eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
27 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید من کمتر از گدای شب جمعه نیستم خانه به خانه دست مرا در به در کنید بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است فکری برای این نفس بی اثر کنید باید برای سوختنم چاره ای کنم این روزه روزه نیست برایم سپر کنید العفو گفتنم که به جایی نمیرسد ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند پس زودتر امام رضا را خبر کنید شاعر:علی اکبر لطیفیان مناجات با خدا مناجات
بسم‌ الله الرحمن الرحیم حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه آرام دل عمه و باباست رقیه دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب تا آینهء حضرت زهراست رقیه جز او چه کسی لایق این جملهء زیباست دردانهء یکدانهء مولاست رقیه انگار خداوند به او داده جنان را وقتی که روی شانهء سقاست رقیه یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار بر دوش علی اکبر لیلاست رقیه گر طفل سه ساله است تو کوچک مشمارش آثار بزرگیش هویداست رقیه یک قطره ز دریای حسین است ولیکن در نوع خودش وسعت دریاست رقیه در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش همسایگی زینب کبراست رقیه
بسم‌ الله الرحمن الرحیم امشب حسين سر زده نوري به خانه اش ماهي كه سر گذاشته بر روي شانه اش عشقش، بهانه اش، نفس عاشقانه اش مينازد او چقدر به اين نازدانه اش امشب شكفته است به بستان گل حسين جانم فداي نغمه ات اي بلبل حسين با يك نگاه لطف تو چيزي محال نيست اين اعتقاد ماست به قرآن خيال نيست باب الحوائجي و برايت مثال نيست اين خانمي كه ديده ام عمرش سه سال نيست عمري نمي شود بگذاريم نور را وا كرده اي چقدر گره هاي كور را
بسم‌ الله الرحمن الرحیم در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی بهار می رسد اما بهار من! تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران گرفته است بشارت از آسمان خراسان شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب نمی رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آسمانی هست اما جلوه ی خورشید نیست روز نو می آید اما روز نو که عید نیست تا نباشی ناخوش احوالیم ، حوِّل حالَنا تو بیایی عید می آید ، در این تردید نیست چشم ها را شُسته ام تا جور دیگر بنگرم زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟ آه مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد قطره ی اشکم برایت غیر مروارید نیست از خودت دورم نکن دورم کنی دق می کنم کاش می گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست از من ِ عاشق نیاز و پیشه ی معشوقه ناز با دل هجران زده ما را به وصل امّید نیست کاش می آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت کاش می آمد جواب طعنه ی " دیدید نیست " مُطمئنّم موسم خندیدن گُل می رسد بعد از این شب های فتنه مُصلح کُلّ می رسد
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟! وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری تا دیده شکوه دل دریایی ما را، غم آمده تا ساحل ما موج سواری تقدیر بر این است که در گوشه ای آرام غم از پی غم هی بشماری بشماری این سیل اثر گریه ی ماتم‌زدگان است ای ابر بهاری چه بباری چه نباری تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست ای دل به همان زردی پاییز دچاری ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک ای سال نو آیینه در آیینه بکاری در راه سواری است؛ خوشا آینه ی ما برخیزد اگر از دل این جاده غباری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف و فصل بهار گریز روضه‌یِ کربلا گفتم بهار می‌رسد و می‌رسم به یار آمد بهار و سَر نشد ایّامِ انتظار جان بر لبم رسیده و یارم نیامده ای چشمِ تَر به حالِ نَزارم بِبار زار سالِ گذشته توشه‌یِ خوبی نداشتم بر رویِ شانه‌اَم شده تنها گناه... بار از حال و روزِ عاشقِ آلوده‌اَت مَپرس بیچاره کرده است مرا دردِ اِضطرار با یک نگاه دردِ مرا می‌کنی دَوا تنها گُلم تو می‌رسی و می‌رسد بهار آقا دلم شکسته بیا روضه‌ای بخوان سرْ رویِ نیزه شد سرِ بازار سنگسار پیشّ دو چشمِ عمّه‌یِ سادات می‌زدند از رویِ بام سنگ به سرهایِ نِی سوار
💐💐 آمدم تا بگیــــــــرم از دستت خرجِ یک سال را ، امام زمان کاش تحــویلِ سال بودم من درکنــــار شمـــــا ، امام زمان کاشکی زندگی کنــم همه‌ی... سال را با تو ، یا امام زمان حیف که باز هم بدون شماست سالْ تحــــویلِ ما ، امام زمان کن دعا که شـــــوم وَلیِّ شما ای ولیّ خــــــدا ، امام زمان تو بخواه از خدا که من بشوم یـــــارِ بی ادعـــــا ، امام زمان ای بِــاِذنِــهْ ، مُحَـوّلُ الاَحوال حَوِّلْ این حال را ، امام زمان به منِ روسیـــه عنایت کن حالِ تــــوبه ، دعا ، امام زمان درفراق تو روزی ام بشود اشگ و سوز و بُکا ، امام زمان کنم امسال بیشتر از پیش... بر ظهورت دعا ، امام زمان چه شود سال نو ببینم آن... صورت مَه لقــا ، امام زمان چه شود همــره شما بشوم زائــــر کـــــربلا ، امام زمان روضه‌‌ی جسم بی کفن شنوم از زبان شمــــــــا ، امام زمان تو بخوانی «وَاَسرَعَ فَرَسُک» جانبِ خیمه ها ، امام زمان همه از خیمه ها دویده برون بِاالعَویل ، وَالبُکا ، امام زمان «ناشِــراتِ الشُّعـــور» واویلا عمـــه های شمــا ، امام زمان «لاطِماتِ الوُجوه» اهل حرم بیــنِ نــامــردهـا ، امام زمان «بَعدالعِِــزِّ مُزَلَّلات» بخوان روضه‌ی عمه ها ، امام زمان بانوی مضطری صدا می زد واحسین ، وا اَخا ، امام زمان فــرقــةٌ باالسّیوف، در مقتل فــرقـــةٌ باالعَصا ، امام زمان دید «وَالشمرجالسٌ»،چه کند؟ خواهـــرِ مُبتلا ، امام زمان «مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِه» پیش مادر چرا؟ امام زمان بانگِ «هذا حسین» پیچیده در زمین و سما ، امام زمان بـدنش شد مُــــرَمَّلٌ بِـدِمــاء کفنـــش بــوریـا ، امام زمان جسم جدت میان گودال و... سر روی نیزه ها ، امام زمان زینت دوش مصطفی روی خاک خاک بر فرق ما ، امام زمان سوخت قلب حسین در مقتل سوخت تا خیمه ها ، امام زمان کــودکان گرسنــــه و تشنــــــه خسته ، بی آشنا ، امام زمان پابرهنه فرار می کردند به روی خار ها ، امام زمان دامن دختـــــــــران بی بابا سوخت در شعله ها ، امام زمان دختــــــری مثل بید می لرزید من نگویم چرا ، امام زمان مادری پشت خیمه ها می کرد زیر و رو خاک را ، امام زمان ناله می زد،چه شد!کجابردند؟ شیر خوار مرا ، امام زمان ناگهان دید بر روی نیزه سر شیر خواره را ، امام زمان سیدی دست انتقام بر آر العجل یابن حیدرِالکرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سحری روشن و عاشق/سحری غرق شقایق/سحری چاک گریبان/و شبی خیره و حیران/همه آفاق گل افشان و زر افشان و چراغان و غزل خوان/همه لبریز زِ آوازِ هَزاران دشت ها غرق ترنّم/پُرِ گلهای تبسم/زِ مِیِ نوش ترین خُم/به ترانه/به تلاطم سحری ریخته از بامِ فلک دامنی از ماه/به هر راه/به هر کوچه شبانگاه/چه نوری است/چه طوری است/در این خاک/چه هنگامه ی شوری است که در حلقه ی گیسوی ستاره/زمان/ لحظه ی احساس/زمین تکّه ی الماس/پر از عطر گل یاس ترین یاس شگفتا از این بزم/از این فرش/از این عرش تر از عرش/اگر هوش رمیده/وَ گر عقل پریده/وَ گر دل برمیده/ز طربخانه ی سینه/پی دل های دگر تا به مدینه/به نگین شب رؤیایی هر دیده ی بی خواب/شب بارش مهتاب/دَرِ خانه ی ارباب/چه نوری است/چه شوری است/چه طوری است/در این خانه چه هنگامه ی شوری است ببین قبله نما را/که گم کرده خودش را و منا را و صفا را/وَ ز سر تا به قدم غرق نیاز است و دو دستش که دراز است/ بدین خانه که در هاله ی راز است در این بزم معطر/در این مستی یکسر/چه بی تاب/چه مجنون/چه شیدا/شده لیلا/شده اکبر چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی هست/همین شب/که شد از عشق لبالب/وَ گلِ خنده شکوفاست به رخساره ی زینب/و خدا دانَد از آن چشم تماشایی بیدار/وز آن قامت سرشار زِ دلدار/وز آن چهره ی یوسف کُشِ بی تاب/علمدار/چه طوفان شده بر پا به دلش/در دَمِ دیدار/در این شامِ بهاری/نه صبری نه قراری/پُر از لحظه شماری/چه مشتاق/چه بی خویش/قدم می زند و منتظر عطر دل انگیز و دل افروز گل ناز حسین است/چه شعری است/چه نوری است/چه طوری است/چه هنگامه ی شوری است چه شد باز/که در باز شد و لحظه ی اعجاز شد و محشری آغاز شد و دید که در حُله ای از برگ گل یاس/و پیچیده به قنداقه ای از شهپر جبریل امین/در آغوش حسین بن علی/یاس ترین/ناز ترین جلوه که دیده است/به چشمی که ندیده است به جز روی حسینش دو چشمش گُل دریاست/چه شیوا و ثریاست/دل آراست/تماشایی و بابایی و تنهاست/وَ ناگاه ابوالفضل رو کرد به انبوه فرشته و فرمود : اَلا باغ ملائک/و ای فوجِ فرشته/که دگر دور و برِ غنچه ام این گونه مگردید مریزید گُل از شوق مرقصید/مبادا که به بال و پر خود ناز کنیدش/که شاید رُخَش آزرده شود/از نفَسِ گرم و پَرِ نرم/که این گُل بُوَد حساس تر از معنی احساس/و آئینه تر از آینه در بوسه ی یک آه/و ای آه/از این آینه دوری/وَ مبادا که عبوری/کُنی از گرد رُخِ یاس تر از یاس و ای شبنم شیرین منشین/بر سرِ گلبرگی از این غنچه/که ترسم که کبودش کند این بار که با توست چنین/خدایا چه گل است این/که شیرینِ دل است این/در این چهره بگو کیست/بگو این مَثَلِ کیست/همه محو/همه مات/همه واله و حیرانِ ابوالفضل/که زینب به نم اشکی و با سینه ی پر آه و دلی سخت غمین/گفت چنین/با پسر ام بنین/ای پسر فاطمه عباس ببین/دخترک ناز حسین بن علی نَه/که همان گوهر مفقود و همان مادر رنجور/که می بود حدیث فدک و غصبِ فدک/زخمِ دل حضرت زهرا و نمک/همانی که به هر صبح و به هر شام/فقط صحبت او بود/همان خانه/همان شعله/همان دود/همان است که باز آمده امروز..... شاعر:
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای دختر امام شهیدان خوش آمدی دانش پژوه مکتب قرآن خوش آمدی بنت الحسین ، اخت امام ، عمه امام دُر عفاف و گوهر ایمان خوش امدی نامت رقیه ، شهرت مرغی مهاجر است ای مرغک مهاجر دوران خوش آمدی روز ولادت آمدی از غیب بر وجود فرمود بر تو حجت سبحان خوش آمدی شهزاده است مادر تو حضرت رباب بابات نیز حجت سبحان خوش آمدی اکبر تو را برادر و زین العباد نیز عباس عموی توست کماکان خوش آمدی شعبان مه معظم و ماه محمد است ای ماه عشق در مه شعبان خوش آمدی عمر کمت ، به معرفت عمری دوباره داد ای موجب سعادت انسان خوش آمدی ویرانه شرمسار حضورت بود هنوز گنجینه ی محبت و عرفان خوش آمدی هرچند از تو کرب وبلا قدردان نشد فریاد زد دمشق که ای جان خوش آمدی ویرانه نشینی ات برکت بود چون ز تو کاخ معاویه شده ویران خوش آمدی
بسم‌الله الرحمن الرحیم خاك قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه‌ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یك صلواتی بفرست تا نام رقیه رابه لب آوردم
✳️ السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ، عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ ..✳️ باب الحسین دیگر مولا رقیه است چشم وچراغ عرش معلارقیه است بنت الحسین ،ماه تمام زمینیان ماه منیر عالم بالا رقیه است بعد ازعقیله،زِینِ أَبْ ودخت فاطمه زینب ترین عقیله بابا ، رقیه است ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید ناز مه سه ساله ی طاها ، رقیه است دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین عشق و صفای ام ابیها رقیه است ثابت نمودوقت اسارت به شامیان آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است زینب اگر مدرس و استاد صبر شد شاگرد این فقیهه عظمی رقیه است با گفتن عمو دل عباس می برد حقّا انیس و دلبرسقا رقیه است جان داده از لبالب غم ها رقیه است دق کرده از ستاره سرها رقیه است علی مهدوی نسب ⚜❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️⚜
✳️ السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ، عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ ..✳️ سرمشقِ صبر ، صبرِ جمیل رقیّه است همواره دست عشق ، دخیلِ رقیّه است مثل عموش ، مَنسب باب الحوائجی در باب قُرب ، اَجر جزیل رقیّه است دیدیم پادشاه ستمکار شهر شام هنگام جنگ نرم ، ذلیل رقیّه است با منکرِ رقیّه به محشر طرفْ حساب بالله قسم، خدایِ جلیل رقیّه است حاتم که از چهل درِ خانه ، کرم کند از روی عجز ، اِبنِ سَبیل رقیّه است آبی که اهل شام بلا غرق شد در آن در کنج چشم ، جاریِ نیل رقیّه است بااینکه بیشتر شده قربانیِ حسین این اشک چشم ، گاه ، قتیل رقیّه است باید کفالت دو جهان را به او دهند بنتُ الاسد چرا که کفیل رقیّه است پرونده های حاجت ما، اولویّتش با شیرخوار شاه ، وکیل رقیّه است از رفتن حسین به مقتل که بگذریم داغِ بزرگِ قلبِ عقیله ، رقیّه است محمّدقاسمی ⚜❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️⚜
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَُ ....🔹 سر زد از خانه خورشيد ولا ماه امشب ز آسمان باز شده سوى زمين راه امشب حلقه بر در زده شادى كه منم ، باز كنيد ذكر تسبيح بخوانيد و غزل ساز كنيد غزل شوق بخوانيد كه گل وا شده است غنچه ی عصمت و تطهير شكوفا شده است چشم بد دور عجب ماه جمالى دارد چه نجيب است رقيه چه كمالى دارد دختر ناز حسين است مبارك قدمش كى فراموش شود خاطره عمر كمش علوى زاده‏اى از نسل و تبار زهراست ياس نورسته‏اى از باغ و بهار زهراست آمده همسفر شاه شهيدان گردد شمع دلسوخته كلبه احزان گردد نمك خنده ی او برد دل مادر را كرده حرز گل خود "چار قل و كوثر" را عمه زينب به رويش صورت مادر را ديد در خم ابروى او هيبت حيدر را ديد چه صفا داشت در آن فرصت آئينه و ماه ذكر "لاحول و لا قوة الا بالله" بوسه از صورت ماهش على اكبر گيرد عمو عباس چو جان او را در بر گيرد شب شادى است به صد شوق سحر بايد كرد غصه و اندوه را دست به سر بايد كرد هر كه از دست رقيه طلبد فيض برات بفرستد به صفاى قدم او صلوات کمیل کاشانی سلام‌الله
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَُ ....🔹 ارباب آمده ثمر باغ لاله اش كرده ظهور فاطمه اى در سلاله اش امد کسیکه مهجة قلب حسین را دست خدا سند زده پشت قباله اش نهج البلاغه هست و مفاتیح و کوثراست یکروز اکر که ترجمه گردد رساله اش یکراست میرود بغل شاه کربلا دست کسی اگر برسد یک حواله اش اندازه مسیح اولوالعزم زنده کرد دلهای مرده را دم عمر سه ساله اش عاشق شدیم و گفت رها کن بقیه را بنویس روی سنگ نگین یا رقیه را دختر نگو که مادر باباست بعدازاین آیینه دار ام ابیهاست بعدازاین دختر نگو که وارث شمشیر حیدر است ارثیه دار حضرت زهراست بعدازاین دختر نگو که غیرت دستان بسته اش ویران کننده صف اعداست بعدازاین در اشتیاق زمزمه عمه گفتنش قلب صبور زینب کبراست بعدازاین اصلا به گاهواره برایش نیاز نیست جایش به روی شانه سقاست بعدازاین غوغاست در ملائکة الله عالمین دارد برای او صدقه می دهد حسین در نسل عشق ، شوق سرآمد رقیه است تفسیری از خدیجه و احمد رقیه است داود و آدمند فقیران گریه اش بنیانگذار گریه بی حد رقیه است پیداست جلوه حسنی در کرامتش مثل حسن ،کریم زبانزد رقیه است دیدیم در حساب عدد که مساویِ رزاق در رساله ابجد رقیه است آنکس كه با شهامت زینب مدار خود سیلی به روی حرمله ها زد ، رقیه است جان باخت پای عشق ولی برد کرده است چوب یزید را به سرش خرد کرده است در راه عشق هم قسم زينب است او كوچه به كوچه هم قدم زينب است او در هاي و هوي مردم شام و ستمگران تنها محافظ علم زينب است او گريه نكرد هرچه كتك خورد ، گريه اش بر ماجراي قدخم زينب است او از كربلا به شام پس از رفتن پدر دلواپسى دم به دم زينب است او بعد از هزار سال خرابه حرم شدو در زير سايه حرم زينب است او دل بى قرار غصه و اندوه زينب است كوچكترين مجاهد نستوه زينب است چشمشش به پوشش طبق افتاد گریه کرد بر مصحفی ورق ورق افتاد گریه کرد لبهای چوب خورده اورا همینکه دید یاد کبودی شفق افتاد گریه کرد دستش توان نداشت كه سر را بغل كند پس روى خاك بى رمق افتاد گريه كرد بر حنجر بريده كه دستش رسيد سوخت كنج خرابه مرغ حق افتاد گريه كرد بر حال و روز دختر ويران نشين خود سر از ميانه طبق افتاد گريه كرد پروانه قسمت سحرش سوختن شده او با همان لباس اسارت كفن شده محمد جواد پرچمی سلام‌الله علیها
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَُ ....🔹 قرآن چه باشد؟ اول و آخر رقیه اسلام احمد چیست؟ سرتاسر رقیه سیر و سلوکش رفته بر حیدر رقیه معراج ما باشد توسل بر رقیه یک دم نشد با رب گسسته اتصالش زهراست پیدا و نمایان از خصالش با آیه آیه جلوه های هر سه سالش تطبیق شد بر سوره ی کوثر رقیه نامش معطر می کند صحن دهان را درس ولایت می دهد سینه زنان را رد می کند هر منزل از هفت آسمان را بر شانه ی عباسِ آب آور، رقیه بر داغ او اهلِ مناسک گریه کردند ذاتِ الهی با ملائک گریه کردند آل عبا بر او یکایک گریه کردند مرثیه خوان تا گفت بر منبر رقیه یاسِ سه ساله، رنگ و بوی لاله دارد هر کس که رویش دید، آه و ناله دارد خیلی سوال از عمه اش، غساله دارد رنگین کمان پیداست ازچه در رقیه؟! با این همه زخمی که مانده در وجودش با این همه دردسرش، وقتِ سجودش با این پرِ زخمی و با روی کبودش شد وارثِ ارثیه ی مادر رقیه آن قدر، سنگِ شامیان بر ابرویش خورد آن قدر، بر روی زمین با زانویش خورد آن قدر محکم، ضربِ پا بر پهلویش خورد مثل گلی در شعله شد پر پر رقیه محمدجواد شیرازی سلام‌الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴۰۰ 💯 ✍علی حاجیان فر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 شکوفه ی بهار مولا اومده خنده عاشقی رو لبها اومده دیوونه ها رو همگی خبر کنید رقیة الحسین به دنیا اومده 💕شب غم سر شد/غصه ها در شد هلهله کنید حسین صاحب دختر شد شب مجنونه شب بارونه شب شب میلاد رقیه خاتونه 🔆برای حضرت زهرا/آینه و مرآت اومده دستارو بالا بیارید/ رقیه سادات اومده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانم جانم یا رقیه جان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 بال فرشته میشه فرش زیر پات خنده نمیره اصلأ از روی لبات کادو میارن همه ی فرشته ها علی اکبر آورده گوشواره برات 💕نام تو زیباس / زینت دنیاس جای تو رو شونه های حضرت عباس تویی دلدارو / بهترین یارو امضا کن براتِ کربلای ماهارو 🔆درمون دردای منه/دختر آقای منه توی دستش تذکره و مُهر ویزای منه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانم جانم یارقیه جان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 خشکیِ دل رفته و بارون اومده واسه همه دوا وُ دَرمون اومده صدا پیچیده توی کلّ عالمین آی عاشقا ؛ رقیه خاتون اومده 💕دلبر باباست/عشق نوکرهاست تا قیامت بخدا پرچمش بالاست اگه حیرونم / اگه محزونم خستگیم میره تا از رقیه میخونم 🔆جانم به سوریه و جانم به مدافعان لعنت حق به منکِر حق شما رقیه جان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانم جانم یارقیه جان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شعر از : چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ➖➖➖
سرود میلاد حضرت رقیه(س) شکوفه ی بهار مولا اومد فرشته ای از آسمونا اومد رسیده نوگلی ز ام اسحاق رقیه ی حسین به دنیا اومد دلبر باباس به به نامش چه زیباس ثانی زهرا زهرا زینت دنیاس اومده عشقه عشقه حضرت عباس حسین سرشت اومده خوده بهشت اومده بگو به عاشقای مجنون دنیای عشق اومده ماه دمشق اومده بگو اومد رقیه خاتون نوگل باغ حسین۳رقیه خاتون مدینه داره امشب شور و حالی جای فاطمه امشبه چه خالی میخونه جبرییل توو عرش اعلا رسیده نوه ی مولی الموالی دلای عاشق عاشق دلای بی تاب از دل دریا اومد گوهر نایاب اومده دنیا دنیا کوثر ارباب پای شما میمونم به زیرلب میخونم هزارتا لعنت به امیه توو رگ و خون منه ورد زبون منه فدای تو بی بی رقیه نوگل باغ حسین۳ رقیه خاتون رقیه مرهمه غمه حسینه رقیه دم و بازدمه حسینه خلاصه ی کلام میدونی چیه رقیه همه عالمه حسینه میبینه بی بی حال این نوکرارو میگیرم امشب اذنه ایوون طلارو سفر سوریّه و کرب وبلارو اومدم امشب بگم به عشقه زینب بگم یه آرزو دارم توو سینم میخام بازم ببینم توو موکبا میشینم زائر راه اربعینم نوگل باغ حسین۳ رقیه خاتون ابوذر رئیس میرزایی ➖➖➖
➖➖➖ ستاره ستاره بارونه-رسیدم باز درمیخونه نگاه کن نوکرت ای بانو-به عشقه تو داره میخونه * قلب عاشقا پر از شادی وشوره که شب شادیه و جشن و سروره بساط مستیه دیوونه ها جوره # رقیه جان اومد-جنون من بی حد دیوونگی ما -رفته رو صد در صد + باده ی نابم در نایابم من غلام و تو دخت اربابم ((یارقیه ای جانم)) کویر دلمو دریایی-تو عشقه عالم بالایی میگم تا قفل قلبم واشه-رقیه زندگیه مایی * تارقیه دستاشو بالا میگیره هرمریضی که میاد شفامیگیره زندگیم دوباره دست وپا میگیره # بیامنو دریابم-ای دختر اربابم زیارتت رو میخام-ببین چقدر بی تابم + دلبرابراری مخزن الانواری نوه شیرینه حیدرکراری ((یارقیه ای جانم)) براتو براتو میمیرم-به عشقت عمریه درگیرم برات اربعین و امسال-زدستای خودت میگیرم * میدونم هوای نوکرت رو داری برانوکرت چیزی کم نمیزاری دستم و تو دستای سقا میزاری # دلبرودلدارم خیلی دوستت دارم مثل تو ای بانو مسته علمدارم + زینت سقا هستیه مولا در رخش پیدا حضرت زهرا ((یارقیه ای جانم)) مفتاحی فروردین۱۴۰۰ ➖➖➖