.
.
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سبک_واسونک
#حاج_رضا_یعقوبیان
امشب از لطف خدا نور خدا شد جلوه گر
نخل بستان حسین بن علی داده ثمر
گل ز گلزار ولا در مدینه وا شده
گل بستان حسین زینت دنیا شده
گل دین رقیه جان
حبل المتین رقیه جان
دختر خورشید عالم ماه انجمن شده
دیده ی مولا حسین ابن علی روشن شده
از سپهر دین حق در جهان سر زده ماه
شیعیان مرتضی آمده چراغ راه
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
گلی از گلزار عصمت در مدینه سرزده
دختر آقای بی مثل و قرینه آمده
دختر خون خدا دختری زهرا نماست
همچو زهرای بتول درجهان مشکل گشاست
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
از سپهر دین حق ماه دل آرا اومده
شیعیان مرتضی کعبه ی دلها اومده
برحسین داده خدا دختری نیکوسرشت
بیت مولاناحسین می دهدبوی بهشت
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
شادمان گشته حسین وبوسه زد بر روی او
گشته بابای رقیه مست عطر و بوی او
از خداوند ودود بر گل حیدر درود
این گل زهرا نما دل ز بابایش ربود
گل دین رقیه جان
حبلالمتین رقیه جان
عالم هستی براین دخت حسین مهمان شود
دردهای عالمی با نام او درمان شود
او بود بنت الحسین زینبین را نورعین
همچو زینب عمه اش دستگیر عالمین
گل دین رقیه جان
حبل المتین رقیه جان
.
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه
#سبک_لعن_بی_پایان
#شور
تو شبه بارون دل شده مجنون
اومد رقیه و شده، خوشحال آقامون
ماهه آفاقه نوره اِشراقه
شبیه گل رو دامنِ، ام اسحاقه
چون گل یاس و میخکه
به شأن اون.. تبارکه
همه حسینیا میگن
تولدش مبارکه
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
محشر محشر دلبر اکبر
برای زینب اومده، همدم و یاور
روح اعطیناس کوثر باباس
عرصه ی پادشاهیشَم، شونه ی سقاس
سه ساله بوده کربلا
تو کوفه و شام بلا
با گریه هاش نقشه های
یزید و کرده بر مَلا
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
باز شب میلاد میزنم فریاد
رقیه اِی روحِ کرم.. ، خونه اَت آباد
عمهی سادات روح عبادات
با دستای کوچیکتون، شد روا حاجات
تو جشن میلاد شما
دلامون و صفا میده
هِدیّه صاحب الزمان
دمشق و کربلا میده
خوش اومدی خوش اومدی یارقیه جان..
جاشه با نفرت با همه غیرت
امشب به منکر بی بی، بکنیم لعنت
با همه ایمان از دل و از جان
لعنت بگیم به زجر و به، خولی و سَنان
لعن خدا به حرمله..
به شمر و به ابن زیاد
بعد یزید این شبارو
لعن عمر میگم زیاد
لعنت به دشمن شما یارقیه جان..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_میلاد_حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها_ولادت
/
.
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شور
بند1⃣
تربت اعلی که میگن غبار زیر قدم رقیه ست
زیباترین جای جهان صحن و سرای حرم رقیه ست
امضای کربلا فقط یه گوشه ای از کرم رقیه ست
همه ی باورمه امید آخرمه سایه ی رو سرمه رقیه
حاجت مادرمه الگوی دخترمه ضامن محشرمه رقیه
دلبر ماه و دختر خورشید خونه ی تو واسم خونه ی امید
شکر خدا که از روز اول مهرتو بی بی جان به دلم تابید
یا رقیه
بند2⃣
سوره ی قرآن حسین سیب دو نیم فاطمه رقیه ست
قوت قلب زینب و ذکر امیر علقمه رقیه ست
سایبون عرش خدا خدا میدونه پرچم رقیه ست
وسیلة السعدا حبیبة النجبا محور ارض و سما رقیه
آیینه دار حیا دختر خون خدا راوی کرببلا رقیه
نمک سفرت بانی هیئت از هر انگشت تو میریزه رحمت
ما که جای خود حتی میکائیل ازدست کوچیکت میگیره حاجت
یا رقیه
بند3⃣
گریه رو دست کم نگیر گریه تمومه لشگر رقیه ست
هرچی باشه حیدری بالای ناقه منبر رقیه ست
کاخ یزید و ریخت بهم خرابه ی شام خیبر رقیه ست
ناصر دین حسین فتح مبین حسین مهر جبین حسین رقیه
ای نازنین حسین نقش نگین حسین شور شیرین حسین رقیه
اذن دخول جنت اعلی شان و مقام تو فوق درک ما
کهکشون زیر سایه ی لطفت جای تو رو دوش حضرت سقا
یا رقیه
شعر و سبک: امیر آهمند
انجمن تکیه نوکری مشهد
#سرود #میلاد_حضرت_رقیه
.
#حضرت_رقیه
#شور
بند1⃣
دست توئه کلید کرب و بلا
ای دختر شهید کرب و بلا
پیدا نمیشه هیچ کسی شبیهت
مثل تو رو ندیده کرب و بلا
ای ستاره ی شبای حسین
ای مدافع ولای حسین
آخر سرم فدایی شدی برای حسین برای حسین
تو علمدار حسین،بودی با عمر کمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
بند2⃣
حیرونه عالم از تصوّر تو
هیچ واژهای نبوده در خور تو
ای عصمت خدا ندیده کسی
از رو سرت بیفته چادر تو
از تو کربلا تا شام بلا
جنگیدی واسه حجاب و حیا
روشن از چراغ اشک تو شد مسیر خدا مسیر خدا
پایهی کاخ یزید،لرزیده با قدمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
بند3⃣
توی رگات میجوشه خون حسین
تو خطبه خوندی با زبون حسین
اشک تو کاری کرد که تا همیشه
تو خاطر همه بمونه حسین
موندی پای حق مث مادرت
هرچی که بلا آوردن سرت
دست دشمنت نیفتاده یک نخ معجرت نخ معجرت
برپا شد قیامتی،توی شام با علمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده
انجمن #تکیه نوکری مشهد
#میلاد_حضرت_رقیه
#میلاد_حضرت_رقیه
آخر جواب داد سحر ربنای ما
دیدی گرفت این دم آخر دعای ما
دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم
روشن شد از فروغ چراغی سرای ما
نامش رقیه است، رقیه؛ ولی بدان
آمد سه سال فاطمه باشد برای ما
زینب بیا و صورت او را نگاه کن
مثل گل است صورت خیرالنسای ما
دستان کوچکش گره های بزرگ را
وا می کنند از همه ی خلق، جای ما
در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان
این دختر است همسفر کربلای ما
همواره فکر می کنم این پای کوچکش
دارد توان آمدن پا به پای ما
دق می کند اگر که ببیند به راه شام
پا می خورند روی زمین نیزه های ما
شاعر: امیر_عظیمی