eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
33 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
🏳سبک سرود میلاد سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🏳بند اول روئیده گلِ،بهار حسنی دنیا اومده،نگار حسنی میخونه سرود،قلب عاشقم واسه آقایی از،تبار حسنی آقای ما کریمه اسمش عبدالعظیمه خیلی وقته که قلبم در خونش مقیمه مثل حسن با کرامته شاگرد هادی امته سائل درگاهشم آخه مهربون و با سخاوته آقای کریم یا عبدالعظیم 🏳بند دوم آی نوکر در،گاه حسنی دنیا اومده،ماه حسنی مژده سائلان،مژده نوکران همه به صف اومد،شاهِ حسنی بریزید گل که امشب شاه شهر ری اومد دل مستم کبوتر شد و سمت تو پر زد هر کی دلش تنگ کربلاس زائر اون صحن با صفاس آخه ثواب زیارتت مساوی با زیارت خون خداست آقای کریم یا عبدالعظیم 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏳سرود و شور میلاد باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام 🏳بند اول دل مستم غزلخونه واسه تو ترانه میخونه یاابالمهدی عشق تو نباشه دلم یه ویرونه خوش اومدی ماه بی همتا خوش اومدی گوهر یکتا خوش اومدی ای گل زهرا سیدی عسکری مولا دل رو زدم بنام تو کبوترم رو بام تو امشبو مستمو خوردم میِ طهور جام تو (سیدی عسکری مولا) 🏳بند دوم بده مژده نگار اومد ماه شبهای تار اومد بریزید گل بپای گل با قدمهاش بهار اومد خوش اومدی سید و سرور خوش اومدی ای دل و دلبر خوش اومدی ای گل حیدر تو امیری و منم نوکر امشبو هادی دلشاده خدا بهش پسر داده ذکر ملائکه امشب رو لب مبارک باده (سیدی عسکری مولا) 🏳بند سوم گل هادی حسن مولا مدد ای شاه سامرا یه نگاهی به قطره کن تا بشم وصله به دریا منی که گدای تو هستم دم در میخونت نشستم میدونی که خالیه دستم به پسرت آقا دلبستم میخوام بشم فدای تو فدای اون چشای تو یه امشبو بذار بشم گدای سامرای تو (سیدی عسکری مولا) 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
♥ سلام عزیز دل های ما، آدینه ای دیگر است و شمیم یادت همچون عطر بهار نارنج در تار و پود لحظه ها تاب میخورد و جان منتظرانت را صفا می بخشد... مشتاقان چشم براهی که ایمان دارند روزگار غم آلود فراق، دیری نخواهد پابید و صبح دل انگیز ظهورت به زودی در اوج فرمانروایی شب، طلوع خواهد کرد... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤♥ سلام عزیز دل های ما، آدینه ای دیگر است و شمیم یادت همچون عطر بهار نارنج در تار و پود لحظه ها تاب میخورد و جان منتظرانت را صفا می بخشد... مشتاقان چشم براهی که ایمان دارند روزگار غم آلود فراق، دیری نخواهد پابید و صبح دل انگیز ظهورت به زودی در اوج فرمانروایی شب، طلوع خواهد کرد... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
یا مهدی ادرکنی سبک :: میگذرد کاروان حسین ایمانی می گذرد روزگار العجل ای تک سوار چشم زمین منتظر قلب زمان بی قرار وارث پیغمبری نور دل حیدری منتقم فاطمه ای پسر عسگری امید شیعیان العجل یا صاحب الزمان العجل عمه زینب بین روضه گوید بیا راس جدت روی نیزه گوید بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا ... آبروی عالمِ شال عزای حسین افضل الاعمالمِ گریه برای حسین شاهی وبی لشکری بی کفن وبی سری نوکرتو می خری کرب وبلا می بری ذکر هر سینه زن العجل نوحه ی بی کفن العجل بارونیه چشمای ما تو روضه ها حسینیه دم می گیره مهدی بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا ... ناله زده مادرت لحظه ی افتادنت داغ دل خواهرت روضه ی پیراهنت پیرهن پاره شد روضه ی اهل حرم ای به فدای حسین جانِ پدرْ مادرم ذکر سینه زن ها العجل ناله ی کربلا العجل ای جان من جانان من یابن الزهرا منتقمِ کرب و بلا مهدی بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی
میدهم آقا تو را آزار، هر هفته دو بار بیقرارت میکنم بسیار، هر هفته دو بار بر محاسن میکشی دست و تورّق میکنی اشک هایت می چکد ناچار هر هفته دو بار درگذر از من! بزرگی کن بیا اینبار هم بار از پرونده ام بردار، هر هفته دو بار عهد بستم با تو اما دم زدم از دیگران میشوم شرمنده از این کار، هر هفته دو بار کنج خیمه حال و روزت نامساعد میشود میشوم از حالِ خود بیزار، هر هفته دو بار معصیت هایم ظهورت را دوباره لغو کرد منتفی شد جمعۂ دیدار، هر هفته دو بار خوشبحال خوب هایی که بخوبی میشوند از دعاهای تو برخوردار، هر هفته دو بار زیر ایوان نجف، در روضه های کربلا کن به جایم چند استغفار، هر هفته دو بار! شاعر: * طبق نقل بعضی روایات، اعمال مردم در روزهای دوشنبه و پنجشنبه بر امام زمان(عج) عرضه می شود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم* چقدر بی تو بخوانم متی ترانا را  ببین که تا به کجاها کشیده ای ما را چقدر بی تو بگویم نگار آمدنی است قراربخش دل بی قرار آمدنی است  چقدر مانده به روزی که سرنوشت من است؟ اگر کنار تو باشم یقین بهشت من است در این سیاهی و ظلمت میان این شب تار قدم قدم به حضور تو می رسم انگار شمیم بوی تو را می کنم هنوز احساس تویی که رفته نگاهت به حضرت عباس ✍رضادین پرور *بیت اول از شاعری دیگر است. 🎤  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 👇
دلم تنگ است و یارم برنگشته خوشی روزگارم بر نگشته چه خاکی بر سرم باید بریزم که صاحب اختیارم برنگشته از او شرمندگی تقدیر من شد نبودم سربه راهش پیر من شد دوباره توبه‌هایم را شکستم نیامد بازهم تقصیر من شد لبم با او دلم با دیگران است زمان ما زمان امتحان است شفای زخم سینه کی میاید قد زهرا ز هجرانت کمان است زمین خوردم عصای من کجایی تمامی دعای من کجایی غریبم بین این مردم غریبم نگار آشنای من کجایی بیا دل را از این غصه رها کن میان نافله من را دعا کن بیا و اربعین سینه زنان را پیاده راهی کربلا کن بیا آرام جان ما تو باشی دوباره همزبان ما تو باشی همه پایین پا جمعیم امشب بیا تا روضه خوان ما تو باشی
4_200648640002263214.mp3
5.66M
زمین خوردم عصای من کجایی😭 غروب جمعه است یا اباصالح حاج منصور ارضی @majmaozakerine
آیه ی انتظار معصومه عزت پایدار معصومه مایه ی افتخار معصومه همه جا سفره دار معصومه دختر و خواهر امامت بود خانه اش معدن کرامت بود چه قدَر حامیِ ولایت بود از پدر یادگار معصومه دستهای گره گشایی داشت تا سحر ذکر ربنایی داشت سجده می کرد و های هایی داشت عبد شب زنده دار معصومه روضه می خواند با خودش هرشب اینچنین بود روضه اش بر لب السلام علیک یا زینب عاشق بی قرار معصومه نیمه شب ناقه را سوار شد و مثل زینب چه باوقار شد و به بلا هم کمی دچار شد و غربت بی شمار معصومه در دلش عکس ماه افتاده از مدینه به راه افتاده در پیِ سر پناه افتاده دل برید از دیار معصومه بین راه از دلش هوار کشید ناله از دل بی اختیار کشید آه، از هجر روی یار کشید بارها زد هوار معصومه غربتش داشت بیشتر می شد لشکر کفر حمله ور می شد و به زینب شبیه تر می شد زینب روزگار معصومه لشکرش روی خاک افتادند با تن چاک چاک افتادند بی نشان و پلاک افتادند شد به غم ها دچار معصومه چشم هایش هماره دریا شد شاهد جسم ارباً اربا شد کربلایی دوباره بر پا شد اشک بی اختیار معصومه حاجتش دیدن امامش بود یارضا یارضا کلامش بود خنده این روزها حرامش بود خواهر غمگسار معصومه حیف حاجت روا نشد خانم دردهایش دوا نشد خانم از روی خاک پا نشد خانم به رضا جان نثار معصومه بین بستر دلش قرار نداشت غیر اوضاع سوگوار نداشت غیر یک نامه یادگار نداشت هست ابر بهار معصومه حال که من نیامدم، تو بیا نصفی از راه آمدم، تو بیا من زمینگیرتر شدم، تو بیا قلب او گشته زار معصومه گرچه در غربتی رضاجانم! من هم از راه دور گریانم! پس به فکر غریب عطشانم روضه ی آشکار معصومه بدنت زیر و رو نشد هرگز با سنان روبرو نشد هرگز نیزه سهم گلو نشد هرگز هست در احتضار معصومه
شعر وفات حضرت معصومه سلام الله علیها ـ مجید تال ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ جان بی تو به لب آمده ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ ﺟﺎﻧﻢ دلگیرم ازین شهر و روا ، نیست بمانم ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ(ﻉ) ﺍﮔﺮﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ… ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﺑﺨﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ! ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩ ﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ… حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺎﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ (ﺱ) ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ… ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﯼ (ﺱ) ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست اینجا زدن فاطمه ها (س) حرف کمی نیست ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ (س) ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ (ﺱ) ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ از مردم نامرد دراینجا اثری نیست در شهر قم از ضربه سیلی خبری نیست **************
دکترحسن لطفی رسیده ام به نفس هایِ آخرم دیگر که دست هایِ خزان کرده پرپرم دیگر میان سینه یِ خود قلب پرپری دارم نه سایه یِ پدری نه برادری دارم دو چشمِ من به در اما کسی نمی آید برایِ دیدنم آیا کسی نمی آید؟ نشد که حرف دلم را به آشنا گویم به رویِ بستر مرگم رضا رضا گویم اگر فراق برادر شکست خواهر را ولی به نیزه ندیدم سَرِ برادر را تمامِ زمزمه ام زینب است در دَمِ مرگ که دوخت سویِ عزیزش نگاه آخر را دوباره روضه به پا کرده ام در این خانه دوباره می شنوم گریه هایِ مادر را سرِ پدر به نِی و عمه در هجومِ سنگ کسی نبود بگیرد دو چشمِ دختر را میان بزم شراب و کنارِ نامحرم چو دید چشمِ ستمگر لبانِ پَرپر را به پیشِ چشمِ یتیمان شرر به جان می زد بر آن لبانِ ترک خورده خیزران می زد
شعر وفات حضرت معصومه سلام الله علیها ـ محمد قاسمی " این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است " جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است جایی که شهر قم ، حرم آل فاطمه ست تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مزار گم شده را پخش می کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه ، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده ام امام رضا ، جان خواهر است مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب های اصغر است زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش در این دقایقی که نفس های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده ، باز شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است
ماه از برکت نور تو جلا میگیرد عرش از یمن قدم هات صفا میگیرد چه شلوغ است مسیر تو همه منتظرند جبرئیل آمده در راه تو جا میگیرد یک نفر نیست در این شهر که بیمار تو نیست تو چه کردی که دوا از تو دوا میگیرد تو دلیل همه ی معجزه هایی بانو ساکن طور،ز دست تو عصا میگیرد تو همان فاطمه ی امّ ابیهایی که فضّه از خاک قدم هاش،طلا میگیرد صاحب باطنی پنجره فولاد تویی دست به دامان رضا از تو شفا میگیرد بی سبب نیست شما جلوه ی اسرار شدی اولین فاطمه هستی که حرم دار شدی همچو پروانه ای و در طلب سوختنی میشود گفت شما یک تنه یک پنج تنی ما چرا دست گدایی به غریبه ببریم با شما هموطن هستیم،غریب وطنی! میشود بی تو امور شدنی،ناشدنی می شود با تو همه ناشدنی ها،شدنی چون نگینی که به انگشتری زینت داده کلّ این خاک رکاب و تو عقیق یمنی بی سبب دست به خیری نشده شهره ی تو سفره های تو شبیه اند به خوان حسنی غم مخور لحظه آخر که برادر داری دست و پا میکند انگار برایت کفنی قسمت این بود که قم صاحب دریا بشود این حرم هم حرم حضرت زهرا بشود خوب شد این دم آخر گِرِهِ کار نخورد خوب شد کار تو به مردم بی عار نخورد خوب شد میخ به پیراهن تو گیر نکرد گل بی خار به گلبرگ شما خار نخورد گرچه پشت در این خانه شلوغ است ولی بی هوا معجرتو به در و دیوار نخورد خوب شد دور و بر تو همه از سادات اند چشم ناپاک به این قافله یکبار نخورد بد به دل راه نده شأن تو را میدانیم اصلا اینجا که مسیرت سر بازار نخورد دم دروازه در آن فاصله بلوا که نشد بین بازار النگوی تو پیدا که نشد… یاسین قاسمی
‍ سرود ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام بند ۱ در ربیع الثانی رسید / نور ذات یکتا حضرت عبدالعظیم / آمده به دنیا خنده به لبها شده ، مدینه زیبا شده ز مقدمش شادمان ، تمام دنیا شده حضرت عبدالعظیم ۴ بند ۲ همیشه با تو آقا / گفتگو کنم من تو گرفتاری های خود / بر تو رو کنم من نور ولایم تویی ، روح دعایم تویی چون جد و آباء خود ، مشکل گشایم تویی حضرت عبدالعظیم ۴ بند ۳ در شب ( شام ) میلادت آقا/ عیدیم عطا کن به جان جدت حسن / حاجتم روا کن به من نگاه آقا ، دردم دوا کن آقا نصیب و روزی من ، کر ب و بلا کن آقا حضرت عبدالعظیم ۴ بند ۴ وقتی میام تو صحن تو / دل جلا می گیره تمام وجودم بویی از / کربلا می گیره هدایتت چون حسین ، عنایتت چون حسین گفته امام دهم ، زیارتت چون حسین حضرت عبدالعظیم ۴ محمدمبشری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدای بزرگ و رحیم سلام خدا بر تو سید کریم حریمت بود قطعه‌ای از بهشت شمیم جنان می‌‌دهد این شمیم                                                به لطف زیارت در این آستان همه زائر کربلا می‌‌شویم دری سوی جنت بود این حریم سلام علی شاه عبدالعظیم   رسیدیم از این حرم تا خدا اجابت شد اینجا دعا بارها کشیدند یک جاده سمت بهشت ز معصومه تا تو ز تو تا رضا   حرم آمدم با پدر مادرم من از کودکی با توام آشنا ارادت به تو داشتیم از قدیم سلام علی شاه عبدالعظیم   چه دل‌ها که دست توسل زدند به دیوان عشقت تفأل زدند چه چشمان خیسی که با التماس به دست کریم شما زل زدند          خدا داند و بس که از این حریم ملائک به عرش خدا پل زدند ملائک به درگاه لطفت مقیم سلام علی شاه عبدالعظیم   نگاهت ز نوع کریمانه است حرم نیست اینجا شفاخانه است گدا دست خالی نرفت از درت که مهمان نوازیت شاهانه است هزاران فرشته در این بارگاه به دور تو در حکم پروانه است سلام خدای علیم وحکیم سلام علی شاه عبدالعظیم   به میخانه کی وقت می می شود؟ که هر لحظه‌ام با تو طی می‌‌شود همه آرزوی من این است و بس بیایم به پابوس، کی می‌‌شود؟   کمن زار کرببلا، زائرت بهشت این چنین شهر ری می‌‌شود ز کرببلا می‌‌وزد این نسیم سلام علی شاه عبدالعظیم   به درگاه جانان خدا را سپاس به بزم کریمان خدا را سپاس به شکرانۀ سه بهشت خدا ری و قم، خراسان، خدا را سپاس   خدایی به لطف حضور شما صفا دارد ایران خدا را سپاس که زهرائی و حیدری مذهبیم سلام علی شاه عبدالعظیم