eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
34 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم عبد عظیم خالق بخشنده ی عظیم فرزند طاو ها گل بستان و حا و میم ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای طلعت تو طلعت جانانه ی حسن سرو ریاض فاطمه ریحانه ی حسن بحر علوم و گوهر یکدانه ی حسن فرزند برگزیده ی فرزانه ی حسن مهر جهان فروز حرم خانه ی حسن ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی بین زراری حَسن از جماه افضلی تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی ای رتبه ات به نزد ولیّ خدا عظیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّه ی اطهار جاودان ری یافته زتربت پاکت خط امان آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان بوی بهشت آورد از تربتت نسیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو اهل کرم به هر دو سرا ریزه خوار تو دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو با مهر تو زآتش دوزخ مرا چه بیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم بوی حسین می دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار خیل ملک ستاده بر این در امیدوار قبر تو کعبه ی دل خوبانِ روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای عین نور ای به حَسن نورِ هر دو عین مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین علم حدیث را زبیان تو زیب و زین زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است قبر تو کعبه ی دل آل پیمبر است همسایه ی تو زاده ی موسی بن جعفر است جاری زچشمه های علوم تو کوثر است تا قبّه ی طلات به ری سایه گستر است بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریمی و ما سائل درت روی نیاز برده به قبر مطهرت محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت فرزند کوثر! ای همه سیراب کوثرت ما را ببخش با نفس روح پرورت عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم اینجا را به یُمن شما خاندان بنا در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا با جمله ی مبارک انت ولُّنا «میثم» چگونه وصف تو گوید؟! هو العلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم
ای به شهر ری مزارت رشک جنات النعیم آیت عظمای حق نجل الحسن عبدالعظیم آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بیت منشأ فضل و کرامت صاحب لطف عمیم هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم قبلۀ دل کعبۀ اهل ولایی نی عجب گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم در پی احیای دل کار مسیحا می کند بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم شهر ری تا متکی بر آستان قدس تو است تا قیامت نیستش از فتنۀ بیگانه بیم نی عجب گر سائل درگاهت از احسان کند دامن طفل یتیمی را پر از در یتیم چارمین نجل کریم اهل بیتی میتوان هشت جنت را ببخشایی به شیطان رجیم طلعت نورانیت مرآت الله الصمد طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرحیم مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم شاهراه زائرت "انا هدیناه السبیل" چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم بر مشام جان دهد در هر نفس عطر حسین هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم اینکه من امروز می گردم به دور تربتت مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین یافتم از تربتت اینجا همان فوز عظیم هر که در این سرزمین بر خاک تو صورت نهاد در ثواب زائران کربلا گردد سهیم خورده از اول دل «میثم» گره بر مرقدت وصل اجداد تو خواهد از خداوند کریم
غلامرضا سازگار مدح آفتاب فاطمه! چشم و چراغ اهل بیت  منشأ فضل و کرامت! صاحب لطف عمیم  هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف  هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم  قبله ی دل! کعبه ی اهل ولایی! نی عجب  گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم  در پی احیای دل کار مسیحا می کند  بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم  زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین  خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم  شهر ری تا متّکی بر آستان قدس توست  تا قیامت نیستش از فتنه ی بیگانه بیم  نی عجب! گر سائل درگاهت از احسان کند  دامن طفل یتیمی را پر از درّ یتیم  چارمین نجل کریم اهل بیتی! می توان  هشت جنّت را ببخشایی به شیطان رجیم  لاله ی سرخ آورد از شعله ی سبزش برون  باد اگر خاک حریمت را برد سوی جحیم  طلعت نورانیت مرآت الله الصّمد  طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرّحیم  مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام  آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم  شاه راه زائرت انّا هدیناه السّبیل  چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم  کشور ایران سپهری کش تو عیسای مسیح  شهر ری چون طور سینا و تو موسای کلیم  بر مشام جان دهد در هر نفس عطر حسین  هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم  این که من امروز می گردم به دور تربتت  مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم  دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین  یافتم از تربتت این جا همان فوز عظیم  هر که در این سرزمین بر خاک تو صورت نهد در ثواب زائران کربلا گردد سهیم 🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌
از جان غلام حضرت عبدالعظيم شد آنكس كه زائر حرمِ اين كريم شد بر حضرتش كه وارث خُلقِ عظيم شد مَحو صفاي اين حرم و اين حريم شد آن عاشقي كه بر سر كويش مقيم شد زين بارگاه اطهر و رضوان شميم شد آنكس كه رهسپار ره مستقيم شد مشهور خاص و عام به عبدالعظيم شد "خاتم" اگر كه صاحب طبع سليم شد آنكس كه راهپوی حریم كريم شد داراي حُرمت است به چشم جهانیان بايد سلام و عرض ادب كرد با خلوص وارد هر آنكه گشت در اين بارگاه قُدس بي بهره نيست از كرم ذات كبريا بس مرده دل كه زنده ز الطاف كردگار دارد به پيش پاي دل خود چراغ راه خوي‌حسين و وجه‌حسن داشت‌ ،زين‌ سبب طبعش روان ز چشمة فيّاضِ مهر اوست محسن خياطان خاتم
🏳دو بند سرود حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🏳بند اول یه همسایه ی خوبی داریم کریمه پناهه ما ایرانیا از قدیمه تا دل میگیره واسه ی صحن ارباب فقط دلخوشی ما عبد العظیمه آقامون قیامته خیلی با سخاوته شاگرد هادی و از نسل کرامته با واسطه وصله به امام مجتبی سید الکریمه و دوای درد ما اونقدر پیش خدا داره اون احترام زیارتش شده مساوی با کرببلا (سیدالکریم مولانا) 🏳بند دوم تنفس تو صحنش جلا میده قلب و چه اعجازی داره شفا میده قلب و توی این رواق اون رواقش که میری دو رکعت نمازاش صفا میده قلب و اسیر کرمتم خاک هر قدمتم سائل آواره ی کنار حرمتم افسار دلم دستته و رها نمیشه از ضریح تو این دل من جدا نمیشه درد منو از چشام میخونی ای آقا جون هیچ جایی برام وادیه کربلا نمیشه (سیدالکریم مولانا) 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
مدح و توسل زیبا ویژۀ میلادِ اباالمهدی امام حسن عسکری سلام الله علیه به نفسِ کربلایی حسین طاهری زمین شدیم ولی آسمان ما حسن است کرانه ایم ولی بی کرانِ ما حسن است گره گره ، همه اما امانِ ما حسن است پر از حسن لبِ ما نوشِ جان ما حسن است هزار شکر تمام جهان ما حسن است رسید جلوه‌ ای و باز یا علی گفتیم پس از دو یا حسن از چار تا علی گفتیم دوباره از حسن و مرتضی علی گفتیم حسن حسن همه‌ ی عمر با علی گفتیم به فاطمه بنویسید جان ما حسن است بساط عاشقی‌ ام جور شد به لطف شما و سهم سفره‌ ی ما نور شد به لطف شما از آن زمان که زمین طور شد به لطف شما گدای سامره مشهور شد به لطف شما تمام عمر فقط آب و نان ما حسن است برای عرضِ ادب شاعران کم آوردند برای پیش کشی تو جان کم آوردند به پای بوسی تو آستان کم آوردند قلم زدند به عمر و زمان کم آوردند که عشق هم اگر عشق است بی گمان حسن است گدا شدیم بگوییم این سخن ها را نوشته اند خدایِ کرم حسن ها را برای ما که نوشتند پر زدن ها را به سامرایِ شما رفتن آمدن ها را هزار شکر که رزق دکان ما حسن است به روی شانه اگر گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله سامرا بشود حسن نماز و حسن قبلۀ دعا بشود حسن رکوع و حسن سجده‌ های ما بشود میان کرببلا هم اذان ما حسن است نوشته اند بر این خانه از قدیم : الله که با تو جلوه کند جلوه‌ ای عظیم : الله عصا به دست رسیده است پیش تو کلیم الله کلیم تا که بگوید حسن کریم الله چه غم از این همه غم ، مهربان ما حسن است اگرچه تکیه گه خانه‌ ها پدر باشد پدر همیشه همه کاره‌ اش پسر باشد پسر برای پدر پارۀ جگر باشد پسر که هست گدا هم که پشت در باشد بزرگ خانۀ صاحب زمانِ ما حسن است شاعر:
4_5764876873318271875.mp3
750.8K
سرود میلاد حضرت عبدالعظیم(ع) -(موسم میلاد سیدالکریم آمد) سرود میلاد حضرت عبدالعظیم(ع) سبک: شب به گلستان تنها منتظرت بودم موسم میلاد سیدالکریم آمد ترانه خوان شد بلبل عبدالعظیم آمد ز کنیه اش احسان و جود و سخا پیداست ز یمنش امشب در ری شور و شعف برپاست ای کز قدمت دشت و دمن ها شده گلشن چشم همه از نور وجودت شده روشن قربان صفایت عالم به فدایت خوش آمدی آقا خوش آمدی آقا جن و ملک گردیده ریزه خور خوانت ابن الرضا در وصفت گشته ثنا خوانت لباس زهد و تقوا اگر به تن داری خوشا به حالت ارثیه از حسن داری ای صحن و سرای تو پر از عزت و شوکت می باره ز خاک حرم جد تو غربت قربان صفایت عالم به فدایت خوش آمدی آقا خوش آمدی آقا من که دلم سرمست صحن و سرای توست شنیده ام اینجا هم کرببلای توست خودت که می دونی من چقدر گرفتارم خوب می دونی دلتنگ صحن علمدارم آروم می گیرم وقتی دلم پر شور و شینه من زار به ری وقتی کمن زار حسینه قربان صفایت عالم به فدایت خوش آمدی آقا خوش آمدی آقا شاعر:
دلتنگم و حال دل من نیست مناسب در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب- صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد» با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب می خوانمش و معتقدم سورۂ یوسف از عشق تو دارد به خدا سجدۂ واجب این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم... از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب شرمندۂ سنگینیِ پروندۂ خویشم شرمنده ام از این همه عصیان و معایب   هر بار به یادت گرهی کور گشودم- شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب ای آرزویِ بهجت و شیخ احمد کافی ای حسرتِ دیرینۂ ادیان و مذاهب برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب شد هر ورق از دفتر من باطله ای محض تا گوشۂ چشمان تو شد لبّ مطالب شاعر: مرضیه عاطفی
🍁سبک زمزمه یا واحد سنگین فراق امام زمان (عج) بند🍁 ای مایه ی آرامشم تنها تو هستی خواهشم یا سیدی یابن الحسن صاحب من مولای من تویی همه دنیای من یا سیدی یابن الحسن از دل برای تو میکِشم آه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁 درد مرا درمان تویی بر تن بی جان،جان تویی یا سیدی یابن الحسن بر من سروسامان تویی کویرم و باران تویی یا سیدی یابن الحسن ای نور حاضر ای یار دلخواه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁🍁 ای ماه دل آرا بگو کنم کجا را جستجو یا سیدی یابن الحسن من از تو دارم آبرو دیدار رویت آرزو یا سیدی یابن الحسن میگویم این را با آه جانکاه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁🍁🍁 بی تو بمانم تا به کی ندبه بخوانم تا به کی یا سیدی یابن الحسن من از فراقت خسته ام دیده به راهت بسته ام یا سیدی یابن الحسن چه میشود که آیی تو از راه العجل آقا بقیت الله ۱۴۰۰/۰۸/۰۹ 🙏التماس دعای فرج ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
*مدح و میلاد امام عسکری کیستم من؟-گوهر ده بحر نور کبریایم آفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم آسمان معرفت را در زمین شمس‌الضحایم کعبه‌ام، رکنم، مقامم، مروه‌ام، سعیم، صفایم -منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده -بشنوید ای آسمانی‌هـا زمینی‌ها صدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم چارده معصوم گل پیداست از باغ جمالم نیست آگه از جلالم، غیر ذات ذوالجلالم تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم بنده‌ام اما چو حی بی‌مثالم، بی‌مثالم -فیض‌بخش عالمی از شهر «سرّ من رآ»یم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم من علی بن جواد بن رضا را نور عینم پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دینم گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم -هم بوَد زهد و کمال و عصمت خیرالنسایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم پیشتر از خلقتم بر چشم عالم نور دادم بر همه شورآفرینان تا قیامت شور دادم پاسخ موسی بن عمران را به کوه طور دادم حاجت ارباب حاجت را ز راه دور دادم -همچو اجدادم ز خلق عالمی مشکل‌گشایم -من ابوالمهـدی امام عسکری ابن‌الرضایم من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم پر زند همچون کبوتر در حرم روح‌الامینم حاجت کونین می‌بارد چو باران زآستینم حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم -مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدسته‌هایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم حضرت هادی از اوّل دید چون حُسن تمامم خنده زد بر روی زیبا و «حسن» بگذاشت نامم همچو قرآن بود روی سینۀ بابا مقامم خود امام ابن امام ابن امام ابن امامم -دختـر پـاکِ یشـوعا، همسـر پاکیـزه‌‌رایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم جلوۀ معلوم و نامعلوم را دیدند در من سرِّ هر مفهوم و نامفهوم را دیدند در من انتقام خون هر مظلوم را دیدند در من فاش گویم چارده معصوم را دیدند در من -چارده معصوم نورم، بلکه خود وجه خدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم گرچه ویران کرد دست شوم دشمن تربتم را لطف حق افزود بین خلق عالم عزّتم را تا قیامت او نگهدار است عصر دولتم را بار دیگر دید دشمن قدر و جاه و رفعتم را -خشت خشت قبر ویران‌گشته‌ام گوید ثنایم -من ابوالمهـدی امام عسکری ابن‌الرضایم مهر ما در قلب ابناء بشر پایان ندارد هر که مهر ما ندارد، در حقیقت جان ندارد وآنکه شد بیگانه با آل علی ایمان ندارد درد بغض ما به جز خشم خدا درمان ندارد -ای خوشا آن‌کس که گوید مدح، چون میثم برایم -من ابوالمهـدی امـام عسکری ابـن الرضایم
  دلا در خانۀ ابن الرّضا ابن الرّضا را بین چراغ و چشم زهراغ و علیّ مرتضی را بین ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده برای شیعیان امشب امام هادی آورده دو چشم دل ز هم بگشا که حسن دادگر بینی در ابناء بشر آیینۀ خیر البشر بینی در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی بیا تا نخل سر سبز ولایت را ثمر بینی دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد که از سوّم محمّد (ص) در جهان چارم علی آمد فروغ حسن غیب ذات سبحانه پیدا شد یگانه لالۀ ریحانه را ریحانه پیدا شد همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش جواد ابن الرّضا چون شاخۀ گل می کند بویش دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّۀ مویش چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان به رخ و الشّمش و مو و اللّیل و دل عرش استوی الرّحمان فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن به بازار ولایت پوسف زهراست این مولود یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود علی نام و محمّد (ص) صورت است و بوالحسن کنیت بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت امامت جاودان از او قیامت را امان از او حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او به کویش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی بخوان اوصاف او تا با پیمبر هم صدا گردی مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو جمال هادی آل محمّد (ص) بین هدایت شو خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد زهی ماهی که از خورشید رویی خوب تر دارد به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد سلام ما به ابناء و به آباء گرام او خوشا آن کس که شد آن هادی عترت امام او خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد بدل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد امامی گز نگاهش درد انس و جان دوا گردد عجب نبود که «میثم» هم از او حاجت روا گردد
*در ولادت امام عسکری دوباره در بیت قرآن جمال حق جلوه‌گر شد به دست شمس ولایت طلوع قرص قمر شد زمین بهشت سمایی جهان جهان دگر شد ملک به لبخند گفتا امام هادی پدر شد دلا چو خواهـی ببینی تجلی ذوالمنن را بیا به چشم خدابین، ببین جمال حسن را بیا به بیت ولایت جمال سرمد ببینی دوباره حیدر ببینی، دوباره احمد ببینی یم تجلای حق را دُر مجدد ببینی ببین جمال حسن تا رخ محمّد ببینی سلام حق بر کمالش درود ما بر جلالش شدند حیران ملایک به آفتاب جمالش به ده یم نور سرمد یگانه گوهر مبارک ولی داور به دست ولی داور مبارک به وسعت آفرینش امام دیگر مبارک به فرش خورشید تابان به عرش محور مبارک جمال غیب اهلی برون شد از پرده امشب خدای منان علی را حسن عطا کرده امشب تمام ملک الهی شده است خلد مخلد بر این جمال الهی بر این امام مؤید سلام آل محمّد درود آل محمّد امین وحی الهی بگو اباالمهدی آمد چو دیدۀ دل گشایی چو رو به رویش نشینی به چشم آل محمّـد جمـال مهدی ببینی سلام عالم به جسمش سلام عالم به جانش سلام بر جد و باب و سلام بر خاندانش بیان فرقان بیانش زبان قرآن زبانش امام هادی گرفته به بر چو روح و روانش خداست فرمانـدۀ او وجـود فرمـان بـر او فلک زمین‌بوس مرکب ملک همه عسکر او یگانه بحری که مهدی بود همان دُر نابش ز ماه رخ جلوه کرده چهارده آفتابش هزار الله اکبر نوشته روی نقابش شرف سعادت بلندی جبین نهد بر ترابش کمال و خلق و خصالش علی و زهرا و احمد پدر علـی چهـارم پسـر چهـارم محمّـد سلام بر سامرایش درود بر بارگاهش فرشته، جن، حور، انسان به کل عالم سپاهش جحیم گردد بهشت از تجلی یک نگاهش سمائیان عبد کویش زمینیان خاک راهش سزد فقط مدح او را خدای داور بگوید خدا بر احمد بخواند نبی به حیدر بگوید الا الا ای که حق را تو مظهری و تو مظهر چراغ و چشم ائمه عزیز جان پیمبر حسن تو از فرق تا پا حسن تو از پای تا سر تو ماه احمد شمایل تو عبد معبود منظر تو چارده بحر نوری تو چارده جان پاکی تو زینت بام عرشی اگر چه روی خاکی تو شهریار جهـانی جهان بـود سامرایت هزار حاتم طایی گدای صحن و سرایت بهشت مشت عبیـری ز تربت باصفایت مسیح بیمار چشمت کلیم مدحت سرایت تو راست ای جان عالم به هر دلی سامرایت به خاک داری مکان و فراتر از ماورایی اگر گدای تو باشم چه دولتی بهتر از این وگر قبول تو گردم چـه عزتی برتر از این خوشم عبد تو هستم چه طاعتی بهتر از این تویی تمام مرادم چه حاجتی بهتر از این امید میثمت این است که در جوار تو باشد به بوستـان ولایت پـر از بهار تو باشد
در ولادت و مدح امام حسن عسکری علیه السلام: دور گل آمده یا فصل گلاب افشانی است بلبلان را به چمن زمزمۀ روحانی است نقش بر هر ورق گل سور قرآنی است آسمان خنده بزن ماه ربیع الثانی است آفتابا به گل و باغ و چمن خنده بزن نه به هر گل، به گل روی حسن خنده بزن اختر برج ولایت مه تام آورده مهر، با زمزمۀ نور سلام آورده آسمان سجده بر آن ماه تمام آورده بانوی عالم اسلام امام آورده دُر توحید ز دُرج شرف آمد بیرون گهر یازدهم از صدف آمد بیرون یم فضل و شرف و جود به دنیا آمد خلق را قبلۀ مقصود به دنیا آمد حجّت خالق معبود به دنیا آمد پدر مهدی موعود به دنیا آمد تا ابد باغ دل و گلشن جان خرّم از اوست "به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست" آسمان شرف و فضل، قمر آورده قرص خورشید در آغوش سحر آورده این حُدَیث است که پاکیزه پسر آورده پسر آورده نه، بر خلق پدر آورده از محیط عظمت گوهر زهرا آمد البشاره حسن دیگر زهرا آمد کبریا وجه و نبی صورت و حیدرسیرت حسنی حسن و حسینی دم و زهراعصمت یازده ماه به یک آینه در یک صورت عجبا یک پسر و اینهمه مجد و عظمت طلعتش آینۀ طلعت احمد باشد ثمر چار علی و سه محمّد باشد این پسر والی شهر قدر و ملک قضاست این پسر عیسی جان با نفس روح فزاست این پسر شافع و فریادرس روز جزاست این گل باغ علیّ بن جواد ابن رضاست روی حق حسن نبی بازوی حیدر دارد آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد ای که بر سامره ات آمده از کعبه درود سر تعظیم به خاکت ملک آورده فرود کوه و صحرا و گلستان و یم و چشمه و رود همه دارند به اوصاف تو پیوسته سرود تا ابد عالم خلقت همه فرمانبر توست طیر و وحش و بشر و جن و ملک عسکر توست دیده را فیض ملاقات حق از دیدارت مهر افتاده به خاک قدم زوّارت همه دم ذکر خدا بر لب گوهربارت همه جا سامره با یاد گل رخسارت سائلم سائل لطف و کرم و جود شما خاک زیر قدم مهدی موعود شما گلچین و تلفیق دو مربع ترکیب از استاد سازگار
امام حسن عسکری(علیه السلام)-ولادت الا که موسم شادی و همدلی آمد زمان ناد علیاً سینجلی آمد زمین سامره را سینه منجلی آمد دهم ولی خداوند را ولی آمد که دومین حسن از چهارمین علی آمد بر آن علی، به گل روی این حسن صلوات ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این جهان جان نه، که جان همه جهان است این چراغ اهل زمین ماه آسمان است این به جسم شرع و تن اهل دین روان است این امام ما پدر صاحب الزمان است این بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات چراغ دیده رخ دلربای این پسر است تمام عالم خلقت برای این پسر است چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است دل شکسته دلان آشنای این پسر است سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی نیافریده خداوند همچو او حسنی خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی که در ثنای وجودش برآورد سخنی به یاد رویش هر جا که هست انجمنی سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات سلام خلق و درود خدا به جان و تنش فدای لیلهء میلاد و صبح آمدنش جمال آینهء ذات حیّ ذوالمننش به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش وجود مهدی موعود سرو نسترنش به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات ز پرده چهره چو بی‌پرده همچو ماه نمود دل امام دهم را به یک کرشمه ربود شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود به فاطمه به علی بر ائمه گفت درود سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود به آیه آیهء قرآن، بر آن دهن صلوات خدا ستوده به قرآن خود عیان او را رسول خوانده امام جهانیان او را ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات الا که حجّت ذات خدای دادگری ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری سران خلق سراسر ستاره، تو قمری به فاطمه پسری و به مهدیش پدری ز وصف خوبتران زمانه خوبتری به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات سلام باد به جان و درود بر بدنت روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت هزار موسی عمران به طور، هم سخنت نشان بوسه داوود بر لب و دهنت گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات ز آب جوی تو خضر وجود رخ شوید به شوق کوی تو پیر طریق ره پوید زمان به گردش خود گردد و تو را جوید بهشت، لالهء خود از دم تو می‌بوید ز زلف پر شکنت عطر تازه می‌روید به عطر تازهء آن زلف پرشکن صلوات خوشا دلی که بود باغ جنّت غم تو خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات گلچینی از یک مسمط
*مدح و میلاد امام عسکری کیستم من؟-گوهر ده بحر نور کبریایم آفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم آسمان معرفت را در زمین شمس‌الضحایم کعبه‌ام، رکنم، مقامم، مروه‌ام، سعیم، صفایم -منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده -بشنوید ای آسمانی‌هـا زمینی‌ها صدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم چارده معصوم گل پیداست از باغ جمالم نیست آگه از جلالم، غیر ذات ذوالجلالم تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم بنده‌ام اما چو حی بی‌مثالم، بی‌مثالم -فیض‌بخش عالمی از شهر «سرّ من رآ»یم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم من علی بن جواد بن رضا را نور عینم پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دینم گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم -هم بوَد زهد و کمال و عصمت خیرالنسایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم پیشتر از خلقتم بر چشم عالم نور دادم بر همه شورآفرینان تا قیامت شور دادم پاسخ موسی بن عمران را به کوه طور دادم حاجت ارباب حاجت را ز راه دور دادم -همچو اجدادم ز خلق عالمی مشکل‌گشایم -من ابوالمهـدی امام عسکری ابن‌الرضایم من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم پر زند همچون کبوتر در حرم روح‌الامینم حاجت کونین می‌بارد چو باران زآستینم حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم -مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدسته‌هایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم حضرت هادی از اوّل دید چون حُسن تمامم خنده زد بر روی زیبا و «حسن» بگذاشت نامم همچو قرآن بود روی سینۀ بابا مقامم خود امام ابن امام ابن امام ابن امامم -دختـر پـاکِ یشـوعا، همسـر پاکیـزه‌‌رایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم جلوۀ معلوم و نامعلوم را دیدند در من سرِّ هر مفهوم و نامفهوم را دیدند در من انتقام خون هر مظلوم را دیدند در من فاش گویم چارده معصوم را دیدند در من -چارده معصوم نورم، بلکه خود وجه خدایم -من ابوالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم گرچه ویران کرد دست شوم دشمن تربتم را لطف حق افزود بین خلق عالم عزّتم را تا قیامت او نگهدار است عصر دولتم را بار دیگر دید دشمن قدر و جاه و رفعتم را -خشت خشت قبر ویران‌گشته‌ام گوید ثنایم -من ابوالمهـدی امام عسکری ابن‌الرضایم مهر ما در قلب ابناء بشر پایان ندارد هر که مهر ما ندارد، در حقیقت جان ندارد وآنکه شد بیگانه با آل علی ایمان ندارد درد بغض ما به جز خشم خدا درمان ندارد -ای خوشا آن‌کس که گوید مدح، چون میثم برایم -من ابوالمهـدی امـام عسکری ابـن الرضایم
دلتنگ حرم: یافاطمهٔ الزهرا(س) به روی سنگ غساله به شویم پیکر یارم بود این آخرین فرصت به بینم روی دلدارم غریبم من غریبم من رسیده دست من بر دست و بازوی ورم کرده سرشک خون زهجرانت فلک چشم ترم کرده غریبم من غریبم من نگفت از درد خود یک دم عزیزجان پیغمبر چوشمعی سوزم از داغت فروغ دیده حیدر غریبم من غریبم من بیا اسما بریز آبی که تا شویم گل پر پر فلک چیده گلم آخر زنم بر سینه و برسر غریبم من غریبم من عزیزان یتیمانم بیائید در دم آخر به بینید ارغوان امشب همه رخساره مادر غریبم من غریبم من الا یا فاطمه بر من غم و داغ تو جانکاهست دگر این آخرین دیدار نگاهم بر رخ ماهست غریبم من غریبم من دگر از سینه زینب ز داغت ناله وآه است انیس و مونس حیدرپس از با دل چاه است غریبم من غریبم من به پوشان رنگ رخسارت ز چشم و دیده بابا که خجلت می کشد حیدر بیند روی زهرا را غریبم من غریبم من سیدکمال میرصانعی ۹۹/۹/۱۲
لاله های سرخ را دادیم؛ مَعبر ساختیم هر وجب از خاکِ ایران را معطّر ساختیم رهروان حیدریم و با نوای یاعلی(ع) قلعه های دشمنان را مثلِ خیبر ساختیم نقشه های شوم ِ استکبار شد نقشِ بر آب علم و آگاهی خود را تا که باور ساختیم سال های سال، استقلال را بانی شدیم سنگ ها را صیقلی دادیم و گوهر ساختیم رمز پیروزی ماست پایِ منبرها فدائیانِ رهبر ساختیم پای درس ِ حوزه ها ایثار را آموختیم پای دانشگاه، سربازِ دلاور ساختیم تا براندازیم استبدادِ شمر آلود را از مداد و دفتر و خودکار، خنجر ساختیم! شاعر:
سرود میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی ع ای بنده آزاده، مهرت به دل افتاده جانها به فدای تو، مهرت به دل افتاده ای عزت و جاه ما ای پشت و پناه ما خوش آمدی یامولا (2) توسرورو سالاری، تو دلبرو دلداری،، توسرورو سالاری درانجمن خوبان، سرحلقه ی ابراری،،سرحلقه ی ابراری ای وارث پیغمبر، محبوب دل حیدر هستی به خدا دائم، بر اهل جهان مفخر تو بنده ی اللهی، برخلق جهان شاهی، برخلق جهان شاهی تاصبح خود محشر، در برج شرف ماهی، در برج شرف ماهی ای مشعل راه ما ای عزت و جاه ما (2) ای دولت تو سرمد، عالم به تو می نازد،، لطف و کرمت بی حد، عالم به تو می نازد،، . عبد حق یکتاو، ستارو رحیمی تو،، ستارو رحیمی تو کس را نکنی نومید، از بسکه کریمی تو،،از بسکه کریمی تو ای عزت و جاه ما ای پشت و پناه ما خوش آمدی یامولا (2) الگوی وفائی تو، جان تن مائی تو کان کرم و احسان، دریای سخائی تو ما نوکر درباریم، لطفی که گرفتاریم ،،لطفی که گرفتاریم امید به شما داریم، لطفی که گرفتاریم ای عزت و جاه ما ای پشت و پناه ما خوش آمدی یامولا (2) تا عازم ایران شد، دل شادو خرامان شد ازیمن مزار او، ری روضه ی رضوان شد آورده صفا باخود، آن پادشه ذی جود، ،آن پادشه ذی جود ازآمدنش بنمود، قلب همه را خشنود، ،قلب همه را خشنود ای مشعل راه ما ای عزت و جاه ما (2)
🏳سبک سرود میلاد سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🏳بند اول روئیده گلِ،بهار حسنی دنیا اومده،نگار حسنی میخونه سرود،قلب عاشقم واسه آقایی از،تبار حسنی آقای ما کریمه اسمش عبدالعظیمه خیلی وقته که قلبم در خونش مقیمه مثل حسن با کرامته شاگرد هادی امته سائل درگاهشم آخه مهربون و با سخاوته آقای کریم یا عبدالعظیم 🏳بند دوم آی نوکر در،گاه حسنی دنیا اومده،ماه حسنی مژده سائلان،مژده نوکران همه به صف اومد،شاهِ حسنی بریزید گل که امشب شاه شهر ری اومد دل مستم کبوتر شد و سمت تو پر زد هر کی دلش تنگ کربلاس زائر اون صحن با صفاس آخه ثواب زیارتت مساوی با زیارت خون خداست آقای کریم یا عبدالعظیم 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا