eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ خسته و محزونه،گوشه ی زندونه ،امام کاظم(ع) به روی ماهش هست ،اثر سیلیه ،سندی ظالم ..... بسکه عذاب کشیده دیگه قدش خمیده به زیر تازیونه اهانت ها شنیده یه عمر فقط اسارت همش دیده جسارت از دست این یهودی تنش داره جراحت غریب ،امام کاظم(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند 2⃣ این لحظه ها دیگه ،رمق نداره و ،میسوزه تو تب مثه مادر داره ،دعای مرگش رو ،هر دم روی لب ..... از این زمونه سیره با غصه ها میمیره به روی دست و پاهاش جای و غُل و زنجیره شده بهارش خزون میره با قد کمون از اثر زهر کین لباش شده پر از خون غریب ،امام کاظم(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ از تشنگی شده،لباش ترک ترک ،این دم آخر اشهد میخونه و ،می کنه یادی از ،غریب مادر ...... می افته روی خاکا میزنه هی دست و پا یاده جدش میخونه روضه هایی کربلا میخونه روضه ی آب به یاد طفل رُباب که با تیر سه شعبه اصغر و کردن سیراب حسین ،عزیز زهرا(س) 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سبک سرود مبعث حضرت رسول اکرم (ص) 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ صادق از برکت نور نبی، روشن شده غار حرا امشب میرم تا مدینه، همراه با کبوترا مژده بدید که بعثته، پیغمبر خاتم اومد عطر خوش محمدی، بر جان این عالم اومد یااب الزهرا یا رسول الله مولای ما محبتش، تو عالمین زبونزده امشب شب سروریه، ختم الرسل محمده عید سعید مبعثه، شاد دل اهل جهان تبریک بگید آی عاشقا، به محضر صاحب زمان یا ابا الزهرا یا رسول الله .
💠 سبک سرود عید مبعث و مدح امیرالمومنین علی علیه السلام 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ صادق اویسی⭐️ امشب دلم شده شیدا میرم تا آسمون بالا غار حرا چراغونه وقت رسالت مولا امشب غصه میمیره دیگه شبهای تیره،سرشد نامه تو دستای جبریله شب بعثت پیمبر شد حالا که دیگه مبعث اومده ذکر رو لبم، یامحمده یا محمدا وقتیکه با علی باشم خیلی بعیده تنهاشم انقد علی علی میگم تو قلب فاطمه جاشم بازم مثل همیشه_قلب زارمو میشه، صاحب حک میشه روی این سینه یا علی ابن ابی طالب ماه رجبه، خوابت نبره ماه مستی با، ذکر حیدره "یاعلی مدد یاعلی مدد" نام قشنگ مولارو، مستانه میزنم فریاد وقتی علی علی میگم، یعنی دلم نجف میخواد قلبم حیدر آباده، بازم میزنم باده، مستم میگم بازم با این حالم عبد مرتضی علی هستم قاهرالعدو، والی الولی یااب الحسن، مرتضی علی "یاعلی مدد" تا وقتی حیدرو داریم، سینم سپر سرا بالاس تا نوکر علی هستیم، پیشوند اسمامون آقاس با این قلب آماده، آقاجون بهم داده، بالو یعنی ایشالا میبینم بازم اربعین امسالو من که عاشق مهربونیشم با اسم علی زیر و رو میشم "یاعلی مدد"
💠 سبک 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ علی حاجیان فر⭐️ ۱۳۹۹ ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب ، شب مبعث یاره دیگه فصل بهاره نوکری واسه رسول الله برامون افتخاره باز چشام داره میبینه محمد امینه شب مبعث پیغمبر ختم المرسلینه ای محمد ای پیام آور حق گل میریزه رو سرت طبق طبق جبرئیل میگه بخون یامصطفی اقرا بسم ربک الذی خلق میخونم امشب _ با قلبی آگاه توسختیا صدا میزنمت رسول الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (مدد رسول الله‌) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای پیمبر هدایت تجلی رسالت عیدی امشب بده به همه یه برگه ی شفاعت جان فدای جلواتت زیاده برکاتت میگیرم حاجتمو همیشه با یک صلواتت تویی پیغمبر اسلام مبین صاحب گنبد خضرای زمین به همه گفتی ؛ بدونید که هست بعد من علی امیرمؤمنین میخونم امشب با قلبی آگاه میگم اشهد ان علیًا ولی الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (مدد یاحیدر) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝شعر از :
💠 سبک 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ آقای رزاقی پور⭐️ سرود عید مبعث شب تابیدن خورشید اومده دلم با امید اومده ای عاشقا خبر خبر دوباره عید اومده چرا مستی نکنم شادم امشب از بند غم آزادم شب شیداییه و به دامت افتادم الحمدلله ذکر تو نشسته بر هر لب شده مکه پر زنور رب جبرییل رسید و مولا شدی از امشب یا رسول الله چراغون مثه زمین و آسمون دلامون توشه گرفته از جنون امشب از برکت ولایتت قشنگه دنیامون ...... مهربونی از حرا کرده طلوع شده ولایتت شروع به هیبت تو یا رسول عالمین کرده خضوع تو فضا پیچیده بوی تو پر نوره گل روی تو شب شیداییه و مست سبوی تو همه عالم دست تو داده خدا بیرق خیل انبیا به تو ملحق میبرن تو رو ملائک مقرب حق روی دست هم سر ما خاک کف پای تو یا محمد تو رو به حق مرتضی نشستیم که دستمونو پر کنی برا یه عمر آقا ...... دادی این موهبت و به ما همه که یه عمر شکرشم کمه مدال نوکری اولاد تو رو سینمه مگه میخام چی از این بهتر مستم از باده این کوثر روز اول شدم غلام تو و حیدر چی از این بهتر امشب این شور و شعف زیباس گوهر بین صدف زیباس صد و ده یا علی تو صحن نجف زیباس یا علی حیدر ضامنم میشی قیامت که میشه اعتقاد منه آقا همیشه به غیر از تو که هیچ کسی امیرِ مومنین نمیشه شعرو سبک
💠 سبک 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ ابوالفضل جدیان⭐️ با مدد مادر سادات س سرود مبعث صدای اقرا پیچیده توی عرش حق عرش حق وعده ی ایزد شده تو مبعث محقق محقق هرکسیکه یه قلب مهربون و ساده داره هرکسیکه تو سینه بیقرار روی یاره خدا محبت نبی و آل شو،تو دلش میکاره جمالش الهی خصالش سرامد کمال نبوت مبارک یا احمد مدد یا محمد ،،،،،،،،،،،،،،،، طلوع نور هدایت تو آغاز پیونده خدیجه داره با شادمونی تو گریه میخنده وحی اومده از آسمون رو بال جبرئله مست می طهور تو شراب سلسبیله روی لب ملایکه به ِگرد تو ذکر الد خی له رسید این ندا از سوی حی سرمد قبای رسالت مبارک یا احمد مدد یا محمد مدد یا محمد ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، بتای کعبه شکسته میشه با دست پیغمبر لرزه میافته به جون لات و هبل ها پا تا سر شب رسالت پیمبره شب مراده شبی که رحمت خدا به خاطرش زیاده خدا محبت نبی و آل شو، به ما هدیه داده جهان شد سراسر پر از لطف بی حد شروع هدایت مبارک یا احمد مدد یا محمد مدد یا محمد سبک و بند اول ابوالفضل جدیان شعر بند دوم وسوم خانم مریم سادات میرصادقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم این بار آمدم ز دل و جان بخوانمت پر شور آمدم که فراوان بخوانمت از جای جای سوره ی انسان بخوانمت رخصت بده طراوت باران بخوانمت یا ایّها الرسول سر و جان فدای تو این خسته ی غریب بیابان فدای تو من آمدم شکوه سراسر بخوانمت این بار آمدم که مکرر بخوانمت عیبم نکن قیامت دیگر بخوانمت با حشر و دهر و واقعه، محشر بخوانمت تا کور گردد آن که نبیند شکوه تو اسلام این تمامت فتح الفتوح تو عالم سزاست یکسره ارزانی ات شود دریا به جوش آید و طوفانی ات شود افتد حرا به لکنت و حیرانی ات شود دنیا بنا شده ست که نورانی ات شود باید برای گفتن نامت وضو گرفت نام تو برده ایم و دهان عطر «او» گرفت حالا تمام عرش خدا زیر پای توست جبریل محو قامت و قدّ رسای توست با خنده ای زمین و زمان مبتلای توست هفت آسمان برای تو و «هل اتی»ی توست با آن زبان ناز بخوان با امین وحی لختی بخند روی جهان، نازنین وحی! جبریل کرده با کلماتش منوّرت آورده کهکشان خدا را برابرت روحی دمیده در تو و کرده ست محشرت دیدند یک نظر همه آن جا «پیمبر»ت پیغمبری که کون و مکان پرده دار اوست حقّا که آسمان و زمین بر مدار اوست از بهرت آفریده خداوند گوهری درّی گرانبها و چه دُردانه همسری از آسیه و مریم و هاجر مصوّری مستوره ی عفافی و روح مطهّری اصلاً خدا به شکل مَلَک آفریده اش مهر تو خورده است به پهنای دیده اش او لایق است مادر کوثر بخوانمش از حوریان سزاست که بهتر بخوانمش با مادر مسیح برابر بخوانمش رخصت چنان بده که فراتر بخوانمش تادیده است روی تورا در مقابلش پر گشت از تو شعب ابی طالب دلش حالا زمان آن شده تا افسرت دهند از چشمه سار نور خدا ساغرت دهند عنوان ناب خاتم پیغمبرت دهند آن گاه با عنایت او کوثرت دهند یعنی جمال حضرت جان است فاطمه دیباچه ی فروغ جهان است فاطمه
مبعث پیامبر اکرم ای باعث ممکنات اقراء ای خواجهء کائنات اقراء ای دُرّ یتیم و باب خلقت ای سینهء تو کتاب خلقت ای رشتهء نه فلک به چنگت تا چند مکان به تخته سنگت!؟ ای گمشده آفتاب، احمد امشب ز حرا بتاب، احمد با نام خدای حیّ سرمد بگشای زبان بخوان محمّد کو از علق آدم آفریده کُن گفته و عالم آفریده ای وادی مکّه! احمد است این ای غار حرا! محمّد است این هر سنگ و درخت با محمّد فریاد زنند: یامحمّد منجیّ بشر به بانگ تکبیر از کوه حرا شده سرازیر دریاب خدیجه! شوهرت را تبریک بگو پیمبرت را این نور نبوّت است بشتاب خورشید اخوّت است بشتاب روزی که بشر در آب و گل بود این نور هماره مشتعل بود در خلوت دوست منجلی بود حق بود و محمّد و علی بود سوگند به عصمت محمّد احمد علی و علی است احمد سیر خط سرخ نور کردند تا عمق زمان عبور کردند دو شمس نبوّت و ولایت دو محور عالم هدایت او بر همه "تفلحُوا" ندایش این سورهء مؤمنون ثنایش دو آیت حق دو یار نستوه گویی دو محمّد آید از کوه از جانب ذات حیّ دادار هنگام نزول وحی در غار احمد که ز وحی منجلی بود در محضر او فقط علی بود در صورت هم خدای دیدند آوازهء وحی را شنیدند ای عبد مطیع حیّ سرمد ای پیرو مکتب محمّد از خطّ علی مباش بیرون موسی نشود بدون هارون حیدر درِ بازِ شهرِ علم است گنجینهء رازِ شهرِ علم است بر غیر خدا سجود ممنوع بی اذن علی ورود ممنوع از جانب در به شهر رو آر دزد است که می رود ز دیوار ما مؤمن و تابع امیریم ما پیرو بعثت و غدیریم داریم به کف زمام عزّت از ظهر غدیر و صبح بعثت دین مهر امیرمؤمنین است والله علی تمام دین است روزی که هنوز ما نبودیم لبریز ز مهر دوست بودیم در محضر مصطفی رسیدیم «الحقُّ مع علی» شنیدیم ای خواجهء کائنات احمد ای خاتم انبیا محمّد با امّت خود بگو ولی کیست فریاد بزن بگو علی کیست یکبار دگر بگو به امّت قرآن نشود جدا ز عترت اسلام و علی، کتاب و عترت هر چار، یکی است در حقیقت سوگند به والضّحی و والطّور سوگند به نور و سورهء نور سوگند به سِرِّ هفت حامیم سوگند به عادیات و تحریم سوگند به بیت و اعتبارش سوگند به رکن مستجارش سوگند به کعبه و خلیلش سوگند به وحی و جبرئیلش تا هست خدا و خلقت او ماییم و رسول و عترت او در پیروی از کتاب و عترت یک نور بوَد غدیر و بعثت ما پیرو بعثت و غدیریم جز دامن مرتضی نگیریم داریم سه محور هدایت قرآن و نبوّت و ولایت «میثم» به خدای حیّ منان قرآن علی و علی است قرآن
بعثت پیامبر اعظم ای خضر حیات جان، محمّد! با نام خدا بخوان، محمّد! ای گمشدۀ تمام خلقت خورشید بلند بام خلقت روز همه شام تار تا کی؟ خورشید، درون غار تا کی؟ از رخ بفکن حجاب، امشب بر قلب بشر بتاب، امشب پایان شب سیه رسیده خورشید نبوّتت دمیده ای خاتم انبیا محمّد از غار برون بیا، محمّد ای نور خدا ز تو نمایان بر خیز و بجنگ با خدایان تا چند بشر ز معرفت دور؟ تا چند حکومت زر و زور؟ هنگام قیام توست، برخیز! بتخانۀ دهر را فرو ریز تا حشر به جز تو رهبری نیست بعد از تو دگر پیمبری نیست آیین تو تا ابد جهانی است دین تو هماره جاودانی است ای مکّه! ببال، احمد آمد از غار حرا محمّد آمد بت ها ز چه رو خموش خفتید!؟ ای لات و هبل! به سجده افتید ای هجر، حَجَر، مقام، زمزم ای آدم، ای تمام عالم اعلام کنید، شرک و مستی_ تبدیل شده به حق پرستی تا چند صنم!؟ صمد پرستید آحاد جهان! احد پرستید کوه و در و دشت، محو هویند مشغول به ذکر حمد اویند ما آدمیان چرا خموشیم!؟ با آنکه زبان و چشم و گوشیم برخیز که بت گری سر آمد از سوی خدا پیمبر آمد رخشنده تر از هزار خورشید خورشید محمّدی درخشید این ساقی گلبن حیات است این سیّد کلّ کاینات است این جلوهء کبریاست آری این خاتم انبیاست آری فتح درِ رحمت آمد امشب پیغمبر رحمت آمد امشب... ای روی تو شمع آفرینش ای سیّد جمع آفرینش ای کلّ پیمبران بشیرت روح ملکوتیان اسیرت دارد به تو افتخار کعبه پروانۀ تو هزار کعبه پوشیده ز حسن خُلق جوشن لبخند زده به سنگ دشمن گفتار تو سر به سر کرامت قرآن تو نور تا قیامت از جملهء انبیا سری تو تا هست خدا پیمبری تو بازآ و به خلق سروری کن پیغامبرا پیمبری کن بازآ که به طول یک هزاره اسلام شده هزار پاره ای صاحب راستین اسلام عیسای مسیح دین اسلام اسلام به تو نیاز دارد این رشته سر دراز دارد کن زنده دوباره نهضتت را دریاب کتاب و عترتت را تا کی به کتاب تو اهانت!؟ تا چند به عترتت خیانت!؟ خون شهدا دهد گواهی از غربت مکتب الهی این پنجۀ دشمنان دین است کآلوده به خون مسلمین است ما پیرو خطّ اهلبیتیم سلمان و ابوذر و کمیتیم داریم سه پرتو هدایت توحید و نبوّت و ولایت با مهر علی خداپرستیم عهدی است که در غدیر بستیم ما زادۀ بعثت و غدیریم کی خطّ سقیفه می پذیریم!؟ تا چشم به این جهان گشودیم آهنگ علی علی سرودیم ناشسته دهان ز شیر مادر دادند به ما شراب کوثر ما و علی و محبّت او سرمست ولایتیم یا هو ما شیعۀ چارده کتابیم خاک قدم ابوترابیم خطّ نبویست مکتب ما اسلام علی است مذهب ما اسلام علی کمال دین است مجد و شرف و جلال دین است اسلام علی است عدل گستر اسلام علی است شیعه پرور شیعه گل باغ اهلبیت است نوری ز چراغ اهلبیت است شیعه به کمان عدل تیر است شیعه به کُنام عشق شیر است شیعه است که چهره کرده نیلی گفته است علی و خورده سیلی شیعه است که داشته به عالم مقداد و رُشید و حُجر و میثم شیعه است که غافل از خدا نیست شیعه است که از علی جدا نیست شیعه است شهید تیغ در مشت بوده زرهش همیشه بی پشت شیعه چو علی امیر دارد هم بعثت و هم غدیر دارد «میثم» بنویس هست تا حق حق با علی و علی است با حق
پیمبران همه از جای خود قیام کنید نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید می طهور به دست خدا به جام کنید سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید شب امید شمـا و شب نویـد شماست ادب کنید که عید خدا و عید شماست **** پیــام فتــح و نویــد ظفــر مبارک باد دعــای عمــر شمــا را اثــر مبارک باد خجسته عیـد بشـر بــر بشـر مبارک باد تمام شـد شـب هجـران سحر مبارک باد خجستـه بــعثت پیغامبــر مبــارک باد به جن و انس و ملک، این خبر مبارک باد خبر دهید که عید اخوّت آمده است خزان گذشت، بهار نبوّت آمده است **** خبر دهید امم را که فتح باب شماست خبر دهید که پایان اضطـراب شماست خبر دهید که آغــاز انقـلاب شماست خبر دهید که توفیق بی‌حساب شماست خبر دهید که اسلام دین ناب شماست خبر دهید کتـاب خـدا کتاب شماست خبر دهید که ختم رسل بشیر شماست خبر دهید که مـولا علی امیر شماست **** خبر دهید که «اقرء» بـه مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خبر دهید که قانـون عدل، کامل شد خبر دهید که قرآن چراغ محفل شد خبر دهید: مریدان! مراد حـاصل شد نــزول ســورۀ «یـا ایّها المزمّل» شد رسد زکوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمزمـۀ لا الــه الا الله **** بخــوان محمّـد! آوای تــو صــدای خداست بخوان کــه هـر چـه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوان‌بخوان که هماهنگ با تو ارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را می‌خواست قیـام کـن کـه قیــامت قیــامتِ کبــراست قیام کــن کــه کنـد عدل با تو قامت راست تو را دهند ندا راهیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گور تو منجـی همـه بـا انقراض دنیایی تو بـا فـروغ خداییـت عالـم‌آرایـی تو تا قیــام قیـامت، پیمبــرِ مایی تو یار خلق به دنیایی و بـه عقبایی تو رهبر همگانـی، اگر چـه تنهایی تو در تمـام ملل، مـاه انجمن‌هایی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نیامده، حکم رسـالتت دادیم **** محمّد ای به تو از ذات پـاک حیِّ ودود همـاره بــاد سـلام و همـاره بـاد درود خدای بود و تو بودی، جهان نبـود نبود عدم به میمنت خلقت تـو یـافت وجود خدا به نور تو از روی خویش پرده گشود بشر به یمن تو بر خاک، روی طاعت سود جزیرۀالعرب از نظم تو گرفت نظام جمال تـوست چراغ تجلّیِ اسلام پیمبـران عظمـت یافتنــد بـا نامت دمیده در همه عـالم فروغ اسـلامت رسید سنگ ملامت ز هر در و بامت زدند طعنه و دادند سخت دشنامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشت تلخ ز بیداد دشمنان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت **** چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیـام وحـدت توست چهارده صده جاری بحـار رحـمت توست چهارده صده پاینــده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عتـرت توست چهارده صده بر امّت ایـن وصیّت توست که ای تمامی امـت منـم پیمبرتان منم پیمبر و مولا علی است رهبرتان **** علی وصی مـن است و علـی ولـی خداست علی ســراج منیــر و علــی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سـلام و دعاست علی است با حق و حق در پی علی پویاست علی حقیقت حـق، حـق بـدون او تنهاست علی، علی، علـی آری علـی امــام شماست بنای دین بقایش که هست عالمگیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غدیر **** یقین کنید که مشکل‌گشا علی است علی! یقین کنید که دست خدا علی است علی! یقین کنید فقـط مقتــدا علی است علی! یقین کنید که شمس‌الضحا علی است علی! یقین کنید که صاحب لوا علی است علی! یقین کنید امــام شمـا علـی اسـت علی! قسم به ذات خدایی کز اوست هرچه که هست یقین کنید کـه اسـلام بــی‌علی کفــر است **** حقیقتی است که کتمان آن بـوَد تـکفیر قسم بــه آل محمّــد، بـه آیــۀ تطـهیر قسم بـه آنچـه قلـم کـرده از ازل تحـریر کـه دســت قـدرت پـروردگار حـیِّ قدیر شناسنامـۀ مــا را زده اسـت مهــر غدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قسم بـه ذات خـداوندگار لم یزلـی تمام دین محمّد علی، علی‌ست، علی(ع)
تنم شده پر از لاله زنده موندنم محاله میدونم قتلگاهِ من گوشه ی این سیه چاله پیکرم شده زخمی از آزار سلسله نفس نفس میزنم زیر بار سلسله غریبم من غریبم دشمن خون به جگرم کرد خنده به چشم ترم کرد کاش میمردم نمیدیدم جسارت به مادرم کرد تو این زندون تاریک گل بودم و پژمردم آروم یازهرا گفتم وقتی که سیلی خوردم غریبم من غریبم زنجیر از خونم رنگینه سلسله خیلی سنگینه شکر خدا که زخمامو دختر من نمیبینه گریه می کنم یادِ سه ساله ای خمیده نیمه شب تو خرابه سر باباشو دیده غریب مادر حسین
🌹🌹🌹 ✅بنداول کنج زندان غم بادست وپای بسته چون کبوترم که ڪنج قفس نشسته بی کس و غریب و بی پشت و بی پناهم صیدِصیادم و بال و پرم شکسته باپری شکسته چه خسته لبریز در تاب و تبم برسما رسیده صدای خلصنی یارب یاربم راحتم نماای خدایادگرزکنج این قفس زیرزنجیروغل خدایا بالانمی ایدنفس خسته بی هم نفس کنج تنگ قفس آه خدایاراحتم ڪن یا امام کاظم مولا امام کاظم (ع) ✅بنددوم همچو ابر بهار اشکم بود روانه می زند قاتلم مرا چه وحشیانه مردک یهودی زند زکینه اش بر صورت و تن من سیلی و تازیانه زهرڪین هارون زدشرربرهمه جسم و جان من می زندشراره ازجگر برهمه استخوان من کفِ این سیاچال فتادم این لحظه های اخرم آیدم مدینه به یادم پهلوشڪسته مادرم همچومادر حزین می خورم برزمین آه خدایا راحتم کن یا امام کاظم مولا امام کاظم (ع)
"از تو آسمون چشاش یه ستاره افتاده" امام کاظم نفساش به شماره افتاده زخمیه تموم پیکرش کی گذاشته پا روی پرش غل و زنجیرو رو گردنش الهی نبینه دخترش گل زهرا داره میشه پرپر غریب آقا یا موسی بن جعفر بسکه زخمه روی تنش داره از پا می افته تازیونه که میخوره یاد زهرا می افته خیلی این کبوتر غریب بال و پر تو این قفس زده زیر بار سلسله چقدر افتاده نفس نفس زده پر از درده لحظه های آخر غریب آقا یا موسی بن جعفر تشنه لب با سوز جگر تو سیه چال افتاده لحظه های آخرشو یاد گودال افتاده توی قتلگاه تن حسین میبینه خواهر با دلهره پیش چشم زهرا قاتلش از قفا سرش رو میبره تن عریان رو خاک بیابان غریب آقا یا ذبیح العطشان