eitaa logo
باب الحرم
3.4هزار دنبال‌کننده
111 عکس
125 ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•من علی اصغرم... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجراشده نفسِ حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من علی اصغرم و تیغ اگر بردارم در وجودم سکنات علی اکبر دارم نَصب هاشمی ام کار خودش را کرده جگر حمزه، دل فاتح خیبر دارم سن کم از نظر نسل علی مطرح نیست کوچک اما، اثر مالک اشتر دارم همه کردند سر و جان به فدای پدرم کسر شأن است ببینند که من سر دارم در سپاهی که عمویم شده فرمانده آن حکم جانبازی و سربازی لشکر دارم من ز نسل علی ام که زره اش پشت نداشت حرمله کمتر از آن است زره بردارم کوفه و شام بترسید که من در رگ خود خون قتال عرب حضرت حیدر دارم *همه رو به ریخت یه گلوی نازک لذا اون نانجیب صدا زد اگه حسین ادامه بده همه لشگر رو به هم میریزه..هر کی نامش علی بود بد جوری زدنش علی اصغر رو تیر سه شعبه زدن برادرش علی اکبر رو ارباً اربا کردن برادرش امام زین العابدین رو چهل منزل ،نامش علی بود زنجیر به گردنش انداختن جلو چشمش عمه ها و خواهراش می زدن ..* هاشمیون همگی مادری اند و من هم *مادرم وقتی امیرالمومنین رو میبردن دوید تو کوچه گفت نمیزارم ببرید علی رو یه بار بین در و دیوار زمین خورد باز هم دست از علی برنداشت یه بار تو کوچه ها زدنش زمین خورد. با پهلوی شکسته مسجد اومد تا علی رو رها نکردند خونه برنگشت...* هاشمیون مادری اند و من هم هر چه دارم همه از دامن مادر دارم *من هم اومدم سپر بابام بشم ..من هم اومدم بگم گلوی نازکی دارم هدیه میکنم به بابای غریبم ..* گر چه افتاده ام از شیر به تیر سپری جگری با جگر شیر برابر دارم کاشکی عمه به خیمه ببرد مادر را که نبیند اثر تیر به حنجر دارد *وقتی دید تیر گلو رو دریده تا نگاه کرد.بلند بلند گریه کرد ابی عبدالله سرش رو بلند کرد رو به آسمون خدا ببین با حسین چه میکنند..* جگرت آب شد از شدت گرما چه کنم روی دستم نکن اینقدر تقلا چه کنم آب از کافر اگر خواسته بودم میداد گره ام وا نشد آخر به تمنا چه کنم کن حلالم اگر آ غوش پدر امن نبود سر زده تیر رسید و بی مهابا چه کنم گیرم از چشم حرم حلق تو را پوشاندم تیر بیرون زده از زیر عبا را چه کنم از بدن تجربه ی تیر کشیدن را دارم ولی این تیر سه شعبه است خدایا *من مدینه از بدن برادرم تیر بیرون کشیدم من از چشم عباسم تیر بیرون کشیدم* گیرم از دور نه این حنجره پیداست نه تیر با دو دستی که پر از خون شده حالا چه کنم " فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ"ذبح شدن یعنی کسی که هنوز داره نفس میکشه کسی که داره لباش به هم میخوره هنوز لبهای کوچولوش بهم میخورد. این واژه برا سه نفر بیشتر بکار نرفته یکی برای علی اصغر یکی برای ناردانه ابی عبدالله، عبدالله ابن حسنه وقتی رو سینه ی عمو حرمله با تیر زد..عبدالله رو روی سینه ی عمو ذبحش کردن اما یه ذبح دیگه یه جا بکار رفته اون ذبح معمولی نیست. ذبح معمولا از زیر گلوعه.. حسین ..خود بی‌بی زینب روضه اش رو خونده.."الْمَجْزُوزِ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا*سرش رو از قفا بریدن .سلامی که امام زمان فرمودند:"أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ"سلام بر اون صورتی که خاک آلود شد وقتی میخواست سر رو از بدن جدا کنه...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ترک روی لبات... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ترک روی لبت آیه ی قرآنِ رباب مثل قرص قمری زینت دامانِ رباب چه کنم تا کمی بهتر بشود لبهایت می چکد روی لبت اشک دو چشمان رباب سینه ام شیر ندارد پسرم چنگ نزن آه بازی نکن انقدر تو با جان رباب پا برهنه پسرم خیمه به خیمه گشتم قطره ای آب نبود ای گل ریحانِ رباب پدر تو به سپاهی سر تو رو‌ زده است تا خجالت نکشد از دلِ سوزان رباب تیر خوردی وسط خیمه زمین خوردم من بعد از این گریه شود روزیه چشمان رباب *از همون اول که ما اومدیم‌ تو این صحرا این حرمله بد جور نگاه می کرد من از چشماش خوندم با نگاهش میگه داغشو به دل مادرش میذارم* هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند گل بی برگ‌ و برم را پسرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نورس بود تیر سه شعبه نمی خواست نسیمی بس بود لای لای گل تشنه، لای لای گل پرپر مادر چرا بی من، رفتی علی اصغر لای لای گل پونه، لای لای گل لاله یک ثانیه است رفتی واسم هزار ساله تو خیمه ها میگن که سر جدا شدی زبون من لال نکنه فدا شدی *چی میگن اینا؟ زینب جان چی میگن این بچه ها؟* فکری به حال گریه هام کن مادر برگرد و یک دفعه صدام کن مادر لالا علی لالا علی بگو باید پیدات کنم کجا علی لالا علی لالا علی یه وقت نری بالای نیزه ها علی قنداقه واسه ی تو مثل کفنه لبای خشکت شیشه ی عمر منه باور نمیکنم کسی تو رو زده بچه ی تشنه رو کسی نمی زنه لالاعلی لالا علی شهید شدی رو دستای بابا علی لالا علی لالا علی نیفتی از بالای نیزه ها علی *گرفتن بچه، کار هر کسی نیست بچه را باید درست دستت بگیری اگه درست نگیری گردنش میفته فلذا زیر گردن بچه رو همیشه میگیرن چون نمیتونه بچه ی کوچک، گردنشو نگه داره، ابی عبدالله برا اینه بچه رو نشون بده بچه رو رو دست گرفت. همچین که بچه را بالا اورد گردن بچه افتاد گلوی این شیرخواره نمایان شد. همچین که بچه رو سر دست گرفت اون نامرد دید لشکرش بهم ریخته همه با همدیگه پچ پچ می کنن ما قراره با کی بجنگیم اگه قراره با این بچه ها بجنگیم نه ما میریم به ما گفته بودن با حسین بجنگیم، نه ما میریم ما با این شیرخواره نمیجنگیم، اون نامرد صدا زد حرمله..جانم امیر!مگه نمیبینی لشکرم بهم ریخته، چی کار کنم امیر؟ هر کاری میتونی بکن لشکرم داره بهم میریزه، حسین کاری کرده لشکر داره می پاشه، یکیشونو بزن، اون نامرد تیر سه شعبه رو برداشت، شاید اول نیتش حسین بود برا همین تیر سه شعبه برداشت گفت تیر سه شعبه میزنم حسینو راحت میکنم، تیر سه شعبه رو برداشت گفت امیر کیو بزنم؟ گفت اونی رو بزن که دیگری هم باهاش میمیره، کنایه از اینکه بچه رو بزنی پدرم می میره ، مادرم میمیره، تیرو برداشت گلوی شیرخواره رو نشونه گرفت، ابی عبدالله این بچه رو گرفته بالا، یه مرتبه دید این شیرخواره یه تکونی خورد آه.. تا نگاه کرد "فذبح من الاذن ..."تیر سه شعبه اینجوریه، وقتی شلیک میشه میچرخه وقتی می چرخه به هر جایی اصابت بکنه اونجا رو‌پاره می کنه میدره، همچین به گلوی این بچه اصابت کرد سر به پوست آویزان شد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ا‌وج غربته... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اوج غربته اونی که اسباب شفاعته الان زیر بار خجالته ای آقا حرفشم بده به دشمن واسه بچه رو زده واسه خیمه رفتن مردده ای آقا چقد تیر و بی هوا زد چقد زینب رو صدا زد *تا تیر خورد به بچه، بچه رو از زینب گرفته، خواهرم...* پدر دست و پاشو گم کرد پسر از بس دست و پا زد *حال و روز ارباب تونو دارم میگم...* پر درده هی میره برمیگرده خجالت آبش کرده براش بمیرم تو میدون میخواد با دست لرزون تیرو بیاره بیرون براش بمیرم «لالایی علی علی لالایی علی علی» *آه! بالاترین روضه اینجاست.. مختار وقتی بیرون کشید سنگ دل ترین دشمنو، گفت جایی شد توأم دلت به حال حسین بسوزه؟ گفت امیر! جزء همه اونایی بودم که هر جا کار برا ابی عبدالله مشکل میشد هلهله میکردن، کف میزدن، اما منم یه جا دلم به حال حسین سوخت. گفت کجا دلت سوخت نانجیب؟ گفت دیدم بچه رو زیر عبا گرفته، هی میاد سمت خیمه ها برمیگرده. نگاه کردم جلوتر دم خیمه دیدم یه خانمی مضطرب، دستاشو پشتش گرفته، هی داره قدم میزنه. فهمیدم مادر این شیرخواره ست. حسین روش نمیشه به سمت خیمه ها بیاد. گفت: چیکار کرد ابی عبدالله ؟ گفت: دیدم مسیرشو عوض کرد، اومد پشت خیمه ها نشست روی خاک ها. با غلاف شمشیر داره یه قبر کوچیک میکَنه...* پشت خیمه ها داره میره بابای کربلا علی رو پنهون کرده با عبا ای آقا وقت مُردنه چرا نبضش آهسته میزنه آخه داره قبر بچه اش رو میکَنه ای آقا *خدا برا هیچ بابایی نیاره...* علیشو تو خاک میذاره ولی میدونه قراره که نیزه دارا تنش رو بیارن بیرون دوباره شیرخواره، حالا جای گهواره رو نیزه سر میذاره براش بمیرم بیچاره، مادری که شیر داره رفته ولی شیرخواره براش بمیرم *همه روضه ها رو خوندم، اما امشب میخوام روضه خونی علی اصغرو با خوندن ابی عبدالله تکمیل کنم. این روضه رو برا دخترش خونده نسل به نسل به شماها برسه...* شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی اَو سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی * به همه دوستانم بگو...* من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم *همه رو خوندم برا اینجا... * *"لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی" ای کاش همتون بودید روز عاشورا می دیدید منو... "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی" حسین... ابی عبدالله برات روضه خونده. میخوای بگی آقا روضه ات رو شنیدم، پا به پا روضه ات دارم ناله میزنم برات. حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•آه رباب و‌گریه ی نوزاد... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آن خیمه‌ که بهشت دخیل است بر درش آتش گرفت چون جگرِ آب‌ آورش از خیمه‌ها هنوز به عباس می‌رسد آهِ رباب و گریه‌ی نوزاد مضطرش بودند دیو و دَد همه سیراب و می‌مکید اصغر ز قحط آب سرانگشت مادرش بعد از سه شب گرسنگی و گریه و عطش *از مثل فردایی دیگه آب رو به روی اهل خیمه می بندن...* جانی نمانده بود در اندام لاغرش *امشب اونایی که رو دامن شون بچه شیرخواره دارن می فهمن روضه رو...* گهواره جایگاه سخنرانی‌اش نبود دست حسین گشت بلندای منبرش *میگن ابی عبدالله بچه رو آورد وسط میدان رو دست گرفت، از هر طرف بچه رو نگه می داشت، سر یه طرف میفتاد. به خدا برا این روضه آدم بمیره جا داره." ان لم ترحمونی ترحمو ها" اگه به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنید. ان شاءالله درست نباشه. آقایی که همه زیر این آسمان میرن منتشو میکشن، اون آقا مقابل یه عده قوم پلید و پست ایستاده، هی صدا میزنه "مُنّوا علیّ" بگیرید خودتون سیرابش کنید. خدا لعنت شون کنه، یه عده هلهله میکردن. صدا حسینو نشنون. هنو حرفای ابی عبدالله تموم نشده...* تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد هیچکس حدس نمیزد، چنین سر برسد پدرش چیز زیادی که نمی خواست فرات یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد *عجب منبری رفته علی اصغر...* گهواره جایگاه سخنرانی اش نبود دست حسین گشت بلندای منبرش وقت رجز، گلوش دهن باز کرده بود با ذکر یابن فاطمه و یابن حیدرش *اینقدر تیر سهمگین بود، این یه بیتو، ان شاءالله متوجه نشی...* تشویق کرد حرمله را لشگر یزید *همه شروع کردن کف زدن، چیکار کرده...؟* وقتی علی به سمت عقب پرت شد سرش *وسط میدان حسین، نمی دونه بدنو نگهداره، سرو نگهداره، با یه دست زیر گلو گرفته، خون ها رو بسمت آسمان می پاشه...* وا شدگلوش قبل زبان باز کردنش رفت و پدر نگفت علی‌اصغر آخرش *همه آرزوی پدر مادر، این بچه ها رو که بزرگ میکنن اینه، میگه به زبون میاد، شیرین زبونی میکنه...* خون ذبیح ریخت روی سینه‌ی خلیل حالا که می‌دهد خبرش را به هاجرش؟ طوری حسین کودک خود را فدا نمود حتی نریخت روی زمین خون اطهرش *لالایی لایی لای...بچه که شیر خورده باشه آرومه، سر و صدا نمیکنه. اما بچه ای که آب بهش نرسه، شیر بهش نرسه، اینقدر صدای گریه علی از خیمه بلند شد، ابی عبدالله اومد فرمود: "ناولینی بولدی الصغیر... "این حرفه توش ها! زبان عربی اگه بخواد بگه بچه رو به من بده "ایتینی بولدی الصغیر." این "ناولینی" یعنی بچه رو امانت بهم بده، خیالت راحت! بچه رو برمیگردونم. حالا رباب جلو در خیمه منتظره. میگه حسین گفته من بچه رو برمیگردونم. یه وقت دیدن علی رو زیر عبا گرفته، هی یه قدم میاد سمت خیمه ها، دوباره برمیگرده. بچه ها ارباب تون وسط میدان به چه کنم چه کنم افتاد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•من شیر خواره ی ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی مهدی رعنایی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیک ایها الطفل الرضیع یا باب الحوائج یا مولای یا اباعبدالله یا علیٍ الاصغر" من شیرخواره‌ی فرزند حیدرم هرچند اصغرم به صف حش اکبرم در حشر بر شفاعت خلق خدا بس است یک قطره خون که می‌چکد از زخم حنجرم شد سینهٔ حسین مرا مقتل و مزار گشتم جدا اگرچه ز آغوش مادرم *طفل نوزاد و شیرخواره به مادر و بوی مادر علقه خاصی داره.. بعضاً اینجوریه بچه‌ها رو جدا که می‌کنن از تو بغل مادر بچه‌ها شروع می‌کنن گریه کردن مادر این طفل نوزاد شیرخواره رو به سینه ولو شیر نداشته باشه بچه آرام میگیره.. شب باب الحوائج وقتی خدا دعوتت می‌کنه می‌خواد بگه گره کارتو می‌خوام باز کنم. می‌خواد بگه اگه مشکلی داری می‌خوام برطرف کنم. فقط کافیه امشب بدونی چه جوری سیم دلتو باهاش وصل کنی این مهمه که چه شکلی امشب وصل بشی در خانه ابی عبدالله به این چشمات التماس کن بگو آی چشم یه قطره اشک برا شیرخواره‌ی امام حسین بریز من آبروم جلو مادرش حفظ بشه...* نقش حسین مانده به لبخنده آخرم هفتاد گل به کرب و بلا چیده شد ولی من غنچه بوده‌ام که عدو کردپرپرم تیر سه شعبه و گلوی طفل شیرخوار حق دارد ار جدا شود از پیکرم سرم امروز جای من به روی سینه ی حسین فردا به روی شانه‌ی زهرا اطهر *مختار قیام کرد قتله کربلا رو گرفت یکی یکی به سزای اعمالشون رسوند. نوبت حرمله که شد گفت بگو بدونم چه کردی کربلا بی‌حیا؟ گفت امیر! اگه بگم تخفیفی تو مجازاتم میدی؟ مختار گفت: نه والله بگی یا نگی می‌کشمت به بدترین نحو هم می‌کشمت. تاریخم نوشته همینجور شد مختار به بدترین نحو حرمله رو کشت حالا اونایی که تو فیلما نشون دادن یه چیزه یه سری روایت داریم که مختار اول دست راستشو برید،بعد دست چپشو، بعد پای راستو برید، بعد پای چپش رو قطع می‌کرد تو دیگ روغن جوشیده بدن این‌ها رو میذاشت بعدم مینداخت بیرون رو خاک اینقدر غلط بزنن تا جون از بدنشون خارج بشه بریم سراغ روضه ..گفت مختار! تا فهمیدم حسین اومده کربلا و ما قراره راهی کربلا بشیم رفتم بازار ده تا دونه تیر سه شعبه گرفتم. سه تا از این تیرها رو زهرآلود کردم. گذاشتم تو مواقع حساس تو کربلا بزنم.. مختار! تیرهامو کربلا زدم اما اون سه تایی که زهرآلود کرده بودن گذاشتم تو مواقع حساس کربلا بزنم‌.گفت بگو بدونم کجا زدی؟ گفت اولیشو زدم تو چشم اباالفضل.. دومیشو زدم به گلوی شیرخوار حسین..سومیشو زدم به قلب خود حسین وقتی تو گودال قتلگاه پیراهن عربی بالا کرد خون پیشانی رو پاک کنه تا سفیدی قلب حسینو دیدم تیر سه شعبه ام رو اونجا زدم. مختار گفت: حرمله شد جایی تو این سه تا تیری که زدی دلتم بسوزه؟ گفت نه دلم نسوخت فقط یه جا آتیش گرفتم کجا ؟ گفت وقتی تیرو زدم به حلقوم نازک‌تر از گل علی دیدم حسین این قنداقه خونی رو زیر عبا مخفی کرد.هی دو قدم میره طرف خیمه‌ها دوباره برمی‌گرده خدا هیچ مردی رو به چه کنم چه کنم نندازه..خدا هیچ مردی رو جلو زن و بچه ا ش خجالت زده نکنه گفت: من شرمندگی حسینو که دیدم دلم آتیش گرفت همچی که دیدم هی میره طرف خیمه‌ها دوباره برمی‌گرده آتیش گرفتم. اما بدنو آورد از پشت نخلستونا رسوند پشت خیمه شروع کرد با نوک شمشیر یه گودال به صورت قبر کند..همچین که اومد قنداقه‌ی خونی رو بذاره تو خاک دید صدای مادری از پشت سر میاد حسین! بذار یه بار دیگه صورت عزیزمو ببینم.این پدر و مادر کنار این قبر کوچیک شروع کردن گریه کردن رباب و ابی عبدالله..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی مهدی رعنایی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صدای گریه بلند شد صدای گریه رسید به خیمه‌ی کی؟ رسید به خیمه‌ی زینب.. زینب از خیمه دوید بیرون اومد پشت خیمه‌ها زد سر شونه ابی عبدالله گفت: داداش داری چه می کنی؟ حسین این بچه رو خاکش کن اگه خاکش نکنی مادرشم الان می‌میره یه جمله بگم.. صدا زد زینب خواهرم می‌خوام خاکش کنم ولی دلم نمیاد چطور مگه؟ آخه هرچی نگاه می‌کنم بین چشماش هنوز بازه انگار داره هنوز منو تماشا می‌کنه "رحم الله و غفر الله من۸ نادا"دستتو بیار بالا یاحسین ...* گفت هر کس که دید رأس تو را نیزه ها آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت آخ دو دستم را میان آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم پسرم گلایه از کمان و تیر دارم بیا از نیزه پایین شیر دارم *وسط این خانوما زینب دید یه مخدره‌ای یه خانومی داره بلند بلند گریه می‌کنه شب یازدهم محرم الله اکبر اومد یکی یکی این زن و بچه رو کنار زد اومد بالا سرش ببینه کیه داره بلند گریه می‌کنه دید مادر علی اصغر ربابه گفت خانوم بچه‌ها رو به زور خوابوندم به سختی خوابوندم چرا داری اینجور بلند بلند گریه می‌کنی؟ صدا زد بی‌بی جان زینب! آتشم نزن چطور مگه رباب؟ تا دیروز علی داشتم شیر نداشتم اما عصری یه مقداری آب بهمون دادن آب خوردم احساس می‌کنم تو سینه‌ شیر دارم اما هرچی دور و ورمو نگاه می‌کنم علی ندارم..* «هرکی باباب الحوائج کار داره دستشو بیاره بالای سرش امشب از اون شباس ها هرجور می‌دونی بگیر با نفس کشیده بگو ای غریب آقام حسین.....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رو زدم آب بگیرم... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج مهدی سماواتی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ" "وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَهً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَهِ سَلَفِهِ اللَّهُمَّ سَرِّحنی عَنِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ، وَ وَحْشَةِ الصَّدْرِ، وَ وَسْوَسَةِ الشَّیْطَانِ" ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی قیّوم زمین و آسمان ادرکنی ای زنده کنندهٔ مسیحا الغوث یا مهدی صاحب‌الزمان ادرکنی اى حسين، ای كه ز داغت در و ديوار گريست هر دلِ زنده و هر ديدهٔ بيدار گريست انبياء را همه دل سوخت به مظلومى تو اوليا را همگى ديده و دل، زار گريست حسین جان در دلِ نوح، غمِ تشنگی‌ات طوفان كرد كه به دریا زد و چون موجِ گرانبار گريست آقای من بود ذكر عطشت پيش‌تر از خلقت آب ای كه ابر از غم تو بر سرِ كُهسار گريست گفت چون واقعهٔ كرب و بلا را جبريل فاطمه ناله زد و احمد مختار گريست *تا جبرئیل خبر از واقعه کربلا داد حبیبهٔ خدا با خبر شد. عرضه داشت: بابا شما هستید؟ فرمود: نه.. فاطمه جان، علی مرتضی هست؟ فرمود: نه دخترم.. من هستم؟ فرمود: نه فاطمه جان..عرضه داشت پس کی برا حسینم عزاداری می‌کنه ؟ فرمود: فاطمه جان ناراحت نباش میاد یه شب و روزایی که عده‌ای که نه منو دیدن نه علی رو دیدن نه تو رو دیدن نه حسینتو دیدن دور هم جمع میشن عزاداری می‌کنند، برا حسینت اشک می‌ریزن، فاطمه جانم زن‌هاشونو تو شفاعت کن، مرداشونو من شفاعت می‌کنم.* ديد در خواب تو را چون به دل لُجّه خون خونِ دل در عوضِ آب، علمدار گريست "صل الله علیک علی الباکین علیک یا ذبیح العطشان" روز هفتم ماه محرمه، امروز آب رو که مهریه فاطمه بود به روی بچه‌هاش بستن، کاری کردن، کار عطش به جایی رسید نازدانه ابی عبدالله می‌فرماید: عطش بر من غلبه کرده بود گفتم برم خیمه عمم زینب شاید برا ما بچه‌ها آبی ذخیره کرده باشه . میگه رفتم نزدیکی خیمه عمه که رسیدم دیدم عمه قنداقه علی‌اصغر را بغل گرفته، گاهی می‌نشینه گاهی برمی‌خیزه، گاهی دور خیمه می‌گردونه، هی صدا می‌زنه "صبراً صبرا" علی جان صبر کن، آرام باش، طولی نکشید ابی عبدالله اومد دم در خیمه، صدا زد طفل شیرخوارمو بدید با او وداع کنم، قنداقه رو گرفت راه افتاد به طرف میدان، آنقدر به لشکر نزدیک شد که هم خوب می‌دیدند هم خوب می‌شنیدن، حجت رو بر همشون تمام کرد، حجت خدا ست تهیه آب براش کاری نداره اما انگار شش ماهه رو بغل گرفته اومده میدان، صدا می‌زنه اگه به من رحم نمی‌کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید. بلکه یکی دلش بسوزه بیاد این بچه رو ببره آبش بده، این آقازاده تو لشکر یه نفس بکشه، اهل نجات بشن بهانه پیدا کنه دستشونو بگیره، بگه رو زدم آب گرفتم، اینها رحم کردن، اما نه تنها آب ندادن، حرمله یه تیر سه شعبه در چله کمان گذاشت، گلوی نازک این آقازاده رو نشانه گرفت، "فذُبح الطفل مِن الان الی الاذن، من الورید الی الورید.." رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند *یه گوشه مصیبتش این بود طفل شیرخوارشو رو دستش ذبح کردن انقدر دلش سوخت که خدا به دلداریش اومد هاتفی بین زمین و آسمان صدا زد یا حسین !"دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ"یعنی کار علی رو به ما واگذار ما برات بزرگش می‌کنیم.هر آسمان می‌پاشیم پاسخ ندایی که شنید کفشو پر می‌کرد از خون گلوی علی به سمت آسمان می‌پاشید، صدا می‌زد ."هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی"یعنی چون خدا می‌بینه برام آسانه، " أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•مثل همیشه بوسه زدم... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج هادی سماواتی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مثل همیشه بوسه زدم روی گونه‌ات اما لبم ز تاول رویت کباب شد از بس ترک به روی ترک بسته بر لبت شرمنده لبت، پسرم آفتاب شد از تیرهای حرمله پیداست فکر چیست ای غنچهٔ خزان زده وقت گلاب شد وقتی عمود خیمه عباس را کشید گفتم رباب خانهٔ عمرت خراب شد *علی رو گرفت اومد به طرف میدان صدا زد "یا قوم، أما ترونه کیف یتلظی عطشا"مگه نمی‌بینید این طفل چگونه داره تلظّی می‌کنه، کنایه از اینکه اگه این طفلو بگیرید آب بدید میمیره، اگه رهاش کنید می‌میره، آقا فرمود: لااقل این طفلو بگیرید، سیراب کنید از شفاعت جدم بهره ببرید. حاجت دارا، آی اون‌هایی که به امید اومدین، باب الحوائجه، باب المراده، سند مظلومیت ابی عبدالله ست.. آقا ، سخنش تمام نشده، یه وقت ببینه علی تو بغلش یه تکانی خورد،"فذُبح الطفل"... گلویش را بریدن گوش تا گوش خوش الحان گردیده خاموش «اللهم عجل لولیک الفرج» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•تیری رسید و حنجر تو ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این جمعه هم نیامد و با گریه سر کنم باید در این فراق شبم را سحر کنم آخر نمی‌ می‌شود که فقط کنج خلوتی زانو بغل ز دوری او دیده‌ تر کنم *مولا جانم! شب هفتم محرم، شب قحطی آب تو خیمه های ابی عبدالله..* یک بار هم نشد که دمی رخصتم دهد * مگه علی بن مهزیاری دعوتت کنن به خیمه مگر سید بحرالعلومی تو سرداب مسجد سهله امام زمان از پشت سر صداش می‌کنه سید جان بعد در آغوش میکشه سید بحرالعلومو.. کدوم یکی از اینا هستی؟ بگو آقا جان در عالم رویا و آرزوی خودم میگم کاش یه بارم تو خیمه تو جا بشم یه گوشه‌ای از خیام شما منم راه بدید..* یک بارهم نشد که دمی رخصتم دهد تا از کنار خیمه ی سبزش گذر کنم یا که به صحن مسجد سهله ببینمش یک عمر روشن است این دلم از یک نظر کنم *خوشا بحال اونایی که شب هفتم محرم الان کربلا دارند تو حرم امام حسین برا علی اصغر گریه می کنن، برا مظلومیت سیدالشهدا داد می زنن، برا غربت خانم رباب ضجه می‌زنن، عیبی نداره الان کربلا همین جا تو همین حسینیه ست نمی‌دونم مادرا بچه شیرخواری بغلشون هست یا نه امشب روضه‌مون رو با همین بچه شیرخواره‌ها کربلا کنیم.. امام صادق علیه السلام دید کمیت وارد شد. کمیت مداح بود. شاعر اهل بیت علیهم السلام بود. تا امام صادق دید کمیت اومده فرمود: درس امروز تعطیله کمیت امروز برای ما روضه بخونه کمیت شروع کرد روضه خوندن حضرت دستور داد زنان پشت پرده بشینن چی شد یه دفعه یه خانمی از پشت پرده بچه شیرخواره داد بغل امام صادق کلا بهم ریخت جلسه‌ی روضه ی امام صادق علیه السلام دیدن امام صادق به پهنای صورت گریه می‌کنن فرمود: جد ما حسین مظلوم بود کربلا اما مظلوم‌تر از جدم علی اصغره..آخه زبان سخن نداشت.اگه تشنه میشی میگی برات آب بیارن حرف میزنی میگی تشنمه. اما کربلا فقط این بچه گریه کرد. با اشکش به همه فهموند من تشنمه گفت علی اصغرم...* خندیدی و شکستم و عالم خراب شد *میگن اون لحظه که سه شعبه اصابت کرد به گلو یه تبسمی به بابا‌کرد و تمام..* خندیدی و شکستم و عالم خراب شد سهم تمام ثانیه‌ها اضطراب شد تیری رسید و حنجر تو آتش گرفت از آتش گلوی تو قلبم کباب شد تیری رسید و هستی من را به باد داد گفتم که آب، تیر برایم جواب شد *من آب خواستم ازتون شما تیر دادید.. خدا هیچ مردی رو اینجوری شرمنده نکنه عبا رو که کشید رو صورت علی اصغرش آخه قد بچه شیرخواره مگه چقدره ولی تیر سه شعبه بلندتر از قد علیه.. ابی عبدالله دید اگر بخواد تیر و در بیاره سر جدا می‌شه مگه چقده سر بچه شیرخواره ..ای حسین..* از بین قتلگاه به تو تا بین خیمه ها * بیچاره کرده امام حسین و علی اصغر می‌دونی چرا آخه هی چند قدم می‌رفت سمت خیمه دوباره برمیگشت* از بین قتلگاه تو تا بین خیمه‌ها ذکر لبم بریده بریده رباب شد *هی صدا می‌زد جواب ربابو چی بدم.. پسرم پسرم ..حالا برگردیم خیمه خواستم فقط حال امام حسین رو بهت نشون بدم.. شب هفتم که آبو بستن علی اکبر و قمر بنی هاشم جنگیدن رفتن آب آوردن اینجور نبود که آب قطع شد ولی اینا جنگیدن برا آب. مثل الان میبینی بچه های غزه رو می جنگن تا بتونن آذوقه بگیرن تشنه گرسنه الان حقیقتاً تو دوره آخرالزمان هم همین شده یعنی خیمه‌ی امام حسین و خیمه ی شمرش و خیمه ی عمران سعد. اینا رفتن آب آوردن شب عاشورا دیگه تموم شد. دیگه از اینجا روایت می‌خوام از دختر امام حسین سکینه سلام الله علیه میگه آب تو خیمه ما تموم شد دیگه روم نمی‌شد به بابام بگم تشنمه.. دیگه روم نمی‌شد برم خیمه‌ی بابام بگم بابا مشک آبمون خالیه.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چیکار کرد؟ میگه اومدم دم خیمه ی عمه جانم زینب گفتم شاید تو خیمه‌ی عمه‌ ام یکم آب مونده باشه میگه اومدم تو خیمه عمه ام زینب پرده خیمه رو زدم یه صحنه دیدم خودم خجالت کشیدم اومدم حرف بزنم حرفم تو گلوم خشک شد. دیدم عمه ام علی اصغرو رو گرفته رو دست هی صدا میزنه "یاابن اخی صبر صبرا اصبری" صبر کن علی اصغرم می‌دونم تشنته..حالا شاید بعضیا بگن چرا بغل عمه اش بوده آخه مادر خسته شد از بس این بچه رو بغل گرفت. هی لالای خوند هی بچه رو بغل گرفت آروم نمیشه.. آخ بمیرم اینا شب عاشورا رو گذروندن رسید به ظهر عاشورا. روایت میگه این بچه انقدر پژمرده بود سیاهی چشمش رفت هی بیهوش می‌شد به هوش میومد رباب هی به سینه می‌چسبوند علی پسرم بیدار شد مادرت دق می‌کنه. تا نمردم علی چشاتو وا کن پسرم دق نده مادرتو..* لالا لالا منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عمو جون بیاره آب بابات رفته به یاری آب‌آورش اما داره میاد چراخمیده کمرش اون باباته داره میاد *چرا دست به کمر گذاشته یه چیزایی فهمید فهمید دیگه امیدش ناامید شده دیگه ابالفضل هم به خیمه نیومد تا فهمید دیگه عباس هم کشتن اومد بیرون خیمه داد زد* علیم داره میزنه دست و پا بچه‌ام داره می‌میره ای خدا لالایی یکم دیگه دووم بیار لالایی دندون روی جیگر بزار «آروم بخواب لالایی ..» * سید الشهدا وسط میدون بود داشت خطبه می‌خوند، داشت صدا می‌زد. می خواست امام حسین دست اینا رو بگیره اینا بیمعرفتا نفهمیدن وقتی صدا زد هل من ناصر ینصرونی نه اینکه امام حسین تمام هستی تحت عنایتشه مگه امام بیچاره میشه نه امام بیچاره نمیشه امام میخواست دست اونا رو بگیره گفت کسی هست که من کمکش کنم؟ اما اونا نفهمیدن اما یه جمله داره توی خطبه عجیبه گفت"هل‌ من ضابه یظبه حرم رسول الله" آیا کسی هست دفاع کنه از حرم پیغمبر. حرم بی سرپناه شده، حرم دیگه علمدار نداره، حرم حبیب نداره، حرم زهیر نداره، حرم مسلم نداره، دونه دونه رو گفته کسی هست از این حرم پیغمبر دفاع کنه ؟* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یه وقت شنید صدا شیون زنا از حرم بلند شد یعنی غیرتشون قبول نکرد ببینن حسین بی‌کس شده حسین یار و یاوری نداره زنا فریاد زدن ابی عبدالله برگشت دید اهل بیتش بیرون خیمه ان یه صحنه‌ای دیده جان عالم فدا حسین جیگرش آتیش گرفت دید جلوتر از همه زینب شیرخواره رو، رو دست گرفته همه پشت سر زینب یعنی حسین داداش ، همه ی حرف حرم اینه علی داره می‌میره، خیمه دیگه آب نداره، یه کاری کن مادرش داره دق می‌کنه. رباب از خجالت جلوتر نیومده زینب این بچه رو داد دست ابی عبدالله حضرت فرمود: من خودم می‌برم خودم سیرابش می‌کنم. اونا با من سر جنگ دارن بچه شیرخواره ام که گناه نداره آقایان امام حسینی که عالم بهش رو میزنه، امام حسینی که همه منتشو می‌کشن، اومد از یه مشت نامروت منت کشید تاریخ می‌نویسه فرمود: "منو علی ابن المصطفی" به من بچه پیغمبر منت بزارید آبم بخوره می‌میره فقط قول دادم این بچه رو سیرابش کنم مادرش تو خیمه منتظره این جام باز امام حسین خواست دست اینا رو بگیره. میدونی چیکار کردن مشکا رو آوردن بالا نشون امام حسین دادن این مشکا رو برگردوندن آب جلوی امام حسین ریختن گفتن آقا داد می‌زنی میگی تشنمه ما آب داریم به تو نمی دیم. من میگم شاید اونجا سیدالشهدا عبا رو کشید رو صورت علی که نبینه. علی حسرت آبه پسرم تو نبین آبو..بچه رو برداشت زیر عبا برد اومد سمت خیمه چند قدم برگشت دید نه نمی‌تونه روی برگشتن به خیمه رو نداره جواب مادرشو چی بده دوباره برگشت. روایت میگه اینجا متحیره حیرونه تا حالا امام حسین کسی اینجوری ندیده بود هی می‌رفت برمی‌گشت می‌رفت برمی‌گشت. دید نه اونی که جلو خیمه ایستاده زیر آفتاب ربابه اگه بره دق می‌کنه بیچاره میشه لذا رفت دور زد خیمه رو پشت خیمه ها نشست قنداقه رو گذاشت دل خاک...* ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت رفتی و رفت خنده ز لب‌های مادرت یک تیر بوسه‌ات زد و شد روز من سیاه حالا چه کرد بین سفر نیزه ها با سرت *کی خبر به رباب داده به سر زنون اومد پشت خیمه‌ها صدا می‌زنه حسین جان! بزار یه بار دیگه بچه‌مو ببینم. حسین جان بزار یه بار دیگه گلوی بچه‌مو ببوسم آخ خدا برای هیچ مادری نیاره این صحنه رو زنا دست ربابو گرفته بودن از بس چنگ به صورت میزد آوردنش کنار مزار علی اصغر یه نگاه کرد دید گوش تا گوش که میگن یعنی سر به پوست آویزون بود چیزی نمونده بود از این فقط خم شد آروم گلو رو بوسید..* هرکس که دید راس تو بر روی نیزه ها آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت *وقتی بوسیدیم گلوی ریش ریش شده را زینب با اصرار رباب و برگردوند صدا زد حسین خاک بریز روی این بدن مادرش داره میمیره * اورک ملکِ ویرانده الله خیالی پریشانده الله سوسوزو اغلوم اخلانده الله آدامسیز ربابم ای وای بغاضی یارالی بالام وای دوشدی سینه امده آرالی بالام وای تِز گل ربابی مارالی بالام وای «لای لای بالام لای...» *گذشت تموم شد داشتن محملا رو می‌بردن فردای عاشورا یه کاروان عصر یازدهم داشت حرکت می‌کرد یه وقت دیدن از بین یه محملی صدا ناله زنانه بلند شد. زینب سلام الله علیها بررسی کرد دید این ناله از محمل رباب بلند شده..عروس مادرم چرا گریه می کنی گفت بی‌بی جان دیشب یکم آب خوردم بعد ساعت ها تشنگی آبو باز کردن یکم آب خوردم امروز می‌بینم شیر دارم ولی علی ندارم الان دلم تنگ شده برا علی اصغرم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رو زدم آب بگیرم... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج میثم‌ مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب حرم آل علی آب ندارد از امشب آب رو می بندند.بعضی ها از امشب محرمشون شروع میشه.سلام به آقامون بدیم یا نه؟!الان از پله های باب القبله سرازیر شو...وقتی میخوای به آقات سلام بدی یادت باشه علی اصغر طبق نقلی روی سینه امام حسین خوابیده" السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک،علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل والنهار و لاجعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب الحسین"شب سختیه...* هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم به خدا در همه عمرم به کسی رو نزدم همه با هم وسط خطبه من خندیدند نسخه کودک بی شیر مرا پیچیدند روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند آمدم آب بگیرم، پسرم را کشتند الان بهمون نگاه کن... یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته،خدا شاهده هوای حرم، هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند رو زدم آب بگیرم، پسرم را کشتند حرمله خیر نبینی، گل من نورس بود کشتنش تیر نمی خواست،نسیمی بس بود لالا لالا، یه کم دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جیگر بذار مشکو یکی برده که برمیگرده زود وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود نده با اشک، زندگیمو به باد آب می رسه اگه خدا بخواد عمو رسید کنار علقمه صدای تکبیرش میاد لالایی عموش رفته آب بیاره عموش نمیاد.. حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد باورم نیست که در حنجره ات جا شده است عمو نمیاد... «لالایی، الهی بارون بباره...» لالا لالا، منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عموجون بیاره آب بابات رفته به یاری آب آورش داره میاد، چرا خمیده کمرش؟! بچه ام داره می میره ای خدا علیم داره می زنه دست و پا ببین هنوز به سمت علقمه س نگاه مضطر بابات «لالایی،الهی بارون بباره...» لالا لالا، مادر تو بشه فدات خون می بارن فرشته ها با گریه هات سوخته دلم رو نفسای داغ تو آهی بکش، شاید که بارون بباره خدا تو رو نمی بره ز یاد خونده برات، بابا و ان یکاد الهی که سپیدی گلوت به چشم حرمله نیاد لالایی،عموش رفته آب بیاره لالایی، الهی بارون بباره... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net