eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آنقدر آلوده ام که بار خفت می کشم باخودم این درد را تا بی نهایت می کشم یابن زهرا من برای اینکه راضی ات کنم از نماز صبح تا هیئت ریاضت می کشم بسکه گریه کرده ای از دیدن پرونده ام هرکجا نام تو می آید خجالت می کشم تا نگاه مهربانت قسمت من هم شود لحظه لحظه از دوتا چشم تو منت می کشم جای تو بانفس اماره رفاقت کرده ام هرچه دارم می کشم ازاین رفاقت می کشم می شود گاهی نگاهی هم به حال من کنی!!! هرچه باشد من درِ این خانه زحمت می کشم باهمه آلودگی هرطور ممکن که شده هرشب جمعه خودم را سمت هیئت می کشم می روم یک گوشه ای در روضه هق هق می کنم آخرش در روضه های کربلا دق می کنم @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم @babollharam
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای- از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که... «یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد* از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود» مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد! *فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی: «و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک» «خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃در آستانۂ عید سعید فطر وداع با ماه مبارک رمضان 🌺🍃 رو به پایان رفت ماهِ میهمانی، حیف شد رفت از دستم طعام آسمانی، حیف شد جمع شد این سفره با دستانِ پاک عید فطر رفت دیگر شب به شب یاری رسانی، حیف شد بیشتر میرفت دستِ خالی ام بر کار خیر میرساندم بر ضعیفان لقمه نانی، حیف شد افتتاح و خط به خط قران چه بی صبرانه رفت روز و شب های مفاتیح الجنانی، حیف شد لذّتِ «احیا» گذشت و «قدر» را نشناختم رفت تا یکسالِ دیگر! عمرِ فانی، حیف شد باز شد ابلیس از زنجیر! سفره جمع شد بسته شد با مغفرت این میزبانی، حیف شد نفْسِ سرکش را پس از این، رام خواهم کرد! چون- بر زمینم زد! زمان رفت و جوانی، حیف شد شد تمام خانه ها هیئت! چه با غربت گذشت... روضه های بی ریا، اشک نهانی، حیف شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 تقصیر ماست آقا ازتو خبر نداریم حتی به خیمه ی تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگرکه درمحضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم مارا ببخش اینقدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خون جگر نداریم تو همنشین مایی ما هم نشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هرچند روسیاهیم ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم مانند کودکیکه دستش بدست باباست تا به خود قیامت دست از تو برنداریم اینروزها شدیدا دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همانزمانکه خواهر ز روی تل گفت مارا بیین برادر معجر به سر نداریم.. سیدپوریا هاشمی علیه السلام
السلام علیک یا شهرالله الاکبر ماه رمضان میرود و بار نبستم من توبه بسته به شب قدر شکستم آمدم سحر یا الهی بار من بخر یا الهی یک نیمه ی شب توبه مردانه نکردم سوزی بده ای دوست بر این ناله ی سردم با سوز جگر یا الهی بار من بخر یا الهی ممنونم از این لطف کریمانه خدایا دادی تو رهم باز به میخانه خدایا با دیده تر یا الهی بار من بخر یا الهی بی چاره کسی که دل مغموم بماند ماه رمضان رفته و محروم بماند از من بگذر یا الهی بار من بخر یا الهی برگوهر حب علی(ع) همچون صدفم کن امسال بیا زائر صحن نجفم کن با دست علی(ع) طینت ما را تو سرشتی برصورت ما نام علی(ع) را بنوشتی کن نظر به من یا الهی بار من بخر یا الهی با عشق حسین(ع) حاجت این خسته روا کن عصر عرفه روزی ما کرببلا کن یک حرم ببر یا الهی بار من بخر یا الهی ......................... روضه وداع اهسته تر ای داروندار دل زینب(س) با هر قدم خود بشوی قاتل زینب(س) الوداع اخا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) بازی مکن این قدر حسین با جگر من من یک زن تنها وسط این همه دشمن می روی کجا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) داغی گلوی تو زد آتش جگرم را پیش قدمت پهن کنم موی سرم را شاه کربلا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) با ناز مرو از بر من ای کس و کارم من پیر شدم طاقت ناز تو ندارم با زلف رها یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س)
مناجات به سبکِ خداحافظ ای برادر زینب کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات خداحافظ لحظه هایِ ملاقات خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ افتتاحِ سحرها به ما می شد نیمه شب چه نظرها خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سفره هایِ ضیافت به ماکردی بارِ دیگرِ عنایت خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سوز ونالة یارب خداحافظ اشک و روضة هرشب خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ تشنگی دمِ افطار ننوشیدنِ آب، شبیهِ علمدار خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ گریه با دلِ بی تاب جداشد زینب چگونه ز ارباب خدارا از این غم چه چاره کنم؟ حسین جان ای آبروی دوعالم نگینِ سلیمان به حلقة خاتم خدارا از این غم چه چاره کنم؟ خداحافظ ای برادر ِ زینب روی میدان در برابر زینب خدارا از این غم چه چاره کنم به دنبالت خیمه خیمه دویدم قسم بر این گیسوانِ سپیدم مرو میدان ای برادر من ببوسم آهسته زیرِ گلویت مده دست این و آن سرِ مویت قسم بر این دیدةترِ من بگو بر سر من چه خاکی بریزم اگر زیرِ پا بیفتی عزیزم حسین جان ای سایة سر ِمن چه سازم بینم به مویِ پریشان تنت عریان رویِ خاکِ بیابان به گوش آید آهِ مادر من بهم ریزد ذره ذره تنِ تو شود آخر بوریا کفنِ تو سرت بر نیزه برابر من میانِ لشگر بگو منِ تنها چه سازم با بی پناهیِ زن ها شود غارت بی تو معجر من @babollharam
غزل ولایت ولایت است عیار خلوص ایمان ها مسیرِ وصلِ خداوکمال ِ انسان ها درامتحان ولایت به جلوه می آید تفاوتیست میانِ زبیر وسلمان ها اگرمطیع علیِ زمان شویم همه فریبمان ندهد رویِ نیزه قرآن ها به سوی عزت ایران و انقلاب ماست قیام وجنبش ِ طوفانی مسلمان ها قسم به نامِ خمینی به کوریِ دشمن تمام منطقه پُر میشود ز ایران ها مقابل نفسِ فاطمیِ رهبرمان درآمدند به زانو تمام شیطان ها به محضر ولیِ عصر عهد میبندیم که تا همیشه بمانیم پایِ پیمان ها به صهیونیسم جهانی پیام ما این است به سررسیده دگر عرصه هایِ جولان ها هزارسال گذشته ز غیبت موسی به سامری نفروشیم نورِ ایمان ها به رهبریِ علی وبصیرت مردم شویم الگویِ وحدت میان ِ دوران ها در آن دلی که اثرکرده لقمه هایِ حرام دگر اثر نپذیرد ز نورِ برهان ها سلام بر شهدائی که بی نشان رفتند سلام بر تنِ افتاده در بیابان ها خداکند که مطیع ولی شویم همه امیرِ لشگر سیدعلی شویم همه @babollharam
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
حالِ دلم آرومه این روزا با تو چه اوقاتِ خوشی دارم تا «یا علیُ یا عظیم» میگم فوراً گره وا میشه از کارم چشمام به دستات زل زده حیرون می ریزه استغفار از لب ها میشینم اینجا با ابوحمزه پشت درت با گریه این شب ها حسرت به حالِ خیلیا خوردم دیدی سرم از شرم پایینه گفتی: بیا، می بخشمت! گفتم: بارِ گناهام خیلی سنگینه دیدم نبستی راه برگشت و برگشتم و سفره ت صفا داره بخشیدی و روتو نمیگیری از هر چی مهمونِ خطاکاره کاری بکن واسم تو رو قران از دست این نفْسم گرفتارم یا مَن یُحبُّ المحسنین؛ یارب- خیلی به تو...«توبه» بدهکارم دلواپسم هر شب سرِ افطار میلرزه قلبم، میشم آشفته هی قورت میدم بغضم و تا که چشمم به ظرف ِ آب می افته با پای دل تا کربلا میرم داغش دوباره تو دلم افتاد آب فرات و موج، پشتِ موج اربابم امّا تشنه جون میداد زل زد به خیمه از تهِ گودال با نیزه کَندن از تنش پیرهن تن غرقِ خون بود و سرش رو هم پیش چشایِ مادرش بردن! 🔸شاعر: ___________ 🔹