eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ___________ مادرم خورده زمین تا که تو را دیده، چرا؟! قاتلت این همه از قتل تو ترسیده چرا؟ به سر و صورت تو سنگ تراشیده زدند خورده بر وجه خدا سنگ تراشیده چرا؟ بوسه بر زیر گلوی تو فقط حق من است نیزه ای حق مرا خورده و بوسیده چرا مگر این آب روان مهریه زهرا نیست؟ پسر مادر من با لب خشکیده چرا؟ آسمان را لب عطشان تو گریانده و شمر پیش تو آب زمین ریخته خندیده چرا؟ نکند شمر دوباره به تنت سر زده است بند بند تن عریان تو پاشیده چرا؟ همه ی حرف من این است که با خنجر کند گل پرپر شده ی باغ مرا چیده چرا؟! هر چه کردم نشد آخر که بلندت بکنم آه بر روی زمین جسم تو چسبیده چرا؟ آفتاب از تن عریان شده ات شرم نکرد؟ به تن بی سر تو یکسره تابیده چرا؟ به تو وابسته ام و بعد تو دق خواهم کرد به تو احساس مرا کوفه نفهمیده چرا؟! 🔸شاعر:
4_5828133512431016246.mp3
596.9K
شور لطمه زنی شهادت سید الشهدا علیه السلام دریای خون شده گودال قتلگاه از میدان بی سوار برگشته ذوالجناح هروله میکنن دور جسم حسین فرقةٌ بالسّيوف فرقةٌ بالرّماح وای از این غم پس کجاس پیرهنت آبروی عالم وای از این غم بدنت برای دِرهم شده دَرهم واشهیدا واقتیلا واذبیحا واحسینا تیرا پرتاب میشد باشدت سمت تو می‌دوید خواهر مظلومه‌ت سمت تو شرمنده‌م کاری از دست من ساخته نیست اسبا دارن میان با سرعت سمت تو وای از این درد سُمّ اسبا که تنت رو توتیا کرد وای از این درد نیزه‌هاشون بدنت روجابجا کرد واشهیدا واقتیلا واذبیحا واحسینا هی پنجه میکشی رو خاک کربلا پیرمردا تورو میزنن با عصا سرت رو دامن مادرت بود حسین شمرملعون نشست ذبحت کرد از قفا یابُنَیَّ تو هنوز میزدی دست و پا بُنَیَّ زینبم دید که سرت رفته رو نیزه‌ها بُنَیَّ محمّدقاسمیــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5828133512431016351.mp3
583.5K
لطمه زنی عاشورا جواب: واویلا علی الحسین واویلا علی الحسین واویلا علی الحرم واویلا علی البَنات واویلا علی الخِیَم واویلا علی الشّهید واویلا علی الغریب واویلا علی القتیل واویلا علی السّلیب صورتت‌ روی‌ خاک گوداله بدنت غرق زخمه بی حاله خواهر مضطر تو می‌بینه سر ذبح سر تو جنجاله ____________ واویلا علی العطش واویلا علی الشِّفاه از خون گلوی تو لبریز میشه قتلگاه واویلا علی النّساء واویلا علی الرّجال واویلا علی السِّهام واویلا علی النِّعال روضه‌های تن تو مکشوفه لعنت حق به گُرگای‌ِ کوفه خون تو روی چکمه‌ی شمره بی حیایی‌ش بسکه معروفه ____________ واویلا علی السّیوف واویلا علی الر‌ّماح رو دست پدر شده ذبح بچّه‌ها مباح واویلا علی الرُّئُوس واویلا علی القَنات نیزه دار بی حیا میخندید به‌خواهرات شتر بی جهاز آوردن اُسرا رو به زور می‌بردن دختراتو کنار نعش تو آه با کعب نیزه آزردن... ------------------------------------------ محمدقاسمی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5812393402183980051.mp3
2.93M
۱۴۰۰ 🏴بند اول: غریب و لب تشنه و بی گناه پسره زهرا توی قتلگاه زیره چکمه های سنگینه شمر گیر افتاده تنها و بی پناه نشسته روی سینه از جفا داره می بره سر رو از قفا نمیذاره کندی خنجرش سرش راحت از تن بشه جدا این گلو رو بوسیده آخه خواهرش رحمی بکن به ناله های مادرش اینقده خنجرت رو از قفا نکش روی گردنش از خدا، شرم کن دست بکش از سرش، بی حیا بی حیا، موهاشو نکش با کینه، بی هوا (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 🏴بند دوم: شده جسمش توی مقتل رها میون تیر و سنگ و نیزه ها کنارش جنجال و دعوا شده سر کفش و عمامه و عبا یکی فکر جایزه ی سره یکی داره پیرهنو می بره اومد ساربون و برگشت ولی توی دست خونیش انگشتره جلو چشای بچه ها و خواهرش رفته روی نیزه ی دشمنا سرش بی کفن افتاده رو خاکا پیکرش میسوزه پرش وای حسین، رفته توی تنور خولی سرش وای حسین، مرکبا رد شدن از رو پیکرش (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 🏴بند سوم: روی تل زینب شد یک روزه پیر حسینو کشتن زینب شد اسیر اون آفتاب پشت ابرا حالا میون نامحرم ها کرده گیر زیاده اینجا دست بالای دست یه دست با سیلی حرمت میشکست یه دست گوشواره و خلخال می برد یه دست با آتیش راهشونو بست دم غروبه و شده قدی کمون میگه داداش گناه داره رقیه مون پاشو ببین برات شده چه نیمه جون وای امون امون آه حسین، اهل بیتشو زدن تو ازدحام آه حسین، توی شهر شام با سنگ از روی بام (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 📝: (طاها
4_5882088399136884826.mp3
2.31M
۱۴۴۲🏴 👌😍 بند اول: من برام هیشکی، ارباب نمیشه هیشکی مثلِ حسین ناب نمیشه وقتی میگم سلام ای حسین جان دیگه لب، تشنه ی آب نمیشه گریه پا روضه هاش بندگیمه اسمش آرامش زندگیمه میدونم ذکره آقام حسین جان رافعِ درد و افسردگیمه حسین آقام حسین مولام حسین دینمو دنیامه، حسین عقبام حسین جانان حسین ایمان حسین سفینة النّجات، حسین سلطان حسین سرور حسین رهبر حسین صراط المستقیم، حسین محشر جان حسین، سَنَه گوربان حسین بند دوم: یکسره روی لب هامه آقا کربلات خواب شب هامه آقا بی قرارم واسه دیدنه تو شیش گوشَت فکر و رؤیامه آقا گنبدِ تو به کعبه شبیهِ شیش ماهَت واسم آقا مسیحه کی میگه گریه زشته برا مَرد عشقِ من گریه پای ضریحه فدای تو گدای تو جونم رو میدم آقاجون، برای تو تو اربابی تو نایابی تو آسمونِ قلبِ من، تو مهتابی تو زیبایی تو رؤیایی واسه ساحل بی دریا، تو دریایی جان حسین، سَنَه گوربان حسین بند سوم: صد و سی و سه بار هِی میخونم یا اباالفضل به تو وصلِ جونم میزنم سینه پای علَمت عمریه که از عشقت دیوونم مادرم گفته بهم همیشه که گدای تو تنها نمیشه عاشقای اباالفضل قیامت گفته جاشون به دور از آتیشه امیرِ دل شَهِ عادل بگیر دستمو تو محشر، ابوفاضل تویی ساقی تویی باقی تو شور و مستیِ دل های عُشّاقی تو الماسی مثه یاسی تو باب الحوائجی و، تو عباسی جان قمر، سَنَه گوربان قمر 📝: (طاها تحقیقی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه شب عاشورا امشب شب آخرِ شاه دین باشد۲ شام وداع همه مومنین باشد۲ واویلا واویلا واویلا واویلا ۲ __________________ آمده حسین امشب در بر خواهر تا گویدش آنچه را باشد مقدر گفتا ولی زینبش طاقت نیاود رفته زهوش اندر آغوش برادر واویلا.... ___________________ امشب حرم،پاسبانی دهد عباس به کودکان سرزند این روح احساس فردا که سقا شود از بهر طفلان گردد جدا دست از تنِ اشجع الناس واویلا... ____________________ امشب علی اصغر، میان گهواره خوابست ومادر کند اورا نظاره فردا سه شعبه خورد زیرگلویش گلوی این شش ماهه می شود پاره واویلا... _____________________ بر بنی هاشم چوشمعست علی اکبر عجب قرآنی خواند الله اکبر فردا به میدان رود این گل لیلا ارباً اربا می شود شبه پیمبر واویلا... شعر :اسماعیل تقوایی
بسم الله الرحمن الرحیم آنقدر ناله شدم که جگرم ریخت حسین آنقدر اشک که مژگان ترم ریخت حسین موی من تار به تارش شده پیش تو سفید مثل پائیز شدم برگ و برم ریخت حسین منکه پیرِ تو شدم پیرتر از این مپسند به جوانِ تو قسم بال و پرم ریخت حسین  نکن ای صبح طلوع ، کاش نیاد که فقط غم عالم به دلِ شعله‌ورم ریخت حسین حق بده خاک به روی سرِ خود می‌ریزم فکرِ فردات چه خاکی به سرم ریخت حسین خار در پشت حرم چیدی ودستت خون شد زخمِ دستِ تو که دیدم جگرم ریخت حسین در میان حرمت حرفِ امان نامه شده دیدم اشکی که زِ چشمِ قمرم ریخت حسین کُشت دلشوره مرا حال رُبابت بد شد طفلِ بی شیر  بهم دور و برم ریخت حسین زود برگرد مدینه که نگویم فردا بعدِ تو جمع حرامی به حرم ریخت حسین تا نگوید لب گودال  سکینه با من آنقدر زخم زدندش ،  پدرم ریخت حسین تا نبینی به کنار دو سه‌تا طفل یتیم خیمه‌ی شعله وری روی سرم ریخت حسین تا نبینی که به  حال من و تو می‌خندد آنکه شلاق به پشت و کمرم ریخت حسین تا رُبابت به سر ِنیزه اشاره نکند وای از سنگ ببین که پسرم ریخت حسین حق بده جان بکَنَم پیشِ تو از حال روم تو بگو من چه کنم جای تو گودال روم ✍حسن لطفی ۱۴۰۰/۰۵/۲۷
. دو تا مطلب: ۱_شماره کارت فعالیت‌هایِ خیریه‌مون به اسم (گروه جهادی بابُ الحَرَم) شده و لطف کنید به شماره کارتی که قبلاً داخل کانال میزاشتیم مبلغی رو دیگه واریز نفرمایید. ۲_ حاجتمند و گرفتار زیاد، التماس دعاگو و مریض‌ دار فراوان .. تو این شب‌ها مریض های کرونایی و گرفتارها رو از دعا فراموش نکنیم❤️
روضه 😭 شبانه مهمان مجنون الحسین ع ❤️ باشید سادات حلال فرمائید 😭▪️😭 تشنه بود و به خاکها خونش از رخ و گونه و جبین میریخت😭 یکنفر خنده کرد به تشنگی اش پیش او آب بر زمین میریخت😭 نیمه جان بود و پشتِ مرکبِ خود بوسه ای سنگ، بر جبینش زد😭 نوبت تیر ِحرمله شده بود آه، از پشت زین زمینش زد😭 فاصله کم شده کمانداری تیرها را دقیق تر میزد😭 یک نفر بر آن تن زخمی نیزه اش را عمیق تر میزد😭 ناله ای میرسد به هرکس که به تنش تیغ میکشد… نزنید😭 مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میکشد… نزنید😭 نوبت یک حرامزاده شد و نوک سر نیزه اش به سینه نشست😭 وزن خود را به نیزه اش انداخت آنقدر تکیه داد نیزه شکست😭 داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال😭 از سر ِ شیب پیکری را وای میکشیدند تا ته گودال😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند😭 تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند😭 شمر دستش پُر است و با پایش بدنش را به پشت میچرخاند😭 نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند😭 آن وسط چندتا حرامزاده بدنی ریز ریز میکردند😭 با لباسی که از تنش کَندند تیغشان را تمیز میکردند 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین یا رب الحسین ع بحق الحسین ع اشف صدر الحسین ع بظهورالحجه
بسم الله الرحمن الرحیم وداع حضرت زینب با امام علیهم‌السلام الهی سایه‌ات با من بمونه برام با تو فقط بودن بمونه لباس کهنتو تَن کردی اما دعایی کن که پیراهن بمونه ببین پیرم ببین پیرِ گلوتم ببین جونم که درگیرِ گلوتم نرو پنجاه ساله صبر گردم اسیرِ بوسه‌ از زیرِ گلوتم گلو بوسیدم اما سوخت زینب از این آتیش سراپا سوخت زینب گمونم آتیشِ دیوار و در بود عزیزم مثلِ زهرا سوخت زینب می‌خواستم چاک پیرهن رو ببوسم لباس و خود و جوشن رو ببوسم زدم بوسه به این حنجر ولی حیف نذاشتی پشتِ گردن رو ببوسم دارم دنبال تو بی بال میرم بدنبالت فقط از حال میرم بمون پیشه یتیما سخته امشب بزار من جایِ تو گودال میرم نه تنها نیزه‌ها شونو آوردن با چمکه ردپا شونو آوردن تو اینا چارصدتا پیرمَرده عصاشونو عصاشونو آوردن* عزیزم تیرشونو کُند کردند سلاحِ پیرشونو کند کردند تو رو باصبر میخوان سر ببرن لب شمشیرشونو کُند کردند *مقاتل تا ۴۰۰ پیرمرد مفتی در لشکر عمرسعد ذکر کرده‌اند. (حسن لطفی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam