eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه الحسین علیه‌السلام قتلگاه ناگهان ازسره، اسبی گل طاها افتاد ازفرس بودبه گودال که بابا افتاد درسرازیری گودال ؛ سری برخاک است یوسف فاطمه برخاک بلایاافتاد پدرم بین مناجات و نماز است ولی بین گودال گمان،حضرت موسی افتاد یوسفم از همۀ اهل جهان دل می‌بُرد به روی خاک گل، خوش قد و بالا افتاد بهترین در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری افتاد به زمین عشق اباالفضل میان گودال ذوالفقار علی عالی اعلی افتاد کیست او ، مشتری اش هست خداوندکریم درحرم با رجزش، زینب کبری افتاد درحرم، من چه بگویم که چه شد ازعم او بخداپاسخ این شاید و امّا افتاد 📝 غلامی-(مجنون کرمانشاهی)_ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه الحسین علیه‌السلام قتلگاه دربین گودالی سرت را جمع کردی درگوشه ای بال و پرت را جمع کردی درزیرخنجر، دست وپایی میزدی تو ای بسمل زینب ،سرت را جمع کردی برسینه ات باچکمه میزدشمرملعون دیدم که این سوپیکرت را جمع کردی خنجربه روی گردنت افتاده دلبر باخنجرملعون سرت را جمع کردی گودال را شستی به تنهایی حسین جان خونابه ی جسم وپرت را جمع کردی پایی زدوجسم توبرگرداندای وای درزیرخنجرپیکرت را جمع کردی شدازقفا راست بریده ای برادر خونابه های حنجرت را جمع کردی 📝 غلامی-(مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زمزمه فراق کربلا.. (سبک:به‌سمت گودال از..) بازم دلم تنگه... برای تو آقا حرم میخوام از تو ببر منو حالا ببین چه آشوبم آرامشِ من باش کنار این نوکر.. بشین پای حرفاش با یه امیدی باز تو هیئتت هستم نشستم اینجا تا بگیری تو دستم تموم دنیامی فقط تو آقامی مخاطبِ خاصّ تموم حرفامی ببین حرم میخوام تا قلبم آروم شه کاش واسطم پیشت رقیه خانوم شه من از همه خستم از نارفیقی ها بیا رفیقم باش.. ای با وفا آقا.. حسین آقام آقام.. هنوز نرفته از یادم که اون سال ها من اومدم پیشت ضریح و پایین پا دوتا حرم بود و.. خیابونی زیبا خاطره ها دارم از حرمِ سقا نمیره از یادم اون شب جمعه اش رو چه خلوتی داشتم دم ضریح با تو.. هنوز یه آوایی.. تو گوش های من هست صدای زهرا بود.. میگفت حسین تشنه است میگفت حسین من نداره سر در تَن عریانه، حتی اون.. پیرهَنِشو بُردَن ده تا سوار آخر رو پیکرش تاختن زینب و تو گودال از نفس اَنداختن حسین آقام آقام..
325.5K
زیارتی ابا عبدالله ع 😭 اجرای سبک:
سبک ام المصائب یعنی،،،، شبای جمعه زهرا ، میره بازم کربلا میخونه با صدناله غريب من واویلا غریب مادر پاشو،عزيز مادر پاشو2 پاشو ببین دلخونم روضه برات میخونم پهلوم شکسته اما،از غم تو مجنونم غریب مادر ای وای3 برات بمیره مادر که توی خون غلتیدی بجز بلا عاشورا بگو اخه چی دیدی بگو علی اکبر چرا زهم پاشیده بگو کدوم ملعونی حنجرتو بریده ای وای حسین مادر،خودم دیدم با خنجر نشسته روی سینه ات،خون میریزه از حنجر زینب میگه وای مادر ،حسین توشد پرپر به روی تل با ناله میزنه بر روی سر میگه داداش ،ایکاش من،جای تو توی گودال زیر سم اسبهاشون کاش میشدم من پامال تورا بجان زینب ، ببخش خدای منان باقیه غیبت برما ،رحمی بکن ای رحمان الهی جان حیدر،جان علیه اصغر تورا بجان زهرا،رسان طبیب مارا اللهم عجل لولیک الفرج شاعر و مداح مریم صالحی مرزیجرانی
204K
زیارتی امام حسین ع 😭😭 اجرای سبک:
. . خراب آمده ام باز رو به راهم کن مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم ، روسپید عالم شد نگاه لطف به ظرف دل سیاهم کن عطا به جای خودش ، جای این همه گریه … برای سینه زنت ، ذوالکرم دعا هم کن به زیر بار گران علامتت گفتم : گذر ز توشه ی سنگین اشتباهم کن مقدّم است به کارم ، همیشه کار شما بیا و پیر همین راه و دستگاهم کن عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم برات کرب و بلای مرا فراهم کن میان گودی قبرم ، زمان تلقینم اسیر روضه ی گودی قتلگاهم کن جواز گریه بده ، غرق اشک و آهم کن ............ ع به سرت عمود آهنین زدند تو حسین شدی برا همین زدند کمر تو کمر منو شکست تو زمین خوردی منو زمین زدند ای علمدار تو رو با عَلم زدند قد و بالای تو رو به هم زدند چهار هزار کمون به دست یکی‌یکی اومدن روی تنت قدم زدند روي پام چشماي درياتو نكش اينقدر روي زمين پاتو نكش كاريه كه شده پس گريه نكن اينقدر به مشک چشماتو نکش قطره قطره جمع شو دريا شو بريم دوباره خوش قد و بالا شو بريم بخدا بچه ها از تو راضي ان همشون منتظرن پاشو بريم صدام و تا نشنيدن كاري بكن گريه‌م و تا نديدن كاري بكن صداي اسباشون و نميشنوي دم خيمه رسيدن كاري بكن نزن اين نيزه ها رو با پا عقب خودتو هي ميكشي چرا عقب تير توو چشمت بود و افتادي حالا از جلو درش بيارم يا عقب؟! چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد تو زمین خوردی و دو حرمم غوغا شد تیر باران شدی و تیرک خیمه افتاد زینب آواره شد و دخترکم تنها شد . ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذَرّ ذره ای از خاک پای حضرتش از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفت 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. به دلم دیدنت برات شده، به خدا صبح و شام منتظرم همه ي روزها ولي به خصوص، آخر هفته هام منتظرم نه شبيهم به هر مسلماني، نه نماز درست و درماني... چه بگويم خودت كه مي داني، من چه اندازه خام منتظرم منبرت جاي خطبه خوانی هاست، چقدر جمعه ها برو و بياست سر سجّاده ها شلوغ رياست، من در اين ازدحام منتظرم ندبه خوان هاي خوش صدا جمعند، همه ي كلّه گنده ها جمعند انتظار خواص، اين جوري ست، من شبيه عوام منتظرم جیب ها جیره خوار سُبحه شده، لقمه ها لقمه های شُبهه شده انتظارت حلال بعضی ها، لب بیت الحرام منتظرم تو كجا؟ من كجا؟ چقدر سراب؟ ساقي سال هاي قحط شراب من ولي با همين وجود خراب، دست در دست جام منتظرم زود تا محتسب خبر نشده، ریشه ی تاک ها تبر نشده کار من تا خراب تر نشده، تا همین جا تمام، منتظرم بي جواب از تو بر نمي گردد، گريه های سلام هيچ كسي السّلام عليك يا موعود، - وَ عليك السّلام منتظرم . ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. مهدیا! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟ کوچه های شهر را با اشکِ خوبان شسته ایم چشم در راهیم، آن جانانه جانان می رسد کوچه های شهرِ ما بوی غریبی می دهد کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد گر چه می سوزد صدایم در شرارِ بی کسی بر شبِ دلگیرِ ما آن نورِ تابان می رسد گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار بر کویرِ سینه ی ما بوی باران می رسد سینه ای داریم از سوزِ فراقش سوخته آن چراغِ آرزو ماهِ شبستان می رسد می رسد آن کو دلش آیینه ی رازِ خداست با لبی سرشار از آوای قرآن می رسد صبرِ ما آخر رسید ای حجت ابنِ العسکری انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟! . ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
دوباره کاش به قلبم کمی امید بیاید ثمر به شاخ و بَرِ اين درخت بید بیاد نشسته ایم و فقط سینه میزنیم برایش نشسته ایم ... هزاران اگر یزید بیاید نشسته ایم و دعا میکنیم این همه آدم دوباره مثل حسینی مگر پدید بیاید کلید قفل جهان است آنکه رفته از اینجا برای مهدی زهرا دعا کنید بیاید ... دلم به سوی حریمش پریده جمعه به جمعه سیاه رفته دعا کرده رو سفید بیاید . خوشا دمی که "سر" از تن جدا بماند و بهتر خوشا دمی که تن از معرکه شهید بیاید 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بیامد جمعه و بس بی قرارم بیامد جمعه و در انتظارم بیامد جمعه و من یا علی گو: به یاد رعد و برق ذوالفقارم میان ورطهء دنیا سوران به دنبال امیر تکسوارم چه بیزارم ز زردی و خزانی هلاک سبزی و ابر بهارم دلم پر می کشد سوی گلستان نمی ماند به زندان و حصارم گرفته راه دشت و کوه و صحرا مرا گوید که: ازتن در فرارم به راه کوی لیلی بار بسته چو مجنون است و گوید: استوارم خدایا! مهربانی با دلم کن که او را بر خدایش می سپارم بده دست دلم بر دست ارباب که جز تو ربّ الاَربابی ندارم بده او را تو از صاحب نشانی که دل رفت و به درد او دچارم ز دست دیده و دل، هردو فریاد دلی رفت و به دیده اشکبارم هزاران جمعه بگذشت ز هجرش غزلخوان گلی، چون صد هزارم "حمید" از این غزل بسیار دارد که می گوید مددکاری ندارم؟ "بیا، ای روح و جان این غزلها!" دمی بنشین به دلداری کنارم ... شاعر آئینی کربلایی حمید رضا کسرائی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
nohenab-درد-دل-کربلا(1).mp3
2.01M
😔😭😭 اینو از دست ندن بهت نمیاد منو راهم ندی صدات کنم ولی جوابمو ندی😭😭😭😭 نکنه یه شب بین نوکرات بهم بگی برو تو نوکر بدی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
دردا که گشت با من، بیگانه یار جانی با دست خود مرا کُشت، لب تشنه در جوانی من از نفس فتادم، بر خاک رخ نهادم او می زند به مرگم، لبخند شادمانی ای بلبلان بنالید، ای لاله ها بریزید شد باغبان دل را گلزار جان خزانی غم ها به دل نهفتم، دردم به کس نگفتم بردم به گور با خود، صد غصه نهانی لب تشنه ام ثوابی، ای امّ فضل آبی بالله این نباشد، پاداش مهربانی بر دیده ام ستاره، در سینه ام شراره با قلب پاره پاره، رفتم ز دار فانی عمرم چو عمر یک آه، کوتاه بود، کوتاه شد اول حیاتم پایان زندگانی دردا که رفتم از حال از بس زدم پر و بال در لانه اوفتادم از فرط ناتوانی گویید تشنه جان داد، خاموش شد ز فریاد از این غریب تنها، پرسند اگر نشانی جانم به لب رسیده "میثم" بگو که دیده؟ مرغی به لانه این سان، افتد ز نغمه خوانی. ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💞💞💞💞💞💞💞💞 بسم ربّ العشق ، عشق بین زهرا و علی بسم ربّ النّور ، نور عین زهرا و علی این یکی تفسیر کوثر ، مادر هر دو جهان آن یکی ساقی کوثر ، حضرت شاه شهان این یکی خیرالنسا ، ناموس حیِّ سرمد است آن یکی زایشگهش کعبه ، وصیّ احمد است این یکی زهرای اطهر ، دخت ام المومنین آن یکی حبل المتین ، یعسوب دین ، عین الیقین علت خلق جهانند این دو فرد بی نظیر حیدر کرار و زهرا ، این دو انسان کبیر چشم یک دنیا شده حیران و سرگردانشان جمله ی جانها فدای لؤلؤ و مرجانشان این یکی نامش حسن نام آور جنگ جمل آن یکی نامش حسین است آن شهید بی مَثَل نور می بارد از افلاک و زمین رنگین شده در جهان غوغا شده عرش خدا زرین شده در مدینه عطر بی پایان عنبر آمده بابت تبریک بر بیت پیمبر آمده ازدواج این دو خورشید جهان فرخنده باد یا علی یا فاطمه ! پیوندتان فرخنده باد 🔸شاعر: __________________________
💞💞💞💞💞💞💞💞 فرشتگان خدایی به عرش رحمانی همه به حال شعف در پی چراغانی به کف زنی شده مشغول بهر پیوندی و می کنند به سوی زمین گل افشانی در آسمان مدینه زنند بال و پری به دور خانه طاها، حبیب ربانی به روز اول ماهی که هست ذی الحجه مدینه گشت مهیا برای مهمانی مدینه غرق سرور است بهر پیوندی میان دو گل خلقت کمال انسانی یکی بود گل دردانه رسول خدا یکی بود علی، آن شهریار ایمانی بخواند خطبه پیمبر برای این پیوند و دست به دست بداده، دو یار جانانی بسی رضایت پروردگار حاصل شد ز ازدواج پر از سادگی و آسانی ز وصلتی که شود در تمامی اعصار نمونه ای ز بهین شیوه مسلمانی الا تو حضرت صاحب، عطا نما صله ای به شاعری که کند اینچنین ثناخوانی 🔸شاعر:
351898274_865531073_412203520.mp3
575.2K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زهرا (س) و المومنین ازدواج علی و زهرا مبارکه گل خنده به روی لبها مبارکه تهنیت یا محمد... نور ، از عرشِ خدا شد ، راهی سوی دل گل ، در جلوه گری شد از این دو خجل جشن وصالِ دو گل مصطفی مبارک سرور قلب دو عزیز خدا مبارک یا فاطمه یاعلی مرتضی مبارک سلام خدا بر علی و بر زهرا... *غرق شور است ، در دل هر بنده ی خدا باران گل ، آمده از عرش کبریا تهنیت یا محمد... چون زیبایی گلی شد ، دل آرا علی گل بانگ فاطمه شد ، ذکر یا علی عروسی مادر اولیا مبارک عروسیِ بضعه ی مصطفی مبارک شده زهرا ، همسر مرتضی مبارک سلام خدا بر علی و زهرا *از لطف حق محشری از کرم به پا شد شب زفاف ، شب احسان بر گدا شد جانِ طاها ، یا زهرا تو آمدی شوی بر امر حق رضا ای دریای کمال ای یار مرتضی شور شعف ، بر لب عاشقان مبارک تبارک بر ، مصحف روح وجان مبارک یا زهرا و یا علی جشنتان مبارک سلام خدا بر علی و بر زهرا.... 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
سرود ازدواج حضرت علی (ع)وحضرت زهرا (س) -(ماه ذیحجه گشته آغاز ) سرود ازدواج حضرت زهرا(س)وحضرت علی(ع) همراه با سبک ماه ذیحجه گشته آغاز مرغ دل اومده در پرواز رفته تا خونه ی پیغمبر تا که شادیشو کنه ابراز شب پیوند علی وزهرا /به عرش اعلا جشن وطرب برپاست به خنده بازه، رخ پیغمبر/ دلش شاد ازین عروسی زیباست (علی یا حیدرعلی یاحیدر مبارک باشه وصلت با کوثر)۲ ______________ چراغونه تموم افلاک برا این عروسی زیبا توی شهر مدینه گشته مجلس جشن وطرب بر پا دلا آباده،پیمبر شاده/چرا،چون زهرا دل به علی داده می ریزه از شوق،بارون چشماش/دعا گوی این عروس وداماده علی یا حیدر.... ______________ با وصال فاطمه حیدر می گیره معنا دیگه کوثر فراوون میشه توی دنیا گلایی زنسل پیغمبر زنور حیدر زنور زهرا/میشه نورانی ز نور حق دنیا شیعه دلشاده زغم آزاده/می گیره ذکر علی علی مولا علی یا حیدر...... _____________- فخر ماباشه تواین دنیا نوکری حیدر وزهرا الهی که دشمن اونها هرجا که باشه بشه رسوا غدیری هستیم علی مولامون /اسیر عشق حیدره دلهامون ظهور آخر گل زهرایی/میشه دارو بر تموم دردامون علی یا حیدر.... شاعر:
4_5965223465450473854.mp3
453.2K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) -( امشب شب ساغر زدن با ساقی کوثر شده ) امشب شب ساغر زدن با ساقی کوثر شده امشب عروس آسمان خاک در حیدر شده امشب علی محو رخ صدیقه اطهر شده امشب به بیت فاطمه غلمان ثنا گستر شده امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده زیرا امیر المومنین داماد پیغمبر شده جن و بشر و حور و ملک گویند امشب با علی دامادیت ، دامادیت ، بادا مبارک یا علی مهر و مه اینجا اختری ، گردون هلالی میکند یا آسمان با اختران بذل لئالی می کند دل در سرای فاطمه سیر خیالی میکند طوطی جان در بزم او شیرین مقالی می کند روح الامین مداحی مولی الموالی میکند حور و ملک را با دمش حالی به حالی میکند ریزد چو باران از سما آیات رحمت بر زمین در مجلس دامادی مولا امیر المومنین جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر آورده پیغام از خدا کی بهترین پیغامبر ما از ازل این عقد را بستیم در لوح قدر تو در زمین این خطبه را انشاد کن بار دگر گیتی ز انجم پر شد با وصل این شمس و قمر او مادر است و این بود بر یازده مولا پدر این وصل ، وصل کوثر و ساقی کوثر میشود این عقد ، عقد حیدر و زهرای اطهر میشود وصل دو دریا حاصلش دولولوی مرجان شود کز هر دو تا شام ابد روشن چراغ جان شود بر پای آن در راه این جان جهان قربان شود او دین ز صلحش زنده و این کشته قرآن شود مرجان حسن کز حسن او جان مشعل تابان شود لولو حسین است و از او دل شعله سوزان شود مرجان که دیده آنچنان لولو که دیده اینچنین آدم گدای کوی او عالم فدای روی این ای فاطمه بنت اسد ناموس حی ذوالمنن امشب عروس خویش را بنگر کنار بوالحسن بر روی حیدر خنده کن بر دست زهرا بوسه زن بنشین و بنشانش ببر مانند جان خویشتن گردیده در بیت الولاماه رخش پرتو فکن گوش خدا یعنی علی تا بشنود از او سخن تهلیل گو ، تقدیس کن تسبیح خوان دل باخته در سر به شوق فاطمه شوری دگر انداخته امشب خدیجه در جنان لبخند دیگر می زند روحش بشوق دیدن داماد خود پر می زند در خانه شیر خدا با مصطفی سر می زند گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می زند گه خنده بر ماه رخ زهرای اطهر می زند گاهی تبسم بر گل روی پیمبر می زند ارواح پاک انبیا دور سرای فاطمه خوانند از بهر علی مدح و ثنای فاطمه آدم ستاده بر در بیت امیر المومنین خواند ثنای فاطمه با نوح شیخ المرسلین خنجر بکف دارد خلیل ان شاهد شور آفرین تا از ذبیحش شر برد در مقدم آن نازنین استاده موسی روی پا افتاده عیسی بر زمین داود مداحی کند با نغمه های دل نشین یوسف به حسن دلربا خدمتگذاری می کند یعقوب با ذکر علی شب زنده داری می کند می خواست تا آید عروس آن شب به بیت شوهرش پر شد ز افواج ملک هم ایمنش هم ایسرش جبریل از پیشش رود و میکال از پشت سرش پا در رکاب ناقه و جا در دل پیغمبرش رضوان شده جاروب کش با زلف خود در معبرش سبحانه سبحانه خالی است جای مادرش حیدر به شوق مقدمش دل بیقراری می کند استاده در پشت در و لحظه شماری می کند بگرفت دست مرتضی تا پرده از رخسار او نقش تبسم شد عیان از لعل گوهر بار او یار دو عالم را ببین گردیده زهرا یار او غم خوار عالم را نگر شد فاطمه غم خوار او افکنده چشمی جانب بیت و در و دیوار او یاد آمد از حرق در و از قصه ایثار او گردید دور مرتضی آهسته گفتا با علی من آمدم تا جان خود سازم فدایت یا علی در حجله بنهادند پا آن دخت عم این ابن عم آن روح از سر تا بپا این جان از سر تا قدم آن وحی را خیر تاکلام این بیت را صاحب حرم بنهاد دست هر دو را ختم رسل در دست هم گفتا بزهرا کاین علی شوی تو باشد دخترم گر او شود از تو رضا راضیست حی ذوالکرم پس با علی گفتا علی انسیه الحور است این سر خدا ، روح نبی ناموس تو زهراست این امشب امانت میدهم من بر تو جان خویش را بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را روح و روان خویش ر ا تاب و توان خویش را پاینده میبینم د راو ، نام و نشان خویش را در دامن او یافتم من دودمان خویش را چون جان نگهدای علی ، جان جهان خویش را هرکس بیازارد و را خسته دل زار مرا آنکس که آزارد مرا آزرده دادار مرا ای بوده پیش از پیشتر ناموس داور فاطمه ای مدحت از سوی خدا تطهیر و کوثر فاطمه ای دست بوست مصطفی ای کفو حیدر فاطمه ای زینب کبری تو را پاکیزه دختر فاطمه ای بر حسین بن علی آزاده مادر فاطمه ای یازده فرزند تو بر خلق رهبر فاطمه در شام قدر وصل تو روشن دل عالم شده مدح تو ذکر علی شیرینی میثم شده شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود که دست فاطمه در درست های مولا بود به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود پدر به فاطمه رو کرد ، اینچنین فرمود دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود قرار شد که شما بی قرار هم باشید جهان دچار شما شد دچار هم باشید تمام عمر دمادم کنار هم باشید و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید دعای من همه این بوده تا به هم برسید که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد همیشه نام علی را امام بگذارید به خانواده ی من احترام بگذارید برای فاطمه سنگ تمام بگذارید و روی زخم دلش التیام بگذارید جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت شنیده می شود از آسمان صدایی كه... كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه ... نبود هیچ كسی جز خدا،خدایی كه... نوشت نام تو را ،نام اشنایی كه پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد نوشت فاطمه تكلیف نور روشن شد دلیل خلق زمین و زمان معین شد نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است غزل  قصیده ی نابی که در ازل گفته است نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد ز درك خاك مقام فراتری دارد خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد درون خانه بهشت معطری دارد پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت چرا كه روی زمین واژه ی وزینی نیست و شأن وصف تو اوصاف این چنینی نیست و جای صحبت این شاعر زمینی نیست و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست خدا فراتر از این واژه ها كشیده تو را گمان كنم كه تورا، اصلا آفریده تو را كه گرد چادر تو آسمان طواف كند و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف كند ملك ببیند وآنگاه اعتراف كند كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند كتاب زندگی ات را مرور باید كرد مرور كوثر و تطهیرو نور باید كرد در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود درون خانه ی تو نان فقر آجر بود شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود بهشت عالم بالا برایت آماده است حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است به حكم عشق بنا شد در آسمان علی علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی چه عاشقانه همه عمر مهربان علی! به نان خشك علی ساختی، به نان علی از آسمان نگاهت ستاره می خواهم اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم كنار شعر دو ركعت نشسته بنویسم شكسته آمده ام تا شكسته بنویسم و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم به شعر از نفس افتاده جان تازه بده و مادری كن و اینبار هم اجازه بده به افتخار بگوییم از تبار توایم هنوز هم كه هنوز است بی قرار توایم اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم كنار حضرت معصومه در كنار توایم فضای سینه پر از عشق بی كرانهء توست كرم نما و فرود آ كه خانه خانهء توست سید حمیدرضا برقعی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam