eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
ای سایه‌سار سیّد لولاک، موی تو خورشید و ماه آینه گردان روی تو وی اوّلین ستارۀ محراب آفتاب پیشانی بلند فلک، سجده جوی تو آذین گوش هوش زنان تا قیامت است دُرّ شهادت از لب تهلیل‌گوی تو صف می‌کشند زیر دو دستت فرشتگان بر جُستن تبرّک از آب وضوی تو بی اختیار خُلق عظیم آورد به چشم اشک از حدیث خاطرۀ خُلق و خوی تو با آن‌همه بلیّه که دیدی، نبی ندید یک‌بار شِکوه در دلِ بی‌آرزوی تو شد بی‌نیاز شِعب ابی‌طالب از قریش در سایۀ سخاوت طبع نکوی تو از کربلا نسیم عجب عطری آورد این بوی سیب آمده میراث بوی تو پرورده گوهری صدف دامنت که شد دریای رشک مریم عَذرا به بوی تو هر مادری که مادر زهرا نمی‌شود الله و اکبر از تو و از آبروی تو گیرم زنان مکّه سراغت نجُسته‌اند گو تا یکی مباد پیِ پرس و جوی تو حوّا و ساره آمده از امر ایزدی در التزام مریم و آسیّه سوی تو خوشتر از آن تکلّم زهرا شنیده‌ای کز دست غم هماره شدی چاره‌جوی تو دارد به لب حدیث که مادر غمین مباش من کوثرم که ریخته حق در سبوی تو غمگین مباش مادر زهرا دگر بخند زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو بانو «یتیم» را برسان جنّت‌البقیع تا توتیای دیده کند خاک کوی تو
بدون عشق بیتی درخورِ املا نخواهدشد وبی اذن قلم شاعر غزل انشاءنخواهدشد غزل در وصفِ‌کوثرآفرین بانوی اسلام‌ست که‌جز در مدح‌اوگفتن،زبان گویانخواهدشد بر آدم همسری آمد بر احمد نیز همتایی چه‌همتایی‌که‌قدرشوکتش حوّانخواهدشد یکی مَرد و یکی زن هردو اماکفو یکدیگر که دریا روبه‌رو جز باخودِ دریانخواهدشد چه‌بیهوده‌ست‌بی‌نامش‌کلامی‌برزبان‌راندن از اسلامی که بی‌ایثار او احیانخواهد شد خدیجه،یک زن‌ست‌امابه‌مردان‌آبرو داده‌ست که‌تااوهست درمیدان نبی تنهانخواهدشد مپندار از عروجش مصطفی تنهابماند نه که ذکر لااله ای دوست! بی الّا نخواهدشد اگرچه راویان گفتند زنهایی پیمبر داشت زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهدشد از اوکه مادر زهراست زهرا دختری آورد که زن درنسل‌اوجز زینب‌کبری نخواهدشد نه‌چون‌مریم،نه‌چون‌حوّا،نه‌چون‌هاجر،بجززهرا چه‌می‌جویی؟که‌در زنهاچواوپیدانخواهدشد "امیرالمومنین"یک‌مَردو"امّ المومنین"یک‌زن به غیرازاین اگرباشدلقب معنانخواهدشد
تنها مگذار ای نفس تازه جهان را در غربت آیینه دو چشم نگران را بردار سر از دامن رفتن که نگیری از چشمه‌ی بیداری خلقت هیجان را بی تو چه کند فاطمه با کودکی خود مگذار سر شانه‌اش این بار گران را ای ثروت اندوخته ات عشق محمد با خود به دل خاک مبر گنج نهان را لبخند بزن رو به پیمبر که ببندند دو دوخترک لات و هبل چاک دهان را جای کفن از یار عبا خواسته ای تا آسوده کند خاطره اش خاطرتان را هنگام خداحافظی همسرت انگار در بین عبا عشق نگه داشت زمان را شد خیره به روی تو که خوابیده ای آرام تا بیشتر از پیش نبینی خفقان را در شعب علی ابن ابیطالبِ فردا هرلحظه تحمل نکنی زخم زبان را خوب است بخوابی و نبینی که بخوانند پروانه‌ی پر سوخته زهرای جوان را در روشنی خون دل کوچه نبینی شش ماهگی گم شده با تیر و کمان را بر نیزه نبینی غم هفتادو دو سر را پیش‌وپس این بغض گران شمر و سنان را در شأن شما پیشکش آنگونه نداریم در روضه بگیر ازمن دلسوخته جان را
از اهل مکه کینه ی بسیار دیده ای هم شانه با پیمبرت ازار دیده ای در بذل جان و مال خودت کم نزاشتی در راه دین اهانت اغیار دیده ای زخم زبان به حد فراوان شنیده ای جان مرا همیشه گرفتار دیده ای با این وجود خانه ی تو بیت امن بود در بین خانه حمله ی کفار دیده ای؟ همسایه از صدای تو شاکی نمی شود زخم زبان به مرد عزادار دیده ای؟ از دوستان کنایه به جانت خریده ای؟ لبخند زهردار به بیمار دیده ای؟ اتش به جای تسلیت ایا شنیده ای؟ حوریه بین یک در و دیوار دیده ای؟ وقتی که غنچه ی تو زمان رسیدن است جای کمک حرارت مسمار دیده ای؟
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام ای شده وقف خداوند تعالی هست تو وی تمام هستی خالق به روی دست تو پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟ کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟ این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی هر که هستی احمد مختار داند کیستی بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت در مقام زن ولی مردانگی قانون توست تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین راستی این است در اسلام، دین راستین با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد جان شیرین محمّددرلب خندان توست میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست
بند اول: فاطمه و اشک و خونجگری دیگه نمیمونه بال و پری باید آروم آروم آمادشه برای روزای بی مادری یافاطمه جونم فدات فدای غم و غصه هات سخته ببینی مادرت جون میده به پیش چشات سرت سلامت فدای چشمای ترت سرت سلامت میسوزه قلب مضطرت سرت سلامت شده عزای مادرت وای مظلومه خدیجه بند دوم: داره فکر فرداشو میکنه فکر غم و درداشو میکنه خدیجه با گریه به شوهرش سفارش زهراشو میکنه اشک تو چشای ترش میسوزه دل مضطرش نکنه یه روزی بیاد سیلی بخوره دخترش یه روز میادکه دل پره درد و‌محنه به پیش حیدر بازوی زهرا میشکنه یه پست نامرد لگد به پهلوش میزنه بند سوم: این لحظه ی آخر پریشونه کسی غصه هاشو نمیدونه با گریه پیمبر داره براش روضه ی حسینش رو میخونه میفته از رو مرکبش العطشه روی لبش سر حسینو میبرن نوحه میخونه زینبش برات بمیرم غریب گیر آوردنت برات بمیرم برای نیزه خوردنت با نعل تازه تورو به خاک سپردنت میدونی که من روسیاهمو تویی تو فقط تکیه گاهمو خدارو به خونت قسم میدم تا اینکه ببخشه گناهمو بند چهارم: تو فقط آرامشم اینه همه خواهشم همیشه تو آقام بشی همیشه غلامت بشم آقای خوبم ساکن کربلا حسین آقای خوبم منو نکن رها حسین آقای خوبم روحی لک الفدا حسین .
روضه امشب قسمت بدم به اسم یا جواد بازم این بنده تو سایه لطف تو میخاد همیشه تو دل من به ذکر اعتماد بوده جود و بخشش خدا از سرمم زیاد بوده کرمت بد عادتم کرده که اینقدر بدم اینقده وعده دادی بهم که بازم اومدم توی این دنیای بی کسی امید من تویی عقربا الیه من حبل ورید من تویی وقتیکه دلم زغصه های این دنیا پره وقتیکه مسیر زندگیم به بن بست میخوره  وقتی از عشقای غیر تو دلم خسته میشه وقتی که درای دنیا به روی من بسته میشه کی به غیر تو دل خسته امو آروم میکنه چی به غیر عشق تو تکلیف و معلوم میکنه دلم امشب یه یارت امام رضا میخاد یه سلامی به آقامون از دم باب الجواد من میخام از اونجا تا به کاظمین پر بگیرم حالمو عوض کنم زندگی از سر بگیرم دوست دارم باب المراد باشم و زانو بزنم گردنم رو کج کنم به آقام رو بزنم ای خدا بیا و امشب همه مارو ببخش به جوونی آقام همه جوونارو ببخش خاکستر وجود مرا میدهد به باد سنگینی عزای  تو یا حضرت جواد تشنه میان خانه خود دست و پا زدی یک جرعه آب همسر تو دست تو نداد زهری که زره زره تنت را مزاب کرد خونی به قلب فاطمه و بو تراب کرد سوزانده تر ز زهر جفا ظلم همسر است  غربت میان خانه دلت را کباب کرد پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست اینجا کسی به فکر امام غریب نیست وقتی که پای بغض علی در میان بود  جسم امام و هلهله اصلا عجیب نیست گذر چه به لب رسیده نفسهای آخرت  لب تشنه ایی شبیه جد اطهرت اما هنوز یاد گل یاس پرپری یاد مدینه کردی و یاد مادرت در پیچ و تاب بودی و میدید ام فضل  در اشک و ناله های تو خندید ام فضل گر چه کنار تو رقص و شادی است دیگر سر تو را که نبرید ام فضل خندید بر نوای جگر سوز تو ولی  با پای خویشش جسم تو را زیر و رو نکرد
(به سبک بیا نگار آشنا) ☑️ بند اول مرو که پر شکسته ام ، به خاک غم نشسته ام ترحمی ، ترحمی ، به زخم بالِ بسته ام بهتر از همه مرو بینِ زمزمه مرو مام فاطمه مرو ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند دوم مرو مرو قرار من ، ای لحظه لحظه یار من ز باغ زندگی من ، مرو مرو بهار من ای بهار بیکران ندحه ی خزان مخوان یار و یاورم بمان ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند سوم به اشک و آه فاطمه ، نظر نما به زمزمه مرو مرو که بعد تو ، شود غریب تر از همه او رود مدینه وای داغ ضرب کینه وای سوز زخم سینه وای ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند چهارم مرو تو یار باوفا ، ز همسرت مشو جدا پس از تو دخترت شود ، قتیل ضربه ی جفا عمر تو پر از غمه داغ و غصه ی همه فاطمه یا فاطمه ( فاطمه یا فاطمه ۳ ) ۲
ام المومنین سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ثروتش گشت نذر دین خدا همه جا یاور محمد بود ثروتش در دفاع از اسلام مثل تیغ علی سرآمد بود همه سرمایه اش محبت شد تاجر عشق ناب احمدی است خانه ی او دل نبی خداست مهر او هم گل محمدی است کاشف الکرب مصطفی می‌شد هر زمانی که دیده‌ی تر داشت خانه ی مصطفی به گفته‌ی خویش با خدیجه صفای دیگر داشت درک دنیا به شان او نرسد بسکه حدّ و مقام او بالا است چه نیازی به مدح ما دارد فخرش این بس که دخترش زهراست بر لب بچه های زهرا بود ذکر نام شریف او همه جا همه هنگام خطبه می گفتند که "انا بن خدیجة الکبری" دم آخر نگاه گریانش بی قرار و شبیه دریا بود در کنار غریبی احمد فکر بی مادری زهرا بود در ازای تمام ثروت خود عطری از جنس مصطفی می خواست از خجالت به دختر خود گفت حاجتش را، که یک عبا می خواست این عبا گرچه شد کفن اما خود او خواست اینچنین باشد کفنی نیز جبرئیل آورد تا که اینگونه بی قرین باشد بی کسی، غم، کفن، عبا، غربت شیعه از داغ واژه ها مبهوت یک عبا گاه می شود کفن و یک عبا گاه می شود تابوت تا جوانان هاشمی برسند حل این مسئله معما بود پدر آورد عبا که جمع کند بدنی را که ارباً اربا بود سر نعش جوان خود جان داد هفت دفعه به پیش چشم حرم ... وسط خنده‌ها و هلهله‌ها ناله زد هفت مرتبه "پسرم" ناله، پیکر، مقطع الاعضا پیکر واژه ها پر از خون است وَلَدی شد بُنَیَّ در گودال ناله مادری که محزون است پیکر شاه، پیرهن، غارت بین گودال باز دعوا شد اینطرف اضطراب، خواهر، آه شمر از روی سینه اش پا شد نیزه، شمشیر، خنجر و حنجر قامت خواهری که گشت هلال نعل تازه، صدای اسب، بدن مادر از حال رفت در گودال کا‌ش مثل خدیجه و اکبر تن او در عبا کفن می شد یا اگر که عبا نشد جایش کفنش پاره پیرهن می شد ماند بر خاک‌ها سه روز تنش کفن او حصیر شد آخر ... سر او نیز رفت بر نیزه خواهرش هم اسیر شد آخر ... .
سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر خدا میخواست بانو جان! تو زهرا آفرین باشی زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم یقیناً آمدی هم کُفو ختم المرسلین باشی تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید برای خاتمِ پیغمبر خاتم، نگین باشی فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی .
‍ ‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهَِ... 🔹 یا خدیجه مادر نور و دعا مادر آیینه و آب و صفا اولین بانوی ایثار و وفا تا ابد مدیون تو ایمان ما مادر زهرا و ام المومنین بر زنان جنتی همچون نگین در الستم شد پیمبر دلبرم جرعه نوش هل اتا و کوثرم من مسلمان نگاه حیدرم پس یقین دارم که هستی مادرم مادرانه کن نگاهم، بی کسم چون گدایان، محضرتو میرسم بوی جنت میدهد اخلاق تو عالمی مبهوت در اشراق تو واله از آن ثروت و املاق* تو در جواب اینهمه انفاق تو: آنکه باشد بر جهانش قائمه بر تو داده هستی اش را فاطمه یار و پشتیبان پیغمبر تویی بر زنان مومنه رهبر تویی ظرف نورِ آیه ی کوثر تویی بر امامت تا ابد مادر تویی آبرو بخش تمام مادران جان فدایت مادر صاحب زمان حق دم آخر سلامت داده است جبرییل هم با ادب استاده است غم به جان مصطفی افتاده است بهر دفن تو کفن آماده است از بهشت آمد کفن های شما شد گریز روضه اینجا کربلا من شنیدم لحظه های آخرت بی کس و تنها میان بسترت روضه میبارید از چشم ترت گریه میکردی برای دخترت رفتی و مادر ندیدی پشت در دخترت میزد به شعله بال وپر رفتی و مادر ندیدی روضه را پشت در یا اینکه بین کوچه ها سیلی و مسمار در ... این ماجرا انتهایش میرسد تا کربلا بین مقتل مانده عریان پیکری وَ اسارت ... روضه بی معجری رفتی و مادر ندیدی شهر شام زینب و یک کاروان و ازدحام سنگ بی رحم زنان از روی بام وای من از مجلس عیش و حرام من نگویم طعنه ی اغیار را روضه های کوچه و بازار را *اِملاق : بی چیز شدن بر اثر انفاق مال حسین رحمانی سلام الله علیها
‍ ‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهَِ... 🔹 عشق معنایش محمد در میان انبیاست لایق عشقش عروسی از تبار کبریاست رکن آیین خدا در شوره زار غصه هاست مادر محبوبه ی حق ذوالفقار مصطفی ست عشق با مهر و وفایش تا ابد معنا شده تشنه ی یک جرعه جامش حضرت دریا شده یاد او از هر دلی طوفان غم را برده است قطره ای از فضل او را اُم عیسی برده است موجی از آرامشش را روح دریا برده است عطری از گیسوی او را باغ طوبا برده است عصمت کبرای رب العالمین را مادر است غیر زهرا دخترش از ماسوا بالاتر است بسته بر پای دل من عشق او زنجیرها ذکر او در عرش اعلا برتر از تکبیرها وصف او هرگز نگنجد در دل تفسیرها عصمت از آیینه ی قلبش شده تکثیرها رشته ای از چادر او دستگیر محشر است او همان خیر کثیر و آیه های کوثر است ذره خورشید جهان آرا شود با لطف او کعبه در هر صبح و شب کرده ست با او گفتگو حضرت باران نبرده اسم او را بی وضو خاک پایش داده بر عرش معلا آبرو پای شاعر لنگ و شعرم سر به زیر از روی او توبه کردم توبه کردم توبه کردم سوی او سجاد احمدیان سلام الله علیها سلام الله
‍ ‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهَِ... 🔹 بار خود را بسته ام پس پرکشیدن راحت‌ است بال و پر در پیش پیغمبر کشیدن راحت است یک لباست را تنم کن بازهم تب کرده ام داغ را درجامه ی دلبر کشیدن راحت است تا سحر پیشم بمان قرآن بخوان بالاسرم باتو دست از زندگی دیگر کشیدن راحت است هرچه وسعم بود را دادم که با این انقطاع روح را از قالب پیکر کشیدن راحت است دخترم را بیشتر دربین آغوشت بگیر پیش بابا ناز یک دختر کشیدن راحت است هی سفارش کن به مردم حرمتش را نشکنند خط غم بر سوره ی کوثر کشیدن راحت است هی سفارش کن که باهیزم نیاید هیچکس  بارداری را به پشت در کشیدن راحت است ترس آن دارم که دستش با قلافی بشکند زن نباشد گردن شوهر کشیدن راحت است غصه ی بعدی من روز دهم درکربلاست در ته گودال غم خنجر کشیدن راحت است قافله بی قافله سالار و زنها درفرار سرکه روی نیزه شد معجر کشیدن راحت است بی ابالفضل و علی اکبر برای شمر و زجر درخیام آل حیدر سر کشیدن راحت است سیدپوریا هاشمی سلام الله
✅ در مدح حضرت خديجه سلام الله عليها 🔻 محمد سهرابى تو را کدام مدیح آورم که شخص رسول توراست همسر و دختر توراست شخص بتول زبان به اشهد اگر وا کنی کرامت توست فروع حسن تو کافی است برقبول اصول کدام پله علم است تا که ذیل تو نیست؟ غلام کوی تو معقول و خادمت منقول به ضرب سکه کجا شأن ضرب شمشیر است؟ جز این درم که علی از کرم نموده قبول زبان بگو به دهان سنگ شو حمیرا را که این فضیلت عظمی نمی رسد به فضول کسی به معرفت دختر تو راه نیافت بلی همیشه ز مجهول می دمد مجهول به هر مقام که دیدم مقام مسئول است بجز گدای درت کاو نمی شود مسئول ببخش دنیی و عقبی به معنی مسکین بدار کوکب ما را مصون ز ننگ افول عليها سلام (معنى) ‏
✅رحلت شهادت گونه ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔻استاد سيدرضا مؤيد ای رسول خدای را همدم! در حریم رسالتش مَحرم اولین زن تویی که قامت بست در نماز پیمبر خاتم شوهرت کیست؟ بهتر از عیسی دخترت کیست؟ برتر از مریم دامنت جای زهرة الزّهرا که بود نور نیّر اعظم... بُد ز تیغ علی و ثروت تو که شد این گونه کاخ دین، محکم یار احمد شدی که تا نشود یک سر موی، از سر او کم زخم پاهای سنگ خوردۀ او یافت از دست لطف تو، مرحم عاشق بردباری‌ات همه جا شاهد جان‌فشانی‌ات همه دم سر بلند از شهامت تو صفا اشک ریز از مصائبت زمزم به علی و محمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری خیمۀ عشق را عمود تویی صفت مهر را نُمود تویی در کنار تمامی رحمت مظهری بر تمام جود تویی... اولین زن که از زبان رسول سخن وحی را شنود تویی اولین زن که با رسول خدا به رکوع آمد و سجود تویی با سلام پیمبری به رُخش اولین کس که در گشود تویی آن‌که با جبرئیل در هر وحی آمدش از خدا درود تویی... آن‌که در خانه بود و یک دم هم غافل از رهبرش نبود تویی باغبانی که شد گل یاسش بین دیوار و در کبود تویی به علی و محمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری ای خریدار جان پیغمبر همسر مهربان پیغمبر احترامی نداشت چون تو کسی در میان زنان پیغمبر در حیات و ممات تو نفتاد نام تو از زبان پیغمبر... ای چراغ همیشۀ تاریخ! در صف دودمان پیغمبر به وجود تو افتخار کند همه جا خاندان پیغمبر هستی خویش را فدا کردی در ره آرمان پیغمبر سر زد از مشرق گریبانت کوثر جاودان پیغمبر تا نهم بار دیگر، ای مادر! جبهه بر آستان پیغمبر به علی و محمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری
✅ زمینه حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔻 کاری از سجاد محمدی 1️⃣ بند اول اي تكيه گاه و جان محمد شونه به شونه همراه احمد مرهون لطفت كون و مكانِ عرض سلامم بر نور سرمد اگه نبودي نبود اين همه ، عطر نماز و دعا نبودي نبود دين حق ، اي روح قالو بلي يا ام المومنين اي مادر سيده نسا العالمين يا ام المونين اي بهترين الگوي زنها روي زمين يا ام المونين 2️⃣ بند دوم نور خدا و نور پيمبر يار رسولي همراه حيدر اي چشمه ي حق اي چشمه ي شور از تو گرفته سرچشمه كوثر دار و ندارت فدا شد برا ، احياِ دين خدا كريمي برازندته ، اسمِ تو مشكل گشا يا ام المومنين دست منو دامان پر مهرت اين شبا يا ام المومنين كاش با دعاي تو بريم بازم كربلا يا ام المومنين 3️⃣ بند سوم بازم گداي ، هر روزه اومد دلتنگم آقا ، دلتنگ گنبد خواب زيارت ، دنياي من شد كشته منو اين ، دوري ممتد اخه بگو كِي ميام كربلا ، خيلي خرابم آقا بگو كِي ميام پيش تو ، ارباب با سينه زنا دلم تنگه توئه تنگه اذون نيمه شبهاي كربلا دلم تنگه توئه باز مارو دعوت كن يه شب ارباب با وفا دلم تنگه توئه عليها السلام سجادمحمدی
✅ روضه حضرت خدیجه سلام الله علیها با گریز کربلا 🔻 شاعر: یونس چگینی شبیه گل که به دور از چمن نمی ماند جگر ز عشق پس از سوختن نمی ماند برای یاری احمد میان کل عرب کسی شبیه به این شیر زن نمی ماند نوشته ایم برایش که مادر زهراست برای مدح خدیجه سخن نمی ماند کفن رسیده برای خدیجه از جنت کسی ز آل نبی بی کفن نمی ماند میان کرببلا فرق می کند انگار که برتن پسرش پیرهن نمی ماند به جسم بی سر و عریان شه جسارت شد به زیر سم ستوران بدن نمی ماند عليها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای یار ختم المرسلین سلام علیک مولاتی ام المؤمنین سلام علیک ازجانب خدا گفته بر تو روح الامین....سلام علیک بانوی اسلام ، بی بی جان بازوی اسلام ، بی بی جان ثروتت مثه تیغ حیدری آبروی اسلام... بی بی جان همسر تو پیغمبر ــ دختر شما کوثر داماد شما حیدر ــ ای فخر بنی الزهرا «یاخدیجةَ الکبری۴» مشتاق دیدار شما بهشت برین محتاج یا ربنای تو زمان و زمین به،کوری چشم عایشه فقط تویی اُ...مّ المؤمنین ای نور محجوب ... بی بی جان نبی را مجذوب ... بی بی جان نام تو روی قلب خاتم النبیینه مکتوب...بی بی جان قسم به عشق حیدر ــ افتخاره تا محشر بگم به شما مادر ــ ای مادر بی همتا ای منتخب برای نبی ز روز ازل حق داده جای ایثار تو نعم البدل چی بهتر از اینکه مادری به حَیَّ علیٰ...خیرالعمل نور منور... بی بی جان ، روح مطهر...بی بی جان السابقون شمایی وپیغمبر و حیدر ...بی بی جان جز علیِّ عمرانی ـــ اولین مسلمانی جده‌ی امامانی ـــ ای مقام تو والا
اشعار وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها – وحید قاسمی حتم دارم که رفتنی هستم به خدا می سپارمت آقا خواهش ِ مادرانه ای دارم جان ِ تو، جان ِ دخترم زهرا حسرت ِ دیدن ِ عروسی او به دلم ماند،چاره ای هم نیست درشب ِ خواستگاری دختر غم ِ بی مادری، غمی کم نیست مادرم، حق بده که بی تابم چشم هایم به اشک ناچاراست نیستم پیش او زمانی که بین دیوار و در گرفتار است دختر ِ پابه ماه ِ بی مادر دردهایی نگفتنی دارد کاش بودم، شنیده ام با او در و همسایه دشمنی دارد گریه هایت هنوز یادم هست وقتی از آن چهل نفر گفتی جان سپردم ز درد، وقتی از لگدی بی خبربه در گفتی
نوحه افلاکیان ، وای علی کشته شد ذکر سماواتیان ، وای علی کشته شد کوفه شده کربلا ، پیر و جوان در نوا دادرس بی کسان ، وای علی کشته شد فاطمه خونین جگر ، جن و ملک نوحه گر یگانه مرد جهان ، وای علی کشته شد حسین گریه کنان ، زینب مویه کنان حسن به آه و فغان ، وای علی کشته شد علی امام الهدی ، علی ولی خدا میر همه مومنان ، وای علی کشته شد علی است خید الامیر ، علی سراج المنیر امام انس ، و جان ، وای علی کشته شد قلب پیمبر شکست ، رکن هدایت گسست قسیم نار و جنان ، وای علی کشته شد گر به دلی غصه دار ، رفت از این روزگار غربت او شد عیان ، وای علی کشته شد دلش پر از درد بود ، غصه یک مرد بود غصه یک پهلوان ، وای علی کشته شد آن یل خیبر شکن ، بسته به دستش رسن میان کوچه روان ، وای علی کشته شد اهل مدینه بدند ، فاطمه اش را زدند کوچه و نامحرمان ، وای علی کشته شد