاً هیچ معلوم نیست در دین یهود و نصاری (مسیحیت) هم این‌ها باقی باشند. آیا این‌ها متدین به دین یهود نصارا هستند؟ ابداً! ⚠️ هیچ فرقی بین این‌ها و بت‌پرست‌ها نیست. 📚 بیانات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره در درس خارج اصول، جلسه ۱۷ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir

خیلی سریع:«گاندو» گاندو روایتی درست، راست و موافق واقع بود البته همه واقعیت هم نبود. بر علیه جریانی خاص بود، باید هم می بود چرا که هرکس به هر دلیل بر علیه ملت باشد میشود بر علیه او بود. جانبدارانه بود خیلی هم جانبدارانه که به شخصه این را نمیپسندم، دوست تر میدارم جانب حق و انقلاب را می گرفت تا اهالی نسبی انقلاب و حق را! نمیدانم بگویم به چه نیتی ساخته شده بود اما این هم خیلی خیلی شاید هم خیلی تر مهم است! صدای همه دشمنان و گاها خائنین را درآورد پس میشود گفت خوب بود. پ.ن: کاش به نفوذ و قصور و تقصیر در همه جریانات می پرداخت حتی در دستگاه امنیت.

فایزه هاشمی دیشب در گفتگویی حرفهایی زده که حسابی گرد و خاک کرده. خیلی هم برایم اهمیتی ندارد اما مابین حرفهایش گفته تا کی باید بین بد و بدتر انتخاب کنیم؟وقتی رای دادن فایده دارد که نتیجه ای روشن داشته باشد.وقتی تفاوت بد و بدتر نهایتا ۲درصد است چرا باید رای بدهیم؟ میخواهم بگویم این حرف هم مانند حرف معروف مرحوم آقای هاشمی و شاید یکی از نتایج آن کلام است که گفتند: در راه توسعه یک عده هم زیر چرخها خورد میشوند و این طبیعی است. یک کلمه جواب دارم برای این منطق آن هم اینکه اگر گوینده هم زیر چرخ توسعه قرار داشت برایش اهمیتی نداشت که زیر آن چرخ خورد شود و باز هم توسعه برایش اهمیت داشت؟ اگر یک دهم درصد تغییر در جامعه زندگی شما را نابود میکرد باز هم دو درصد تغییر برایتان مهم نبود؟ کسیکه روی یک بند راه می رود یک نسیم هم برایش خطرناک است چه برسد به یک زلزله یک ریشتری! بماند که این زندگی و راه رفتن روی بند نتیجه عمل چه کسانی با چه تفکراتی هست.

امسال نوروز هیچ منع قانونی ای برای سفر وجود نداشت اما رهبر انقلاب به مشهد مشرف نشدند و این مشرف نشدن را هم از قبل اعلام فرمودند. این عمل چند نکته داشت: _اول اینکه رعایت حدود بهداشتی و جلوگیری از شیوع بیماری امری کاملا عقلی و شرعی است و هیچ لزومی به مصوبه قانونی هم ندارد. مومن واقعی به قیمت شریک شدن در خون یا از بین بردن معیشت دیگران به معنویت خود نمیپردازد! _دوم اینکه حتی در تبلیغات و امور رسانه ای هم باید تمامی اهداف و فعالیتها در ذیل رعایت اصولی که عقلا باعث جلوگیری از بیماری و شیوع آن می باشد چه ابلاغی و چه ابلاغ نشده، تعریف شود. پ.ن: حالا ما میمانیم مختار بین دینداری انقلابی که به یقین و حتی به تجربه همان اسلام ناب است و نمود تام و تمامش در حال حاضر قول و فعل نایب امام زمان عجل الله فرجه، و بین دینداری های من درآوردی خودمان.

بسم الله الرحمن الرحیم مدتی است به این نتیجه رسیده ام که یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده است ما در امور اجتماعی و به تعبیر کارهای گروهی موفق نباشیم این است که در ترکیبهای اجتماعی و گروهی مان افراد را با درنظر گرفتن توانایی هاشان در «موضع مناسب آنها»قرار نمی دهیم. کارگر را مسئول و مسئول را عالم و عالم را کارگر و...میکنیم در حالی که هر کدام از اینها در«موضع مناسب خودشان»بهترین و ارزشمندترین هستند اما در غیر موضع خودشان حتی اگر به حسب ظاهر مهمترین و ارزشمندترین باشند در حقیقت معضل ترین و بی ارزشترین هستند. به نظرم چند دلیل باعث این موضوع شده: _یکی نشناختن استعدادها _دیگری توجه بیش از حد به نتایج عملی و آنچه در کارها بروز و ظهور دارد _دیگری عدم اهمیت دادن به تمام اجزا یک کار _نفسانیت نفسانیت نفسانیت که تمامی موارد بالا بلکه دیگر موارد را هم در بر میگیرد اگر ما دست از جاه طلبی و نفسانیت برداریم و برای خدا کار کنیم، هر کاری را در راه خدا ولو ظاهرا کوچک بزرگ و پر اهمیت میدانیم، خودمان را نمیبینیم، اهمیت کار دیگران را درک میکنیم و از همه مهمتر عجز و ناتوانی بشر را میفهمیم و لذا به سراغ جماعت میرویم که یدالله همراه آن است و به واسطه همین از دایره عجز خارج میشود.

اگر بخواهیم هر کس را در موضع مناسب خودش قرار دهیم که این خودش شاید از اولین گامهای عدالتخواهی نیز باشد ناچاریم که توانایی های افراد و در مرحله نخست خود را خوب بفهمیم و بعد بسنجیم. نباید لزومی به توضیح هم باشد که در این گام حتما و حتما باید هر کس ابتدا به خود و ابتدا به فهم کند چرا اگر کسی خود را نشناخت و نسنجید چرا باید دیگران را بشناسد و بسنجد؟!شاید در همین مرحله به این نتیجه رسید که توانایی شخصی اش چیز دیگری است و نه لزومی دارد دیگران را بشناسد و بسنجد و نه توانایی آن را دارد و به عبارت روشنتر«جایگاه او هرجایی ممکن است باشد غیر از جایگاه سنجش افراد و چینش آنها» که اکثرا همینگونه هستیم! ابتدا به فهم هم باید مقدم باشد چرا که تا نفهمیم از اصل توانایی یعنی چه، چه ملاکهایی دارد و ارتباط آن با موضع مناسب هر فرد چیست، یعنی توانایی های مختلف چه جایگاه هایی را میتوانند برعهده بگیرند، تکلیف مان از ابتدا مشخص است که در انتها هم کاری نخواهیم کرد غیر از انحراف و انهدام! در متن بعدی کمی در مورد توانایی و ملاکهای آن از منظر شخصی ام خواهم نوشت.

بسم رب الشهدا و الصدیقین در مورد انتشار فایل صوتی سخنان آقای ظریف در ارتباط با شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی بحث های زیادی انجام شد و همه آنها که سیاسی نبودند و با بصیرت و اخلاص انجام شد به جا و با ارزش بود اما به نظرم نباید از ضعف اعتقادی عمومی مان غفلت کرد. جرات بر طرح چنین مباحثی در جامعه ریشه در عمیق نبودن معرفت ما به مقام عرشی و عظمای شهید دارد. اگر ما عمیقا و البته با در نظر داشتن تعریف صحیح دین مبنی بر همه بعدی بودن دین،فقط و فقط این کلام حاج قاسم عزیز را باور میکردیم که«کسی شهید خواهد شد که شهید زندگی کرده باشد!» هیچ گاه کسی جرات نمیکرد که اینگونه زندگی یک شهید را زیر سوال ببرد، چرا که گفتن این حرف بدون شک برابر می شد با مهمل گویی و کم فهمی گوینده. اگر بنا بود شهید در زندگی شهیدانه اش خطایی اینگونه فاحش انجام دهد که نتیجه اش آنقدر سهمگین و پرهزینه برای نظام مقدس جمهوری اسلامی یا همان حرم آل الله علیهم السلام باشد که تمامی تعالیم الهی اسلام، نعوذبالله باید اشتباه می بود!مگر میشود عملی انجام داد که خیانت به حرم آل الله علیهم السلام باشد، ضربه اش بر زندگی میلیونها نفر بخورد و باعث دین به آنها شود و سپس عاقبت بخیر شد؟! پ.ن: ای کاش مخاطب این سخن که یقینا در درجه اول نهاد دین اجتماع است این سخن را بدون پیش داوری می شنید و مطابق با نتیجه ای که میگرفت منصفانه عمل می کرد.