eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
27 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
عالم شد فدایی دل ها کربلایی امشب دنیا اومد به به چه اقایی ارباب ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا کل عالم توی دستاشه به خدا هستی باباشه شبیهش رو ندیده هیچ کس عرش حق خاک زیر پاشه داره چه صفایی بریم امشب گدایی امشب دنیا اومد به به چه آقایی ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا اومد جان و جانان اسطوره ی ایمان یاره بی کسی هام اربابم حسین جان ارباب ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا آسمون روشن از انوارش انبیاء تو صف زوّارش فطرس از عرش پناه آورده تا گره وا کنن از کارش مثل ماه بدره توی خوبی ها صدره میخونم از عشقش امشب قطره قطره ارباب ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا قلبم بیقراره میباره ستاره اومد اون که اسمش واسم اعتباره ارباب ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا سبب خلقت این دنیا شور شیرین ما نوکرها کرمش ورد عام و خاصّه حضرت عشق اباعبدالله شاه بی نظیره آره نعم الامیره تو سختی محشر دستم رو میگیره ارباب ارباب ارباب ارباب حسین یا مولا شعر: علیرضا پناهیان سبک :حسین عیدی ➖➖➖
تا جان به سینه دارم جانانِ من حسین است شکرِ خدا که دین و ایمانِ من حسین است زنده تر از صدایش در گوشِ جانِ من نیست بی شک دلیلِ عقل و عرفانِ من حسین است در التهابِ عشقش میمانم و میمیرم اصلاً به حکمِ دینم قرآنِ من حسین است جان میدهم به جانان محضِ نگاهِ رویش در امتداد این ره پایانِ من حسین است عشقم همه دمادم در نای نی عیان شد در سیرِ عشق بازی عنوانِ من حسین است هر سجده ی نمازم آذین به تربتِ اوست در هر قنوتم عهد و پیمانِ من حسین است همواره روضه هایش تسکینِ جانِ من باد می بالم اینکه خوانِ احسانِ من حسین است هفتادو دو ستاره دارد به کربلایش گرمای آفتابِ تابانِ من حسین است یک یا حسین گفتم حل گشته مشکلِ من یعنی طبیب درد و درمانِ من حسین است دلتنگِ کربلایم سرمستِ بوی سیبش در دو جهان بهشت و رضوانِ من حسین است مصداقِ شعرِ ناب است وقتی که مینویسم هر بیت بیتِ شعرِ دیوانِ من حسین است! ۱۳_اسفند_۱۴۰۰
حضرت عباس(ع)-مدح و ولادت مادر ماه بنی‌هاشم! قمر آورده‌ای نخل امید ولایت را ثمر آورده‌ای بحر موّاج کرامت را گهر آورده‌ای کلک صنع کبریایی را اثر آورده‌ای هر چه در وصفش بگویم خوب‌تر آورده‌ای بــر امیــرالمؤمنین زیبــاپســر آورده‌ای این پسر شمشیر و شیر عترت پیغمبر است پای تا سر حیدر است و حیدر است و حیدر است این پسر دست علی دست علی دست خداست این پسر یک مطلع الانــوار مصبـاح الهداست این پسر تـا حشــر ثــاراللّهیان را مقتداست این پسر قربانــی کـوی حسین از ابتـداست این پسر دست خدا با دست از پیکر جداست این پسر روح حسین ابن علی «روحی فدا»ست این پسر ماهی است در بین دو مهرِ فاطمه این بـود باب الحسین و باب حاجات همه بیت مولا، بـاغ جنّت، یاسمن، عباس توست روح غیرت، جان آزادی به تن، عباس توست هاشمیّـون را چـراغ انجمـن، عبـاس توست وارث شمشیر و دست بوالحسن، عباس توست ملجـأ و بـاب المراد مرد و زن، عباس توست بت‌شکن: مولا علی، لشکرشکن: عباس توست این خداوند ادب، عبد خداوند است و بس در شجاعت، در وفاداری، نظیرش نیست کس کیست عباس آن که وجه‌ الله محو روی اوست آل هاشـم را همه دل در کمند موی اوست غـرق گل از بوسـۀ دست خدا بازوی اوست ذوالفقـار فاتـح خیبـر، خــم ابـروی اوست نخـل سرسبـز ولایت قامت دلجـوی اوست آبـروی آبرومنــدان ز خــاک کوی اوست از دل گهـواره تـا امـواج خون در علقمه لحظه‌ای غافل نگردید از حسین فاطمه آفتـاب طلعـتش خورشیـد رخســار حسین! دیــدن رخســار او، تکــرار دیــدار حسین! از شـب میــلاد بـودش دل، گرفتار حسین! نقد جان در دست و سرگردان به بازار حسین! با سر و با دست و چشم و تن خریدار حسین! حامـی و سـردار و سقّـا و علمــدار حسین! با وجود آن که خود مظلوم ظالم‌سوز بود مثل حیدر عابد شب بود و شیر روز بود مـادر سـادات زهــرا خوانده خود را مادرش حیــدر کـرّار می‌خوانــد حسیـن دیگـرش عمّـۀ ســادات مــی‌بالد کـه باشد خواهرش ایستـاده بـا ادب حتّـی ادب در محضـرش آفـرینش تـا قیــامت تشنــه‌کام ساغرش حاجت کونین جوشیده است از خاک درش در حریمش اکتفا کردن به یک حاجت کم است کم مخـواه از او کـه او بـاب المراد عالم است او کـه بــا مــاه جمـالش عالم‌آرایـی کند او که بر خاکش سرافرازی جبین‌سایی کند او که بی وی عشق هم احساس تنهایی کند او کـه بـر خیـل شهیـدان نیـز آقایی کند آل عصمت را ز اشـک دیـده سقـایی کند خون خـود را وقف بر گل‌های زهرایی کند جسم‌ و جان و چشم و دست ‌و سر دهد در راه‌ دین گـل کنـد تقدیـم ثـارالله از زخـم جبین اوست سقایی که در آغـوش دریـا سوخته هم زده آتش به دریا، هم به صحرا سوخته همچو شمعی در شـرار دل سراپا سوخته آب گشتــه در میــان آب و تنها سوخته مشک هم از اشک آن لبْتشنه‌سقا سوخته مثـل تصویــرِ لــبِ فــرزند زهرا سوخته اشک صد ایّوب می‌جوشد به یاد صبر او تـا قیـامت آب مـی‌گردد به دور قبر او ای خـدا را تیـغ بــران در نیـامِ اهل‌بیت! ای علــی را شیــر غران در کنام اهل‌بیت ای بــه رخسـارت تجـلاّی تمـام اهل‌بیت ای مقامت در صـف محشـر مقام اهل‌بیت هم به «نفسی انت» فرمودت امام اهل‌بیت هم بـه شمشیـرت نوشته انتقام اهل‌بیت می‌رسد روزی که حق را باز هم یاری کنی بـاز، بازآیـی و بـر مهـدی علمداری کنی تشنه‌ای و چشم ما دریا به پایت ریخته دل رویِ دل در حـریم با صفایت ریخته فیض روح الله در صحن و سرایت ریخته همچو باران استجـابت از دعایت ریخته اشـک ثـارالله روی دست‌هـایت ریخته بال حورالعیـن رویِ پای گدایت ریخته جوشد از خاک درت اشک مناجات همه بیشتر باشد به کویت عرض حاجات همه مهر تو دین من، آیین من، ایمان من است زخم‌هـای پیکـرت آیـات قـرآن مـن است پای تا سر دردم و خاک تو درمان من است با تو بودن از ولادت دین و ایمان من است ذکر «یا عبّاس» درمان تن و جان من است دست من خالی و مدحت درِّ غلطان من است نیستم قابل که گویم «میثم» کوی توام هر که هستم یا ابوفاضـل ثناگوی توام استاد سازگار..........
حضرت عباس(ع)-مدح و ولادت خدا جلوه دارد به پیشانی تو فدای مناجات پنهانی تو شبِ روشنِ کوچه های مدینه است پُر از ریسه های چراغانی تو به لب آوَرَد جان داوودها را نوای تو اَلحانِ قرآنی تو تو بر کوهسارِ معارف نشستی زمین تشنه ی دست بارانی تو حسینیه ای سفره دارد حسینی که هر شب بود شام مهمانی تو فراوانی از تو/سلیمانی از تو/مسلمانی ازتو/ادب دانی از تو/دعاهای روحانی از تو به کعبه رجز خوانی از تو/احادیث طوفانی از تو/روایات نورانی از تو/عنایات سبحانی از تو نَفَسهای رحمانی از تو/و سلمانی از تو/علی گویی از تو/علی خوانی از تو/دلِ ما و دربار سلطانیِ تو چه خوش سر فرازی چه خوش سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری طلوع شکوهت برایت ندارد کَرَم خانه ی تو نهایت ندارد به جایی که یوسف دریده گریبان دل ما نیازی به غارت ندارد از این محشری که به پا کرده پیداست که رنگی به پیشت قیامت ندارد به چشم تو غیرت/به تیغ تو صولت/به نامت صلابت/به دامن سخاوت به بازوت قدرت/به پای تو همت/به دستت کرامت/پُری از رشادت شهادت سعادت/بصیرت/مَهابت/فتوَت/مُرُوَت/به میدان مسلط/رجزها مُسَمَّط که از برق چشمت همه غرق حیرت/تو از آل عصمت/تو از بیت عترت/تو قامت قیامت علی در هدایت/علی در عنایت/علی در قداست/علی در مهارت/و نادِ علی دارد از تو حکایت بدون تو عطری محبت ندارد چنان سر فرازی،چنان سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری زتیغت سپاهی دلاور بریزد زِ تو یال و کوپال کافر بریزد میان زمستان هم از دیدن تو عرق از سرو روی لشکر بریزد علی هستی و گر علی را بخوانی فقط در نه،دیوار خیبر بریزد از این هیبت چشمهایت بکاهُ نگاهی نما ترس قنبر بریزد علی گفت هنگام صفین برگرد ز خشمت دلِ مالک اشتر بریزد اگر پرده ریزد/مکرر بریزد/نه پر،سر بریزد/سراسربریزد/ستمگر بریزد/به هم اول،آخر بریزد به گاهی سپاهی چو کاهی به راهی ز شاهی چو حیدر بریزد عجب سر فرازی عجب سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری من از جنس شبهای پر التهابم که در بند گیسوی پُر پیچ و تابم اگر بر حریم حرم مُستجیرم فقط با نگاه شما مستجابم من و لطف باب الحوائج همین بس بگو با تو باشد حساب و کتابم دعا کن حرم آیم و بر نگردم که این عشق کردست خانه خرابم خراب خرابم/خراب جوابم/تویی انتخابم/که عالیجنابم/غم بی حسابم/ زِ داغت کبابم/و مشکت عذابم/به یاد ربابم/پُراز آب آبم/که میگفت زینب/چه شد با رکابم/ کجایی سحابم/کجایی نقابم/دل زینبیه شده قرص با تو که در سایه ی بیرق آفتابم توو سرفرازی توو سربه زیری به نِی سر فرازی به نِی سر به زیری امیری حسین و نعم الامیری حسن لطفی........
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 مژده یاران جبرئیلِ آمد فرود برلبانش صلوات هست ودرود تهنیت گفــتا رسـول الله را مـــژده ی میــلاد ثـــارالله را چشم تان روشن رسول کائنات آمــده بــر خلــق کشـتیِ نجــات این پسریک وجه روی داوراست این پسردُردانه ی پیغمبراست این پسرهم دلفریب ودلرباست این پسرخوشکلترین خلق خداست این پسر سرتا به پا باشد نمک چشم دوزد برتماشایش فلک این پسرشدجانِ جانِ جانِ ما بلکه بالاتر شده، جانانِ ما این پسرشیرین ترازشیرین ترین نازنین تر باشد از هر نازنین این پسر باشد عزیز عالمین این حسین است این حسین است این حسین این حسینی کز همه دل می بَرد عاشقانش را خدا خوش می خرد این پسرمحبوب دلهای همه است این پسر جان علی و فاطمه است ای چه خوش زهرا گرفته دربَغَل سرور عـالـم شـه بیـن المـلل ذوق زهراشوق حیدردیدنی است خنده ی روی پیمبر دیدنی است رهبر آزاد مردان است حسین جان احمد روح قرآن است حسین هم سلام خالق سبحان بر او هم ثنای خیل مشتاقان بر او این حسین تکثیرحُسن حیدراست بهترین یار و اَنیس مادر است این پسر قبل از بدنیا آمدن در رَحِم با مادرش شدهم سخن بیـن مـَروه و صفـای کــربلا کعبه ی شش گوشه ای کرده بپا ای فدای کعبه ی شش گوشه اش خوش بحال زائرو ره توشه اش این حسین آیینۀ عشق است عشق هرکه خوردازجام اوشدمست عشق دوستش دارم به چشمانش قسم عاشقش هستم به طفلانش قسم هر چه دارم باشد از آنِ حسین دررهش جان میدهم جان حسین از حسـین دارم نــام و آبــرو یــارب انــدر سیـنه دارم آرزو کن هدایت یارب این گمراه را با حسین محشور کن «مداح» را 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
☀️اللهم عجل لولیک الفرج☀️ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ 1399/12/25 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 💠بند اول💠 شهره مدینه غرغه صفاشد بساطه شادی بازم بپا شد سومین خورشیده دین رسیده جلوه ی حیِّ مبین رسیده به دنیا اومده شاه و سرور پناه و ناجیه روزه محشر پسر دوم مولا حیدر 💢خوش آمدی مولا یاحسین💢 🔰🔰🔰 💠بند دوم💠 عالم شده خوش بو و معطر از قدومه این یاس مطهر سرآمده خوبانه زمینه برای شیعه حبله متینه سفره ی حق رانمک این آقاس پادشاهه کشوره کربلاس طپشای دله بی بی زهراس 💢خوش آمدی مولا یاحسین💢 🔰🔰🔰 💠بند سوم💠 راهه حسینه راهه نجاتم رمزه عبور از پل صراتم افتخارم اینه شدم غلامش خدا سند زده منو به نامش سایه ی پرچمته رو سرم مهربان‌تر از پدر مادرم اربعین قسمته من کن حرم 💢اربابمی یاحسین ثارالله💢 ✏️:
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠 🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 سبک سرود ولادت امام حسین علیه السلام بند🌹 عالم شد فدایی دل ها کربلایی امشب دنیا اومد به به چه آقایی ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا کل عالم توی دستاشه به خدا هستی باباشه شبیهش رو ندیده هیچ کس عرش حق خاک زیر پاشه داره چه صفایی بریم امشب گدایی امشب دنیا اومد به به چه آقایی 📿 ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا 📿 بند🌹🌹 اومد جان و جانان اسطوره ی ایمان یاره بی کسی هام اربابم حسین جان ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا آسمون روشن از انوارش انبیاء تو صف زوّارش فطرس از عرش پناه آورده تا گره وا کنن از کارش مثل ماه بدره توی خوبی ها صدره میخونم از عشقش امشب قطره قطره 📿 ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا 📿 بند🌹🌹🌹 قلبم بیقراره میباره ستاره اومد اون که اسمش واسم اعتباره ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا سبب خلقت این دنیا شور شیرین ما نوکرها کرمش ورد عام و خاصّه حضرت عشق اباعبدالله شاه بی نظیره آره نعم الامیره تو سختی محشر دستم رو میگیره 📿 ارباب ارباب ارباب٢ حسین یا مولا 📿 «التماس دعای خیر» 🖋🎼 ١ ٢و٣ 💠💠 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
4_5940397905939538802.mp3
975.5K
‍ 🎙 سبک سرود 🎙 🌺 ولادت سرداران کربلا 🌺 بند🌹 پُر از بهجت قلب خیرُالَانامه شب میلاده سوّمین امامه همون که پادشاهه کربلاست و همه عالم به درگاهش غلامه اوج سرنوشته صحن و سراش بهشته آب و خاک نوکر با تربتش سرشته ماه بی قرینه عشق روح الامینه اسم زیباش مثلِ قند و نبات شیرینه 📿 <اباعبدالله>٣ یا مولا 📿 بند🌹🌹 دل هر عاشق غرق شور و شینه اومده اون که ماه عالمینه صد و سی و سه بار ذکر من امشب مدد یا کاشف الکرب الحسینه نافِذُ البَصیره با جگر و دلیره ذُخْرُ الحسین و سقّای بی نظیره قد و بالاش والله داره هزار ماشالله کوری دشمن هاش بلند بگو ایول الله 📿 <مدد یا عباس>٣ یا مولا 📿 بند🌹🌹🌹 مدینه لبریز از نوره نگاره آخه بابا شده حسین دوباره رو دامن بی بی شهربانو امشب ملائک میریزن ماه و ستاره باده ی ناب عشقه جلوه ی مهتاب عشقه دومین شهزاده از نسلِ ارباب عشقه شور و فریاد عشقه دل ها همه شاد عشقه شصت و هشت بار میگم حضرت سجاد عشقه 📿 <مدد یا سجاد>٣ یا مولا 📿 شاعرین: (یاحسین) (روضه نشین)
4_5940397905939539014.mp3
1.17M
‍ ‍ 🌹🌹 💚 👌 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏳بند اول: ارض و سماوات امشب ستاره بارونن ملائکه، اِنس و جِن همه غزل خونن چون اومده دنیا زیباترین سقا بگید همه تبریک به این شَه و آقا شب شبِ اعجازه نوره شب شبِ خورشیده کف بزن مستانگی کن باده بنوش عیده صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🏳بند دوم: باده بنوش از جامِ محبته مهتاب سُرمه بکش به چشمِ آئینه ی بی تاب بهارو دعوت کن به جشن شب بوها پرندگی کن با بالِ پرستوها جامِ تو امشب لبالب کن با می و باده امشبو مستانگی کن مستی چون آزاده صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🏳بند سوم: ردِّ بوسه ی شبنم رو برگای یاسه اومده یک ماه دنیا که اسمش عباسه پنجره رو وا کن خدا رو پیدا کن با چشمِ دل امشب ماهو تماشا کن ساقیو امشب صدا کن مستی بشه کامل تا همه مستی کنیم با ذکره ابوفاضل صد و سی و سه بار با شور و با احساس بگو ماشاءَ الله به حضرتِ عباس یا وجیهً عندالله یا اباالفضل یا مولا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 🎵📝: (طاها تحقیقی)
شب سوم چو رسید از مه شعبان، مه عترت، مه قرآن، چه مبارک سحری بود که خورشیدِ جمال پسرِ فاطمه یکباره درخشید، ادب بین که شب چارم شعبان، پی آن ماهِ فروزنده عیان گشت ز بـرج شـرف و غیـرت و ایثار، بـه بیت علـی آن حجت دادار، مهِ ام‌ِبنین حضرت عبـاس علمـدار، قضـا گفت که ایـن است همـان شیـر خروشانِ علی حیدر کرار، قدر گفت که این است به خیل شهدا سرور و سالار، فلک گفت بشر یا ملک است این؟ زهی از این گل رخسار که بخشید صفا چشم و دل اهل صفا را. بند دوم هله ای فاطمۀ دوم مولا! صدف بحر تولا! گهرت باد مبارک! توئی آن نخل ولایت، که بود میوۀ نابت قمر برج هدایت، دُر دریای عنـایت، ثمرت بـاد مبارک، قمـرت بـاد مبـارک! گـلِ رخسـارِ گرامی پسرت باد مبارک! ز عـلی بـاد سلامی به بلندای تجلّای ولایت به تو ولالۀ یاس تو و مـاه رخ عباس که سرمست حسین است، که پا‌بست حسین است، همه هست حسین است، بگو دست حسین است، ببین در رخ نورانی او هیبت و اِجلال علی شیرخدا را. بند سوم الا حور و ملک!جن و بشر!خلق سماوات و زمین! جشن بگیرید که امشب علی و فاطمه و فاطمۀ ام‌بنین و حسن و شخصِ حسین‌‌بن‌علی جشن گرفتند و همه وصف ابوالفضل علمدار سرودند، همه چشم به عباس گشودنـد و همه حمد خـداونـد نمودنـد که در باغ ولا، دسته گلِ یاس خوش آمد پسر شیرخدا حضرت عباس خوش آمد! صلوات علی و فاطمه بـر ماه جمالش، بـه جلالش، به کمالش، به خصالش، به دو ابروی هلالش، ز رسول الله و آلش بفشانید به پایش گهر مدح و ثنا را. بند چهارم نشنیدید که قنداقۀ آن ماه جبین در بغلِ ام‌بنین بود؟ چو خورشید که بر بام زمین بود، تو گوئی که مگر در بغل فاطمۀ بنت اسد، حیدر کرار، علی شیر خداوند مبین بود، که آن مادر فرخنده چو یک اختر تابنده که دور سر خورشید بگردد، به ادب آمد و گرداند بـه دور سر ریحانۀ زهرا قمرش را و نـدا داد که ای نـور دل فـاطمه عبـاس عزیزم به فدایت نگهش کن که بـوَد یارِ تو و سرور و سالار، تمام شهدا را. بند پنجم همه دیدند که قنداقۀ عباس بود بر سر دست اسدالله چو خورشید که گیرد به بغل ماه و زند بوسه بـه پیشانی و دستش، پس از آن یاد کند در شب میـلاد وی از صبح الستش که فـدای پسر فاطمه گردد سر و جان و تن و دستش، و کند یـاد علمـداری و سقائی و فرماندهی کل قـوایش، ادب و عشـق و وفـایش، شـرف و صـدق و صفایش، بـه زمین آمـدن از عـرش خدا، قـامت رعنا و رسایش، عجبا دید در آن چهره همه واقعۀ کرب و بلا را. بند ششم ای نبی خوی و علی صولت و زهرا صفت! آیینۀ حلم حسن و دیدۀ بیدار حسینی! تویی آن ماه که خود غرق در انوار حسینی، نه فقط در شب عاشور و صف کرب و بلا، کز شب میلاد گرفتار حسینی، همه جا یار حسینی پسر شیرخدائی و علمـدار حسینی، تـو ابـوفاضل و فرمانده انصار حسینی، ز خداوند و ملایک ز رسولان و امامان و شهیدان الهی، همه دم باد درودت، همه جا باد سلامت که رساندی به کمال از ادب و غیرت و جانبازی خود دوستی و عشق و وفا را. بند هفتم تو یم غیرت و ایثار و وفائی که پیمبر به تو نازد، تو به بی دَستی خود دست خدائی که علی ساقی کوثر بـه تـو نازد، تـوئی عباس که صدیقۀ اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تـو نازد، تو همان یار حسینی که حسین ابن علی در صف محشر به تو نازد ، تو همان میر سپاهی که همانا علی اکبر بـه تـو نـازد، تـوئی آن سـاقی بی آب که حتی علی اصغر به تو نازد، پسر ام‌بنین استی و بیش از همه مادر به تو نازد، که تو کردی به صف کرب و بلا یاری مصباح هدا را. بند هشتم تو همان ماه بنی هاشم و شمع شهدائی تو به دریای عطش با جگر تشنۀ خود آب بقائی، تو کنار حرم خون خدا صاحب ایوان طلائی، تو به بی‌دستی خود از همگان عقده گشائی، تو فراتر ز تمام شهدا روز جزائی، حرمت علقمه، خود کعبۀ ارباب دعایی، تو حسینِ دگرِ فاطمه، تـو خون خدائی، بـه خدا صاحب لطف و کرم و جود و سخائی، تـو همان باب حوائج، تو همان بحر عطائی، تو امید همه عالم تو چراغ ره مائی، تو علمداری و فرماندۀ کل شهدائی، چه شود دست بگیری ز کرم" میثم" افتاده ز پا را؟   شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار بحرطویل
شب سوم چو رسید از مه شعبان، مه عترت، مه قرآن، چه مبارک سحری بود که خورشیدِ جمال پسرِ فاطمه یکباره درخشید، ادب بین که شب چارم شعبان، پی آن ماهِ فروزنده عیان گشت ز بـرج شـرف و غیـرت و ایثار، بـه بیت علـی آن حجت دادار، مهِ ام‌ِبنین حضرت عبـاس علمـدار، قضـا گفت که ایـن است همـان شیـر خروشانِ علی حیدر کرار، قدر گفت که این است به خیل شهدا سرور و سالار، فلک گفت بشر یا ملک است این؟ زهی از این گل رخسار که بخشید صفا چشم و دل اهل صفا را. بند دوم هله ای فاطمۀ دوم مولا! صدف بحر تولا! گهرت باد مبارک! توئی آن نخل ولایت، که بود میوۀ نابت قمر برج هدایت، دُر دریای عنـایت، ثمرت بـاد مبارک، قمـرت بـاد مبـارک! گـلِ رخسـارِ گرامی پسرت باد مبارک! ز عـلی بـاد سلامی به بلندای تجلّای ولایت به تو ولالۀ یاس تو و مـاه رخ عباس که سرمست حسین است، که پا‌بست حسین است، همه هست حسین است، بگو دست حسین است، ببین در رخ نورانی او هیبت و اِجلال علی شیرخدا را. بند سوم الا حور و ملک!جن و بشر!خلق سماوات و زمین! جشن بگیرید که امشب علی و فاطمه و فاطمۀ ام‌بنین و حسن و شخصِ حسین‌‌بن‌علی جشن گرفتند و همه وصف ابوالفضل علمدار سرودند، همه چشم به عباس گشودنـد و همه حمد خـداونـد نمودنـد که در باغ ولا، دسته گلِ یاس خوش آمد پسر شیرخدا حضرت عباس خوش آمد! صلوات علی و فاطمه بـر ماه جمالش، بـه جلالش، به کمالش، به خصالش، به دو ابروی هلالش، ز رسول الله و آلش بفشانید به پایش گهر مدح و ثنا را. بند چهارم نشنیدید که قنداقۀ آن ماه جبین در بغلِ ام‌بنین بود؟ چو خورشید که بر بام زمین بود، تو گوئی که مگر در بغل فاطمۀ بنت اسد، حیدر کرار، علی شیر خداوند مبین بود، که آن مادر فرخنده چو یک اختر تابنده که دور سر خورشید بگردد، به ادب آمد و گرداند بـه دور سر ریحانۀ زهرا قمرش را و نـدا داد که ای نـور دل فـاطمه عبـاس عزیزم به فدایت نگهش کن که بـوَد یارِ تو و سرور و سالار، تمام شهدا را. بند پنجم همه دیدند که قنداقۀ عباس بود بر سر دست اسدالله چو خورشید که گیرد به بغل ماه و زند بوسه بـه پیشانی و دستش، پس از آن یاد کند در شب میـلاد وی از صبح الستش که فـدای پسر فاطمه گردد سر و جان و تن و دستش، و کند یـاد علمـداری و سقائی و فرماندهی کل قـوایش، ادب و عشـق و وفـایش، شـرف و صـدق و صفایش، بـه زمین آمـدن از عـرش خدا، قـامت رعنا و رسایش، عجبا دید در آن چهره همه واقعۀ کرب و بلا را. بند ششم ای نبی خوی و علی صولت و زهرا صفت! آیینۀ حلم حسن و دیدۀ بیدار حسینی! تویی آن ماه که خود غرق در انوار حسینی، نه فقط در شب عاشور و صف کرب و بلا، کز شب میلاد گرفتار حسینی، همه جا یار حسینی پسر شیرخدائی و علمـدار حسینی، تـو ابـوفاضل و فرمانده انصار حسینی، ز خداوند و ملایک ز رسولان و امامان و شهیدان الهی، همه دم باد درودت، همه جا باد سلامت که رساندی به کمال از ادب و غیرت و جانبازی خود دوستی و عشق و وفا را. بند هفتم تو یم غیرت و ایثار و وفائی که پیمبر به تو نازد، تو به بی دَستی خود دست خدائی که علی ساقی کوثر بـه تـو نازد، تـوئی عباس که صدیقۀ اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تـو نازد، تو همان یار حسینی که حسین ابن علی در صف محشر به تو نازد ، تو همان میر سپاهی که همانا علی اکبر بـه تـو نـازد، تـوئی آن سـاقی بی آب که حتی علی اصغر به تو نازد، پسر ام‌بنین استی و بیش از همه مادر به تو نازد، که تو کردی به صف کرب و بلا یاری مصباح هدا را. بند هشتم تو همان ماه بنی هاشم و شمع شهدائی تو به دریای عطش با جگر تشنۀ خود آب بقائی، تو کنار حرم خون خدا صاحب ایوان طلائی، تو به بی‌دستی خود از همگان عقده گشائی، تو فراتر ز تمام شهدا روز جزائی، حرمت علقمه، خود کعبۀ ارباب دعایی، تو حسینِ دگرِ فاطمه، تـو خون خدائی، بـه خدا صاحب لطف و کرم و جود و سخائی، تـو همان باب حوائج، تو همان بحر عطائی، تو امید همه عالم تو چراغ ره مائی، تو علمداری و فرماندۀ کل شهدائی، چه شود دست بگیری ز کرم" میثم" افتاده ز پا را؟   شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
 حاج غلامرضا سازگار ای سرا پا حسین، یا عباس! سِیرٓ تو تا حسین، یا عباس! همه جا با حسین، یا عباس! سُخنت یا حسین، یا عباس! هم تو بابُ الحوائجِ همه‌ای هم چراغِ دلِ دو فاطمه‌ای آفتابِ رُخِ تو ماهِ علی است راه تو از نَخُست راه علی است به دو بازویِ تو نگاهِ علی است دست و چشم تو بوسه گاهِ علی است بُرده چشمت دلِ دو فاطمه را دیده در گاهواره علقمه را دستِ خِیلِ مَلَک به دامن تو روح خون خداست در تن تو زخم تن، حلقه‌هایِ جوشنِ تو قتلگاهِ تو طورِ اَیمَنِ تو برتر از دَرک و فهم و احساسی چه بخوانم تو را که عباسی تو مضامینِ شعرِ نابِ منی تو وفا را چو روح در بدنی تو به هر بزم، ماهِ انجمنی تو علی، یا حسین، یا حسنی نامِ بابُ المُراد لایقِ تو است تو که هستی حسین عاشقِ تو است کعبه آرد سلام بر حَرَمَت جانٓ عالم نِثارِ یک قَدَمَت گوهرِ انبیاست اشکِ غمت شهدا زیر سایۀ عَلَمَت تو که هستی، که شخصِ خیرُ الناس گفت جانم فدات یا عباس آب‌ها تشنه و تو دریایی خُسروان بنده و تو مولایی تو علمداری و تو سقایی تو عزیزی، عزیزِ زهرایی روز محشر که روز وانفساست بر دو دست تو دیدۀ زهراست ای ز گهواره بی قرارِ حسین دل و جانت در اختیارِ حسین حاضری هر کجا کنارِ حسین دست و چشم و سرت نثارِ حسین حَرَمَت از نخست علقمه بود اولین زائر تو فاطمه بود تو علمدارِ لشکری عباس! شیر و شمشیرِ حیدری عباس! حمزه ای یا که جعفری عباس! تو فدایِ برادری عباس! تا کُنی جانِ خود فدایِ حسین زاد مادر تو را برایِ حسین ای خِجِل از رُخِ تو زیبایی ساقی لاله‌هایِ زهرایی با لب خشک و چِشمِ دریایی زهی از این جلال و آقایی نه عجب با چنان تب و تابت خاتم الانبیا دهد آبت نه فقط یاور حسین استی در حقیقت دَرِ حسین استی ادب و عشق خاکِ راه تؤاند جِنّ و اِنس و مَلَک سپاه تؤاند به سِرِشکِ دو دیده‌ات سوگند به مرام و عقیده‌ات سوگند در شرارِ غمت کبابم کن میثمِ خویشتن خطابم کن
PTT-20200327-WA0027_120170174732.opus
195.6K
(شور یا سرود امام حسینی ) مناسب مجالس جشن و عزا انی ارید امانا یابن فاطمه مستمسکا بیدی من طارق الزمن بند اول: سفینت النجاتم حلال مشکلاتم تویی که تنها ملجا و ماوای منی با اینکه روسیاهم بازم میدی پناهم آرامش امروزمو فردای منی تو شاهی من رعیتم عشق توئه هویتم تا وقتی زیر سایتم به خدا تو امنیتم انی ارید امانا .... بند دوم: با همه ی بدیهام همیشه بودی همرام اگه ازت دور باشم بیچارم آقا دعای تو باهامه تربت تو شفامه دوای جسم و روح بیمارم آقا تو لحظه ی مرگم آقام نگاه زیباتو میخوام همه که از پیشم میرن فقط تو میمونی برام انی ارید امانا .... بند سوم: یه عمره گفتم ارباب نوکر بد رو دریاب هوامو داری که نگن بی کار وکسه با اینکه از تو دورم منتظر ظهورم منتظرم تا آقام مهدی برسه دلای ما شیدا میشه دنیای ما زیبا میشه با ظهور مهدی دله مرده ی ما احیا میشه انی ارید امانا .... مرتضی کربلایی
PTT-20200327-WA0051_120170174825.opus
123.5K
سرود اعیاد شعبانیه بند اول: امشب / شب میلاد نوره امشب /عالمی در سروره امشب / روی لبها / دعا بهر ظهوره به حق نبی به حق علی به حق زهرای اطهر عیدیمون امشب باشه ظهور مهدی آل پیمبر اللهم/ عجل فرج مولانا بند دوم: امشب / شب شادی و عیده امشب / شب نور و امیده ای کاش / صبح فردا / بگن آقا رسیده به حق حسن / به حق حسین به حق اولاد حیدر عیدیمون امشب باشه ظهور مهدی ال پیمبر اللهم عجل / فرج مولانا بند سوم: امشب / شب آقام حسینه امشب / ذکر لبهام حسینه صحنش/ آرزومه/ همه دنیام حسینه به حق سجاد به حق عباس به حق ساقی لشکر عیدیمون امشب باشه ظهور مهدی آل پیمبر اللهم عجل فرج مولانا مرتضی کربلایی
4_5843427792187824055.mp3
693.3K
میلاد امام حسین علیه السلام 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 جواب: تاقیامت شعارم یاحسینه سند اعتبارم یاحسینه ضربان قلبمه یاحسین فاطمه ٬تاقیامت شعارم یاحسینه٬ ⚜⚜⚜⚜ بند اول : اینکه من حسینی ام خدا سوایم کرده( صدایم کرده) مادرت زهرا چقدر دعا برایم کرده تا ابد مدیون لطف حضرت عباسم دستمو گرفته با تو آشنایم کرده اگه نوکر به دربار حسینم زیر دین علمدار حسینم ذکر ماه علقمه یاحسین فاطمه تاقیامت شعارم یاحسینه -------------------------------------- بند دوم: آرزو دارم به دل با تو مجاور باشم هرشب جمعه توی صحن تو زایر باشم جان من باشد فدای تک تک اصحابت از غلامان حبیب بن مظاهر باشم منه دیوونه بی تاب حسینم دلسپرده به اصحاب حسینم بر لبم این زمزمه یاحسین فاطمه تاقیامت شعارم یاحسینه ------------------------------------- بند سوم: لحظه ی مرگم میایی آرزویم اینه غیر دیدارت ندارم حسرتی در سینه کربلای تو برای من بهشته ارباب زائرت باشم بهشتی بودنم تضمینه توی قبرم جوابم یاحسینه تو قیامت حسابم با حسینه این دم نجاتمه یاحسین فاطمه تا قیامت شعارم یا حسینه 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ◆شاعر: مرتضی کربلایی
4_5940397905939539183.mp3
1.34M
‍ 🎙 سبک سرود 🎙 🌺 ولادت امام حسین علیه السلام 🌺 بند🌹 اومده به دنیا شاه عالمین زاده ی حیدر و فاطمه، حسین جبرئیل، میکائیل، عزرائیل همه عیدی میخوان بگیرن از فاطمه گهوارشو فطرس برده به عرش خدا همه میبیننش میگن هزار ماشالا چه قده قشنگه، از همه دل میبره سیرتش فاطمی، صورتِ اون حیدره 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 بند🌹🌹 آسمون امشبه پُر از ستاره بارونِ رحمتِ خدا میباره شبِ رحمت، شبِ حاجت امشبه چون اومد، اونی که عشقِ زینبه آره اون حسینه، امیر و نوره عینه دلیل شادی و دلیل شور و شینه همه عالم شدن حلقه به گوشه دَرِش حاجتا رو میده با نگاهه مادرش 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 بند🌹🌹🌹 امشبو مستِ از بوی بهشتم اسم اربابو رو سینم نوشتم به عشقش طی میشه هر ماه و سالم با حسین همیشه من خوبه حالم دلبرم حسینه، تاج سرم حسینه سرور و شفیعه تو محشرم حسینه کشتی نجاته تمومه کائناته حاء و سین و یاء و نون اِهْدِنَا الصِّراطه 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📝: (طاها تحقیقی) @ewwmajmamolodi
4_5942966330742278006.mp3
1.67M
به به، چه شبی شده برام امشب فطرس، داره می زنه صدام امشب با سر، خونه ی علی میام امشب قدم گذاشته رو چشه همه، ثمر علی آرومه روی دست فاطمه، جگر علی روشن، شد دل، به نور روی ماه گل پسر علی به خدا درمون، دلای بی تاب اومد دیگه دل چی میخواد؟، گوهر نایاب اومد نوکرا بسم الله، برامون ارباب اومد ((ای جانم ای جانم)) ای دین و ایمانم ای شاه و سلطانم ((حسین جانم حسین جانم...)) •••••••••••••••• عشقت، شده کل زندگیم آقا اسمت، دلیل دیوونگیم آقا ای یار، تویی عشق بچگیم آقا تموم حسرتم زیارت، حرم توئه ارادتم عمری به ساحت، علم توئه چشم، نوکر، به چشم و دست لطفِ با کرم توئه زندگیم با عشقِ، تو یا حسین سر میشه حال و روزم با تو، همیشه بهتر میشه در خونت شاهه، همون که نوکر میشه ای جانم ای جانم ای جانِ جانانم ای روح و ریحانم حسین جانم حسین جانم •••••••••••••••• امشب، من و بی قراریام ارباب یعنی، دوباره حرم میام ارباب؟ خیلی، بی قرار کربلام‌ ارباب دلی که غصه دار و بی کسه، می زنه صدات برا تموم نوکرا بسه، یه گوشه نگات عیدیم، امشب، باشه یه اربعین زیارت عتبات من همه دنیامو، به عشق تو مدیونم من دوست دارم، من، اصن خودِ مجنونم دل به دل راه داره، دوسم داری میدونم ای جانم ای جانم ای درد و درمانم ای ماه تابانم حسین جانم حسین جانم @ewwmajmamolodi
بر روی حسین نور داور صلوات بر موی ابو الفضل دلاور صلوات میلاد حسین است و ابو الفضل رشید بفرست تو بر این دو برادر صلوات موید میلاد ابوالفضل رشید است امشب بگشوده زحق باب امید است امشب بفرست مدام بر محمد صلوات تبریک بگو عید سعید است امشب نادعلی کربلایی میلاد ابوالفضل دلاور آمد از بهر حسین امر لشگر آمد فرط ادبش همین که در چهارم ماه از بعد ولادت برادر آمد در ماذانه تکبیر به آوای جلی شد عشق آمدُ محبوبِ ولیِ ازلی شد بگشای لب اِی شیعه بهارِ صلوات است میلادِ پر آوازۀ عباسِ علی شد
ای از همــه انبیــا درودت ای روح ائمــه در وجـودت عالـم همه بـر در تـو سائل فرزنــد علــی!‌ ابوالفضائل! شمشیر حسین و شیر حیدر سر تا بـه قدم حسین دیگـر رخسـار تـو مـاه آل هـاشم خـود میـرسپـاه آل هـاشم عشق از نفست وضو گرفته خـون از رخـت آبرو گرفته اوصـاف تو بهترین عبادت هر روز تـو را شـب ولادت پاینده ز توست تـا قیـامت توحیـد و نبـوت و امـامت ایثـار، چـراغ مکتـب تـو دانش زده بوسه بر لب تو شد علم ز دور شیرخواری با شیر بـه سینۀ تو جاری ای چــار ولـی معلـم تـو ذات ازلـــی معلــم تــو در پیش تجلّــی جمـالت حـرفی نــزدند از کمـالت تو علم پدر بـه سینه داری تا عرش خـدا زمینه داری ای دست علی در آستینت آیینــۀ کبــریــا جبینـت تـو تشنه و آب را حیـاتی مصباح سفینه النجاتی  ای قلب حسین حـائر تـو زهرا شب جمعه زائـر تـو فرزند دو فاطمه اباالفضل نازد به تو علقمه اباالفضل تـــو آیــنۀ خـــدانمـــایی تــو پشـت ولــی کبریایــی عالــم همــه یــادوارۀ تــو هــر روز بــود هــزارۀ تــو مدح تو کنـد امام سجّاد این قدر و شرف مبـارکت باد پـرواز تـو در همــه زمان‌ها با خیـل مـلک در آسمـان‌ها توحیــد، تمــام سیــرت تو سرمشـق همـه بصیـرت تو وقتـی کـه میـان آب بودی لبخند به تشنگـی گشـودی دریـا بـه وفـات آفرین گفت در وصف تو آب، این‌چنین گفت حقـا کـه تـو نجــل بوترابی لـب‌تشنـۀ تشنگــی در آبی دریا ز غمت به پیچ و تاب است داغ لب تـو به قلب آب است تنهــا نــه ز آب درگـذشتی یک لحظه ز جان و سر گذشتی دست و سر و چشم تو فدا شد تقـدیم بــه حجـت خـدا شد ای ســورۀ آیــه‌آیــۀ نــور وی صحن و سرات، قبلۀ طور دست همگـان بـه دامـن تو قــرآن ورق‌ورق تــن تــو میراث شجاعتت زحیدر ارث ادبـت بـــود ز مـــادر دنیا بـه هـزار رنگ و نیرنگ بگـرفت ز حیلـه راه تو تنگ آورد خــط امـــان بــرایت کز جان جهـان کنـد جدایت او را ز درت بـه خشم راندی در یاری دوست جان فشاندی پیوستـه حسین را تـو دستی تا حشـر بـر او بــرادر استی هرچند که هستی‌ات فدا شد دست و سرت از بدن جدا شد روزی کـه امـام عصـر آیـد بـر خلــق، ره فـرج گشـاید می‌بینمت ای حسین را یـار آن روز تویـی بر او علمـدار آن روز تـو بـا لوای نصری صاحب علم امـام عصـری «میثم» به ثنات خو گرفته از خــاک تـو آبـرو گرفته سازگار  
آسمان امشب ز دامن جای گل ریزد ستاره مـاه، سرگرم تماشـا مهـر مبهوت نظاره مرحبا! ای ماه شعبان، ماه آوردی دوباره مـاه آوردی دوبـاره ماه، نه! یک ماه‌پاره قلب آل‌الله خرم، چشم خیرالناس روشن خانۀ مـولا شده از طلعت عباس، روشن چشم دل بگشا که وجه خالق اکبر ببینی شیـر ثـارالله را در دامـن حیـدر ببینی بلکه در آغوش حیدر، حیدر دیگر ببینی ساقـی عترت کنار ساقـی کوثـر ببینی چشم شو تا بنگری آیینۀ حق‌الیقین را شیـر ثارالله و شمشیر امیرالمؤمنین را فاطمـه! ام‌البنین! شیرخـدا را شیر زادی مرحبا! مادر! که بر دست خدا شمشیر زادی سـورۀ انـا فتحنـا را بهیـن تفسیر زادی لشکـر پیـروز دشت کربلا را میـر زادی شیرِ شیر داور است این پای تا سر حیدر است این فاش می‌گویم کـه زهرا را حسین دیگر است این  روی، داور دست، حیدر خصلت و خوی رسولش سیر معراج الهی هم صعودش هم نزولش  کیست این ریحانه الحیدر کـه زهرای بتولش کرده در اوج سرافرازی به فرزندی قبولش؟ نقش پیشانیش باشد این که این یار حسین است حضرت عبـاس، سقـا و علمــدار حسین است اوست آن عبدی که کس نشناخت او را جز امامش ناتمامش خوانـده‌ام خوانم اگـر ماه تمامش لرزه‌ها افکنده بر پشت سپاه کفر، نامش از خـدا و انبیـا و اولیـا بــادا سلامش شأن او شأن امامت دست او دست کرامت سایۀ قـدش قیامت تا قیامت راست‌قامت جز علی هرکس بگویـد مدح او باشـد شکستش بوسه‌گاه مرتضی روی و جبین و چشم و دستش گشت تقـدیم خـدا روز شهـادت بـود و هستش دست از دست و سر و جان شست در عهد الستش بر وفای عهد خـود تا پای جان استاد، آری! هم شعار بذل جان سرداد هم سر داد، آری! ای که با خون خدا ممزوجی و خون خدایی دستگیـر عالم و سردار دست از تن جدایی نور چشم فـاطمه، مصباح مصبـاح‌الهدایی بلکه در روز قیـامت بـر شهیـدان مقتدایی تو علمـدار حسینی تـا ابد یار حسینی شیر عاشورای خون و مرد ایثار حسینی بـازوی فرزنـد زهـرا دست از پیکـر جدایت چارده معصوم را باشـد بـه لـب ذکر ثنایت بلکه هنگام ولادت کـرده شیر حق دعایت کیستی تو که امامت گفت جان من فدایت؟ ای همـه آزادمردان شاهد آقایی تو خضر با آب حیاتش تشنۀ سقایی تو آب دریـا نعـره زد تا جرعه‌ای از آن بنوشی غیرتت می‌گفت باید چون دل دریا بجوشی بیـن دریـا تشنـه بـاشی آب دریا را ننوشی مرحبا! تا آخریـن خط عطش بایـد بکوشی ای شـرار تشنگی نور چراغ مکتب تو بحر سوزان تب تو آب عطشان لب تو تــو دلـت آرام امـا آب دریــا بــی‌قرارت بحر، رفع تشنگی کرده ز چشم اشک‌بارت بلکـه دریـا قرن‌هـا گردیده بر گرد مزارت آب شد خون جبین و گشت جاری بر عذارت سوخت در آب روان بـر تشنگان پـا تا سر تو شک ندارم اینکه زهرا خوانده خود را مادر تو دل گرفتـار تـو امـا تـو گرفتـار حسینی جـان جانانی و با جـانت خریدار حسینی از ولادت تا شهادت محو دیدار حسینی بلکه فردای قیـامت هم علمدار حسینی کیستی تو؟ کیستی تو؟ ای عطش آب بقایت وقت جـان دادن پیمبـر آب آورد از برایت ای سلام آب بر لب‌های خشکت تا قیامت ای پس از ایثار جان خویش هم یار امامت یافته عشق و وفا از خون بازویت سلامت سـائل درگـاه تـو آقایـی و جود و کرامت این تویی مولا! که منت بر سر «میثم» نهادی نخـل خشکش را ز بحـر بی‌کرامت آب دادی سازگار