🍁سبک زمزمه یا واحد سنگین فراق امام زمان (عج)
#زمزمه_امام_زمان_عج
#واحد_امام_زمان_عج
#ای_مایه_آرامشم
بند🍁
ای مایه ی آرامشم
تنها تو هستی خواهشم
یا سیدی یابن الحسن
صاحب من مولای من
تویی همه دنیای من
یا سیدی یابن الحسن
از دل برای
تو میکِشم آه
العجل آقا
بقیت الله
بند🍁🍁
درد مرا درمان تویی
بر تن بی جان،جان تویی
یا سیدی یابن الحسن
بر من سروسامان تویی
کویرم و باران تویی
یا سیدی یابن الحسن
ای نور حاضر
ای یار دلخواه
العجل آقا
بقیت الله
بند🍁🍁🍁
ای ماه دل آرا بگو
کنم کجا را جستجو
یا سیدی یابن الحسن
من از تو دارم آبرو
دیدار رویت آرزو
یا سیدی یابن الحسن
میگویم این را
با آه جانکاه
العجل آقا
بقیت الله
بند🍁🍁🍁🍁
بی تو بمانم تا به کی
ندبه بخوانم تا به کی
یا سیدی یابن الحسن
من از فراقت خسته ام
دیده به راهت بسته ام
یا سیدی یابن الحسن
چه میشود که
آیی تو از راه
العجل آقا
بقیت الله
۱۴۰۰/۰۸/۰۹
🙏التماس دعای فرج
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_6051108899971402786.mp3
779.7K
*مدح و میلاد امام عسکری
کیستم من؟-گوهر ده بحر نور کبریایم
آفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم
آسمان معرفت را در زمین شمسالضحایم
کعبهام، رکنم، مقامم، مروهام، سعیم، صفایم
-منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده
دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده
-بشنوید ای آسمانیهـا زمینیها صدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
چارده معصوم گل پیداست از باغ جمالم
نیست آگه از جلالم، غیر ذات ذوالجلالم
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
-فیضبخش عالمی از شهر «سرّ من رآ»یم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من علی بن جواد بن رضا را نور عینم
پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دینم
گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم
هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم
-هم بوَد زهد و کمال و عصمت خیرالنسایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
پیشتر از خلقتم بر چشم عالم نور دادم
بر همه شورآفرینان تا قیامت شور دادم
پاسخ موسی بن عمران را به کوه طور دادم
حاجت ارباب حاجت را ز راه دور دادم
-همچو اجدادم ز خلق عالمی مشکلگشایم
-من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم
پر زند همچون کبوتر در حرم روحالامینم
حاجت کونین میبارد چو باران زآستینم
حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم
-مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدستههایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
حضرت هادی از اوّل دید چون حُسن تمامم
خنده زد بر روی زیبا و «حسن» بگذاشت نامم
همچو قرآن بود روی سینۀ بابا مقامم
خود امام ابن امام ابن امام ابن امامم
-دختـر پـاکِ یشـوعا، همسـر پاکیـزهرایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
جلوۀ معلوم و نامعلوم را دیدند در من
سرِّ هر مفهوم و نامفهوم را دیدند در من
انتقام خون هر مظلوم را دیدند در من
فاش گویم چارده معصوم را دیدند در من
-چارده معصوم نورم، بلکه خود وجه خدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
گرچه ویران کرد دست شوم دشمن تربتم را
لطف حق افزود بین خلق عالم عزّتم را
تا قیامت او نگهدار است عصر دولتم را
بار دیگر دید دشمن قدر و جاه و رفعتم را
-خشت خشت قبر ویرانگشتهام گوید ثنایم
-من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
مهر ما در قلب ابناء بشر پایان ندارد
هر که مهر ما ندارد، در حقیقت جان ندارد
وآنکه شد بیگانه با آل علی ایمان ندارد
درد بغض ما به جز خشم خدا درمان ندارد
-ای خوشا آنکس که گوید مدح، چون میثم برایم
-من ابوالمهـدی امـام عسکری ابـن الرضایم
دلا در خانۀ ابن الرّضا ابن الرّضا را بین
چراغ و چشم زهراغ و علیّ مرتضی را بین
ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین
فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین
عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده
برای شیعیان امشب امام هادی آورده
دو چشم دل ز هم بگشا که حسن دادگر بینی
در ابناء بشر آیینۀ خیر البشر بینی
در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی
بیا تا نخل سر سبز ولایت را ثمر بینی
دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد
که از سوّم محمّد (ص) در جهان چارم علی آمد
فروغ حسن غیب ذات سبحانه پیدا شد
یگانه لالۀ ریحانه را ریحانه پیدا شد
همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد
به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد
زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد
جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد
موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش
زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش
جواد ابن الرّضا چون شاخۀ گل می کند بویش
دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّۀ مویش
چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم
همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم
به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان
به رخ و الشّمش و مو و اللّیل و دل عرش استوی الرّحمان
فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان
عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن
به بازار ولایت پوسف زهراست این مولود
یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود
علی نام و محمّد (ص) صورت است و بوالحسن کنیت
بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت
کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت
ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت
امامت جاودان از او قیامت را امان از او
حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او
به کویش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی
بخوان اوصاف او تا با پیمبر هم صدا گردی
مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی
بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی
بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو
جمال هادی آل محمّد (ص) بین هدایت شو
خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد
وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد
حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد
شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد
وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد
که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد
زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد
زهی ماهی که از خورشید رویی خوب تر دارد
به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد
به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد
سلام ما به ابناء و به آباء گرام او
خوشا آن کس که شد آن هادی عترت امام او
خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد
شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد
بدل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد
خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد
امامی گز نگاهش درد انس و جان دوا گردد
عجب نبود که «میثم» هم از او حاجت روا گردد
*در ولادت امام عسکری
دوباره در بیت قرآن جمال حق جلوهگر شد
به دست شمس ولایت طلوع قرص قمر شد
زمین بهشت سمایی جهان جهان دگر شد
ملک به لبخند گفتا امام هادی پدر شد
دلا چو خواهـی ببینی تجلی ذوالمنن را
بیا به چشم خدابین، ببین جمال حسن را
بیا به بیت ولایت جمال سرمد ببینی
دوباره حیدر ببینی، دوباره احمد ببینی
یم تجلای حق را دُر مجدد ببینی
ببین جمال حسن تا رخ محمّد ببینی
سلام حق بر کمالش درود ما بر جلالش
شدند حیران ملایک به آفتاب جمالش
به ده یم نور سرمد یگانه گوهر مبارک
ولی داور به دست ولی داور مبارک
به وسعت آفرینش امام دیگر مبارک
به فرش خورشید تابان به عرش محور مبارک
جمال غیب اهلی برون شد از پرده امشب
خدای منان علی را حسن عطا کرده امشب
تمام ملک الهی شده است خلد مخلد
بر این جمال الهی بر این امام مؤید
سلام آل محمّد درود آل محمّد
امین وحی الهی بگو اباالمهدی آمد
چو دیدۀ دل گشایی چو رو به رویش نشینی
به چشم آل محمّـد جمـال مهدی ببینی
سلام عالم به جسمش سلام عالم به جانش
سلام بر جد و باب و سلام بر خاندانش
بیان فرقان بیانش زبان قرآن زبانش
امام هادی گرفته به بر چو روح و روانش
خداست فرمانـدۀ او وجـود فرمـان بـر او
فلک زمینبوس مرکب ملک همه عسکر او
یگانه بحری که مهدی بود همان دُر نابش
ز ماه رخ جلوه کرده چهارده آفتابش
هزار الله اکبر نوشته روی نقابش
شرف سعادت بلندی جبین نهد بر ترابش
کمال و خلق و خصالش علی و زهرا و احمد
پدر علـی چهـارم پسـر چهـارم محمّـد
سلام بر سامرایش درود بر بارگاهش
فرشته، جن، حور، انسان به کل عالم سپاهش
جحیم گردد بهشت از تجلی یک نگاهش
سمائیان عبد کویش زمینیان خاک راهش
سزد فقط مدح او را خدای داور بگوید
خدا بر احمد بخواند نبی به حیدر بگوید
الا الا ای که حق را تو مظهری و تو مظهر
چراغ و چشم ائمه عزیز جان پیمبر
حسن تو از فرق تا پا حسن تو از پای تا سر
تو ماه احمد شمایل تو عبد معبود منظر
تو چارده بحر نوری تو چارده جان پاکی
تو زینت بام عرشی اگر چه روی خاکی
تو شهریار جهـانی جهان بـود سامرایت
هزار حاتم طایی گدای صحن و سرایت
بهشت مشت عبیـری ز تربت باصفایت
مسیح بیمار چشمت کلیم مدحت سرایت
تو راست ای جان عالم به هر دلی سامرایت
به خاک داری مکان و فراتر از ماورایی
اگر گدای تو باشم چه دولتی بهتر از این
وگر قبول تو گردم چـه عزتی برتر از این
خوشم عبد تو هستم چه طاعتی بهتر از این
تویی تمام مرادم چه حاجتی بهتر از این
امید میثمت این است که در جوار تو باشد
به بوستـان ولایت پـر از بهار تو باشد
در ولادت و مدح امام حسن عسکری علیه السلام:
دور گل آمده یا فصل گلاب افشانی است
بلبلان را به چمن زمزمۀ روحانی است
نقش بر هر ورق گل سور قرآنی است
آسمان خنده بزن ماه ربیع الثانی است
آفتابا به گل و باغ و چمن خنده بزن
نه به هر گل، به گل روی حسن خنده بزن
اختر برج ولایت مه تام آورده
مهر، با زمزمۀ نور سلام آورده
آسمان سجده بر آن ماه تمام آورده
بانوی عالم اسلام امام آورده
دُر توحید ز دُرج شرف آمد بیرون
گهر یازدهم از صدف آمد بیرون
یم فضل و شرف و جود به دنیا آمد
خلق را قبلۀ مقصود به دنیا آمد
حجّت خالق معبود به دنیا آمد
پدر مهدی موعود به دنیا آمد
تا ابد باغ دل و گلشن جان خرّم از اوست
"به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست"
آسمان شرف و فضل، قمر آورده
قرص خورشید در آغوش سحر آورده
این حُدَیث است که پاکیزه پسر آورده
پسر آورده نه، بر خلق پدر آورده
از محیط عظمت گوهر زهرا آمد
البشاره حسن دیگر زهرا آمد
کبریا وجه و نبی صورت و حیدرسیرت
حسنی حسن و حسینی دم و زهراعصمت
یازده ماه به یک آینه در یک صورت
عجبا یک پسر و اینهمه مجد و عظمت
طلعتش آینۀ طلعت احمد باشد
ثمر چار علی و سه محمّد باشد
این پسر والی شهر قدر و ملک قضاست
این پسر عیسی جان با نفس روح فزاست
این پسر شافع و فریادرس روز جزاست
این گل باغ علیّ بن جواد ابن رضاست
روی حق حسن نبی بازوی حیدر دارد
آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد
ای که بر سامره ات آمده از کعبه درود
سر تعظیم به خاکت ملک آورده فرود
کوه و صحرا و گلستان و یم و چشمه و رود
همه دارند به اوصاف تو پیوسته سرود
تا ابد عالم خلقت همه فرمانبر توست
طیر و وحش و بشر و جن و ملک عسکر توست
دیده را فیض ملاقات حق از دیدارت
مهر افتاده به خاک قدم زوّارت
همه دم ذکر خدا بر لب گوهربارت
همه جا سامره با یاد گل رخسارت
سائلم سائل لطف و کرم و جود شما
خاک زیر قدم مهدی موعود شما
گلچین و تلفیق دو مربع ترکیب از استاد سازگار
امام حسن عسکری(علیه السلام)-ولادت
الا که موسم شادی و همدلی آمد
زمان ناد علیاً سینجلی آمد
زمین سامره را سینه منجلی آمد
دهم ولی خداوند را ولی آمد
که دومین حسن از چهارمین علی آمد
بر آن علی، به گل روی این حسن صلوات
ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این
جهان جان نه، که جان همه جهان است این
چراغ اهل زمین ماه آسمان است این
به جسم شرع و تن اهل دین روان است این
امام ما پدر صاحب الزمان است این
بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات
چراغ دیده رخ دلربای این پسر است
تمام عالم خلقت برای این پسر است
چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است
دل شکسته دلان آشنای این پسر است
سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است
به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات
وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی
نیافریده خداوند همچو او حسنی
خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی
که در ثنای وجودش برآورد سخنی
به یاد رویش هر جا که هست انجمنی
سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات
سلام خلق و درود خدا به جان و تنش
فدای لیلهء میلاد و صبح آمدنش
جمال آینهء ذات حیّ ذوالمننش
به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش
وجود مهدی موعود سرو نسترنش
به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات
ز پرده چهره چو بیپرده همچو ماه نمود
دل امام دهم را به یک کرشمه ربود
شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود
به فاطمه به علی بر ائمه گفت درود
سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود
به آیه آیهء قرآن، بر آن دهن صلوات
خدا ستوده به قرآن خود عیان او را
رسول خوانده امام جهانیان او را
ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را
پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را
نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را
بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات
الا که حجّت ذات خدای دادگری
ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری
سران خلق سراسر ستاره، تو قمری
به فاطمه پسری و به مهدیش پدری
ز وصف خوبتران زمانه خوبتری
به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات
سلام باد به جان و درود بر بدنت
روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت
هزار موسی عمران به طور، هم سخنت
نشان بوسه داوود بر لب و دهنت
گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت
تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات
ز آب جوی تو خضر وجود رخ شوید
به شوق کوی تو پیر طریق ره پوید
زمان به گردش خود گردد و تو را جوید
بهشت، لالهء خود از دم تو میبوید
ز زلف پر شکنت عطر تازه میروید
به عطر تازهء آن زلف پرشکن صلوات
خوشا دلی که بود باغ جنّت غم تو
خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو
دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو
سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو
ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو
تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات
گلچینی از یک مسمط
*مدح و میلاد امام عسکری
کیستم من؟-گوهر ده بحر نور کبریایم
آفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم
آسمان معرفت را در زمین شمسالضحایم
کعبهام، رکنم، مقامم، مروهام، سعیم، صفایم
-منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده
دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده
-بشنوید ای آسمانیهـا زمینیها صدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
چارده معصوم گل پیداست از باغ جمالم
نیست آگه از جلالم، غیر ذات ذوالجلالم
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
-فیضبخش عالمی از شهر «سرّ من رآ»یم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من علی بن جواد بن رضا را نور عینم
پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دینم
گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم
هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم
-هم بوَد زهد و کمال و عصمت خیرالنسایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
پیشتر از خلقتم بر چشم عالم نور دادم
بر همه شورآفرینان تا قیامت شور دادم
پاسخ موسی بن عمران را به کوه طور دادم
حاجت ارباب حاجت را ز راه دور دادم
-همچو اجدادم ز خلق عالمی مشکلگشایم
-من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم
پر زند همچون کبوتر در حرم روحالامینم
حاجت کونین میبارد چو باران زآستینم
حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم
-مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدستههایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
حضرت هادی از اوّل دید چون حُسن تمامم
خنده زد بر روی زیبا و «حسن» بگذاشت نامم
همچو قرآن بود روی سینۀ بابا مقامم
خود امام ابن امام ابن امام ابن امامم
-دختـر پـاکِ یشـوعا، همسـر پاکیـزهرایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
جلوۀ معلوم و نامعلوم را دیدند در من
سرِّ هر مفهوم و نامفهوم را دیدند در من
انتقام خون هر مظلوم را دیدند در من
فاش گویم چارده معصوم را دیدند در من
-چارده معصوم نورم، بلکه خود وجه خدایم
-من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
گرچه ویران کرد دست شوم دشمن تربتم را
لطف حق افزود بین خلق عالم عزّتم را
تا قیامت او نگهدار است عصر دولتم را
بار دیگر دید دشمن قدر و جاه و رفعتم را
-خشت خشت قبر ویرانگشتهام گوید ثنایم
-من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
مهر ما در قلب ابناء بشر پایان ندارد
هر که مهر ما ندارد، در حقیقت جان ندارد
وآنکه شد بیگانه با آل علی ایمان ندارد
درد بغض ما به جز خشم خدا درمان ندارد
-ای خوشا آنکس که گوید مدح، چون میثم برایم
-من ابوالمهـدی امـام عسکری ابـن الرضایم
دلتنگ حرم:
یافاطمهٔ الزهرا(س)
به روی سنگ غساله به شویم پیکر یارم
بود این آخرین فرصت به بینم روی دلدارم
غریبم من غریبم من
رسیده دست من بر دست و بازوی ورم کرده
سرشک خون زهجرانت فلک چشم ترم کرده
غریبم من غریبم من
نگفت از درد خود یک دم عزیزجان پیغمبر
چوشمعی سوزم از داغت فروغ دیده حیدر
غریبم من غریبم من
بیا اسما بریز آبی که تا شویم گل پر پر
فلک چیده گلم آخر زنم بر سینه و برسر
غریبم من غریبم من
عزیزان یتیمانم بیائید در دم آخر
به بینید ارغوان امشب همه رخساره مادر
غریبم من غریبم من
الا یا فاطمه بر من غم و داغ تو جانکاهست
دگر این آخرین دیدار نگاهم بر رخ ماهست
غریبم من غریبم من
دگر از سینه زینب ز داغت ناله وآه است
انیس و مونس حیدرپس از با دل چاه است
غریبم من غریبم من
به پوشان رنگ رخسارت ز چشم و دیده بابا
که خجلت می کشد حیدر بیند روی زهرا را
غریبم من غریبم من
سیدکمال میرصانعی ۹۹/۹/۱۲
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#روز_سیزده_آبان_ماه
لاله های سرخ را دادیم؛ مَعبر ساختیم
هر وجب از خاکِ ایران را معطّر ساختیم
رهروان حیدریم و با نوای یاعلی(ع)
قلعه های دشمنان را مثلِ خیبر ساختیم
نقشه های شوم ِ استکبار شد نقشِ بر آب
علم و آگاهی خود را تا که باور ساختیم
سال های سال، استقلال را بانی شدیم
سنگ ها را صیقلی دادیم و گوهر ساختیم
#با_ولایت_تا_شهادت رمز پیروزی ماست
پایِ منبرها فدائیانِ رهبر ساختیم
پای درس ِ حوزه ها ایثار را آموختیم
پای دانشگاه، سربازِ دلاور ساختیم
تا براندازیم استبدادِ شمر آلود را
از مداد و دفتر و خودکار، خنجر ساختیم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
سرود میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی ع
ای بنده آزاده، مهرت به دل افتاده
جانها به فدای تو، مهرت به دل افتاده
ای عزت و جاه ما
ای پشت و پناه ما
خوش آمدی یامولا (2)
توسرورو سالاری، تو دلبرو دلداری،، توسرورو سالاری
درانجمن خوبان، سرحلقه ی ابراری،،سرحلقه ی ابراری
ای وارث پیغمبر، محبوب دل حیدر
هستی به خدا دائم، بر اهل جهان مفخر
تو بنده ی اللهی، برخلق جهان شاهی، برخلق جهان شاهی
تاصبح خود محشر، در برج شرف ماهی، در برج شرف ماهی
ای مشعل راه ما
ای عزت و جاه ما (2)
ای دولت تو سرمد، عالم به تو می نازد،،
لطف و کرمت بی حد، عالم به تو می نازد،،
.
عبد حق یکتاو، ستارو رحیمی تو،، ستارو رحیمی تو
کس را نکنی نومید، از بسکه کریمی تو،،از بسکه کریمی تو
ای عزت و جاه ما
ای پشت و پناه ما
خوش آمدی یامولا (2)
الگوی وفائی تو، جان تن مائی تو
کان کرم و احسان، دریای سخائی تو
ما نوکر درباریم، لطفی که گرفتاریم ،،لطفی که گرفتاریم
امید به شما داریم، لطفی که گرفتاریم
ای عزت و جاه ما
ای پشت و پناه ما
خوش آمدی یامولا (2)
تا عازم ایران شد، دل شادو خرامان شد
ازیمن مزار او، ری روضه ی رضوان شد
آورده صفا باخود، آن پادشه ذی جود، ،آن پادشه ذی جود
ازآمدنش بنمود، قلب همه را خشنود، ،قلب همه را خشنود
ای مشعل راه ما
ای عزت و جاه ما (2)
🏳سبک سرود میلاد سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
#سرود_عبدالعظیم_ع
#روئیده_گل
🏳بند اول
روئیده گلِ،بهار حسنی
دنیا اومده،نگار حسنی
میخونه سرود،قلب عاشقم
واسه آقایی از،تبار حسنی
آقای ما کریمه
اسمش عبدالعظیمه
خیلی وقته که قلبم
در خونش مقیمه
مثل حسن با کرامته
شاگرد هادی امته
سائل درگاهشم آخه
مهربون و با سخاوته
آقای کریم یا عبدالعظیم
🏳بند دوم
آی نوکر در،گاه حسنی
دنیا اومده،ماه حسنی
مژده سائلان،مژده نوکران
همه به صف اومد،شاهِ حسنی
بریزید گل که امشب
شاه شهر ری اومد
دل مستم کبوتر
شد و سمت تو پر زد
هر کی دلش تنگ کربلاس
زائر اون صحن با صفاس
آخه ثواب زیارتت
مساوی با زیارت خون خداست
آقای کریم یا عبدالعظیم
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏳سرود و شور میلاد باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام
#سرود_امام_عسکری_ع
#دل_مستم_غزلخونه
🏳بند اول
دل مستم غزلخونه
واسه تو ترانه میخونه
یاابالمهدی عشق تو
نباشه دلم یه ویرونه
خوش اومدی ماه بی همتا
خوش اومدی گوهر یکتا
خوش اومدی ای گل زهرا
سیدی عسکری مولا
دل رو زدم بنام تو
کبوترم رو بام تو
امشبو مستمو خوردم
میِ طهور جام تو
(سیدی عسکری مولا)
🏳بند دوم
بده مژده نگار اومد
ماه شبهای تار اومد
بریزید گل بپای گل
با قدمهاش بهار اومد
خوش اومدی سید و سرور
خوش اومدی ای دل و دلبر
خوش اومدی ای گل حیدر
تو امیری و منم نوکر
امشبو هادی دلشاده
خدا بهش پسر داده
ذکر ملائکه امشب
رو لب مبارک باده
(سیدی عسکری مولا)
🏳بند سوم
گل هادی حسن مولا
مدد ای شاه سامرا
یه نگاهی به قطره کن
تا بشم وصله به دریا
منی که گدای تو هستم
دم در میخونت نشستم
میدونی که خالیه دستم
به پسرت آقا دلبستم
میخوام بشم فدای تو
فدای اون چشای تو
یه امشبو بذار بشم
گدای سامرای تو
(سیدی عسکری مولا)
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#سلام_امام_زمانم♥
سلام عزیز دل های ما،
آدینه ای دیگر است و شمیم یادت
همچون عطر بهار نارنج
در تار و پود لحظه ها تاب میخورد
و جان منتظرانت را صفا می بخشد...
مشتاقان چشم براهی که
ایمان دارند روزگار غم آلود فراق،
دیری نخواهد پابید
و صبح دل انگیز ظهورت
به زودی در اوج فرمانروایی شب،
طلوع خواهد کرد...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤#سلام_امام_زمانم♥
سلام عزیز دل های ما،
آدینه ای دیگر است و شمیم یادت
همچون عطر بهار نارنج
در تار و پود لحظه ها تاب میخورد
و جان منتظرانت را صفا می بخشد...
مشتاقان چشم براهی که
ایمان دارند روزگار غم آلود فراق،
دیری نخواهد پابید
و صبح دل انگیز ظهورت
به زودی در اوج فرمانروایی شب،
طلوع خواهد کرد...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
یا مهدی ادرکنی
سبک :: میگذرد کاروان
حسین ایمانی
می گذرد روزگار
العجل ای تک سوار
چشم زمین منتظر
قلب زمان بی قرار
وارث پیغمبری
نور دل حیدری
منتقم فاطمه
ای پسر عسگری
امید شیعیان العجل
یا صاحب الزمان العجل
عمه زینب بین روضه گوید بیا
راس جدت روی نیزه گوید بیا
ابا صالح اباصالح مهدی بیا ...
آبروی عالمِ
شال عزای حسین
افضل الاعمالمِ
گریه برای حسین
شاهی وبی لشکری
بی کفن وبی سری
نوکرتو می خری
کرب وبلا می بری
ذکر هر سینه زن العجل
نوحه ی بی کفن العجل
بارونیه چشمای ما تو روضه ها
حسینیه دم می گیره مهدی بیا
ابا صالح اباصالح مهدی بیا ...
ناله زده مادرت
لحظه ی افتادنت
داغ دل خواهرت
روضه ی پیراهنت
پیرهن پاره شد
روضه ی اهل حرم
ای به فدای حسین
جانِ پدرْ مادرم
ذکر سینه زن ها العجل
ناله ی کربلا العجل
ای جان من جانان من یابن الزهرا
منتقمِ کرب و بلا مهدی بیا
ابا صالح اباصالح مهدی بیا ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#محمدجواد_شیرازی
▶️
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم
ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی
از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم
از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی
جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت
آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی
ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی...
هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی
هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت
خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی
مانند والدینم، گریه کن حسینم
این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی
عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن
دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی
#امام_زمان_عج_مناجات
میدهم آقا تو را آزار، هر هفته دو بار
بیقرارت میکنم بسیار، هر هفته دو بار
بر محاسن میکشی دست و تورّق میکنی
اشک هایت می چکد ناچار هر هفته دو بار
درگذر از من! بزرگی کن بیا اینبار هم
بار از پرونده ام بردار، هر هفته دو بار
عهد بستم با تو اما دم زدم از دیگران
میشوم شرمنده از این کار، هر هفته دو بار
کنج خیمه حال و روزت نامساعد میشود
میشوم از حالِ خود بیزار، هر هفته دو بار
معصیت هایم ظهورت را دوباره لغو کرد
منتفی شد جمعۂ دیدار، هر هفته دو بار
خوشبحال خوب هایی که بخوبی میشوند
از دعاهای تو برخوردار، هر هفته دو بار
زیر ایوان نجف، در روضه های کربلا
کن به جایم چند استغفار، هر هفته دو بار!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
* طبق نقل بعضی روایات، اعمال مردم در روزهای دوشنبه و پنجشنبه بر امام زمان(عج) عرضه می شود
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#وحید_محمدی
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن
تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن
چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم
در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن
نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما
به سوز شاعری محتشم حلالم کن
همه امید من این چشم های دریایی است
میان گریه شبی باز هم حلالم کن
تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی
به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن
مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان
تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن
به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش
تو را به حق دو دست قلم حلالم کن
﷽
#امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم*
چقدر بی تو بخوانم متی ترانا را
ببین که تا به کجاها کشیده ای ما را
چقدر بی تو بگویم نگار آمدنی است
قراربخش دل بی قرار آمدنی است
چقدر مانده به روزی که سرنوشت من است؟
اگر کنار تو باشم یقین بهشت من است
در این سیاهی و ظلمت میان این شب تار
قدم قدم به حضور تو می رسم انگار
شمیم بوی تو را می کنم هنوز احساس
تویی که رفته نگاهت به حضرت عباس
✍رضادین پرور
*بیت اول از شاعری دیگر است.
#استاد_مجید_طاهری 🎤
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
دلم تنگ است و یارم برنگشته
خوشی روزگارم بر نگشته
چه خاکی بر سرم باید بریزم
که صاحب اختیارم برنگشته
از او شرمندگی تقدیر من شد
نبودم سربه راهش پیر من شد
دوباره توبههایم را شکستم
نیامد بازهم تقصیر من شد
لبم با او دلم با دیگران است
زمان ما زمان امتحان است
شفای زخم سینه کی میاید
قد زهرا ز هجرانت کمان است
زمین خوردم عصای من کجایی
تمامی دعای من کجایی
غریبم بین این مردم غریبم
نگار آشنای من کجایی
بیا دل را از این غصه رها کن
میان نافله من را دعا کن
بیا و اربعین سینه زنان را
پیاده راهی کربلا کن
بیا آرام جان ما تو باشی
دوباره همزبان ما تو باشی
همه پایین پا جمعیم امشب
بیا تا روضه خوان ما تو باشی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_200648640002263214.mp3
5.66M
زمین خوردم عصای من کجایی😭
غروب جمعه است
یا اباصالح
حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
آیه ی انتظار معصومه
عزت پایدار معصومه
مایه ی افتخار معصومه
همه جا سفره دار معصومه
دختر و خواهر امامت بود
خانه اش معدن کرامت بود
چه قدَر حامیِ ولایت بود
از پدر یادگار معصومه
دستهای گره گشایی داشت
تا سحر ذکر ربنایی داشت
سجده می کرد و های هایی داشت
عبد شب زنده دار معصومه
روضه می خواند با خودش هرشب
اینچنین بود روضه اش بر لب
السلام علیک یا زینب
عاشق بی قرار معصومه
نیمه شب ناقه را سوار شد و
مثل زینب چه باوقار شد و
به بلا هم کمی دچار شد و
غربت بی شمار معصومه
در دلش عکس ماه افتاده
از مدینه به راه افتاده
در پیِ سر پناه افتاده
دل برید از دیار معصومه
بین راه از دلش هوار کشید
ناله از دل بی اختیار کشید
آه، از هجر روی یار کشید
بارها زد هوار معصومه
غربتش داشت بیشتر می شد
لشکر کفر حمله ور می شد
و به زینب شبیه تر می شد
زینب روزگار معصومه
لشکرش روی خاک افتادند
با تن چاک چاک افتادند
بی نشان و پلاک افتادند
شد به غم ها دچار معصومه
چشم هایش هماره دریا شد
شاهد جسم ارباً اربا شد
کربلایی دوباره بر پا شد
اشک بی اختیار معصومه
حاجتش دیدن امامش بود
یارضا یارضا کلامش بود
خنده این روزها حرامش بود
خواهر غمگسار معصومه
حیف حاجت روا نشد خانم
دردهایش دوا نشد خانم
از روی خاک پا نشد خانم
به رضا جان نثار معصومه
بین بستر دلش قرار نداشت
غیر اوضاع سوگوار نداشت
غیر یک نامه یادگار نداشت
هست ابر بهار معصومه
حال که من نیامدم، تو بیا
نصفی از راه آمدم، تو بیا
من زمینگیرتر شدم، تو بیا
قلب او گشته زار معصومه
گرچه در غربتی رضاجانم!
من هم از راه دور گریانم!
پس به فکر غریب عطشانم
روضه ی آشکار معصومه
بدنت زیر و رو نشد هرگز
با سنان روبرو نشد هرگز
نیزه سهم گلو نشد هرگز
هست در احتضار معصومه
شعر وفات حضرت معصومه سلام الله علیها ـ مجید تال
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ
ﺍﺯﺗﻮﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
جان بی تو به لب آمده ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ ﺟﺎﻧﻢ
دلگیرم ازین شهر و روا ، نیست بمانم
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ(ﻉ) ﺍﮔﺮﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ…
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ
ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﺑﺨﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ!
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩ ﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ…
حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ
ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺎﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ (ﺱ) ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ…
ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﯼ (ﺱ) ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست
اینجا زدن فاطمه ها (س) حرف کمی نیست
ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ (س) ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ (ﺱ) ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
از مردم نامرد دراینجا اثری نیست
در شهر قم از ضربه سیلی خبری نیست
**************